نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: مشکل خانمم با خانواده م

1159
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14785
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکل خانمم با خانواده م

    با سلام
    خانمم با خانواده من خیلی مشکل داره البته مشکلات رو فقط به من میگه و جلوی خانواده م نشون نمیده یکی راهنماییم کنه خیلی زندگیم تلخ شده و روزهای بدی دارم پشت سر میزارم لطفا کمکم کنید به مشاوره حضوری هم رفتیم اما تاثیرش فقط چند روز بود

    از کجا بگم ؟؟؟!!!
    البته خانمم یخورده تیکه پرون هست از حق نگذریم
    یعنی رک و راست حرفشو میزنه در حالیکه فکر میکنه چیزی نگفته که کسی ازش ناراحت بشه در واقع به خودش این حق رو میده که هرجور بخاد حرف بزنه اما بقیه نباید کمتر از گل بهش بگن
    مثلا اگر به مهمونی میره هرکی هرچی میگه فکر میکنه که مخاطب صحبتها ایشونه و همه حرفهای بقیه رو یه جور متلک به خودش میدونه در حالیکه بعضی مواقع اینطوری بوده واقعا، ولی ایشون تر و خشک رو با هم میسوزونه، انقد که میاد از خانوادم بد میگه و اداشونو در میاره که اعصابم بهم میریزه، واقعا موندم کی این وسط مقصره و باید چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟
    ویرایش توسط اچ پی : 04-12-2015 در ساعت 12:57 PM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13463
    نوشته ها
    651
    تشکـر
    204
    تشکر شده 881 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل خانمم با خانواده م

    درود بيشترتوضيح بدين مشكل ناشي از چيه؟ چي ميگن ازكي و ازچي خانواده انتقاد كردن؟ تا بهتر دوستان قضيه رو بدست بيارندو كمك كنند دوست عزيز.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14785
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل خانمم با خانواده م

    از کجا بگم خب؟؟؟!!!
    البته خانمم یخورده تیکه پرون هست از حق نگذریم
    یعنی رک و راست حرفشو میزنه در حالیکه فکر میکنه چیزی نگفته که کسی ازش ناراحت بشه در واقع به خودش این حق رو میده که هرجور بخاد حرف بزنه اما بقیه نباید کمتر از گل بهش بگن
    مثلا اگر به مهمونی میره هرکی هرچی میگه فکر میکنه که مخاطب صحبتها ایشونه و همه حرفهای بقیه رو یه جور متلک به خودش میدونه در حالیکه بعضی مواقع اینطوری بوده واقعا، ولی ایشون تر و خشک رو با هم میسوزونه، انقد که میاد از خانوادم بد میگه و اداشونو در میاره که اعصابم بهم میریزه، واقعا موندم کی این وسط مقصره و باید چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : مشکل خانمم با خانواده م

    رابطتتون کم کنه تو جمع هایی که اونها هستن زیاد نباشه

    بهش توضیح بدید با مهربونی ارومی که اینکاراش تورو داره ازار میده
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14785
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل خانمم با خانواده م

    آخه مگه میشه رابطه رو کم کرد
    با فرار کردن که درست نمیشه حتما باید یه راهی باشه واسه درست شدن رابطه تاکی میشه دعوت بشی و نری؟؟؟ اینکار درسته؟؟؟ من نمیخام کدورت بین خانمم و خانوادم باشه اما ظاهرا از اون چیزی که فکرشم نمیکردم داره بدتر میشه

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4385
    نوشته ها
    528
    تشکـر
    1,425
    تشکر شده 866 بار در 371 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل خانمم با خانواده م

    سلام دوست عزیز...
    در این شرایط مرد باید تا حد الامکان بی طرف باشه ...
    چرا که جبهه گیری در برابر هر یک از طرفین باعث بروز اختلافات و تنش های بیشتر میشه...
    جناب اج پی شما باید بدونید که در کنار حفظ حرمت پدر و مادر که در قرآن و شرع و اصول انسانی هم به آن بسیییار تاکید شده بتوانید تعادل و جایگاه ارزشی همسرتون رو هم حفظ کنید اما این به این معنی نیست که در برابر فرد خاطی جبهه گیری غیر منطقی کنید هرگز در برابر گلایه های طرفین خودتون رو دخالت ندین و حل این مشکلات رو به عهده خودشون بگذارید و با این کلام که من نمیتونم بین خانواده و همسرم قرار بگیرم چون نمیخوام هیچ کدوم از من ناراحت باشن حل این مشکلات رو به خودتون میسپارم و میخوام که در مورد این مسائل پیش من هیچ حرفی زده نشه....
    و اگر خودتون این طور تشخیص میدین که همسر یا خانوادتون مظلوم واقع شدن با محبت و کلام آرامش دهنده این درخواست رو داشته باشید که به خاطر شما گذشت و فراموشی پیشه کنن و این مشکلات پیش پا افتاده رو وارد گرمای خانواده نکنن چرا که باعث سردی و ایجاد تنش میشه.....
    این اختلافات جزئی همیییییشه و در بین همه اقشار و طبقات اجتماعی پیش میاد و مسئله غیر عادی و حل نشدنی نیست و تنها وظیفه ای که یک مرد برای اداره این شرایط داره بی طرفی هست....
    شااااااد باشیییید...
    امضای ایشان

  7. 3 کاربران زیر از zbahane بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14785
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل خانمم با خانواده م

    خیلی ممنون راهنماییتون خیلی دلگرمم کرد، ولی باور کنید من خیلی بیطرفانه با این مشکل برخورد میکنم چون مشاورم هم همینو بهم گفت اما اینطوری من دارم تو خودم میریزم و واقعا نه به خانوادم نه به خانمم میتونم چیزی بگم
    خانواده از خاننم گلایه میکنن که چرا اخلاقاش اینطوریه ؟؟
    خانمم از خانواده م گله میکنه که چرا این حرفا رو میزنن؟؟
    روز به روز سردتر میشم از زندگیم

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : مشکل خانمم با خانواده م

    نقل قول نوشته اصلی توسط اچ پی نمایش پست ها
    با سلام
    خانمم با خانواده من خیلی مشکل داره البته مشکلات رو فقط به من میگه و جلوی خانواده م نشون نمیده یکی راهنماییم کنه خیلی زندگیم تلخ شده و روزهای بدی دارم پشت سر میزارم لطفا کمکم کنید به مشاوره حضوری هم رفتیم اما تاثیرش فقط چند روز بود

    از کجا بگم ؟؟؟!!!
    البته خانمم یخورده تیکه پرون هست از حق نگذریم
    یعنی رک و راست حرفشو میزنه در حالیکه فکر میکنه چیزی نگفته که کسی ازش ناراحت بشه در واقع به خودش این حق رو میده که هرجور بخاد حرف بزنه اما بقیه نباید کمتر از گل بهش بگن
    مثلا اگر به مهمونی میره هرکی هرچی میگه فکر میکنه که مخاطب صحبتها ایشونه و همه حرفهای بقیه رو یه جور متلک به خودش میدونه در حالیکه بعضی مواقع اینطوری بوده واقعا، ولی ایشون تر و خشک رو با هم میسوزونه، انقد که میاد از خانوادم بد میگه و اداشونو در میاره که اعصابم بهم میریزه، واقعا موندم کی این وسط مقصره و باید چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟

    زودرنجی شدید و حسایات های رفتاری بالا منجر به کمبود اعتماد به نفس و به نوعی خود آزاری احساسی می شود.

    کودکانو حتی بزرگترهایی که از این مشکل رنج می برند خیلی راحت نمی‌شود با آنها صحبت کرد؛

    چون یا در همان لحظه اول از حرف‌ها و نحوه گفتارتان ناراحت می‌شود یا پس از ساعت‌ها فکر کردن به تک تک کلمات و جملات مکالمه کوتاهی که فقط چند دقیقه‌ ادامه داشته است.


    کسانی که اینقدر حساسیت دارند و زود ناراحت می‌شوند، معمولا تمام حرف‌ها و رفتارهای دیگران را هم به خود نسبت می‌دهند و با نگرشی منفی درباره مسائل صحبت می‌کنند.

    برای همین، معمولا ترجیح می‌دهند در جمع حضور پیدا نکنند و تنهایی را بیشتر می‌پسندند.

    غافل از این‌که تنها ماندن و گوشه‌گیری، حساسیت‌شان را تشدید و احساسات منفی‌‌شان را بیشتر می‌کند.

    روان‌شناسان و متخصصان به این افراد توصیه می‌کنندبا نگاهی مثبت خود را در موقعیت‌های جدید قرار دهند و از واقعیت فرار نکنند.


    می‌گویند کسانی که کودکی خیلی مورد توجه پدر و مادرشان بوده‌اند، در بزرگسالی ممکن است اینقدر حساس و زودرنج شوند.

    بعضی‌ها هم درست برعکس فکر می‌کنند و باور دارند کمبود محبت و بی‌توجهی پدر و مادر باعث حساسیت و زودرنجی بچه‌ها می‌شود.

    علاوه بر اینها، تعداد فرزندان در خانواده، ترتیب و اختلاف سنی آنها، نحوه برخورد و تربیت والدین، محیط اجتماعی‌ کهکودک در آن قرار می‌گیرد و رشد می‌کند و ده‌ها عامل دیگر می‌تواند در ایجاد این

    حساسیت موثر باشد.


    اما باید بدانید که حساسیت زیاد و بیش از حد نسبت به موضوعات و مسائل مختلف از ویژگی‌هایی است که در اختلال‌های شخصیت مختلف و طی بیماری‌های روحی مشاهده خواهد شد،

    اما ممکن است با نداشتن این اختلالات و بیماری‌ها هم فردی از حساسیت رنج ببرد و بسیار زود رنج باشد. از طرفی باید به این نکته هم توجه داشته باشیم

    که حساسیت بیش از حد بخصوص در افراد وسواسی بیشتر از دیگران به چشم می‌آید و معمولا در افراد وسواسی شاهد حساسیت بیش از حد، نسبت به مسائل مختلف زندگی هستیم.

    اگر همسر شما حساسیت در رفتارش رو قبول نداشته باشه باید راه صبر رو در پیش بگیرید

    ولی اگر در برخوردهای ایشون بی خیال و بی اهمیت باشید در هر سطحی که صحبت میکنه به نوعی خریدار رفتارش نبودید

    ایشون برای تخلیه ناراحتی خودش با بدگویی از خانواده شما به نوعی باعث تحریک و انتقام گیری میشه پس شما بهتره در این مورد کاملا" خونسرد باشید

    چون گاهی درمان به ضد جواب بهتری میده
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  10. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14045
    نوشته ها
    717
    تشکـر
    964
    تشکر شده 1,477 بار در 547 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل خانمم با خانواده م

    دوست عزیز با این کار خانومتون خودش رو میتونه خالی کنه.

    بهترین کار این هست که بذارید بگه تا کاملا خالی بشه و بعد از اینکه آروم شد بهش بگید کاری که میکنه اشتباه س و شما از این

    کارش اذیت میشید و در نهایت هم شما هیچ کاری در قبال غر زدن های ایشون نکنید.

    چون ایشون منتظر که شما واکنش نشون بدید و اعتراضاتش رو بیشتر کنه.

    در ضمن اگر گاهی اوقات هم واقعا حق با ایشون هست بازم مدارا کنید و بذارید خودش رو خالی کنه.

  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : مشکل خانمم با خانواده م

    سلام
    فقط ی سوال ازش بپرسید
    هروقت هر گلایه از کسی کرد ازش بپرسین اگه شما جای اون بودین چیکار میکردی؟!یا چی میگفتی؟!

  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14785
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل خانمم با خانواده م

    ممنون از راهنماییاتون دوستان
    البته اصلا اهل فرار از شلوغی نیست چون تو یه خانواده شلوغ به دنیا اومده (5 خواهر و یک برادر) فقط نمیدونم چرا انقد حساسیت به حرفای خانوادم نشون میده بعضی وقتا احساس میکنم میخاد منو خانوادم دورتر بیشیم از هم. حتی من که به مادرم نگاه میکنم میگه شما با چشم باهم حرف میزنید یا اگه با مادرم تنها میشم بعدش میگه چی میگفتید به هم و از این قبیل سوالا...
    حالا بزارید از بقیه ش بگم:
    مادرش همیشه جلوی خواهرهای خانمم تاکید داره که به شوهرتون بچسبید هیچکی به دردتون نمیخوره جز شوهر
    حالا خانم ما این جمله رو شاید بد برداشت کرده که هرجا میخام برم باید باهام بیاد یعنی طوری به من چسبیده که بعضی وقتا اعصابم خورد میشه اصلا حریم شخصی ندارم اما چون نمیخام ناراحتش کنم چیزی نمیگم و عصبانیتمو بازم میریزم تو خودم. تو این یکسال و چند ماه که عقد کردیم فقط خیلی از اخلاقاشو دارم تحمل میکنم. همیشه استرس دارم.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد