علاقه شدید همسرم به بازی های انلاین !

با سلام به همگی و قبولی طاعتتون
من خانم 24 ساله ام ک مدت 4 سال از ازدواجمون میگذره.همسر. من خدارو شکر خیای مرد مهربون و مطیع و خوبیه.مشکلی که هست اینه که شدییییدا به لپ تابش و بازی های کامپیوتزی وابسته است.به نحوی که شاید هرشب از خواب شبش میزنه و تا صبح انلاین بازی میکنه و چون من روی این موضوع خیلی حساسم تا جایی که بتونه بازی هاشو از من میپوشونه،اول خواب پیش من میاد و صبح بیدار میشم میبینم پشت لپتابه.این موضوع باعث میشه که صبح همیشه تا ظهر میخوابه و حس بی مسوولیتیشو به من القا میکنه.و چون من خودم ادم. بنظر موفقی هستم اصلا نمیتونم تحمل کنم که مرد تا ظهر خواب باشه و این شده موضوع برای گیر دادن همیشگی من به همسرم و دلخوری جفتمون.از طرفی باعث فشار مالی بهمون میشه اما چون دانشجوایم و خونواثه ها کمک میکنن هنوز شرایط داغون نشده که احساس کنه باید دنبال کار باشه.از طرفی من خودم از نظر مالی مستقلم و این حس منو بدتر میکنه.من واقعا همسرمو دوست دارم اما از نوجوونی همیشه دنبال مرد موفق و با پشتکار و اهل درس بودم .که در حال حاضر شوهرم فقط درس میخونه و هیچ تلاش و پشتکاری برای حل مسایل مادی و کار کردن نداره و فقط دوستداره 24 ساعتپشت لپتابش باشه و بازی کنه.منم تقریبا 4 ساله هر ترفندی رو اجرا کردم تا ین وابستگی کم بشه و احساس مسوولیت بیشتر بشه اما فقطباعث شده همسرم از زندگی مشترک دلزد بشه.اگه دوستان و مشاوران عزیز اینسایت بتونن کمک کنن که این دو مساله حل بشه باعث میشه هم من احساس مسوولیت کمتری داشته باشم و هم کمتر گیر به همسرم بدم.لازمه بگم همسرم جز رتبههای خوب دانشگاهیه و این مساله باعث میشه خپدشو از روش زندگی بقیه و کارهای معمولی جدا بدونه.
ممنون

کسی اینجا هییییچ راهنمایی نداره!؟
یعنی فقط شوهر من این مدلیه؟!
:|
من تازه اومدم سایت اگه نحوه مشاوره جور دیگه ای هس بگین لطفا

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط drmaryam

کسی اینجا هییییچ راهنمایی نداره!؟
یعنی فقط شوهر من این مدلیه؟!
:|
من تازه اومدم سایت اگه نحوه مشاوره جور دیگه ای هس بگین لطفا

---

سلام
نحوه مشاوره همین جوریه باید تایپیک بزنید و صبر کنید تا کاربرا و مشاورا بیان جواب بدن
گاهیم پیش میاد کسی برای سوالا جوابی نداشته باشه
من کاربرارو به تایپیکتون دعوت کردم تا اگه کسی راهکاری داشت بهتون بگه
|heart|

خیلی ممنونم از توجهتون.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط drmaryam

با سلام به همگی و قبولی طاعتتون
من خانم 24 ساله ام ک مدت 4 سال از ازدواجمون میگذره.همسر. من خدارو شکر خیای مرد مهربون و مطیع و خوبیه.مشکلی که هست اینه که شدییییدا به لپ تابش و بازی های کامپیوتزی وابسته است.به نحوی که شاید هرشب از خواب شبش میزنه و تا صبح انلاین بازی میکنه و چون من روی این موضوع خیلی حساسم تا جایی که بتونه بازی هاشو از من میپوشونه،اول خواب پیش من میاد و صبح بیدار میشم میبینم پشت لپتابه.این موضوع باعث میشه که صبح همیشه تا ظهر میخوابه و حس بی مسوولیتیشو به من القا میکنه.و چون من خودم ادم. بنظر موفقی هستم اصلا نمیتونم تحمل کنم که مرد تا ظهر خواب باشه و این شده موضوع برای گیر دادن همیشگی من به همسرم و دلخوری جفتمون.از طرفی باعث فشار مالی بهمون میشه اما چون دانشجوایم و خونواثه ها کمک میکنن هنوز شرایط داغون نشده که احساس کنه باید دنبال کار باشه.از طرفی من خودم از نظر مالی مستقلم و این حس منو بدتر میکنه.من واقعا همسرمو دوست دارم اما از نوجوونی همیشه دنبال مرد موفق و با پشتکار و اهل درس بودم .که در حال حاضر شوهرم فقط درس میخونه و هیچ تلاش و پشتکاری برای حل مسایل مادی و کار کردن نداره و فقط دوستداره 24 ساعتپشت لپتابش باشه و بازی کنه.منم تقریبا 4 ساله هر ترفندی رو اجرا کردم تا ین وابستگی کم بشه و احساس مسوولیت بیشتر بشه اما فقطباعث شده همسرم از زندگی مشترک دلزد بشه.اگه دوستان و مشاوران عزیز اینسایت بتونن کمک کنن که این دو مساله حل بشه باعث میشه هم من احساس مسوولیت کمتری داشته باشم و هم کمتر گیر به همسرم بدم.لازمه بگم همسرم جز رتبههای خوب دانشگاهیه و این مساله باعث میشه خپدشو از روش زندگی بقیه و کارهای معمولی جدا بدونه.
ممنون

---

دوست عزیز این مشکل روز بسیاری از خانواده هاست

و با ورود هر روز بازی های و نرم افزارهای جذاب این حس از بین نخواهد رفت

مگراینکه خود فرد بتونه در این مورد حدود رو رعایت کنه ...

در ضمن زن و مرد مکمل همدیگرن و شما باید متوجه شده باشید در مقابل حس مسئولیت پذیری شما ، شوهرتون چه ویژگی داره

«بي مسئوليتي» از خصايص ناپسند شخصيتي است که در وجود تعدادي از افراد نهادينه شده است و متاسفانه در روابط صميمانه و عاطفي نظير ارتباط با همسر نيز خود را به شکلي پررنگ نشان مي دهد. اين دسته از افراد عموما خصلت «بي مسئوليتي» را از محيط خانواده و در ارتباط مستقيم با آموزش هاي پدر و مادر کسب کرده اند و يا در برهه اي از زندگي خود از طريق ارتباط با افراد بي مسئوليت به اين نتيجه رسيده اند که چنانچه در مقابل امور مختلف زندگي بي مسئوليت باشند، پاداش بهتري دريافت خواهند کرد و زندگي راحت تر با دغدغه کمتر را سپري خواهند کرد؛ از آنجا که اطرافيان به مرور زمان فرد بي مسئوليت را با تمام اهمال کاري هايش مي پذيرند و ديگر از او انتظار برآوردن خواسته ها و نيازهاي شان را ندارند، خصيصه بي مسئوليتي در وجود فرد بي مسئوليت تشديد مي شود! در نتيجه فرد بي مسئوليت در دنياي امني که براي خود مي سازد احساس رضايت مندي مي کند و پاداش مي گيرد، زيرا هيچ کسي از او توقعي براي انجام امور ندارد و او مي تواند با فراغ خاطر به نيازها و خواسته هاي مورد علاقه خويش رسيدگي کند. از اين رو فرد بي مسئوليت رفته رفته، به خصلت هايي نظير«خودخواهي»، «متوقع بودن» و همچنين «لجبازي» و «منفعت طلبي» در جهت تحقق خواسته هاي شخصي اش نيز آلوده مي شود. اما آنچه در اين ميان حائز اهميت است اين است که بسياري از زوجين ناآگاهانه و ناخواسته بر مشکل بي مسئوليتي همسرشان دامن مي زنند و آن را تقويت مي کنند.



4 موضع صحيح و غلط در مواجهه با فرد بي مسئوليت

1 – برخي افراد «بي مسئوليتي» همسرشان را مي پذيرند و تلاش مي کنند تا خودشان آن را جبران کنند(رويکرد غلط).


2 – برخي افراد «بي مسئوليتي» طرف مقابل را نمي پذيرند، اما تلاش مي کنند تا نقاط ضعف خود را که به تشديد حس بي مسئوليتي
در همسرشان منجر شده شناسايي و با اصلاح اين نقاط ضعف ، به طور غيرمستقيم، همسر را دعوت به پذيرش مسئوليت در ابعاد مختلف زندگي مشترک کنند(رويکرد صحيح).


3 – برخي افراد «بي مسئوليتي» طرف مقابل را نمي پذيرند، اما معتقدند به جاي اصلاح خودشان صرفا بايد به دنبال راه حلي باشند که همسر بي مسئوليت را اصلاح کنند!
اين دسته از افراد پيوسته فرد بي مسئوليت را تحقير مي کنند و با استفاده ازحربه بي توجهي و بي احترامي به او،
در صدد تنبيه و تاديب وي و حصول خواسته هاي بجا يا نابجاي خود حرکت مي کنند(رويکرد غلط).


4 – برخي از افراد در زندگي با همسر بي مسئوليت به جدايي قطعي مي انديشند(رويکرد غلط).


راهکارهاي منطقي در برابر همسر بي مسئوليت
شما در برخورد با همسر بي مسئوليت نبايد به دنبال تغيير او باشيد بلکه بايد اين سوال بزرگ را از خود بپرسيد که من چه تغييري بکنم تا او تغيير کند و اما راهکارها:



مقابله به مثل نکنيد:
اگر باهمسرتان قطع رابطه کرده ايد ابتدا در آشتي کردن با وي پيشقدم شويد و ارتباط تان را از سر بگيريد؛ زيرا انجام راهکارهايي که در ادامه ارائه مي شود بدون حضور همسرتان ميسر نيست.
عده اي از افراد لجبازي همسر را با لجبازي پاسخ مي دهند! بدانيد کسي که لجبازي مي‌ کند معمولا خودش مي ‌داند که حق با او نيست، اما هيچ وقت نمي ‌خواهد اين را به زبان بياورد! تجربه عموم روان شناسان نشان مي دهد روابط افرادي که در زندگي مشترک دست به مقابله به مثل مي زنند روزبه‌ روز بدتر و بدتر مي ‌شود تا آنجا که بازگشت به عقب تقريبا غيرممکن خواهد شد. انسان ها هرگز در فضاي تحقير، سرزنش و لجبازي تغييري حاصل نمي کنند.



خانواده تان را به قطع فرآيند حمايتگري دعوت کنيد:
متاسفانه دسته اي از افراد براي حل هر مشکلي هميشه اولين داوطلب هستند و فرصت همکاري و ايفاي نقش را از همسر خود مي گيرند؛ زيرا معتقدند وقتي که با شخصي غيرقابل اتکا درگير هستند ناگزيرند تا نقش «والد» را براي او ايفا کنند. اين کار باعث مي شود تمام مسئوليت زندگي مشترک به عهده فرد داوطلب واگذار شود و طرف مقابل طبيعتا به نوعي بي مسئوليتي برسد. بسياري از خانواده ها بدون شناخت خصلت هاي فرد بي مسئوليت، به سرعت وارد عمل مي شوند و براي حمايت از فرزند خود در مقابل فرد بي مسئوليت اقدام به حمايت هاي مالي و اقتصادي فراوان مي کنند. حمايت «والدانه» از فرد بي مسئوليت به چرخه بي مسئوليتي او دامن خواهد زد و در نهايت شما حس فريب خوردگي و عصبانيت را تجربه خواهيد کرد.



مصرانه از او تقاضاي انجام وظايفش را داشته باشيد:
شما درباره مسئوليت پذيرتر کردن همسرتان چقدر تلاش کرده ايد؟ همسرتان نسبت به قبل چقدر تغيير کرده است؟ مسئوليت پذيرتر، شده يا برعکس؟ شايد انجام راهکارهاي گفته شده، در ابتدا سخت و زمان بر به نظر برسد، اما مطمئنا نتيجه اش بهتر از روشي است که خودتان تاکنون از آن استفاده مي کرديد. فراموش نکنيد که براي تقويت صفت مسئوليت پذيري در هر فردي بايد اهداف را کوچک و قابل دسترسي انتخاب کنيد. براي مثال اگر فرد بي مسئوليت، شوهر شماست و بي مسئوليتي او بيشتر در کسب درآمد و تامين نيازهاي مادي خانواده است بايد در گام اول از او خريدهاي ارزان قيمت و در عين حال ضروري را تقاضا کنيد. صبور باشيد و فقط بر روي تقاضاي تان محترمانه و بدون پرخاشگري پافشاري کنيد. شايد100 درصد تقاضاي شما برآورده نشود، اما مطمئن باشيد 50 درصد آن اجابت خواهد شد و اين يعني موفقيت اوليه در برابر فرد بي مسئوليت.



همسرتان را با عواقب بي مسئوليتي آشنا کنيد:
استفاده از عباراتي نظير«تو اصلا مسئوليت پذير نيستي» گره اي از مشکلات شما باز نمي کند بلکه کاربرد مکرر همين عبارات باعث مي شود همسرتان بيشتر در اين نقش فرو رود و واقعا قبول کند که بي مسئوليت است. در بسياري از موارد و در شروع کار مطمئنا همسر شما به همان ميزاني که شما ( به عنوان مثال) انتظار خريد داشته ايد، هزينه نمي کند. مثلا شما فهرستي از 5 نياز ضروري منزل را به او داده ايد، اما او در ميان اين 5 نياز ،برخي از اقلام را خريده است و مثلا برنج نخريده است. در اين جا شما برنج را از وعده غذايي خود حذف کنيد و يک غذاي ساده بپزيد. زماني که او مي پرسد: «چرا برنج نپخته اي؟»، شما فقط پاسخ دهيد: «برنج مان تمام شده است».



از جابه جايي نقش ها پرهيز کنيد:
پديده جابه جايي نقش هاي زن و مرد در زندگي مشترک چنانچه با ارتقاي «ظرفيت روحي» زوجين همراه نباشد به راحتي مي تواند عامل ايجاد اختلاف و تنش شود. زماني که زن نقش شوهر بي مسئوليت خود را به عهده مي گيرد و مثلا بيرون از منزل کار مي کند يا زماني که مرد نقش زن بي مسئوليت خود را به عهده مي گيرد و هميشه به شستن لباس ها يا جارو زدن منزل مبادرت مي ورزد، به دليل بي مسئوليتي همسران خود، انجام اين کارها را «کمک حمايتگرانه از شريک زندگي» نمي دانند و زوجين در اين شرايط از يکديگر طلبکار مي شوند و انتظار دارند همسرشان هر لحظه به خاطر ايفاي نقشي که خلاف جنسيت و يا طبيعتش بوده است، از او قدرداني چند برابر تصور بکند در حالي که طرف مقابل تصور مي کند همسر من کاري نکرده است، او فقط وظيفه اش را انجام داده است! در نتيجه وقتي زني مسئوليت اصلي تامين مالي را به عهده مي گيرد، بديهي است که از نظر شرايط روحي، «خستگي رواني» را تجربه کند.

ببین بازی آنلاین انجام دادن و فوتبال دیدن و بازی کنسول انجام دادن از علایقات بیشتر آقایون هستش پس بیخود سد راهش نشو که نمیتونی مقابله کنی همینطوری که واسه شما زنا آشپزی و برنامه آشپزی دیدن از علاقه هاتون هستش

ولی باید اینو ببینی آیا بازی انجام دادن باعث شده از زمانش با شما کم بزاره یا نه؟

خودمونی بگم آیا اینقدر شخصیتت را جذاب درست کردی چه ظاهری چه رفتاری چه کلامی که همسرت از جدیدترین بازی روز دنیا دست بکشه و بیاد با شما بشینه حرف بزنه و وقت بگذرونه یا نه؟

جووناي اين نسل عشق اينكاران مثل خودم چرا جنبه مثبتو نميبينيد؟ مگه نميدونيد تفريح اكثر جووناي ايراني چيه؟ مشروب و مواد كشيدن و دختر بازي!شما كه جفتتون دانشجوييد همسرتونم كه درسش خوبه بنظرم جلوشو نگيريد فقط باهم صحبت كنيد كه وقت بيشتري و باهاتون بگذرونه بنظرم فقط مديريت زمانه! بايد زمان بندي كنيد

ممنونم از راهنماییتون
من خودم یه سری اقدامات انجام دادم
مثلا چون حساب و کتاب خونه و درامدا با منه فعلا طوری وانمود میکنم که هیچ پولی برامون نمونده
همین باعث شده که یکم همسرم به خودش بیاد..ولی من این روشو اصلا دوست ندارم که به مرد فشار وارد بشه تا کار کنه.
همسرم فرد لجباز و بدرفتاری نیست فقط دایما ابراز میکنه که نمیتونم تا درسم تموم نشده کار کنم.در صورتیکنه این حرف اصلا درست نیست.کار پاره وقت و یا غیر حضوری زیاده.
من به حداقل نیاز هام قانع شدم و تقریبا تا الان هیچ انتظاری ازش نداشتم ولی به توضیه شما ازین به بعد کم کم ازش انتظار خواهم داشت
یه نظرتون چظوری میتونم تشویقش کنم تا وقتشو پای بازی کردن و .. هدر نده!؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط abas96

جووناي اين نسل عشق اينكاران مثل خودم چرا جنبه مثبتو نميبينيد؟ مگه نميدونيد تفريح اكثر جووناي ايراني چيه؟ مشروب و مواد كشيدن و دختر بازي!شما كه جفتتون دانشجوييد همسرتونم كه درسش خوبه بنظرم جلوشو نگيريد فقط باهم صحبت كنيد كه وقت بيشتري و باهاتون بگذرونه بنظرم فقط مديريت زمانه! بايد زمان بندي كنيد

---

درسته حق با شماست ولی همسر من داره یه بخش زیااادی از انرژی و وقت و استعدادشو پای لپتا پ و بازی میذاره و مطمینم بعدا پشیمون میشه.در واقع بیشتر به شکل یه اعتیاد درومده
خیلی صحبت کردم.اما فایده ای نداره فقط باعث میشه پنهونی بازی کنه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sam127

ببین بازی آنلاین انجام دادن و فوتبال دیدن و بازی کنسول انجام دادن از علایقات بیشتر آقایون هستش پس بیخود سد راهش نشو که نمیتونی مقابله کنی همینطوری که واسه شما زنا آشپزی و برنامه آشپزی دیدن از علاقه هاتون هستش

ولی باید اینو ببینی آیا بازی انجام دادن باعث شده از زمانش با شما کم بزاره یا نه؟

خودمونی بگم آیا اینقدر شخصیتت را جذاب درست کردی چه ظاهری چه رفتاری چه کلامی که همسرت از جدیدترین بازی روز دنیا دست بکشه و بیاد با شما بشینه حرف بزنه و وقت بگذرونه یا نه؟

---

ممنونم از جوابتون
من از همه نظر براش مایه میذارم فقط قبول دارم که چون ادم سخت گیری ام کمی همسرم اذیت میشه..میخوام همه چی به بهترین نحو باشه و من و خودش از همه موفق تر باشیم نسبت به سنمون.اما همسرم این دیدگاهو نداره و باعث میشه از بودن با من کمی خسته بشه. اما تو بهترین حالات هم بازم بازی رو دیوانه وار دوست داره.حتی اگه بیرون از خونه باشیم هم دوست داره سریع بیاد خونه تا بازی کنه.در واقع ما اصلا از خونه بیرون نمیریم چون دلش برای بازی تنگ میشه!!!!!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط drmaryam

ممنونم از جوابتون
من از همه نظر براش مایه میذارم فقط قبول دارم که چون ادم سخت گیری ام کمی همسرم اذیت میشه..میخوام همه چی به بهترین نحو باشه و من و خودش از همه موفق تر باشیم نسبت به سنمون.اما همسرم این دیدگاهو نداره و باعث میشه از بودن با من کمی خسته بشه. اما تو بهترین حالات هم بازم بازی رو دیوانه وار دوست داره.حتی اگه بیرون از خونه باشیم هم دوست داره سریع بیاد خونه تا بازی کنه.در واقع ما اصلا از خونه بیرون نمیریم چون دلش برای بازی تنگ میشه!!!!!!

---

پس همسرتون به بازی اعتیاد داره و باید برید روانشناس .منم روزی 2.3 ساعت بازی کنسول انجام میدم ولی اعتیاد ندارم بهش

در واقع همسر منم روزی 4 -5 ساعت بازی میکنه.اما چون عصبانیت منو میبینه ادامه نمیده و بقیه وقتشو فیلم میبینه یا با گوشیش بازی میکنه یا خبر ورزشی میخونه یا...
یه جوری دایم باید سرش تو گوشی و لپ تاپ باشه!!و شدیدا هم اصرار داره که معتاد بازی و لپ تاپش نیست!!!
:(

نمیدونم بتونم کمکی کنم یا نه.
از بچگی همیشه دوستام بهترین بازیها رو میکردن و من چون کامپیوترم زیاد پیشرفته نبود و اینکه مدام بهم میگفتن درستو بخون بازی همیشه هست، مثل یه چیز ارضا نشده تو وجودم موند تا الان که با وجود داشتن مدرک فوق لیسانس جدیدترین بازیها رو میگیرم و ازش کلی لذت میبرم.
من فکر میکنم همسر شما همچین حالتی داشته باشن، به اصطلاح بگم، اونجور که باید از سنین بچگی و نوجوانیشون لذت کافی نبردن برای همین علاقه زیادی دارن.
ببخشید ولی تا جای ممکن به جای اینکه باهاش مقابله کنید باهاش همراهی کنید حتی شده بخواید یادتون بده و با هم بازی کنید در کنارش برنامه تفریحات بیرون از خونه بزارید تا شوهرتون بگه آره چون همراهیم کرد منم همراهیش کنم..
بالاخره بازی یه زمانی که برسه دلشو میزنه و کمتر وقتشو پاش میزاره..
بنظرم بهتره حالا که درسشم خوبه سطح انتظاراتتون ازش رو بیارید پایین چون بالاخره دانشجو هستید و حقوق کار پاره وقت چندان کمکی نمیکنه ممکنه رو درس همسرتون تاثیر بزاره.
رک بگم، دلیل خسته شدن همسرتون از شما یا زندگی مشترک غر زدنای شما و محدود کردنشه.
الانکه زندگی خوبی دارید ایشالا با اتمام درستون همه چی بهتر میشه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sooshiyant

نمیدونم بتونم کمکی کنم یا نه.
از بچگی همیشه دوستام بهترین بازیها رو میکردن و من چون کامپیوترم زیاد پیشرفته نبود و اینکه مدام بهم میگفتن درستو بخون بازی همیشه هست، مثل یه چیز ارضا نشده تو وجودم موند تا الان که با وجود داشتن مدرک فوق لیسانس جدیدترین بازیها رو میگیرم و ازش کلی لذت میبرم.
من فکر میکنم همسر شما همچین حالتی داشته باشن، به اصطلاح بگم، اونجور که باید از سنین بچگی و نوجوانیشون لذت کافی نبردن برای همین علاقه زیادی دارن.
ببخشید ولی تا جای ممکن به جای اینکه باهاش مقابله کنید باهاش همراهی کنید حتی شده بخواید یادتون بده و با هم بازی کنید در کنارش برنامه تفریحات بیرون از خونه بزارید تا شوهرتون بگه آره چون همراهیم کرد منم همراهیش کنم..
بالاخره بازی یه زمانی که برسه دلشو میزنه و کمتر وقتشو پاش میزاره..
بنظرم بهتره حالا که درسشم خوبه سطح انتظاراتتون ازش رو بیارید پایین چون بالاخره دانشجو هستید و حقوق کار پاره وقت چندان کمکی نمیکنه ممکنه رو درس همسرتون تاثیر بزاره.
رک بگم، دلیل خسته شدن همسرتون از شما یا زندگی مشترک غر زدنای شما و محدود کردنشه.
الانکه زندگی خوبی دارید ایشالا با اتمام درستون همه چی بهتر میشه.

---

افرین واقعا له نظرتون.دقیقا همینه:( خونواده همسرم از بچگی اصلا نذاشتن هیچ بازی داشته باشه و الان بشکل حرص بیشتر درمده و جبران همه محدودیت های بچگیش.اما من که مقصر اتفاقات بچگیش نیستم..الان وقت بازی کردن نیست،جوونی وقت کاشتن و سرمایه گذاریه.مخصوصا متاهل هم که باشی.چندبار خواستم باهاش تو بازی همراهی کنم اما نمیتونم به خودم اجازه بدم کاری انجام بدم که بیهوده به نظرم میاد،تازه خیلی بازیای سختی میکنه(بازی دوتا تقریبا معضل اصلیمونه)
علت دلزذگیشم همیم غرزدنای منه اما واقعا دست خودمنیست!4 ساله علاقش کم که نشده بماند زیادترم شده!!
چطور میشه غر نزد:(

والا اينكه بخوايد بهش بگيد اينكارو كن اونكارو نكن قطعا باعث كم شدن علاقه همسرت ميشه..سعي نكن از كاري كه دوست داره منعش كني.
عذر ميخوام ولي اشتباهتون اين بود كه تو دوران دانشجويي ازدواج كردين و خب اينجوري قبول كردين كه همسرتون كار نداره..تا وقتي هم كه خانواده ها كمك مالي ميكنن خب همسرتون فقط به فكر درس هست و پر كردن وقتش با بازي و همينطور شما و چون از بابت پول مطمئنه انرژيش رو براي باقي چيزا گذاشته خب طبيعيه هركس ديگه بود اينكارو ميكرد.
نظر شخصي من اينه كه به جاي اين آينده نگري هاي بيش از حد و غر زدن يكم بفكر لذت بردن از اين موقعيتهاتون باشيد. درسته دنبال موفقيت و تك بودن هستي ولي ببين به چه قيمتي!
آدم نبايد همش حرص پول و موقعيت بزنه و مثل آدم آهني كار كنه تا اينكه مثلا بهش بگن به موفقيت برسه. موفقيت به خوب و شاد و با آرامش زندگي كردنه.
نميخوام بگم تقصير شماست، نه، برميگرده به تربيت ايراني كه نميزارن بچه ها در سني كه هستن لذت اون سن رو ببرن و همين باعث ميشه كه در يه دوره ي ديگه بخوان اون لذت رو تجربه كنن.
الان شما يه زوج موفق هستين، چرا؟ چون الان خيليا دوس دارن جايگاه و موقعيت شما رو داشتن.
فكر اينم بكن همسرت الان كار نيمه وقت داشت، نصف روز بايد درس ميخوند نصف روز بايد كار ميكرد، خرد و خسته ميومد خونه مستقيم ميفتاد تو رختخواب دوباره فرداش همينجور، نه وقت ميداشت با شما بگذرونه نه وقت درستي براي درس خوندن، درسش كم كم ضعيف ميشد علاقشم به شما كم و كمتر ميشد چون با اصرارهاي شما رفته بوده سر كار، اونوقت چي؟
حتي وقت جووني كردن خوش گذروندن با همسر بودن ورزش كردن با دوستا بيرون رفتن و... رو نداشت.
بنظرت اينجوري زندگيتون بهتر ميشد؟ يا ميخواي صرفا بره سر كار كه بتوني بگي همسرت هم كار ميكنه هم درس ميخونه و سخت كوشه و پز زندگيتونو بدي؟
البته عذر ميخوام اينجور ميگم، ميخوام كاملا همه جوانب حرفاتون رو در نظر بگيرم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sooshiyant

والا اينكه بخوايد بهش بگيد اينكارو كن اونكارو نكن قطعا باعث كم شدن علاقه همسرت ميشه..سعي نكن از كاري كه دوست داره منعش كني.
عذر ميخوام ولي اشتباهتون اين بود كه تو دوران دانشجويي ازدواج كردين و خب اينجوري قبول كردين كه همسرتون كار نداره..تا وقتي هم كه خانواده ها كمك مالي ميكنن خب همسرتون فقط به فكر درس هست و پر كردن وقتش با بازي و همينطور شما و چون از بابت پول مطمئنه انرژيش رو براي باقي چيزا گذاشته خب طبيعيه هركس ديگه بود اينكارو ميكرد.
نظر شخصي من اينه كه به جاي اين آينده نگري هاي بيش از حد و غر زدن يكم بفكر لذت بردن از اين موقعيتهاتون باشيد. درسته دنبال موفقيت و تك بودن هستي ولي ببين به چه قيمتي!
آدم نبايد همش حرص پول و موقعيت بزنه و مثل آدم آهني كار كنه تا اينكه مثلا بهش بگن به موفقيت برسه. موفقيت به خوب و شاد و با آرامش زندگي كردنه.
نميخوام بگم تقصير شماست، نه، برميگرده به تربيت ايراني كه نميزارن بچه ها در سني كه هستن لذت اون سن رو ببرن و همين باعث ميشه كه در يه دوره ي ديگه بخوان اون لذت رو تجربه كنن.
الان شما يه زوج موفق هستين، چرا؟ چون الان خيليا دوس دارن جايگاه و موقعيت شما رو داشتن.
فكر اينم بكن همسرت الان كار نيمه وقت داشت، نصف روز بايد درس ميخوند نصف روز بايد كار ميكرد، خرد و خسته ميومد خونه مستقيم ميفتاد تو رختخواب دوباره فرداش همينجور، نه وقت ميداشت با شما بگذرونه نه وقت درستي براي درس خوندن، درسش كم كم ضعيف ميشد علاقشم به شما كم و كمتر ميشد چون با اصرارهاي شما رفته بوده سر كار، اونوقت چي؟
حتي وقت جووني كردن خوش گذروندن با همسر بودن ورزش كردن با دوستا بيرون رفتن و... رو نداشت.
بنظرت اينجوري زندگيتون بهتر ميشد؟ يا ميخواي صرفا بره سر كار كه بتوني بگي همسرت هم كار ميكنه هم درس ميخونه و سخت كوشه و پز زندگيتونو بدي؟
البته عذر ميخوام اينجور ميگم، ميخوام كاملا همه جوانب حرفاتون رو در نظر بگيرم.

---

خیلی ممنونم از راهنماییای بجاتون.فکر میکنم جواب خیلی از نگرانیامو گرفتم،من فقط نگران اینم که همسرم بعدا حسرتاین روزاشو بخوره مثل الان که حسرت سالای قبلشو میخوره و از طرفی این احساس بیخیالی بمونه روش.البته کمی از نظر مالی هم تحت فشاریم برای همین یکم اشفته شدم.بازم ممنون از لطفتون
پاینده باشین

اگه همسرت آدم با برنامه اي باشه و برا درس خوندن وقت ميزاره و موفق هس مطمئن باش نميزاره اينهمه زحمت الانش با بيخيالي خراب بشه بعدشم وقتي درس تموم شه ميفهمه كمك مالي در كار نيست و بايد كار كنه پس طبيعتا فعال ميشه.
نگران چيزي نباش فقط سعي كن از لحظه هات لذت ببري چون دنيا دو روزه اگه قرار باشه به حرص خوردن بگذره كه ديگه زندگي نميشه خواهر گلم.
ايشالا موفق باشين