نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: وابستگی شوهر به خانواده

930
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24821
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    وابستگی شوهر به خانواده

    با سلام .شوهر من خیلی به خانواده اش وابسته است. از لحاظ مالی خیلی آنها رو ساپورت میکنه ودر واقع قبل از اینکه مایحتاج مارو فراهم کنه برای آنها هزینه میکنه .من خودمم شاغل هستم از حقوق منم برای آنها خرج میکند نمیدونم چجوری رفتار کنم چون چیزی میگم خیلی ناراحت میشه . لطفا راهنمایی کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : وابستگی شوهر به خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط bio نمایش پست ها
    با سلام .شوهر من خیلی به خانواده اش وابسته است. از لحاظ مالی خیلی آنها رو ساپورت میکنه ودر واقع قبل از اینکه مایحتاج مارو فراهم کنه برای آنها هزینه میکنه .من خودمم شاغل هستم از حقوق منم برای آنها خرج میکند نمیدونم چجوری رفتار کنم چون چیزی میگم خیلی ناراحت میشه . لطفا راهنمایی کنید

    برای داشتن یک زندگی زناشویی سالم،نسبت به خانواده خود وابسته نباشید
    امروز می‌خواهم در مورد یک موضوع خیلی جالب با شما صحبت کنم. می‌دانم عده زیادی از مخاطبان چنین دغدغه ذهنی دارند.
    پس بدون مقدمه‌چینی و حرف‌های دیگر می‌رویم سر اصل موضوع این یادداشت و مشکل خیلی از خانواده‌های ایرانی:


    با مردهای وابسته به مادر چه باید کرد؟!
    قبل از این‌که خانم‌های محترم آهی از ته دل بکشند و بگویند: هیچ چاره‌ای جز سوختن و ساختن نیست! و آقایان محترم هم خم به ابرو بیاورند که: بازهم شروع شد، این‌جا هم از دعوای مادر شوهر و عروس در امان نیستیم، می‌خواهم بگویم که عینک‌های پیش‌داوری‌تان را کنار بگذارید و یک‌بار برای همیشه این موضوع را خارج از نقشی که در آن دارید، نگاه کنید.

    قرار نیست در این این یادداشت راهکاری به خانم‌ها ارایه کنیم که شوهرشان را از مادر خود دور کنند، بلکه می‌خواهیم به یک رفتار متعادل برسیم. لطفاً مرا محکوم ‌به این نکنید که یک‌طرفه به قاضی می‌روم و چرا برای مادرشوهرها هیچ پیشنهادی جهت تغییر رفتار و نگرش ندارم.


    در مطلبی جداگانه به چم‌وخم‌های یک مادر شوهر نمونه می‌پردازیم، اما چیزی که واضح است، حضور بیش‌تر شما عروس‌خانم‌ها در اینترنت و خواندن مقالات است. علاوه بر این تغییر نگرش در سن بالاتر، سخت‌تر بوده و شاید نتوان کسی را که شصت سال از عمر او می‌گذرد، تغییر داد، اما می‌شود با کمی متفاوت‌نگریستن و به‌گونه‌ای دیگر رفتارکردن، همان شخص شصت ساله را با خود همراه کرد.


    فرهنگ ما و وابستگی به مادر
    بهتر است فیلم‌های خارجی را فراموش کنید و نگویید: هیچ‌ کجای دنیا این‌طوری نیست که پسر این‌قدر به مادرش وابسته باشد. بله! این ‌یک واقعیت فرهنگی است. خیلی مواقع هم ما وابستگی را با دل‌بستگی اشتباه می‌گیریم؛ یعنی پسری وابسته نیست و به توانایی تصمیم‌گیری رسیده است، اما نسبت به مادرش دل‌بستگی زیادی دارد و ما به‌عنوان عروس خانواده این موضوع را نمی‌توانیم تحمل کنیم و می‌گوییم او وابسته است. اگر می‌گویید چه فرقی دارد، بهتراست با هم کمی مفهوم وابستگی و دل‌بستگی را بررسی کنیم.

    وابستگی یعنی کسی را می‌خواهی به خاطر این‌که از او منفعتی به تو برسد، بدون او نمی‌توانی زندگی عادی خود را داشته باشی و نوعی مکانیسم مرضی است. احساس تملک ایجاد می‌کند و آزادی را از فرد می‌گیرد. نوعی دوست داشتن مشروط است و در آن خودخواهی به چشم می‌خورد. دل‌بستگی یعنی کسی را بخواهی با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش. به دنبال کسب منفعت از این رابطه نباشی و در تصمیم‌گیری و زندگی‌ات خلل ایجاد نکند.

    همسر شما اگر به بلوغ عاطفی رسیده باشد، می‌تواند در عین حال که یک پسر خوب و مهربان است و به مادرش توجه می‌کند، برای شما هم چیزی کم نگذارد و احساس منفی در شما ایجاد نکند. البته اگر زیاده‌خواه نباشید و بپذیرید که توجه او به مادرش منافاتی با علاقه‌اش به شما ندارد


    چیزی که باید برای داشتن یک زندگی زناشویی سالم به دست بیاوریم، این است که دختر و پسر نسبت به خانواده خود وابستگی نداشته باشند، اما دل‌بستگی نه تنها ایرادی ندارد، بلکه نشانه سلامت عاطفی آن خانواده است. پس زمانی‌که می‌خواهید در رفتارهای شوهرتان اعتدال را ایجاد کنید، حواس‌تان باشد که حسادت زنانه باعث نشود که شما نسبت به محبت و دل‌بستگی مادر و فرزندی هم حساس شده و بخواهید کم‌رنگ شود.

    مادر همسرتان را دوست بدارید و ارتباط خوبی با او برقرار کنید

    ما فرض می‌کنیم که همسرتان به بلوغ عاطفی لازم برای تشکیل زندگی نرسیده و آن‌قدر به مادرش وابسته است که بدون او نمی‌تواند آب بخورد، حال باید چه‌کار کنید؟
    در قدم اول سعی نکنید با دعوا و ناراحتی و خشونت او را وادار کنید که بین شما و مادرش یکی را انتخاب کند؛ زیرا بهتر است بدانید که در این بازی از قبل باخته‌اید. این روش فقط تنش و اختلاف را در خانه‌تان ایجاد می‌کند و نتیجه‌ای هم نمی‌دهد.
    اگر بخواهید با محبت و روش‌های زنانه هم همسرتان را به سمت خود بکشید و به اصطلاح از مادرش دور کنید، بازهم موفق نمی‌شوید و در ضمن ابراز علاقه‌هایتان مصنوعی بوده و نمی‌تواند تأثیر مثبت‌ خود را در زندگی بگذارد.

    شما باید اول علت را بررسی کنید. همسر شما اگر به بلوغ عاطفی رسیده باشد، می‌تواند در عین حال که یک پسر خوب و مهربان است و به مادرش توجه می‌کند، برای شما هم چیزی کم نگذارد و احساس منفی در شما ایجاد نکند. (البته اگر زیاده‌خواه نباشید و بپذیرید که توجه او به مادرش منافاتی با علاقه‌اش به شما ندارد.)

    پس شما باید به همسرتان کمک کنید تا به بلوغ عاطفی رسیده و بتواند بین علایق‌اش در زندگی توازن ایجاد کند. این کار در یک ماه و دو ماه انجام نخواهد شد. اگر وابستگی بیش از حد است و روال زندگی فردی شوهرتان و همچنین خانوادگی شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، می‌توانید از یک مشاور به صورت حضوری کمک بگیرید. البته صورت‌مسئله رفتن به نزد مشاور، وابستگی او به مادرش نباشد؛ چون در این صورت ممکن است اصلاً همراه شما نیاید. بهتر است بهانه‌ای چون اختلافات روزمره و نارضایتی‌های پنهان را پیدا کنید و بگویید برای بهترشدن رابطه‌تان دوست دارید مشاوری به شما کمک کند. در این مدت هم اصلاً شمشیرتان را از رو نبندید و نگذارید همسرتان متوجه حساسیت شما بر روی مادرش بشود.

    برای آن‌که آرامش داشته باشید و حس نکنید وسط یک میدان مبارزه قرار گرفته‌اید، بهتر است مادر همسرتان را دوست بدارید و ارتباط خوبی با او برقرار کنید. بعد از ازدواج مادرشوهرتان، چون مادر خودتان است؛ نه از جهت عمق دوست داشتن که شاید یک شعار اشتباه باشد، بلکه از جهت نوع‌دوست داشتن و جنس رابطه.

    این‌که شوهر شما بیش از حد به مادرش وابسته است، دلیل بر بد بودن مادرشوهرتان نیست. فرهنگ ما به‌گونه‌ای ‌است که زنان بعد از مادرشدن تمام روابط عاطفی‌شان را در فرزندشان خلاصه می‌کنند و به همین جهت گاهی بعد از ازدواج فرزندشان، هم دختر و هم پسر تحمل دوری از آن‌ها را نداشته و گاهی توقع سرزدن و دیدار آن‌ها را بیش از حد متعارف دارند. شرایط روحی«مادرها» را درک کنید و بگذارید فرزندشان را یک‌ دل سیر ببینند؛ هرچند وقتی خودتان مادر شوید، متوجه خواهید شد که دل سیر وجود ندارد و یک مادر همیشه بی‌تاب دیدار فرزندش است.

    سعی کنید شما هم با مادر همسرتان ارتباط خوبی داشته باشید و به‌جای آن‌که نسبت به رابطه شوهرتان با او حساس بوده و حسادت کنید، در کنار همسرتان قرار بگیرید. محبت قلب مادران را جذب می‌کند. امتحانش ضرری ندارد. البته اگر وابستگی بیش از حدی وجود داشت، می‌توانید به‌مرور زمان کاری کنید که تبدیل به یک دل‌بستگی بالنده شود، اما فراموش نکنید او به زن دیگری علاقه‌مند نیست؛ مادر او مادر هر دوی شماست، نه یک زن غریبه که هووی عشق شما در قلب همسرتان باشد.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : وابستگی شوهر به خانواده

    وا ناراحت بشه چه معني ميده به جاي اينكه براي خودت پس انداز كني خرج خانواده ايشون ميكنيد مگه شما مسئول اين هستيد شوهر شما هم حق ساپورت كردن ندارن مگه خودشون پدر ندارن يا اگر خيلي نياز به كمك داشته باشن كمك كنن
    از قديم ميگن چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام است

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا خواستن توانستن است ؟؟
    توسط ali502902700 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 10-03-2022, 03:02 AM
  2. عشق شما از چه نوعي است؟ دلبستگی یا وابستگی؟
    توسط pari123 در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-30-2015, 01:12 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد