شکاک بودن همسرم

[rezamaya]

من تازه 3 ماهه ازدواج کردم.قبل از ازدواج 6 ماه با همسرم دوست بودم و قبل ازدواج کلی ازش قول گرفتم و همه رو قبول کرد....
اما بعد از ازدواج به شدت به من مشکوکه و من رو در هر زمینه ای مقصر میدونه و مدام فکر میکنه من دارم خیانت میکنم
حتی توی خیابون راه میریم میگه تو نگاه میکنی یا چیزای اینطوری من دوسش دارم اما نمیدونم چیکار کنم قبول کنه که من بهش خیانت نمیکنم.
اینم بگم من خودم واقعا خیانت نمیکنم حتی وقتی پیشم نباشه من نه به کسی نگاه میکنم نه دنبال خیانتم.ولی با اینحال همیشه منو مقصر میدونه و هر روز دعوا داریم.
لطفا کمک کنید.ممنون

[m.stroozan]

من تازه 3 ماهه ازدواج کردم.قبل از ازدواج 6 ماه با همسرم دوست بودم و قبل ازدواج کلی ازش قول گرفتم و همه رو قبول کرد....
اما بعد از ازدواج به شدت به من مشکوکه و من رو در هر زمینه ای مقصر میدونه و مدام فکر میکنه من دارم خیانت میکنم
حتی توی خیابون راه میریم میگه تو نگاه میکنی یا چیزای اینطوری من دوسش دارم اما نمیدونم چیکار کنم قبول کنه که من بهش خیانت نمیکنم.
اینم بگم من خودم واقعا خیانت نمیکنم حتی وقتی پیشم نباشه من نه به کسی نگاه میکنم نه دنبال خیانتم.ولی با اینحال همیشه منو مقصر میدونه و هر روز دعوا داریم.
لطفا کمک کنید.ممنون

معمولا دوست دختر و دوست پسری که با هم ازدواج میکنند در یک برهه ای از زمان این شک و تردید و رو نسبت به هم دارن.چون فکر میکنند همونطور که با من بوده و با من گشته شاید به راحتی با یه نفر دیگه هم باشه و این حس اگر با روش درست جلوش گرفته نشه میتونه به مرور زمان خیلی آزاردهنده باشه.توصیه من اینه که به مشاور مراجعه کنید و کارهایی که باعث اعتمادسازی میشه انجام بدید.

[rezamaya]

m.stroozan
من پیشنهاد دادم بریم پیش مشاور ولی قبول نمیکنه.من همه کار کردم ولی باز تا 2 روز میگذره میگه بهش فکرمیکنم و یادم میفته و باز دعوا...

[m.stroozan]

m.stroozan
من پیشنهاد دادم بریم پیش مشاور ولی قبول نمیکنه.من همه کار کردم ولی باز تا 2 روز میگذره میگه بهش فکرمیکنم و یادم میفته و باز دعوا...

خوب اینطور که نمیشه.هم نیاد مشاوره تا مشکلش ریشه ای حل شه هم اینکه دائم این فکرا تو سرش باشه چرا نیاد؟اینطوری هم خودش رو اذیت میکنه هم شمارو مگه دوست نداره مشکلش حل شه؟ یعنی واسش مهم نیست؟ راستی اصلا خودش قبول داره که مشکل داره وشکاکه؟ چون اگر قبول نداشته باشه معلومه نمیاد بره مشاوره فکر کنم همین باشه اون هنوز قبول نکرده که این حسش یه ایراده و میخواد خودشو تبرئه کنه مثل بیمار میمونه که تا قبول نکنه بیماره یعنی بیماریش برای خودش آشکار و ثابت نشه هیچ وقت دکتر نمیره و به طور جدی پیگیر درمانش نمیشه.

[نازنین 1394]

دوستم شکاک بودن همسر خیلی خیلی سخته و دردناک اما شاید تاوان دوستی که باهاش داشتی رو داری پس می دی .شاید باهاش قبل از ازدواج روابط خاص داشتی که این رفتارش برمی گرده به همون مسائل . اگراینطور باشه :بنابراین اون حق داره شایدم تو هم حق داشته باشی. پس خودت رو بزار جای اون و ببین اگه جای او بودی خداوکیلی چطور رفتار می کردی.
من اگه جای تو باشم . فقط با خودش بیرون می رم وهرکار که طبق میل اونه انجام می دم حتی بیشتر از اون چه که می خواد خودم رو می پوشونمو حسابی از هر چه حساسش میکنه دوری می کنم حتی اگه سختم باشه وقتی اعتمادش جلب شد که زمان هم می بره اونوفت همه چی رو کم کم و آرام آرام جای خودش برمیگردونم
پس صبر صبر صبر .

[sepideh.t]

دوست عزیز به نظرم سعی کن با همسرت کنار بیای و اعتمادش رو اونجور که خودش میخواد جلب کنی. یه مدت کوتاه طبق میلش رفتار کن و اگه دیدی خوب شد و اعتماد کرد

باهاش منطقی حرف بزن و بگو که میتونه بهت اطمینان کنه و تو اونو انتخاب کردی پس دلیلی نداره که بهت شک کنه. انقدر حرف و گفتگو داشته باشید تا راضی بشه و قبول کنه و

این رفتارا و حساسیت هاشو کنار بذاره

[rezamaya]

دارم همین کارو میکنم ولی سخته همش به چشم یه مجرم بهت نگاه بشه با اینکه میدونی بیگناهی

[manizhe]

m.stroozan
من پیشنهاد دادم بریم پیش مشاور ولی قبول نمیکنه.من همه کار کردم ولی باز تا 2 روز میگذره میگه بهش فکرمیکنم و یادم میفته و باز دعوا...

وااا به اتفاقی که نیفتاده فکر میکنه و دعوا راه میندازه ؟؟
وقتی هنوز از شما چیزی ندیده چرا برای خودش ذهنیت غلط درست میکنه؟

[rezamaya]

وااا به اتفاقی که نیفتاده فکر میکنه و دعوا راه میندازه ؟؟
وقتی هنوز از شما چیزی ندیده چرا برای خودش ذهنیت غلط درست میکنه؟

----------
متاسفانه بله.مدام به چیزهایی فکر میکنه که واقعی نیست.مثلا میگه از کجا معلوم از خونه بیرون میری خیانت نمیکنی یا گوشی مخفی نداری یا....

[manizhe]

----------
متاسفانه بله.مدام به چیزهایی فکر میکنه که واقعی نیست.مثلا میگه از کجا معلوم از خونه بیرون میری خیانت نمیکنی یا گوشی مخفی نداری یا....

خو ب قبل از اینکه این حس و حالش شدت بیشتری پیدا کنه باهاش مقابله نکنید و نذارید بیشتر حساس بشه
بهش بگید اگه من قرار بود بهت خیانت کنم به هر بهانه ایی شده از ازدواج با تو طفره میرفتم و هیچ وقت اقدام نمیکردم و مشتاق ازدواج با تو نبودم ... مشابه این حرفا بیشتر آرومش میکنه و امیدوارم اوضاع بهتر بشه

[rezamaya]

خوب اینطور که نمیشه.هم نیاد مشاوره تا مشکلش ریشه ای حل شه هم اینکه دائم این فکرا تو سرش باشه چرا نیاد؟اینطوری هم خودش رو اذیت میکنه هم شمارو مگه دوست نداره مشکلش حل شه؟ یعنی واسش مهم نیست؟ راستی اصلا خودش قبول داره که مشکل داره وشکاکه؟ چون اگر قبول نداشته باشه معلومه نمیاد بره مشاوره فکر کنم همین باشه اون هنوز قبول نکرده که این حسش یه ایراده و میخواد خودشو تبرئه کنه مثل بیمار میمونه که تا قبول نکنه بیماره یعنی بیماریش برای خودش آشکار و ثابت نشه هیچ وقت دکتر نمیره و به طور جدی پیگیر درمانش نمیشه.

-----------------------------
قبول نمیکنه که شکاکه و بهش میگم بریم مشاور میگه من روانی نیستم....