نوشته اصلی توسط
sanaz.h
سلام، من حدود یکسال و نیم که با همسرم آشنا شدم، و حدود هشت ماه که باهم ازدواج کردیم، همه با ازدواج ما مخالف بودند، ولی من فکر می کردم عشق همه چیز رو درست می کنه، توی دوران دوستی هم باهم اختلاف های روشن و واضح زیادی داشتیم و دائماً باهم دعوامون می شد، ولی باز هم اصرار به ادامه رابطه داشتم، توی دوران دوستی یکبار بهم خیانت کرد، بعد از ازدواج هم یکبار، توی دوران دوستی توی یک هفته سه بار باهم قهر می کردیم، الان توی هفته پنج بار باهم قهر می کنیم، بعد از ازدواج تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم، و هنوز یک ماه از ازدواجمون نگذشته بود خدا لطف کرد و دخترمون رو بهمون داد، الان هفت ماهه هستم، در حال حاضر مشکل اساسیم با همسرم، عدم تعادل رفتاریش، بعضی وقت ها اینقدر خوبه که من فکر می کنم خوشبخت ترین زن دنیام، و بعضی وقت ها اینقدر بد می شه که من احساس می کنم، بدبختی از سر و روم سرازیر شده، یه مشکل دیگه هم که دارم دست درازی همسرم، وقتی عصبانی می شه شروع می کنه به کتک زدن، از این که اینقدر ناتوانم که نمی تونم به زندگیم سرو سامون بدم از خودم و زندگیم ناراضیم