-
وابستگی شدید زنم به خونوادش
سلام.شش ماهه ازدواج کردیم.بعد از عقد فهمیدم خانم مشکل ذهنی داره.به این صورته که همه کارا مثل آشپزی ، مرتب کردن خونه ، شست شو ....رو خوب انجام میده.اما از نظر درک ریاضی مشکل داره.بیشتر از هشت نمیتونه بشمره.خوندن و نوشتن نمیدونه.همچنین خوندن ساعت رو بلد نیست.موقه خاستگاری بهمون گفتن دخترمون بی سواده.منم گفتم عیبی نداره ، خودم یادش میدمو ازدواج کردیم.اما بعد عقد فهمیدم اصلن ذهن به خاطر سپردن مطلب جدید رو نداره.ینی هیچ چیزیو نمیتونه یاد بگیره.برنامه های تلیویزیون رو درک نمیکنه و به نظرش همه رقص هستن حتی تبلیغات یا فیلمهای سینمایی...
بی اندازه وابسته فامیلهاشه.ینی اگه فامیلاش بهش بگن بمیر میمیره.از من حرف شنوی نداره و اگه موضوعی رو بهش بگم گوش نمیده اما اگه همون موضوع رو یکی از اعضای خونوادش بهش بگه بی چونو چرا انجامش میده.
یه رفتار عجیبی داره.مثلن وقتی یه چیزیو میشکنه بعدش به من میگه...هی...چرا شکستیش !
روزایی که باهام مهربونه میفهمم میخاد بره پیش خونوادش و این مهربونی به این خاطره که من ببرمش.باقی وقتا مدام بهانه میگیره.اگه بگه فلان چیز رو برام بگیر و اگه نگیرم...زمین و زمان رو زیرو رو میکنه.
همش از خاستگارهاش جلو من میگه .اونم با آب و تاب.
حالا از خودم بگم...
مردی 39 ساله هستم و تا حالا دو ازدواج نا موف داشتم.مبتلا به سرطان پوست هستم اما این بیماری آنچنان شدید روی ظاهرم تاثیر نذاشته.از اشعه یووی مثل ۀفتاب و لامپهای کم مصرف و مهتابی اجتناب میکنم.هر چند ماه یکبار توده سرطانی روی صورتم بیرون میزنه که با داروی خانگی یا جراحی اونو در میارم.دلیلش تحریک پوست هست.به توصیه پزشکان باید از حرص خوردن و جوش زدن اجتناب کنم اما با وجود همسرم این امر امکان پذیر نیست.بعد از طلاق همسر دوم و غبل از ازدواج با این خانم هر چند ماه یک توده روی پوستم رشد میکرد اما طی این چند ماه چهار توده داشتم.ینی بیماریم وخیم تر شده .به دلیل مشکلم قادر به کار کردن در بیرون از منزل نیستم و از پدرم ماهیانه دریافت میکنم. اینا رو شب خاستگاری به خونوادش و خودش گفتم ، بدون هیچ کم و کاستی....و اونا هم قبول کردن.حالا به من میگه به من نگفتی...اما جلسه خاستگاری ، وقتی دوتامونو تنها گذاشتم همه رو بهش گفتم.اما حین صحبت من همش ذول میزدو لبخند میزد.هرچی گفتم از خودت بگو....هی ذول میزدو میخندید.
با وجود این مشکلات و با اینکه موقه خاستگاری همه رو گفتم اما همسرم مدام گیر میده میگه ...بورو کا کن...میگم نمیتونم پوستم.....میگه بقیه مردها پس چرا کار میکنن....منظورم اینه اصلن من و شرایطمو درک نمیکنه.
حالا با اینکه میدونم بعد از این دختر فرصت دیگه ای واسه تشکیل خونواده ندارم ، اما تصمیم گرفتم ازش جدا بشم.حالا از دوستان و متخصصین امر میخام خصوصی یا عمومی راهنماییم کنین ...با تشکر از همه دوستان و مدیر این وبسایت زیبا و مفید.
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
سلام
دوست عزیز نظر سنجیتون اصلا درست نیست
هم اینکه برای این مسئله نظر سنجی نمیکنن هم اینکه موارد خیلی بدی رو به عنوان گزینه قرار دادید.
یک اینکه شما میدونستید همسرتون بی سواد هستند پس در این مورد اعتراضی وارد نیست
دوم اینکه همسرتون میدونستند شما بیمار هستید پس در این مورد هم اعتراضی وارد نیست
مثل اینکه هردوی شما شرایطی داشتید که اول برای سر گرفتن ازدواج اونهارو قبول کردید
اما بعد از ازدواج فهمیدید نمیتونید باهاش کنار بیاید
باید قبل از ازدواج چشمهاتون رو روی همه چیز باز کنید بعد از ازدواج چشمهاتون رو یسری مسائل ببندید.
باید باهم صحبت کنید و هردوتون شرایط رو بپذیرید اگر به نتیجه ای نرسیدید باید از یک فرد بی طرف استفاده کنید تا تو
جلسه صحبتتون حضورداشته باشه یا اینکه مشاوره حضوری تشریف ببرید
میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید |
021-88472864 |
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
منم با سمیرا موافقم جالب اینجاست 4 نفر تو نظر سنجی باید کتکش زدو انتخاب کردن...مرد به چه حقی زنش رو کتک میزنه در این صورت فرقی با حیوانات نداره به نظرم شما دوبار زنتونو طلاق دادید هنوز تجربه کسب نکردید و ازین راهها می خواید مشکلو برطرف کنین ؟کتک زدن؟طلاق دادن؟قطع رابطه؟اصلا تو رابطتتون عشقی ام هست؟بعید میدونم
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
زن سرکشو باید تنبیه کرد تا درست بشه.اگه از همون اول باهاش جدی برخورد میکردی از خواستگارای دیگش جلوت حرف نمیزد
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ژوان
منم با سمیرا موافقم جالب اینجاست 4 نفر تو نظر سنجی باید کتکش زدو انتخاب کردن...مرد به چه حقی زنش رو کتک میزنه در این صورت فرقی با حیوانات نداره به نظرم شما دوبار زنتونو طلاق دادید هنوز تجربه کسب نکردید و ازین راهها می خواید مشکلو برطرف کنین ؟کتک زدن؟طلاق دادن؟قطع رابطه؟اصلا تو رابطتتون عشقی ام هست؟بعید میدونم
الان شدن 6 نفر که باید کتکش زدو تیک زدن . همشونم حتما مرد هستن .
باز گلی به جماله اون یه نفر که گفته باید رابطشو با خانوادش قط کرد چقدر روحیه ی رمانتیکی داره !!
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ژوان
منم با سمیرا موافقم جالب اینجاست 4 نفر تو نظر سنجی باید کتکش زدو انتخاب کردن...مرد به چه حقی زنش رو کتک میزنه در این صورت فرقی با حیوانات نداره به نظرم شما دوبار زنتونو طلاق دادید هنوز تجربه کسب نکردید و ازین راهها می خواید مشکلو برطرف کنین ؟کتک زدن؟طلاق دادن؟قطع رابطه؟اصلا تو رابطتتون عشقی ام هست؟بعید میدونم
بله.من هم با کتک زدن مخالفم.اصلن انسانی نیست.توی مدت آشناییمون حتی یک بار دستمو روش بلند نکردم.
موارد نظرسنجی رو گذاشتم تا ببینم چه نتیجه ای میده.جالب و باعث تعصفه گزینه کتک زدن رو نظز دادن...
اینکه میگین عشق...اگه عشقی نبود که باهم ازدواج نمیکردیم.
در مورد نظر آخر بگم با کسی که درک از اطرافش داره و معنی با هم بودنو میفهمه میشه گفتگو کرد.اما این خانوم این چیزا رو درک نمیکنه و براش نامفهومه...
در مورد اینکه دوبار جدا شدم بگم هرکی مشکلاتی داره و دلیلم واسه جدایی ها منطقی بوده.اینجا جاش نیست وگرنه توضیح میدادم...
باز هم سپاس از توجهتون.
و در مورد گزینه طلاق...بگم این رو بیشتر واسه خودش میگم.به دلیل وابستگی شدیدش به خونوادش همیشه اسرار میکنه بریم خونه باباش[..این در حالیه که در هفته یکی دو روز میریم....].بهش میگم تاغبل عصر نمیتونم برم بیرون...[ میگه چرا مردهای مردم میرن بیرون؟چرا من مبرم بیرون هیچیم نمیشه...]چند ماهه این خانوم با منه.بارها براش توضیح دادم اما هنوز بیماریمو درک نمیکنه.منم میبینم اینجور در رنجه بهتره به این رابطه پایان بدم تا شاید به آرامش غبل ازدواج برگرده.
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mesana_120
زن سرکشو باید تنبیه کرد تا درست بشه.اگه از همون اول باهاش جدی برخورد میکردی از خواستگارای دیگش جلوت حرف نمیزد
خو نمیتونم بزنمش...دلم نمیاد...گناه داره.دست خودش که نیست.مقصر اصلی پدر مادرشن که با این که میدونستن دخترشون چه وضعیتی داره ، اجازه دادن بریم خاستگاریش.
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
دوست عزیز
اولا نتیجه ی این نظر سنجی رو زیاد جدی نگیرید ، به احتمال زیاد دوستان برای فان این نظرات رو دادن وگرنه کتک زدن هیچ دردی رو دوا نمیکنه ، فقط با گفت و گو مشکلات حل میشن .
از نظر من خانمتون اصلا به این درک و فهم نرسیده که زندگی چیه و فعلا براش زود بوده که ازدواج کنه .
از طرفی اینطور که مشخصه خانمتون از نظر ذهنی مشکل دارن و فکر کنم بتونید طلاق بگیرید . چون اصلا توان فهمیدن ماهیت یه زندگی و رفع مشکلاتش رو ندارن .
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
مردتنها
خو نمیتونم بزنمش...دلم نمیاد...گناه داره.دست خودش که نیست.مقصر اصلی پدر مادرشن که با این که میدونستن دخترشون چه وضعیتی داره ، اجازه دادن بریم خاستگاریش.
شما باید تحقیقات لازم رو میکردید مطمئنن دوست و همسایه این موضوع رو به شما گوشزد میکردن .
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
خب هر دوتون باهم مشکل دارید اگه عاشق هم باشین کنار میاین
زدن چیه مرد حسابی؟
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
دو نفراز اعضای یک خانواده با هم اختلاف نظر و تفکر دارند چه برسه به دو نفری که در دوخانواده متفاوت و روش تربیتی متفاوت بزرگ شده اند پس اینکه شما به دنبال همسری هستید که باهاش اختلاف پیدا نکنید و همیشه جو آرام و بدون استرس حاکم باشه وجود نداره بالاخره اختلاف نظر و تفکر پیش میاد و مخصوصا اینکه هر دوی شما با قبول یک سری شرایط خاص تن به این ازدواج دادین این اختلافا هم بیشتر میشه.
ببنید اینکه شما 24 ساعت شبانه روز در کناره همسرتون هستید و سرکار نمیرید خودش باعث میشه که سر یک سری مسایل پیش پا افتاده هم باهم دعواتون بشه و در ضمن برای اینکه کمتر بین دو نفر اختلاف پیش بیاد لازمه که هراز گاهی دلتون برای هم تنگ بشه اینکه همیشه در دسترس هم هسید یه جور دل زده میشید واسه همین هست که سرکار رفتن باعث میشه جلوی اون اختلافا رو بگیره.
با توجه به اینکه شرایط شما خاص هست و نمیتونید سرکار برید حداقل کاش میتونستید یکی از اتاق های منزلتون رو مخصوص اتاق کار قرار بدید و از طریق قبول یکسری پروژه های کاری در منزل سرتون رو سرگرم کنید به عبارتی کارهایی که نیاز به حضور شما در خارج از منزل نیست رو برعهده بگیرید و سره خودتون رو اینجوری سرگرم کنید و حتی یکسری مشاغل هم هست که در منزل میتونید انجام بدین و از این طریق کسب درامد کنید . طلاق ساده ترین راه برای حل مشکلات خودتون هست که به نظرم به جای اینکه اینقدر سریع تسلیم بشید کمی با مشکلات مبارزه کنید به همسرتون عشق بورزید نقطه ضعفاشو کمتر به رخش بکشید تا اونم نقطه ضعف های شما رو برجسته نکنه مطمنن هر عملی عکس العملی داره اگر رفتار خودتون رو اصلاح کنید و از در محبت وارد بشید مطمنن ایشونم با شما خوب رفتار خواهد کرد .
در ضمن اینکه شما انتظار دارید از شما حرف شنوی داشته باشه انتظار غیرقابل قبولی هست خانم شما برده شما نیستن که هر چی شما بگید اونم بگه چشم . بلکه باید در زندگی مشترک از درتفاهم جلو بریدرو اینکه باهم به یک نتیجه برسید و زورگویی هم معنی نداره. شما بایدخواسته خودتون رو مطرح کنید ایشونم خواسته خودشون ودر نهایت تصمیمی بگیرید که هم شما راضی باشید هم ایشون .
در رابطه با وابستگی خانمتون به خاتواش این خیلی طبیعیه که در اوایل ازدواج هر خانمی به خانوادش وابسته هست و اینکه وابستگیش کمتر بشه زمان بر هست و این شما هستید که باید درکش کنید و اگر یه نظر سنجی دیگه بزارید خواهید فهمید که همه خانما در اوایل ازدواج زیاد به خانوادشون سر میزنن و اگر شما در این زمینه بهش محبت کنید و خودتون حتی شده یک بار پیش قدم بشید مطمنن در اینده هم ایشون شما رو درک میکنه .
اگر هر دوتون به صورت حضوری پیش یک مشاور خانواده برید خیلی به بهبود روابطتتون و درک کردن انتظارتتون از هم میتونه بهتون کمک میکنه موفق باشید
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
مطمنن هر مردی که زنش رو کتک بزنه یک بیمار روانی بیش نیست و باید بستری شود |blushsmiley|
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
eli2
دو نفراز اعضای یک خانواده با هم اختلاف نظر و تفکر دارند چه برسه به دو نفری که در دوخانواده متفاوت و روش تربیتی متفاوت بزرگ شده اند پس اینکه شما به دنبال همسری هستید که باهاش اختلاف پیدا نکنید و همیشه جو آرام و بدون استرس حاکم باشه وجود نداره بالاخره اختلاف نظر و تفکر پیش میاد و مخصوصا اینکه هر دوی شما با قبول یک سری شرایط خاص تن به این ازدواج دادین این اختلافا هم بیشتر میشه.
ببنید اینکه شما 24 ساعت شبانه روز در کناره همسرتون هستید و سرکار نمیرید خودش باعث میشه که سر یک سری مسایل پیش پا افتاده هم باهم دعواتون بشه و در ضمن برای اینکه کمتر بین دو نفر اختلاف پیش بیاد لازمه که هراز گاهی دلتون برای هم تنگ بشه اینکه همیشه در دسترس هم هسید یه جور دل زده میشید واسه همین هست که سرکار رفتن باعث میشه جلوی اون اختلافا رو بگیره.
با توجه به اینکه شرایط شما خاص هست و نمیتونید سرکار برید حداقل کاش میتونستید یکی از اتاق های منزلتون رو مخصوص اتاق کار قرار بدید و از طریق قبول یکسری پروژه های کاری در منزل سرتون رو سرگرم کنید به عبارتی کارهایی که نیاز به حضور شما در خارج از منزل نیست رو برعهده بگیرید و سره خودتون رو اینجوری سرگرم کنید و حتی یکسری مشاغل هم هست که در منزل میتونید انجام بدین و از این طریق کسب درامد کنید . طلاق ساده ترین راه برای حل مشکلات خودتون هست که به نظرم به جای اینکه اینقدر سریع تسلیم بشید کمی با مشکلات مبارزه کنید به همسرتون عشق بورزید نقطه ضعفاشو کمتر به رخش بکشید تا اونم نقطه ضعف های شما رو برجسته نکنه مطمنن هر عملی عکس العملی داره اگر رفتار خودتون رو اصلاح کنید و از در محبت وارد بشید مطمنن ایشونم با شما خوب رفتار خواهد کرد .
در ضمن اینکه شما انتظار دارید از شما حرف شنوی داشته باشه انتظار غیرقابل قبولی هست خانم شما برده شما نیستن که هر چی شما بگید اونم بگه چشم . بلکه باید در زندگی مشترک از درتفاهم جلو بریدرو اینکه باهم به یک نتیجه برسید و زورگویی هم معنی نداره. شما بایدخواسته خودتون رو مطرح کنید ایشونم خواسته خودشون ودر نهایت تصمیمی بگیرید که هم شما راضی باشید هم ایشون .
در رابطه با وابستگی خانمتون به خاتواش این خیلی طبیعیه که در اوایل ازدواج هر خانمی به خانوادش وابسته هست و اینکه وابستگیش کمتر بشه زمان بر هست و این شما هستید که باید درکش کنید و اگر یه نظر سنجی دیگه بزارید خواهید فهمید که همه خانما در اوایل ازدواج زیاد به خانوادشون سر میزنن و اگر شما در این زمینه بهش محبت کنید و خودتون حتی شده یک بار پیش قدم بشید مطمنن در اینده هم ایشون شما رو درک میکنه .
اگر هر دوتون به صورت حضوری پیش یک مشاور خانواده برید خیلی به بهبود روابطتتون و درک کردن انتظارتتون از هم میتونه بهتون کمک میکنه موفق باشید
عالی گفتین مرسی
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نظر سنجی تون که همه مواردش اشتباهه.جالبه توشم بیشتر اقایون گزینه کتک زدن رو راه حل اصلی میدونن اونوقت میگن چرا میگید اکثر مردای ایرانی جاهل هسن؟!!ینی اون نور روشن فکریتون چشم ادمو به درد میاره باید عینک افتابی زد!!!!!!!!!
شما ها کسایی هسید که فقط ادعای احقاق حقوق زن رو دارید وگرنه یه جاهایی مثل این جا که اسم هاتون مخفیه شخصیت اصلی تون سراغتون میاد!! چقدر تاسف اوره در جهل بودن و تاسف اور تر کسایی هسن که هم جاهلن هم دم از ارزش زن میزنن ولی شخصیتشون دو رو داره یه رو یش توی یه شرایط خاص مثل الان پدیدار میشه.
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
در مورد شمام بگم بایددر مورد این مسائل قبل ازدواج حرف میزدید نه الان باید خوب در مورد طرفتون تحقیق میکردید .شما میگید دو ازدواج ناموفق داشتید دیگه باید برای ازدواج سوم حواستون کاملا جمع بوده باشه!!!!به نظرم به خاطر شرایط جسمی تون باید زندگیتون طوری باشه که نقش ها عوض بشه ینی همسر کار بیرون انجام بده و شما کار های خانه.حالا نمیدونم همسرتون شرایطش رو داره یا نه.
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
سلام
نظر سنجی که گذاشتید خیلیی مسخرست خیلیییی
و معلوم کسایی که تو نظر سنجی شرکت کردن فقط دارن مسخره بازی درمیارن
مردی که به زنش بزن هیچ کمتر از حیون نیست ! البته خیلی از حیون ها وفادار و با شعورن....
و راجب مشکلتون
به نظر من عیب از شماست که بعد از دوتا طلاق هنوز نتونستید تجربه کسب کنید
خب خانواد دختر گفتند بی سواد این شما هستید که خواستید و اینجور که تعریف میکنید خیلی سادست و ایشون اجتماعی نیست فقط هم تو فضای اجتماع فامیل و خانوادش بود پس. حق هم داره وابسته شده یهویی وارد یه دنیایی متاهل شده و چون هیچ بیخبره فقط چندتا اطرافیانش میبینه درک نمیکنه شما چه مشکلی دارید و شرایطتتون فرق داره.... به نظرم شماهم یکم باید درکش کنید
به هرحال شرایط شما هم فرق داره همه راه و امتحان کنید اگر نتونستید بعد اقدام به طلاق کنید
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
خب همش بدی خانمتون را گفتید خودتون هیچ اخلاق بدی ندارید؟؟؟؟
دوم خانمتون چند سالشونه و چند تا خواهر برادر دارن
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
love
الان شدن 6 نفر که باید کتکش زدو تیک زدن . همشونم حتما مرد هستن .
باز گلی به جماله اون یه نفر که گفته باید رابطشو با خانوادش قط کرد چقدر روحیه ی رمانتیکی داره !!
شد 11 |laughingsmiley|
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ژوان
شد 11 |laughingsmiley|
باید بهشون گفت :
تقبل الله اعمالکم برادران |weirdsmiley|
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
|blinksmiley|
کتک؟ کی زده کتک بیاد خودم کتکش میزنم
شماشرایط سختی دارید اینکه همش تو خونه این خیلی سخته واسه همسرتون خب بیچاره حوصلش سرمیره کسیرم جز خانوادش نداره چیکار کنه حتما برید مشاوره اینجوری ادامه بدید میرسید به ببیستمین زن ولی هنوز زندگی موفقی ندارید
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
مردتنها
سلام.شش ماهه ازدواج کردیم.بعد از عقد فهمیدم خانم مشکل ذهنی داره.به این صورته که همه کارا مثل آشپزی ، مرتب کردن خونه ، شست شو ....رو خوب انجام میده.اما از نظر درک ریاضی مشکل داره.بیشتر از هشت نمیتونه بشمره.خوندن و نوشتن نمیدونه.همچنین خوندن ساعت رو بلد نیست.موقه خاستگاری بهمون گفتن دخترمون بی سواده.منم گفتم عیبی نداره ، خودم یادش میدمو ازدواج کردیم.اما بعد عقد فهمیدم اصلن ذهن به خاطر سپردن مطلب جدید رو نداره.ینی هیچ چیزیو نمیتونه یاد بگیره.
بی اندازه وابسته فامیلهاشه.ینی اگه فامیلاش بهش بگن بمیر میمیره.از من حرف شنوی نداره و اگه موضوعی رو بهش بگم گوش نمیده اما اگه همون موضوع رو یکی از اعضای خونوادش بهش بگه بی چونو چرا انجامش میده.
یه رفتار عجیبی داره.مثلن وقتی یه چیزیو میشکنه بعدش به من میگه...هی...چرا شکستیش !
روزایی که باهام مهربونه میفهمم میخاد بره پیش خونوادش و این مهربونی به این خاطره که من ببرمش.باقی وقتا مدام بهانه میگیره.اگه بگه فلان چیز رو برام بگیر و اگه نگیرم...زمین و زمان رو زیرو رو میکنه.
همش از خاستگارهاش جلو من میگه .اونم با آب و تاب.
حالا از خودم بگم...
مردی 39 ساله هستم و تا حالا دو ازدواج نا موف داشتم.مبتلا به سرطان پوست هستم اما این بیماری آنچنان شدید روی ظاهرم تاثیر نذاشته.از اشعه یووی مثل ۀفتاب و لامپهای کم مصرف و مهتابی اجتناب میکنم.هر چند ماه یکبار توده سرطانی روی صورتم بیرون میزنه که با داروی خانگی یا جراحی اونو در میارم.دلیلش تحریک پوست هست.به توصیه پزشکان باید از حرص خوردن و جوش زدن اجتناب کنم اما با وجود همسرم این امر امکان پذیر نیست.بعد از طلاق همسر دوم و غبل از ازدواج با این خانم هر چند ماه یک توده روی پوستم رشد میکرد اما طی این چند ماه چهار توده داشتم.ینی بیماریم وخیم تر شده .به دلیل مشکلم قادر به کار کردن در بیرون از منزل نیستم و از پدرم ماهیانه دریافت میکنم. اینا رو شب خاستگاری به خونوادش و خودش گفتم ، بدون هیچ کم و کاستی....و اونا هم قبول کردن.حالا به من میگه به من نگفتی...اما جلسه خاستگاری ، وقتی دوتامونو تنها گذاشتم همه رو بهش گفتم.اما حین صحبت من همش ذول میزدو لبخند میزد.هرچی گفتم از خودت بگو....هی ذول میزدو میخندید.
با وجود این مشکلات و با اینکه موقه خاستگاری همه رو گفتم اما همسرم مدام گیر میده میگه ...بورو کا کن...میگم نمیتونم پوستم.....میگه بقیه مردها پس چرا کار میکنن....منظورم اینه اصلن من و شرایطمو درک نمیکنه.
حالا با اینکه میدونم بعد از این دختر فرصت دیگه ای واسه تشکیل خونواده ندارم ، اما تصمیم گرفتم ازش جدا بشم.حالا از دوستان و متخصصین امر میخام خصوصی یا عمومی راهنماییم کنین ...با تشکر از همه دوستان و مدیر این وبسایت زیبا و مفید.
با سلام
ادر ابتدا برای شما آرزوی سلامتی و طول عمر رو از خداوند منان خواستارم.
امیدوارم خداوند به شما شفای عاجل عنایت کنند.
کاربر گرامی ؛
من س5ی کردم درکتون کنم که حرفتون از اینکه از روز اول چی فکر میکردید و چی دیدید چیه !
اینکه بهتون گفتند دخترمون بیسواده و شما دیدید مشکلات حافظه و ناتوانی ذهنی دارند که از بی سوادی جدا هست !
من نظرم اینه که با توجه به شرایط جسمیتون و اینکه شرایط روحیتون هم تاثیر مستقیم روی شرایط و وضعیت بیماریتون داره ؛نباید ازدواج میکردید حداقل فعلا !
گاهی تنها موندن بودن بهتر از بودن با هر کسیه !
اصلا اون خانوم خیلی هم کامل و بی عیب هم باشه ؛(ما ندیدیمش و صحبتاشو نشنیدیم نمیتونیم قضاوت کنیم ) ولی وقتی وجودشون برای سلامتیتون مضرر هست و خودتون میگین خالتون وخیم تر شده پس این ازدواج اشتباه بوده و ادامشم تگر یه فکر اساسی برای تداوم رابطه به شکل ایمن و صحیح نشه ؛اصلا به نفعتون نیست !
قضیه شما فرق میکنه اینکه ما ب7وایم بگیم صبر کنید سکوت کنید خودخوری کنی گذشت کنید و غیره ؛هر کدومش بازی کردن با جون و طول عمر شماست !
پس شما در قبال خودتون و وجودتون موظفید به سلامتیتون اهمیت بدید و راهی رو در پیش بگیرید که به سلامتیتون اسیبی نرسه .
شما به ارامش و روحیه نیاز دارید .
همسری که با دونستن شرایط شما باهاتون ازدواج کرده ؛انتظار میره باوفادارتر از هر زن دیگه ای باشه و تمرکزش رو روی استفاده از ثانیه ثانیه زندگی باشادی و لذت گزاشته باشه
اینکه الان داره میگه که باید بری کار کنی و بیماریتون رو اهمیت نمیده شاید واقعا توانایی ذهنی درک مشکلات و مسایل عادی رو هم نداشته باشه .
شما اگر دست یا پا نداشتید به هرحال توصیه میکردیم مقصر شمایید برای رضایت همسرتون برید کار کنید ولو با یک دست ولو بدون پا ...
ولی ایشون باید بپذیرن که محیط بیرون براتون مضرر هست ..و پیشنهاد میکنم به شما که حداقل در منزل اتاق کاری رو داشته باسید و کار در منزل انجام بدید .نمیدونم چه توانایی هایی دارید ولی در همون زمینه هه کار کنید و و درامد کسب کنید .
در مورد ازدواج و جدایی های قبلیتون و دلیلشون چیزی نگفتید .
ولی در این ازدواج حتما با پادرمیونی ریش سفید ها با همسر و خانوادشون صحبت کنید و شرایطتون رو براشون بگید و ازشون بخواین همسرتون رو در این مورد روشن کنن و با نصییحت ایشون رو به پذیرفتن شرایط و درست کردن زندگی بر مبنای ارامش و تلاش و وفاداری دعوت کنند .
شما هم به عنوان یک مرد و سرپناه براشون چیزی کم نزارید .
ولی اگر فایده ای نداشت مطمینا ادامه زندگی به نفع روانی هر دو و نفع جسمی شما نیست .
باز هم براتون موفقیت و سلامتی ارزومندم .
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ژوان
شد 11 |laughingsmiley|
الانم 12 تا شد مطمئن باش بیشترم میشه.تعجب نکن!!
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
saba95
الانم 12 تا شد مطمئن باش بیشترم میشه.تعجب نکن!!
الان منم رای میدم به همون کتک زدن که کلا رای گیری از اینی که اقایون مسخره بازی دراوردن مسخره ترش کنم:24: شماهم به اولی رای بدید:24:
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
پریماه.
الان منم رای میدم به همون کتک زدن که کلا رای گیری از اینی که اقایون مسخره بازی دراوردن مسخره ترش کنم:24: شماهم به اولی رای بدید:24:
اره دخترا هم رای بدن . از صفحه یه عکس بگیرم بزارم تو سایت ابروشون بره حالا دخترام رای بدن که امارش بیشتر بشه بیشتر مسخرشون کنیم|smilingsmiley||tonguesmiley|
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
saba95
اره دخترا هم رای بدن . از صفحه یه عکس بگیرم بزارم تو سایت ابروشون بره حالا دخترام رای بدن که امارش بیشتر بشه بیشتر مسخرشون کنیم|smilingsmiley||tonguesmiley|
http://forum.moshaver.co/imported/20...31182710-1.png
http://forum.moshaver.co/imported/20...31182725-1.png
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
پریماه.
:4::4::4::4::4:
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
بنظرم اونایی که به کتک زدن رای دادن، اصل منظورشون اینه که کتک زدن اشتباهه |nono|
شایدم میخوان حرصی که از خانم خودشون دارن، سر این خانم دربیارن |laughingsmiley|
من خودم به « با گفتگو به نتیجه برسید » رای دادم|thumbsupsmileyanim|
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
تجربه
بنظرم اونایی که به کتک زدن رای دادن، اصل منظورشون اینه که کتک زدن اشتباهه |nono|
حق باشماست شاید از اهالی برره هسن که همه چیزو برعکس میفهمن|smilingsmiley|
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
لطفا این نظر سنجی رو حذف کنید
متاسفم برای دوستای انجمن 15 رای گزینه 1
3 رای گزینه 2
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
مروارید30
لطفا این نظر سنجی رو حذف کنید
متاسفم برای دوستای انجمن 15 رای گزینه 1
3 رای گزینه 2
معلوم که همشون برا مسخره بازی رای دادن ...
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
love
شما باید تحقیقات لازم رو میکردید مطمئنن دوست و همسایه این موضوع رو به شما گوشزد میکردن .
بله.حق با شماست.شتابزده عمل کردم.این تجربه ای باشه برای دیگران.
-
پاسخ : وابستگی شدید زنم به خوانواده