سلام
خسته نباشین
من ۳ سال با که ازدواج کردم
ازین ۳سال ۲سالشو در حال خدمت بودم
۱سال تازه ازاد شدم و کار میکنم
خانومم اصفهانیه خودم ابادان باهم فامیلیم اما دور
از همون اول خانومم از اینجا خوشش نمی امد همش با بدبینی از شهرو ادمای اینجا حرف میزدو میزنه
خیلی به ندرت باهام میاد بیرون هرچی اسرارش میکنم که بریم قدم بزنیم تاب بخوریم میگه کجا بریم اینجا هیچجارو نداره و همهجاش خرابستاو...
تصمیم گرفتیم از اینجا بریم اما شرایط جور نشد
من کارم اینجاست درامدم به نسبت شرایط بیکاریو اقتصادی کشور خوبه
تا ۳ یا ۴ سال دیگه با برنامه ریزیه خوب میتونم خونه بخرم
اما زنم از عید تا حالا شروع کرده به لجبازیو بهونه گرفتنو کج خلقی هروز دعوا و عصاب خوردی داریم
میگه اینجا نمیمونم و ....
۱هفتست رازی شده بمونیم اما برام شرط گذاشته که باید برام ماشین بخری و یه خونه تو بهترین جای شهر کرایه کنی
اما من در حال حاضر همچین پولی ندارم شاید تا ۱سال دیگه هم نتونم اینجا کرایه ها و پول پیش خیلی بالاست مخصوصا اونجایی که ایشون میخواد
۶۰ میلیون با ۱ تا ۱۵۰۰ این نرخ متوسطشه
میگم ندارم،میگه به من چه برو جور کن،یه وقتیم تعین کرده که اگه تا اون موقع جور نکنی میرم و ازین حرفا...
نمیدونم چکار باید بکنم
چه تصمیمی باید بگیرم..
کارم نمیخوام ول کنم تو این اوضای نا بسامان
نمیخوام محتاج کسی بشم..
لطفا کمکم کنید راهنماییم کنید
ممنون