نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: مرد بددهن با دست بزنش

894
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20930
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    مرد بددهن با دست بزنش

    سلام لطفا کمک کنید.من با عقدم 4 ساله که ازدواج کردم خونوادم به ازدواجم راضی نبودن شوهرم با اصرار زیاد و گفتن از عشقو عاشقی باعث این ازدواج شد.دلایل مخالفت خونوادم:وضعیت مالی در حد صفرش با یه سال سابقه کار و حقوق متوسط خونه نداشت خونوادش تو حاشیه تهران بودن خودش ازم کوچیکتره شغل و موقعیت اجتماعی درست و حسابی نداشت.در حالیکه من تو همون زمان موقعیتای عالی ازدواج داشتم و خواهر بزرگترمم وضعیت زندگیش اوکی بود.خلاصه اینارو گفتم بدونیین با چه بدبختی ازدواج کردم.اوایل عقد متوجه وابستگی زیاد از حدش به خونوادش شدم به طور آزار دهنده ای.و کم کم اخلاقای خیلی تندش برام روشن شد. شخصیت شوهرم:کینه ای. اهل انتقام قضاوت بیجا تعصب زیاد رو خونواده حساسیت زیادش.بد دهنی دست بزن.مشکل عمده من الان باهاش اینه که بسیار بددهنه و به مادر پدر من فحشای بدی تو دعوا میده و اگه من عکس العمل نشون بدم دستش روم بند میشه و به طرز وحشیانه ای منو میزنه یه بار تو اتوبان تهران به من فحش خواهر داد گفتم خواهر خودته و اون ماشینو نگه داشت و وسط اتوبان با مشت و لگد افتاد به جونم.تا حالا جای کبودیاش بارها رو بدنم مونده بود من تا نصفه راه پزشک قانونی اقدام کردم ولی منصرف شدم خونوادم در جریان حساستش به خونوادش هستن ولی از دست بزنش خبر ندارن بعد جالب اینه بعد زدن اصلا عذرخواهی نمیکنه میگه خودت باعث شدی.همه اینا جدا از بی منطقیش بچگیش .عدم توانای تجزیه تحلیل درست مسایل هستش.منو برده تو حاشیه تهران تا جایی که روم نمیشه به کسی بگم کجا زندگی میکنم چون خونوادم هیچکدوم اینجور جاها نبودن ولی من با همه چیش ساختم ولی این اخلاق جنگی بودنش دیگه داره عاصیم میکنه سر موضوعات بسیار بی اهمیت شر درست میکنه.کلا دعوایین این آقا دو بار عموهاشو زده تو بحث با پدرش.هفته قبل سر یه موضوع بی اهمیت به من فح شمادر داد من خیلی عصبی شدم رفتم سمتش گردنشو گرفتم گفتم به مادرم فحش نده اونم شروع کرد به زدنم و ش************دن وسایل خونه اونقدر بهم مشت زد تا 5 روز بدنم درد میکرد و خون بالا آوردم همون موقع ولی یاصلا به روش نیاورد.راستش دیگه تحمل ندارم احساس خفت میکنم میخوام برم خونه پدر مادرم که شهرستانن. شوهر من فقط زمانی که خوبه واقعا خوبه ولی به شرط خوبه یعنی فقط وقتی خیالش از رفت و آمدش با خونوادش راحت باشه.شوهرم سالمه کاریه مسولیت پذیره ولی از نظرش زن یعنی کسی که خدمتکار خونه و مرده با وجود این که من شاغلم هستم همیشه همه چی زندگیم مرتبه از لحاظ زناشوییم هیچ کمبودی نداشته ولی بسیار عصبی و بی منطقه و من دارم به طلاق فکر میکنم راهنماییم کنید.ضمنا من همه راهیو امتحان کردم باهاش اکثر وقتا سکوت میکردم موقع فحش دادناش تا به این جاها نرسه.ولی همیشه سخته واقعا.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مرد بددهن با دست بزنش

    نقل قول نوشته اصلی توسط به اسم زندگی نمایش پست ها
    سلام لطفا کمک کنید.من با عقدم 4 ساله که ازدواج کردم خونوادم به ازدواجم راضی نبودن شوهرم با اصرار زیاد و گفتن از عشقو عاشقی باعث این ازدواج شد.دلایل مخالفت خونوادم:وضعیت مالی در حد صفرش با یه سال سابقه کار و حقوق متوسط خونه نداشت خونوادش تو حاشیه تهران بودن خودش ازم کوچیکتره شغل و موقعیت اجتماعی درست و حسابی نداشت.در حالیکه من تو همون زمان موقعیتای عالی ازدواج داشتم و خواهر بزرگترمم وضعیت زندگیش اوکی بود.خلاصه اینارو گفتم بدونیین با چه بدبختی ازدواج کردم.اوایل عقد متوجه وابستگی زیاد از حدش به خونوادش شدم به طور آزار دهنده ای.و کم کم اخلاقای خیلی تندش برام روشن شد. شخصیت شوهرم:کینه ای. اهل انتقام قضاوت بیجا تعصب زیاد رو خونواده حساسیت زیادش.بد دهنی دست بزن.مشکل عمده من الان باهاش اینه که بسیار بددهنه و به مادر پدر من فحشای بدی تو دعوا میده و اگه من عکس العمل نشون بدم دستش روم بند میشه و به طرز وحشیانه ای منو میزنه یه بار تو اتوبان تهران به من فحش خواهر داد گفتم خواهر خودته و اون ماشینو نگه داشت و وسط اتوبان با مشت و لگد افتاد به جونم.تا حالا جای کبودیاش بارها رو بدنم مونده بود من تا نصفه راه پزشک قانونی اقدام کردم ولی منصرف شدم خونوادم در جریان حساستش به خونوادش هستن ولی از دست بزنش خبر ندارن بعد جالب اینه بعد زدن اصلا عذرخواهی نمیکنه میگه خودت باعث شدی.همه اینا جدا از بی منطقیش بچگیش .عدم توانای تجزیه تحلیل درست مسایل هستش.منو برده تو حاشیه تهران تا جایی که روم نمیشه به کسی بگم کجا زندگی میکنم چون خونوادم هیچکدوم اینجور جاها نبودن ولی من با همه چیش ساختم ولی این اخلاق جنگی بودنش دیگه داره عاصیم میکنه سر موضوعات بسیار بی اهمیت شر درست میکنه.کلا دعوایین این آقا دو بار عموهاشو زده تو بحث با پدرش.هفته قبل سر یه موضوع بی اهمیت به من فح شمادر داد من خیلی عصبی شدم رفتم سمتش گردنشو گرفتم گفتم به مادرم فحش نده اونم شروع کرد به زدنم و ش************دن وسایل خونه اونقدر بهم مشت زد تا 5 روز بدنم درد میکرد و خون بالا آوردم همون موقع ولی یاصلا به روش نیاورد.راستش دیگه تحمل ندارم احساس خفت میکنم میخوام برم خونه پدر مادرم که شهرستانن. شوهر من فقط زمانی که خوبه واقعا خوبه ولی به شرط خوبه یعنی فقط وقتی خیالش از رفت و آمدش با خونوادش راحت باشه.شوهرم سالمه کاریه مسولیت پذیره ولی از نظرش زن یعنی کسی که خدمتکار خونه و مرده با وجود این که من شاغلم هستم همیشه همه چی زندگیم مرتبه از لحاظ زناشوییم هیچ کمبودی نداشته ولی بسیار عصبی و بی منطقه و من دارم به طلاق فکر میکنم راهنماییم کنید.ضمنا من همه راهیو امتحان کردم باهاش اکثر وقتا سکوت میکردم موقع فحش دادناش تا به این جاها نرسه.ولی همیشه سخته واقعا.
    عزیزم شما در این چند خط بیشتر جنبه های منفی همسرتون رو بیان کردید ولی 4 ساله که در کنارش زندگی میکنید

    پس نشون میده جنبه های مثبی هم داره که خودتون بیانش کردید .. پس میتونید در مواقعی که ارامش دارید با ایشون صحبت کنید

    باید بدونید برای اینکه زندگی خوب و آرامی داشته باشید نیازه حساسیت ها و خطوط قرمز شوهرتون رو بشناسید و از ورود به این حریم ها خودداری کنید

    در ضمن مردان دعوا و عصابانیتشون رو با داد و بیداد تخلیه میکنن پس در این مواقع خوددار و آرام باشید ...

    در مورد بد دهن بودن شوهرتون باید گفت که :

    بددهنی گر چه ممکن است در لحظه‎های اول آدم‎ها را آرام کند، اما عواقبی دارد که بالاخره دامنشان را می‎گیرد و از سوی دیگر، ناسزاگو ها پس از مدتی دیگر با به زبان آوردن حرف‎های ناخوشایند آرام نمی‎شوند و فحش دادن حالشان را بدتر می‎کند.


    متأسفانه ناهنجاری بددهنی و فحاشی به طرز فجیعی در جامعه ما رواج دارد، مردم با صدای بلند سر هم فریاد می زنند و الفاظ رکیکی به زبان می آورند، در شوخی ها و جمع های دوستی هم برای شوخی و خنده بد دهنی و فحاشی بسیار رایج شده، به طرزی گاهی دشنام های ناموسی به همدیگر می دهند و می خندند، و این بسیار اسفناک است.


    حالا می خواهیم ببینیم راه برخورد با افرادی که به این رذیله اخلاقی مبتلا هستند چیست؟

    1. نصیحت و خیرخواهی:
    متاسفانه برخی افراد در جامعه هستند که برای تخلیه عصبانیت و ناراحتی‌های خود کنترل زبان را از دست داده و هر حرف زشت و ناپسندی از زبانشان خارج می‌شود، در این زمان است که یک دوست دل سوز و انسان فهمیده و انسان فهمیده با بهترین زبان و از سر دلسوزی آن‌ها را از این عمل زشتشان آگاه می‌سازد و می‌گوید:

    فحش دادن و ناسزا عمل بسیار زشتی است که اگر توبه نکنید از صف شیعیان حضرت علی خارج شده و مورد تنفر حضرت واقع می‌شوید؛ همان گونه که وقتی حضرت متوجه شد برخی از سربازانش در جنگ صفین به دشمنان دشنام می‌گویند فرمود:



    در برخورد با چنین دوستانی اولین راه نصیحت و خیر خوهی است و در مرحله بعد عوض کردن فضای گفتگو است و اگر این دو راه اثر نداشت مجلس گناه را ترک کنید و خود را از آلودگی که در این گونه مجالس است حفظ کنید





    «من دوست ندارم كه شما دشنام دهنده باشید؛ ولى اگر اعمال زشتشان را شرح دهید و احوال آن‌ها را بیان كنید به گفتار صحیح نزدیك‏تر و براى اتمام حجّت رساتر است. شما باید به جاى دشنام چنین مى‏‌گفتید: پروردگارا خون ما و آن‌ها را حفظ كن (و آتش جنگ را خاموش فرما) میان ما و آن‌ها را اصلاح كن و آنان را از گمراهی‌شان هدایت نما تا كسانى كه جاهلند حق را بشناسند و آنها كه گمراهند و بر دشمنى با حق اصرار مى‏‌ورزند از آن دست بردارند و (به راه راست) باز گردند.»

    با زبان دوستانه‌ای که دارید به آن ها بگویید: فحش و ناسزا آن قدر زشت و ناپسند است که حتی اگر مخاطب‌شان انسان بت‌پرست باشد که گمراه‌ترین و بدترین انسان روی زمین است، نیز زشتی فحش را کم نمی‌کند، از این رو و خداوند این گونه حرف زدن و تخلیه هیجانات را کاری زشت دانسته و می‌فرماید:


    «وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ كَذلِكَ زَیَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا یَعْمَلُون [سوره انعام آیه 108] معبود كسانی را كه غیر خدا را می‌خوانند دشنام ندهید مبادا آنها (نیز) از روی ظلم و جهل خدا را دشنام دهند، این چنین برای هر امتی عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت آن‌ها به سوی پروردگارشان است و آن‌ها را از آن‌چه عمل می‌كردند آگاه میسازد (و پاداش و كیفر می‌دهد)»



    2: عوض کردن فضا:
    اگر در جمع دوستان هستند و فضای فحش دادن به استاد و یا مدیر مدرسه و دانشگاه و فلان مسئول فراهم شد شما با هوشیاری و دقت این فضای گناه آلود را به سمت یک مساله علمی یا معنوی سوق دهید و یا با بیان خوبی‌های استاد از ایشان دفاع کنید همان گونه که پیامبر خدا می‌فرماید:


    «هنگامى كه عیب جویى و غیبت كسى را در میان جمع مى‌‏كنند و تو در آنجا حضور دارى، او را یارى كن و حاضران را نهى از منكر، و از آن مجلس (گناه) برخیز»


    و در روایت دیگری می‌فرماید:


    «كسى كه غیبت برادر مسلمانش نزد او شود، و توانایى بر یارى او داشته باشد و یاریش نكند، خداوند او را در دنیا و آخرت خوار مى‏‌كند»
    هر چند گاهی دفاع کردن از ایشان کار سختی است و ممکن است دوستان به حرف انسان توجه نکنند یا ناراحت شوند ولی تحمل این سختی به پاداشی که در مقابل آن است می‌ارزد همان گونه که پیامبر خدا می‌فرماید:
    كسى كه بر برادر مسلمانش منّت بگذارد و در برابر غیبتى كه از او در مجلسى شنیده دفاع كند، خداوند هزار در از شرّ و بدى را در دنیا و آخرت از او باز مى‏‌گرداند، و اگر دفاع نكند در حالى كه قادر بر دفاع است هفتاد برابر گناه غیبت كننده بر او خواهد بود»



    3: ترک مجلس گناه:
    واقعا گاهی اوقات چاره‌ای جز ترک کردن مجلس نیست چرا که افراد نه قابل نصیحت هستند و نه موقعیت دفاع از شخصی که مورد فحش قرار می‌گیرد وجود دارد؛ در این جا بهترین راه حل ترک این گونه مجالس است چرا که امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:

    «سزاوار نیست در مجلسی که گناه می‌شود و از شما کاری بر نمی‌آید حضور داشته باشید.»



    بودن در مجلس گناه، هر چند انسان گناهى انجام ندهد، امضاء و تأیید آن گناه است و باعث می‌شود زشتی گناه هم در نظر شما و هم در نظر دوستانتان شكسته شود. و باعث کم شدن ایمان انسان می‌شود همان گونه که امام علی علیه السلام می‌فرماید:
    «همنشینی با هوسرانان باعث از یاد رفتن ایمان و حاضر شدن شیطان است.»



    4: برخورد شدید :
    برخی افراد هستند که نه با نصیحت به خود می آیند و نه ابراز ناراحتی به خود می آیند با این افراد بهتر است یک رفتار جدی داشت مثلا تذکر داده شود که اگر دست از این طرز صحبت کردن بر ندارد هرگز با او معاشرت نخواهیم کرد. و این هشدار در حد یک حرف باقی نماند و جدا عمل شود.

    با توجه به مطالب فوق به این نتیجه می‌رسیم؛ در برخورد با چنین دوستانی اولین راه نصیحت و خیر خواهی است و در مرحله بعد عوض کردن فضای گفتگو است و اگر این دو راه اثر نداشت مجلس گناه را ترک کنید و خود را از آلودگی که در این گونه مجالس است حفظ کنید.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شکست پُلی است برای پیروزی؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-06-2022, 02:15 AM
  2. مقایسه هاست لینوکس با هاست ویندوز
    توسط bety10 در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 07-11-2015, 12:38 PM
  3. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
    توسط prv در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2015, 12:14 AM
  4. یک آزمایش روانشاسی/ تا اطلاع ثانوی ماست سیاه است!
    توسط farokh در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-03-2014, 09:11 AM
  5. چگونگی حمایت از کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-30-2013, 01:13 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد