سلام دوستان عزیز. من عضو جدید هستم. خوشحال میشم اگه کسی بتونه راهنمایی م کنه
من 27 سالمه و شوهرم 35 سالش هست. حدودا شش سال هست که ازدواج کردیم و تو این سالها پیش مادرشوهر زندگی کردیم
البته تقریبا دو واحد مجزا هستش ولی خب باز پیشش هستیم.همسر بنده وابستگی شدیدی به مادرش داره... یعنی اصلا احساس نمیکنه که دیگه متاهل شده ، و همچنان رفتارهای دوران مجردیش رو پیاده میکنه . یعنی همه کارهای مادرش رو باید انجام بده ، از قبیل خرید خونه ، خونه ت************ی، رفت و روب ، بردن به دکتر و ....
نمیگم این کارها بد هستش و نباید انجام بده .. نه
ولی باید عدالت رو رعایت کنه و بتونه بین من و مادرش یه تفاوتهایی قائل بشه .
یه مشکل دیگه هم که دارم اینه که مادرشوهر بنده دخالت میکنه تو زندگی مون . سر هر مسئله ای باید یه ایده ای صادر کنن و جالب اینه که شوهرم بی برو برگرد به حرفش گوش میده . . . حتی اگه درست هم نباشه
مادرشوهرم یه اخلاق خیلی بد دیگه ای که داره اینه که همیشه ما هر جا بخوایم بریم با ما میاد. یعنی یه بار نشده که ما پامون رو از خونه بذاریم بیرون و ایشون تشریف نیارن.این که میگم همه جا یعنی واقعا همه جاااااااااااااا
شب ها که حق نداریم بریم بیرون چون میترسه . روزها که سرکاریم خودمون وقت نداریم . حالا اگه وقت هم داشته باشیم قبل من برا همسرم برنامه ریزی کرده و باید کارهای ایشون انجام بشه . اگه هم کارش راه نیافته دعوا راه میندازه و یا خودش رو به مریضی میزنه که شوهر من تحت تاثیر قرار بگیره و دیگه جرات نکنه کار مادرش رو عقب بندازه
حالا شما بگید من تو این اوضاع چکار کنم ؟؟؟؟ هر سوالی هم داشته باشید با کمال میل جواب میدم
راستی اینم بگم که تو این شش سال جرات نکردم که بچه هم بیارم . چون از این اخلاق و رفتارهای همسرم و مادرش میترسم و مطمئن نیستم