مشاجرات خانوادگی

[ناامید از زندگی]

من و شوهرم هرروز به یه بهانه ای با هم جروبحث داریم
دیروز هم که بیرون بودیم و اومدیم خونه سر یه لجبازی الکی دعوامون شد و گفت ما دیگه بدرد هم نمیخوریم و باید از هم جدا شیم و 15 میره و اقدام میکنه
راستش منم زیاد از اخلاق و رفتارش راضی نیستم ولی دیگه زندگیه و بالا و پایین داره و بیشتر بخاطر خانواده هامون نمیخوام این اتفاق بیفته
حالا چکار باید بکنم؟

[سعید 1990]

سلام
همون طور که همه آدمای بزرگ میگن دعوا و اختلافات شیرینی زندگیه .
ولی جرو بحث زیاد شما رو ازهمدذیگه زده میکنه و باید یکیتون موقع جروبحث کوتاه بیاد که بنظر من شما کوتاه بیایید بهتره .
سعی کنید بفهمید مشکل اصلی این جرو بحث کردن اون چیه چون نمیشه بدون هیچ دلیلی با شما بحث کنه حتما" یا چیزی از شما میخواد و دنبال بهونست یا مشکلی داره که به شما نمیگه .
سعی کنید با سیاست با او حرف بزنید چون بیشتر مردان مشکلات بیرون رو همراه خودشون به خونه میارن شما باید سعی کنید به او کمک کنید.
سعی کنید برای یه روز هم که شده باهم یه جای خلوت بیرون از خونه بشینید وباهم حرف بزنید وبزارید از مشکلات خودش براتون بگه شاید از دست شما کاری بر بیاد که براش انجام بدین .
زندگی چیزی نیست که بخاطر این مشکلات کوچک بخواهید زود همدیگه رو ترک کنید سعی کنید از این مشکلات پیش اومده تخطی کنید.

[ناامید از زندگی]

آخه قبل از ازدواج مجردی زندگی میکرده و عادات دوران مجردی رو ترک نکرده و وقتی من بهش تذکر میدم مثلا میگم از این کارت خوشم نمیاد انگار نه انگار و بازم همونو تکرار می کنه
وقتی میریم بیرون واسه خرید و .... همه ش فکر میکنه همه دارن به اون نگاه میکنن و توجهشون به اونه و ای کاش رفتار خودشو این مواقع اصلاح کنه برعکس از من ایراد میگیره که چرا اینطوری حرف میزنی، چرا اینطوری باهام برخورد می کنی. درصورتی که من هیچ رفتار غیرعادی نمی کنم و اون حساس همچین حسی داره
بارها شده که سر همین قضیه منو توی خیابون ول کرده و راه خودشو رفته و انگار نه انگار که من زنشم و وقتی میایم خونه و میگم چرا همچین رفتاری کردی میگه تو که بچه نیستی بخوام باهات بیام؛ خودت خونه رو بلدی

[سعید 1990]

سلام
برید در قسمت انجمن دنبال موضوع [replacer_a]

بگرد کمکت میکنه .

[Bita moein]

من و شوهرم هرروز به یه بهانه ای با هم جروبحث داریم
دیروز هم که بیرون بودیم و اومدیم خونه سر یه لجبازی الکی دعوامون شد و گفت ما دیگه بدرد هم نمیخوریم و باید از هم جدا شیم و 15 میره و اقدام میکنه
راستش منم زیاد از اخلاق و رفتارش راضی نیستم ولی دیگه زندگیه و بالا و پایین داره و بیشتر بخاطر خانواده هامون نمیخوام این اتفاق بیفته
حالا چکار باید بکنم؟

عزیزم هر کار و مشکلی راه حلی داره

یکی از این راه ها صحبت کردن و حل و فصل کردن مشکلاته و در واقع مذاکره کردنه

اینکه حساسیت های خودتون رو بهتر بشناسید و به همدیگه و حتی حریم شخصی هم احترام بذارید

بهتره قبل از هر اقدامی یک بار حضوری مشاوره کنید ...

وجود فرد سومی که بی طرفه و از اگاهی لازم هم در این مورد برخورداره میتونه راه حل های خوبی رو برای نجات زندگیتون ارائه بده

وگرنه راه جدایی و خلاص شدن خیلی روشن و ساده است

[فاطمه اعرابیان]

عزیزم شما احتمالا این حرف به اونم گفتی که داره تاقچه بالا میزاری ضعف نشون نده بزار اون بترسه