عدم درک همسر

[سامان12]

سلام خدمت دوستان عزیز من به یه مشکلی خوردم که نمیدونم چجوری حلش کنم واقعا من صبح میرم سر کار تا شب و بجز کارم آهنگسازی هم انجام میدم چیزیه که براش 10 سال زحمت کشیدم اما خانومم داره عملا ازم میگیرتش میگه ساعت 8 شب که میای باید هر شب بیای پیش من و تا آخر شب پیشم بمونی هزار جور برنامه ریزی کردیم اما نشد که نشد باز دعوا شد میگه تو همه زندگیتو سر کاری و هیچ وقتی برای من نمیزاری اما خودش شرایط منو دید و منو انتخاب کرد اما حالا زده زیر همه چی میگم من اگه شب 4 ساعت زمان دارم 2 ساعت اولش مال تو 2 ساعت دیگشو به کارم برسم تو کتش نمیره که نمیره کلافم کرده ممنون میشم راهنمایی کنید که چیکار کنم اینم بگم ما عقد کرده ایم و سر زندگی اصلیمون نرفتیم هنوز و یک سال دیگه میریم تو زندگیمون...

[farokh]

سلام خدمت دوستان عزیز من به یه مشکلی خوردم که نمیدونم چجوری حلش کنم واقعا من صبح میرم سر کار تا شب و بجز کارم آهنگسازی هم انجام میدم چیزیه که براش 10 سال زحمت کشیدم اما خانومم داره عملا ازم میگیرتش میگه ساعت 8 شب که میای باید هر شب بیای پیش من و تا آخر شب پیشم بمونی هزار جور برنامه ریزی کردیم اما نشد که نشد باز دعوا شد میگه تو همه زندگیتو سر کاری و هیچ وقتی برای من نمیزاری اما خودش شرایط منو دید و منو انتخاب کرد اما حالا زده زیر همه چی میگم من اگه شب 4 ساعت زمان دارم 2 ساعت اولش مال تو 2 ساعت دیگشو به کارم برسم تو کتش نمیره که نمیره کلافم کرده ممنون میشم راهنمایی کنید که چیکار کنم اینم بگم ما عقد کرده ایم و سر زندگی اصلیمون نرفتیم هنوز و یک سال دیگه میریم تو زندگیمون...

خب تا در این دوران هستید باید در باره مشکلات کاری خودتون با ایشون صحبت کنید

ایشون باید بتونه شرایط شمارو درک کنه و باهاش کنار بیاد...

از طرفی شما هم باید بتونید بین شرایط کاری و خانواده تعادل برقرار کنید ...

[khaleghezey]

درود دوست عزیز

شما ازدواج کردید و وارد دنیای جدیدی شدی از زندگی مجردیت فاصله گرفتی و مسئولیت هایی قبول کردی.اینکه شما در طول کل روز تا ساعت 8شب در بیرون از منزل مشغول هستید و نهایت شاید بشه گفت فقط 4ساعت وقت دارید که از این مدت 2ساعت هم میخواهید به موسیقی اختصاص بدید و نیم ساعتشم به خوردن غذا و بقیشم احتمالا دراز کشیدن و دیدن تلویزیون پس این وسط عملا هیچ وقتی برای همسرتان باقی نمی ماند.
نه تنها ایشون بلکه با هر دختر دیگه ای هم ازدواج میکردید همین مشکل را داشتید زندگی مشترک اسمش روشه اینجور برنامه ریزی شما که دیگه نمیشه اسمشو گذاشت زندگی مشترک پس چه وقت آزادی برای شما باقی می ماند که اختصاص بدهید به همسرتان و ان شاالله در آینده برای فرزندانتان؟!!
زندگی مشترک یعنی عشق و علاقه و محبت و فداکاری وقتی شما با ایشون ازدواج کردید به ایشون علاقه داشتید بجز اینه الانم دارید که اگر نداشتید دنبال حل این مشکل نبودید.دوست داشتن و عشق مقدسه بعضی وقتها باید از خودت بگذری و همه وجودت را اختصاص بدی به همسرت و علایقش همانطور که همسرت چنین کاری را انجام میدهد.و بخاطر شما از بسیاری از علایقش دست میکشه و حاضره خیلی کارها انجام بده برای بهتر شدن زندگیش چون معنای واقعی زندگی مشترک همینه تلاش برای بهتر کردن کیفیت زندگی که انجام دادنش بهتره از سوی دونفر باشه هم مرد و هم خانوم.

حالا پیشنهاد من بهتره با همسرت صحبت کنید و اینکه قرار بزارید مثلا در طول هفته بمدت دوشب اختصاص بدهید به موضوع موسیقی که بهش علاقه دارید و از اونطرف هم چه شما و چه همسرتان سعی کنید برای جبران این زمانی که شما به موسیقی میپردازید کیفیت رابطه ای که کنار هم قرار میدهید را بالا ببرید.یه رابطه عاشقانه و رمانتیک سرشار از عشق و محبت که همسرت سیراب بشه روی این موضوع کار کنید.

تکنیک دشت باز اینو میگه که هر هفته بطور مثال شما کارهایی که همسرتان به آن علاقه داره گرچه شما دوست ندارید را انجام بدهید و هفته بعد همسرتان به کارهایی که شما علاقه دارید بپردازه اینجوری هم میزان علاقه شما و همسرتان بهم بیشتر میشه و هم اینکه باعث مستحکمتر بنیان خانواده شما میشه و دوطرف هم احساس خوبتر و رضایتمندی بیشتری از این زندگی خواهند داشت.

پ.ن:زندگی مشترک یعنی گذشت یعنی تعهد یعنی فداکاری یعنی دوست داشتن علایق طرف مقابل یعنی احترام گذاشتن و بسیاری موارد دیگر که باعث مستحکمتر شدن بنیان خانواده میشه وقتی زندگی مشترک معنای واقعی خودش را بدست می آورد که از (من) دور بشی و (ما) بشی

راستی بهت تبریک میگم بخاطر متاهل شدنت