نمایش نتایج: از 1 به 15 از 15

موضوع: همسر خسیس ، کنترل گر

1537
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26539
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    همسر خسیس ، کنترل گر

    سلام . من اهل تهرانم و شوهرم تبریزی . تو دوره ارشد تو دانشگاه آشنا شدیم. البته اونجا رابطه و شناختی از هم نداشتیم و یه دوست مشترک واسطه ازدواج ما شد. ما تقریبا 7 سال و نیمه ازدواج کردیم (2سال و 5 ماه دوران عقد بعد عروسی گرفتیم ولی 7 ماه بعد اومدم به خونه خودم ، به خاطر مشکلات مالی شوهرم ، الانم 4.5 سال که تبریزم) قول داده بود حداکثر بعد 5 سال میاییم تهران یعنی شرط ضمن عقد بود ولی توی قواله فقط ذکر شد محل سکو.نت توافقی ….، شوهرم به گفته خودش همیشه مشکل مالی داره و به این بهانه بینهایت خسیسه ، میگم به گفته خودش چون انقد دروغ گفته که دیگه حرفاش باور ندارم.
    همیشه سعی کردم رعایتش کنم ولی در عوض اون همیشه پر روتر و متوقع تر شده.
    تو دوران عقد وام ازدواج منم برداشت و دروغ گفت بعدا معلوم شد، گفتم اشکال نداره خانوادش حمایت مالیش نمی کنن … 10تاسکه طلا فروختم بهش دادم ، پول پس انداز و کادوهای عروسیم دادم (همش فامیلای من آورده بودن حتی پدر شوهرم به ما کادوی عروسی نداد! ) غیر اون تو دوران عقدم هر کادویی(پول) میگرفتم بهش میدادم (یعنی اون می خواست منم مخالفت نمی کردم)
    الان یه دختر 21 ماهه دارم تو این مدت بیشتر از 20 دست لباس مامانم به مناسبتای مختلف به بچه کادو داده کادو تولد وعیدی طلا داده و چیزای دیگه به کنار که برا خودم و شوهرم کادو داده ولی خانواده شوهرم اصلا 100 تومن عیدی و 100 تومن تولد برای بچه تازه اونم خیلی براشون عزیزه دادن، وگرنه من که عروسشونم با این همه رسم و رسوم تبریزی ها هیچی ندیدم ازشون.
    همیشه بی اهمیت از کنار این مسایل گذشتم هی گفتم مهم نیست، برای زندگیمه اشکال نداره. 50 تومن 100تومن که پول نیست . الان می بینم اشتباه کردم . شوهرم خرجی نمیده هیچ پولی به من نمیده . خودش خرید خونه رو انجام میده (اونم حداقل خرید ممکن ) که یه قرون پول دست من نباشه . اگه مثلا یه وقت من یه شیر یا نون بگیرم دعوا راه میندازه و غر میزنه که چرا خرید کردی پول دستت میدم خرج می کنی نگه نمی داری!! حالا چقدر پول؟ 1000 تومن 2000 تومن یا حداکثر 6-5 هزار تومن! یعنی به خرید لباس و وسیله خونه و این جور چیزا که اصلا نباید فکر کرد
    اگر مناسبتی برای خانواده ما باشه آقا پول نداره ، بدبخته و…. ولی در مورد خانواده خودش از زیر سنگم شده جور میکنه و بیشترین کادو رو میده ، برای مثال برادرزاده من سال 91 به دنیا اومد 50000تومن کادو بردیم امسال برای زایمان خواهر شوهرم 250000 کادو دادیم. حالا برادرم به هر مناسبتی چند برابر جبران کرده ولی خواهر شوهرم شرمنده!
    به شدت کنترل گره: تو غذا پختن ، بیرون رفتن ، تکو.ن خوردن،نوشتن ریز جزئیات مخارج، نگه داری بچه و کلا هر چیزی. مثلا چند بار در روز زنگ میزنه بچه چی خورد؟ جاش کثیف کرده؟ الان این بهش بده بخوره و …
    میگم اگه تو نگی فک میکنی بچم گشنه می مونه ، یا من به عقلم نمی رسه چی کار باید بکنم!
    دارم دیوانه میشم از دستش ، برای هر چیزی تو خونه دعوا راه میندازه، از راه که میرسه فقط غر میزنه و بهانه میگره و اعصاب خرد میکنه. البته اول صبرم بیشتر بود سکوت می کردم الان منم مثه خودش شدم وقتی شروع به اعصاب خرد کردن میکنه منم شروع میکنم. یعنی فکر میکردم شاید به این طریق بفهمه کارش بده ولی فقط دعوا بیشتر و شرایط بدتر شده
    توی هر مطلبی فقط باید حرف خودش باشه وگرنه قیامت راه میندازه ، دنبال هر فرصتی با دوستاش بره خوش باشه، من چی، غریب، تنها، بی کس، هر روز به خودم لعنت می دم با این ازدواجی که کردم.
    هفته ای دو شب با دوستاش میره فوتبال و والیبال ساعت 11شب میاد. با دعوا بتونه بیشترم میره. از همه بدتر اهل مشروبات الکلیه (تفریحی) ، البته الان به نسبت قبل خیلی کم شده (بعد از هزاران بار دعوا مرافه و گریه زاری من) ولی بازم هست ، میگه مگه من آدم نیستم دلم میخواد گاهی یه خورده مشروب بخورم ! بهش میگم چون آدمی نباید این کار بکنی! خیلی دوست داشتی، یکی مثه خودت که هم پیالت باشه رو می گرفتی نه من! الانم که میگه باشه دفعه دیگه خواستم زن بگیرم حتما لحاظ می کنم.
    یکسال بچه رو میخواد ببره دکتر! چون رشدش از سنش کمتره. هنوز نبرده! خودش یا من مریض شم دکتر نمی ریم ، خوب میشیم ایشالا ! دکتر رفتن پول خرج کردن داره!!
    مشکل اینجاس که پدر مادرشم همین جورن و فکر نمی کنه رفتار اونا ممکنه غلط باشه
    تهران رفتن منم همیشه با مصیبته ، انقدر دعوا مرافه داریم که نگو آخرین بار آبان ماه تهران بودم . همش حرفش اینه که خیلی هزینش زیاده ، میگم خب خانوادم دلم تنگ میشه می خوام ببینمشون ، وقتی از یه شهر دیگه زن گرفتی فکر ایناشم می کردی
    پول بلیط ، دکتر، … خیلی زیاده ولی مشروب اشکالی نداره! خودش هوس کنه خرج اضافه کنه اشکالی نداره. مثلا پارسال 600هزار تومن کفش آسیکس برای والیبال خرید.
    معمولا نمی تونم حرفام بهش بگم ، به هر صورت یا به دعوا ختم میشه یا اینکه هیچ تاثیری نداره
    اینم بگم سال 93 دکتری شبانه دانشگاه تبریز قبول شدم و به اصرار خود همسرم ثبت نام کردم، برامون ترمی 4 میلیون هزینه داره. پدر مادرم میگن به هرصورت دوست داره که انقد داره هزینه میکنه
    ولی الان می دونم واقعیت این بوده که فقط به خاطر پول و موقعیت خانوادم دنبال من بود، همین ، نگاهش به ازدواج مثه سرمایه گذاری بوده یه قرون میذاره 2زار برداره! بطور سر بسته از دهن دوستاشم این مطلب شنیدم فکرش بکنین چه حالی به آدم دست میده
    دو تا خواهرشم با آدمایی ازدواج کردن که موقعیت مالی خوبی داشتن، خیلی خیلی بهتر از خودشون. سرمایه گذاری دیگه!
    واقعا میبینم انتخابم اشتباه بوده زندگیم خراب کردم، به حرف اطرافیانم و خانوادم گوش ندادم. این همه سختی و بدبختی برای چی؟ برای کی؟ نه یه زبون خوش ، نه یه رفتار محبت آمیز، نه یه اخلاق درست، با کلی فشار مالی
    هیچ دلخوشی تو زندگیم ندارم جز دخترم . بارها تصمیم گرفتم جدا بشم ولی هیچ وقت اقدام عملی انجام ندادم، مرددم ، می ترسم، فکر می کنم شهامت انجام این کار ندارم
    ته دلم دوست دارم زندگیم درست بشه ، اخلاقش خوب شه ، به قولایی که داده عمل کنه ولی انگار اینا همش توهمه
    لطفا راهنماییم کنید چه رفتاری باهاش داشته باشم خصوصا درمورد کارایی که دوست داره ولی درس نیست، همین طور در مورد خساست کاری میشه کرد؟
    اصلا ادامه زندگی فایده ای داره؟
    لطفا راهنماییم کنین

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26468
    نوشته ها
    36
    تشکـر
    12
    تشکر شده 20 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خسیس ، کنترل گر ، بداخلاق

    سلام.واقعا براتون ناراحت شدم بدترین صفت خساست البته تا حدودی اقتصادی زندگی کردن در این دوران نیاز.شوهر شما پول های که ازتون گرفته پس انداز میکنه !؟صرف خرید خونه یا ماشین شد !؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خسیس ، کنترل گر ، بداخلاق

    احساسسبکی نمیکنید الان ؟؟
    یه چند بار دیگه هم که بنویسید سبک تر هم میشید !!!
    یه چنبار دیگه خم باز بنویسید میبینید که بدی ها و نقاط ضعف زندگیتون کمتر هم شده !!!
    همینطور به ندشتن ادامه بدین ..هر وقت ناراحت بودین عصبانی بودین ...میبینید وقتی ادرم شدین ؛اوضاع اونقدر هم بد نیست که شما اولش فکر میکردید !!!


    حالا در مورد مشکلتون ،من متوجه نشدم الان دانشجوی دکترا هستید ؟شاغل هستید ؟

    این قضیه خساست همسرتون بیشتز از هر چیزی براتون آزار دهندست و بهتره که برای اذیت نشدن خودتون هن شاغل باشید به شرط اینکه همسرتون حسابی روی پولتون باز نکنن و شما از درامدتون برای رفع نیازهای اول خودتون و بعد زندگیتون استفاده کنید ...شده براش بجنگید ولی اتمام حجت کنید ..

    همه ادم ها نیاز به تفریح دارن ..بجای کم کردن تفریحات ورزشی همسرتون ..به فکر تفریح داشتن خودتون باشید ..شما هم برید باشگاه . ورزش یا کلاسی ...

    سر مسایل اینچنینی و رعایت انصاف در زندگی با همسرتون اتمام حجت کنید .

  4. کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26539
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خسیس ، کنترل گر ، بداخلاق

    نه . هیچی. خودش میگه سرمایه مغازش شده. الان شریکی یه مغازه داره . تو دوران عقد به کمک بابام خرید . هنوز بدهی اونم پس نداده. ما پارسال 50میلیون تومن وام بانکی گرفتیم اصلا معلوم نیست 50میلیون تومن چی شده . فقط قسط ماهیانش مونده برامون. الان حداقل ماهی 3میلیون قسط (هزینه دانشگاه و وام و کرایه خونه) میدیم. ولی قبلشم که وام و هزینه دانشگاه نداشتیم زندگی با الان فرقی نداشت. آخه این عجیب نیست؟

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26539
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خسیس ، کنترل گر ، بداخلاق

    من الان دانشجو و خانه دارم ولی وقتی تهران بودم (دوران عقدمون) سر کار میرفتم البته اون موقع هم حساب یک ریال جیب من داشت تمام پس اندازم هم بالای چک های آقا رفت. می دونم اشتباه کردم باید خیلی سفت و محکم جلوش می ایستادم. آخه فک نمی کردم زندگی یعنی جنگ ، یعنی دروغ و کلاه برداری. فک می کردم الان که مشکل داره کمکش میکنم اونم بعدا جبران میکنه .

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : خسیس ، کنترل گر ، بداخلاق

    تاحالا با همسرت مشاوره رفتی ؟

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26539
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خسیس ، کنترل گر ، بداخلاق

    نه آخه اصلا قبول نداره این چیزا رو . حتی اگه ببینه من کتاب روانشناسی می خونم ایراد میگیره و میگه اینا مزخرفه. یعنی به نظرم خودش میدونه مقصره نمی خواد علنی محکوم شه. بعدشم برای مشاور بیاد ساعتی 30 -40 یا 50 تومن پول بده! عمرا !!!

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : خسیس ، کنترل گر ، بداخلاق

    نقل قول نوشته اصلی توسط پارمیس 93 نمایش پست ها
    نه آخه اصلا قبول نداره این چیزا رو . حتی اگه ببینه من کتاب روانشناسی می خونم ایراد میگیره و میگه اینا مزخرفه. یعنی به نظرم خودش میدونه مقصره نمی خواد علنی محکوم شه. بعدشم برای مشاور بیاد ساعتی 30 -40 یا 50 تومن پول بده! عمرا !!!
    خودت درآمد نداری ؟

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26539
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خسیس ، کنترل گر ، بداخلاق

    نه خانه دارم ، نمی خوام از بابام هم چیزی بگیرم، هم این که اونا به حد کافی حمایت میکنن . بعدشم خودمم بالاخره غرور دارم درضمن نمیزارم پدر مادرم در جریان ریز این جزئیات خساست های همسرم قرار بگیرن

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : خسیس ، کنترل گر ، بداخلاق

    ایشون کارش چیه ؟

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26539
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خسیس ، کنترل گر ، بداخلاق

    تو بازار لوازم یدکی خودرو هست ، تو یه پاساژ مغازه داره لنت ماشین میفروشن

  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26539
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خسیس ، کنترل گر ، بداخلاق

    لطفا راهنماییم کنید چه رفتاری باهاش داشته باشم خصوصا درمورد کارایی که دوست داره ولی درس نیست، همین طور در مورد خساست کاری میشه کرد؟
    وقتی اصرار داره با دوستاش بره تفریح ، یا مجردی دور هم بودن من چی کار کنم ؟ چه برخوردی کنم؟ چقدر دعوا آخه؟ با زبون خوشم که هیچ تاثیری نداره . وقتی مهربون صحبت می کنم فک می کنه یعنی با این کارا مشکلی ندارم

  14. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26468
    نوشته ها
    36
    تشکـر
    12
    تشکر شده 20 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خسیس ، کنترل گر ، بداخلاق

    البته اکثر مردا مخالف این چیزا هستد اگه یه جلسه برن خودشون خواند دید چقدر کمکشون میکنه که به دیگران هم پیشنهاد خواهد کرد

  15. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : خسیس ، کنترل گر ، بداخلاق

    به جا دعوا واسش نامه بنویس

  16. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : خسیس ، کنترل گر ، بداخلاق

    نقل قول نوشته اصلی توسط پارمیس 93 نمایش پست ها
    سلام . من اهل تهرانم و شوهرم تبریزی . تو دوره ارشد تو دانشگاه آشنا شدیم. البته اونجا رابطه و شناختی از هم نداشتیم و یه دوست مشترک واسطه ازدواج ما شد. ما تقریبا 7 سال و نیمه ازدواج کردیم (2سال و 5 ماه دوران عقد بعد عروسی گرفتیم ولی 7 ماه بعد اومدم به خونه خودم ، به خاطر مشکلات مالی شوهرم ، الانم 4.5 سال که تبریزم) قول داده بود حداکثر بعد 5 سال میاییم تهران یعنی شرط ضمن عقد بود ولی توی قواله فقط ذکر شد محل س************ت توافقی ….، شوهرم به گفته خودش همیشه مشکل مالی داره و به این بهانه بینهایت خسیسه ، میگم به گفته خودش چون انقد دروغ گفته که دیگه حرفاش باور ندارم.
    همیشه سعی کردم رعایتش کنم ولی در عوض اون همیشه پر روتر و متوقع تر شده.
    تو دوران عقد وام ازدواج منم برداشت و دروغ گفت بعدا معلوم شد، گفتم اشکال نداره خانوادش حمایت مالیش نمی کنن … 10تاسکه طلا فروختم بهش دادم ، پول پس انداز و کادوهای عروسیم دادم (همش فامیلای من آورده بودن حتی پدر شوهرم به ما کادوی عروسی نداد! ) غیر اون تو دوران عقدم هر کادویی(پول) میگرفتم بهش میدادم (یعنی اون می خواست منم مخالفت نمی کردم)
    الان یه دختر 21 ماهه دارم تو این مدت بیشتر از 20 دست لباس مامانم به مناسبتای مختلف به بچه کادو داده کادو تولد وعیدی طلا داده و چیزای دیگه به کنار که برا خودم و شوهرم کادو داده ولی خانواده شوهرم اصلا 100 تومن عیدی و 100 تومن تولد برای بچه تازه اونم خیلی براشون عزیزه دادن، وگرنه من که عروسشونم با این همه رسم و رسوم تبریزی ها هیچی ندیدم ازشون.
    همیشه بی اهمیت از کنار این مسایل گذشتم هی گفتم مهم نیست، برای زندگیمه اشکال نداره. 50 تومن 100تومن که پول نیست . الان می بینم اشتباه کردم . شوهرم خرجی نمیده هیچ پولی به من نمیده . خودش خرید خونه رو انجام میده (اونم حداقل خرید ممکن ) که یه قرون پول دست من نباشه . اگه مثلا یه وقت من یه شیر یا نون بگیرم دعوا راه میندازه و غر میزنه که چرا خرید کردی پول دستت میدم خرج می کنی نگه نمی داری!! حالا چقدر پول؟ 1000 تومن 2000 تومن یا حداکثر 6-5 هزار تومن! یعنی به خرید لباس و وسیله خونه و این جور چیزا که اصلا نباید فکر کرد
    اگر مناسبتی برای خانواده ما باشه آقا پول نداره ، بدبخته و…. ولی در مورد خانواده خودش از زیر سنگم شده جور میکنه و بیشترین کادو رو میده ، برای مثال برادرزاده من سال 91 به دنیا اومد 50000تومن کادو بردیم امسال برای زایمان خواهر شوهرم 250000 کادو دادیم. حالا برادرم به هر مناسبتی چند برابر جبران کرده ولی خواهر شوهرم شرمنده!
    به شدت کنترل گره: تو غذا پختن ، بیرون رفتن ، ت************ خوردن،نوشتن ریز جزئیات مخارج، نگه داری بچه و کلا هر چیزی. مثلا چند بار در روز زنگ میزنه بچه چی خورد؟ جاش کثیف کرده؟ الان این بهش بده بخوره و …
    میگم اگه تو نگی فک میکنی بچم گشنه می مونه ، یا من به عقلم نمی رسه چی کار باید بکنم!
    دارم دیوانه میشم از دستش ، برای هر چیزی تو خونه دعوا راه میندازه، از راه که میرسه فقط غر میزنه و بهانه میگره و اعصاب خرد میکنه. البته اول صبرم بیشتر بود سکوت می کردم الان منم مثه خودش شدم وقتی شروع به اعصاب خرد کردن میکنه منم شروع میکنم. یعنی فکر میکردم شاید به این طریق بفهمه کارش بده ولی فقط دعوا بیشتر و شرایط بدتر شده
    توی هر مطلبی فقط باید حرف خودش باشه وگرنه قیامت راه میندازه ، دنبال هر فرصتی با دوستاش بره خوش باشه، من چی، غریب، تنها، بی کس، هر روز به خودم لعنت می دم با این ازدواجی که کردم.
    هفته ای دو شب با دوستاش میره فوتبال و والیبال ساعت 11شب میاد. با دعوا بتونه بیشترم میره. از همه بدتر اهل مشروبات الکلیه (تفریحی) ، البته الان به نسبت قبل خیلی کم شده (بعد از هزاران بار دعوا مرافه و گریه زاری من) ولی بازم هست ، میگه مگه من آدم نیستم دلم میخواد گاهی یه خورده مشروب بخورم ! بهش میگم چون آدمی نباید این کار بکنی! خیلی دوست داشتی، یکی مثه خودت که هم پیالت باشه رو می گرفتی نه من! الانم که میگه باشه دفعه دیگه خواستم زن بگیرم حتما لحاظ می کنم.
    یکسال بچه رو میخواد ببره دکتر! چون رشدش از سنش کمتره. هنوز نبرده! خودش یا من مریض شم دکتر نمی ریم ، خوب میشیم ایشالا ! دکتر رفتن پول خرج کردن داره!!
    مشکل اینجاس که پدر مادرشم همین جورن و فکر نمی کنه رفتار اونا ممکنه غلط باشه
    تهران رفتن منم همیشه با مصیبته ، انقدر دعوا مرافه داریم که نگو آخرین بار آبان ماه تهران بودم . همش حرفش اینه که خیلی هزینش زیاده ، میگم خب خانوادم دلم تنگ میشه می خوام ببینمشون ، وقتی از یه شهر دیگه زن گرفتی فکر ایناشم می کردی
    پول بلیط ، دکتر، … خیلی زیاده ولی مشروب اشکالی نداره! خودش هوس کنه خرج اضافه کنه اشکالی نداره. مثلا پارسال 600هزار تومن کفش آسیکس برای والیبال خرید.
    معمولا نمی تونم حرفام بهش بگم ، به هر صورت یا به دعوا ختم میشه یا اینکه هیچ تاثیری نداره
    اینم بگم سال 93 دکتری شبانه دانشگاه تبریز قبول شدم و به اصرار خود همسرم ثبت نام کردم، برامون ترمی 4 میلیون هزینه داره. پدر مادرم میگن به هرصورت دوست داره که انقد داره هزینه میکنه
    ولی الان می دونم واقعیت این بوده که فقط به خاطر پول و موقعیت خانوادم دنبال من بود، همین ، نگاهش به ازدواج مثه سرمایه گذاری بوده یه قرون میذاره 2زار برداره! بطور سر بسته از دهن دوستاشم این مطلب شنیدم فکرش بکنین چه حالی به آدم دست میده
    دو تا خواهرشم با آدمایی ازدواج کردن که موقعیت مالی خوبی داشتن، خیلی خیلی بهتر از خودشون. سرمایه گذاری دیگه!
    واقعا میبینم انتخابم اشتباه بوده زندگیم خراب کردم، به حرف اطرافیانم و خانوادم گوش ندادم. این همه سختی و بدبختی برای چی؟ برای کی؟ نه یه زبون خوش ، نه یه رفتار محبت آمیز، نه یه اخلاق درست، با کلی فشار مالی
    هیچ دلخوشی تو زندگیم ندارم جز دخترم . بارها تصمیم گرفتم جدا بشم ولی هیچ وقت اقدام عملی انجام ندادم، مرددم ، می ترسم، فکر می کنم شهامت انجام این کار ندارم
    ته دلم دوست دارم زندگیم درست بشه ، اخلاقش خوب شه ، به قولایی که داده عمل کنه ولی انگار اینا همش توهمه
    لطفا راهنماییم کنید چه رفتاری باهاش داشته باشم خصوصا درمورد کارایی که دوست داره ولی درس نیست، همین طور در مورد خساست کاری میشه کرد؟
    اصلا ادامه زندگی فایده ای داره؟
    لطفا راهنماییم کنین

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
    دفتر شریعتی:
    ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شوهر خسیس
    توسط samaram در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 10-16-2016, 12:14 PM
  2. نامزد خسیس
    توسط shah.naz در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 08-17-2015, 10:59 AM
  3. همسر خسیس و حسابگر
    توسط rika در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 11-22-2014, 12:18 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد