تازمانی که ازدواج نکرده ای نمیدانی آنطرف قضیه چه اتفاقاتی قرار است رخ دهد و با ازدواج طعم تلخ مسئولیت گریبانت را خواهد گرفت . من با اینکه منزل مادرم پررفت و آمد بود و اکثراوقات مهمان داشتیم هیچگاه احساس خستگی نمیکردم چراکه درواقع مسئولیتی متوجه من نبود ولی از زمان ازدواجم تا کنون علی رغم اختلاف سلیقه های گوناگونی که با همسرم دارم به علت شاغل بودن و مسئولیت زندگی و همیاری نکردن همسرم از امور منزل واقعاً خسته شدم ام کمک کنید تا به آرامش برسم من عاشق رفت و آمد ، او اصلاً . من آدم شلوغ و پرسر وصدا ، او اصلاً . من اهل ولخرجی ، او اصلاً . من با توجه به سنم(33)و نگران از بچه دار نشدن ، او بیخیال . نظرش این است که برای فرزنددارشدن باید منزل مس************ی مان را که سه سال است ازدواج کرده و در آن زندگی می کنیم اجاره دهیم و با پول آن تأمین مخارج بچه را بکنیم از آن طرف 4 ماه دیگر منزل مادرشوهرم آماده ساخت می شود و باید برویم و آنجاو درکنار مادرم زندگی کنیم که هم او تنها نباشدو هم ما بتوانیم بچه دار شویم من خودم سر کار میروم و او شغلش آزاد است اما کم درآمد. لطفا مرا در این تصمیم گیری که همسرم مصّرانه منتظر جواب است تنها نگذارید