با سلام
من و همسرم(خانمم) 2 سال و 9 ماه است که زیر یک سقف زندگی میکنیم.
با توجه به اینکه هر دو شاغل هستیم با مشکل مالی روبرو هستیم. همسرم همش این قضیه را تو سر من می کوبه و میگه تو باعث شدی من بدبخت شدم و از این حرفا با توجه به اینکه قبل از ازدواج هم بهش گفته بودم شرایط اقتصادی خوبی ندارم. در ضمن همه مشکلات محل کارش رو هم از چشم من میبینه. میگه من اگه از کار بیکار بشم ما از گرسنگی میمیریم و از این حرفها.در حالی که همین الان بره دنبال بیمه بیکاریش تا دو سال حقوقش ادامه خواهد داشت.
من هر کاری که فکر کنم بتونه اونو خوشحال کنه انجام میدم ولی باز هم به چشمش نمیاد و اگه یکی دیگه یه چیز کوچیکی براش کادو بگیره همش تکرار می کنه.
همین کارهاش هم باعث میشه همیشه مریضه و مشکل گوارشیش دوباره برگشته و هر ماه کلی هزینه پزشک و دارو میده. همه دکترها هم بهش میگن تو باید خودتو آروم کنی گوش نمیکنه و از یه چیز کوچیک برای خودش کوه درست میکنه. اصلا هم به حرف دکتر ها گوش نمیکنه.مثلا دکترش گفت برو یوگا میگه من پول باشگاه ندارم در حالی که هر دفعه دو یا چند برابر هزینه باشگاه فقط پول دوا دکتر میده
تو روابط زناشویی هم خیلی سرد برخورد میکنه به طوری که منم دیگه رقبتی ندارم طرفش برم چون باید خیلی غرولند بشنوم و آخرش هم منو پس میزنه.
من دیگه دارم از این وضعیت خسته میشم.
لطفا کمکم کنید