:d:d:d:d
:d:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 03:53 PM
متوجه نشدم. الان عقد هستین یا ازدواج کردین؟
:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 03:54 PM
سلام.
نظر خانواده چیه؟
:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 03:55 PM
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 03:55 PM
ببین به نظر من نظر خانواده خیلی شرطه درمورد جداشدن یا ادامه دادن.چون بعد از طلاق باید برگردی پیش خودشون و این یعنی نظر اونها صد در صد شرطه که بپذیرنت یا نه.اگه پذیرفتنت صبح تا شب میخوان سرکوفت بزنن یا نه حمایتت کنن از هر لحاظ..
به نظرم حتما با انها صحبت کن ببین چی میگن..یجوری نباشه که الان قربون صدقه برن و فردا سرکوفت بزنن...خودت بهتر میشناسیشون..
البته الان جداشن خیلی بهتر از اینه که بری تو زندگی و دختر بودنت رو از دست بدی ...ببین میتونی با بی پولیش بسازی یا نه؟.البته به نظرم این آدمی که شما معرفی کردی اصلا استقلال و عقل اقتصادی درستی نداره و ممکنه باز هم شکست بخوره ونتونه زندگیت رو جمع کنه..
:d:d:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 03:56 PM
:d:d:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 03:56 PM
:d:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 03:57 PM
:d:d:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 03:57 PM
اخه نمیشه شما ازدواج کرده باشی و خرجت رو پدرت بده.به نظرت عاقلانس؟ادم دوست داره شورهش بهش رسیدگی کنه.
ببین بزرگترین کمک رو خودت میتونی به خودت بکنی.اینکه بشینی همه خوبی ها وبدی هاس رو بنویسی و بعد ببینی کفه مثبت به منفی می ارزه یا نه.اگر دیدی می ارزه و میتونی,ادامه بده.
اینم بگم خانم ها فوق العاده این توانایی رو دارن که رو مردشون تاثیر بذارن و تربیتش کنن.اینو تجربه کردم که میگم.
سلام. شما نوشتین 1 سال برای ازدواج نکردن با پسری که الان شوهرمه، مبارزه کردم. بعد هم گفتین هیچکدوم از ملاکهاتونو برای ازدواج از قبیل شغل و ... نداشته.
پس چرا باهاش ازدواج کردین؟ خانواده تون وادارتون کردن؟ یا نهایتا دلتون براش سوخت؟
بعد نوشتین 4 تومن ازتون قرض کرده و پس نداده، اونوقت شما با اینکه یه بار تجربه کرده بودین ولی باز هم به مادرتون فشار آوردین که 15 تومن دیگه بهش وام بده!!! حالا اون آقا وام رو که پس نمیده هیچی، مادرتون رفته زیر بار قرض هم هیچی، تازه همسرتون میگه قصد پس دادن قرضش رو هم نداره!!! بعد تازه متوجه شدین 12 تومن دیگه هم از قبل بدهکاره!
فعلا مشکلات دیگه رو مطرح نمیکنم. تا همینجا. به نظرتون این آدم قابل اعتمادیه؟ کسی که براحتی از زیر بار مسئولیت شونه خالی میکنه و توقع داره بقیه مشکلاتش رو حل کنن، واقعا فرد مناسبی برای ازدواجه؟ میتونه شما و فرزندانش رو حمایت کنه؟
نمیخوام منفی بافی کنم. اما بذارین آینده رو بهتون بگم. این آقا اونقدر زیر بار قرض میره، اونقدر با ندونم کاری هاش مشکل ایجاد میکنه، که در خوش بینانه ترین حالت اگه کارتون نهایتا با چندتا بچه، به جدایی نکشه، تموم عمر و جوونی تون رو باید بذارین واسه جمع کردن دسته گل های شوهرتون.
تا وقتی شما و خونواده تون مثل بچه ها با همسرتون رفتار میکنین، اون هم مثل بچه ها رفتار میکنه چون مطمئنه همیشه کسایی هستن که ماستمالی کنن.
اگه نذارین با عواقب اشتباهاتش روبرو بشه، هرگز بزرگ نمیشه. وقتی کسی به جایی میرسه که میگه ازدواجش بزرگترین خطای زندگیشه، یعنی متاسفانه دیگه چیزی از اون زندگی باقی نمونده
اول از همه مقصر خودتون هستین. هم به خاطر انتخاب اشتباهتون، هم تکرار سناریوی قرضهای بی پایان.
محکم جلوی همسرتون بایستین و وادارش کنین کمی به خودش بیاد و مسئولیت کاراشو به عهده بگیره.
بهتر بود به جای قهر با خانواده همسرتون، سعی میکردین با محبت بهشون نزدیک بشین تا لااقل الان بتونین رو کمکشون حساب کنین. به هر حال کاریه که شده اما به قول معروف ماهی رو هروقت از آب بگیری تازه س.
پس اگه تصمیم به جدایی ندارین، اول همسرتون رو ببرین پیش مشاور تا دلیل بی مسئولیت بودنش مشخص بشه، بعد هم بهش کمک کنین یه شغل مناسب پیدا کنه و بچسبه به کار تا کم کم بتونه قرض هاشو برگردونه.
مطمئن باشین تا وقتی همسرتون روی پای خودش نایسته وضع همینه. به محض اینکه پولی با زحمت بدست بیاره، اونقدر براش شیرینه که لااقل به خاطر هدر نرفتن زحمتش، عاقلانه تر برای خرج کردنش تصمیم میگیره.
شما با محبت بی جا تصور میکنین دارین بهش لطف میکنین ولی علاج هرمشکلی صرفا محبت کردن نیست. گاهی خشونت هم لازمه. شما از ترس اینکه همسرتون برگرده سمت خونواده ش ، با محبت بی جا و تن دادن به خواسته های نامعقول ایشون، در واقع میخواین بازی رو به نفع خودتون تموم کنین.
حالا هم که میبینین بازنده نهایی شما بودین، به زمین و زمان و بخت بد و... لعنت میفرستین.
واقع بین باشین. با لجبازی کاری درست نمیشه. اتفاقا الان بیشتر از هر زمانی به کمک خانواده همسرتون نیاز دارین. اونا پسرشون رو بهتر از شما میشناسن و ممکنه بتونن کمک زیادی بهتون بکنن.
در هرحال اگه قصد ادامه زندگی با این آقا رو ندارین، بهتر هرچه زودتر راهتون رو جدا کنین قبل از اینکه اوضاع بدتر بشه.
موفق باشین.
بهتره با پدرت مشورت كني اگر ميتوني با اين شرايط زندگي كني ادامه بده و بجنگ اما اگر واقعا مي دوني سختته و نميتوني با نظر پدرت جدا شو هنوز اول راهي دوران عقد هستي اتفاقي هم نيوفتاده به نظر من درست نيست كه از شما و خانوادت توقع مالي داشته باشه حتي يه قرون اين اشتباهه چطور به خودش اجازه داده؟
من به خاطر يه سري مسائل و مشكلات ميخواستم تو دوران عقد از همسرم جدا شم ولي نشد و نتونستم بعد ازدواج هم ميخواستم جداشم يعني ذله ميشدم تو اين دو سال پير شدم ولي الان حدود دو ماهيه گوش شيطون كر درست شده شايد چون ديگ خسته شده يااينكه حق به من داده باز نظر خانوادت خيلي شرطه رك و راست با پدرت حرف بزن بايد واسه ايندت تصميم بگيري سعي كن اينبار اشتباه نكني
:d:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 03:58 PM
:d:d:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 03:58 PM
کسی نیست من رو راهنمایی کنه؟؟؟؟
Sent from my GT-I9300 using Tapatalk
خودت فکر میکنی دوستت داره؟؟؟؟دوستش داری؟؟؟
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
خب ببین الان بیشتر از همسرت خودت نیاز به راهنمایی و مشاور داری ..چون هنوز نمیتونی روط انتخابت محکم بمونی و به گذشته فکر میکنی و میگی نمیخواستمش ولی نمیدونم چرا باهاش ازدواج کردم ..خب همسرتون چکار کنه اینجا ..ایا اون مقصره ؟خب این دیدگاهتون مطمنا روی همه مسایل تاثیر منفی میزاره و شمارو نا امید میکنه ...ببین عزیزم اگر با همسرت مشکل دیگه ای نداری از لحاط اخلاق و رفتارش و فقط مشکلت مشکل مالیشه سعی کن باهاش کنار بیای و به جدایی فکر نکنی ..شما میدونید که خیلی ها ارزوی اینو دارن که همسرشون موقع ناراحتی ها و غر زدناشون عصبانی نشه؟و همسرشما اینطوریه و شما میگید حرصتون میگیره !!!
به نظر من تو زندگی مشترک بیشتر از مرد این زنه که میتونه و باید زندگی رو از لحاظ مالی هم مدیریت کنه.پس اگر فقط و فقط مشکلتون مالی هستش و واقعا هم نداره سصبوری کن باهاش و با هم صحبت کنین که بعد عروسی مدیریت مالی رو به شما بسپاره ..البته اگر تواناییشو دارید ..ضمنا در مورد پس ندادن پول حتما شوخی میکنه خب ..مردها ازین شوخی ها دارن ...اینکه شما توی دوران نامزدی با خانوادشون قطع رابطه اید هم کاملا اشتباهه ...نباید اینطور باشه شما یک عمر میخواید باهاشون زندگی کنید چطور هنوز یه سال نشده نتونستید باهاشون کنار بیاید ..باور کنید کم پیش میاد خانواده شوهر عروسو رو سرشون بزارن ولی قرار نیست که انقدر زود جا بزنید ..سعی کنید رابطه داشته باشید ولی کم و با احترام ..
:d:d:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 04:00 PM
:d:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 04:00 PM
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 04:01 PM
:d:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 04:02 PM
بهش بگو نمیشه همیشه بازنده زمان بود
چرا هرچی دختر خوبه گیره اینجور افراد میوفته ؟
:d:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 04:02 PM
:d:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 04:02 PM
منم دنبال یه دختر هم شعن خودم میگردم خیلی سخته
:d:d:d:d
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 04:03 PM
ویرایش توسط pari naz : 10-18-2015 در ساعت 04:03 PM
به نظر من نميشه همين جوري قضاوت كرد شايد اين اقا هزار جور اخلاق خوب داشته باشه و شما نسبت به اين اخلاقش حساس شديد البته اگه بي مسئوليت باشه جدا شي بهتره چون يكي از اقوام ما شوهرش همه ي خصوصيات اخلاقيش خوبه ولي بي مسئوليته الان با وجود 2تا بچه داره ميزنه تو سرش كه چرا همون اوائل جدا نشدم.مرد بايد مسئوليت داشته باشه در غير اين صورت زندگي جهنم ميشه،وقتي مردي توانايي مالي نداشته باشه چطور مي خواد يه زندگي رو اداره كنه؟تا كي پدرتون به شما خرجي ميده؟اين اقا تا الانشم خيلي زياده روي كرده
عاقلانه تصميم بگيريد اينكه اگه من جدا شم مردم چي ميگن بي معنيه شما قراره يه عمر با ايشون زندگي كنيد و مادر فرزندان ايشون شيد پس با مشاور صحبت كنيد چرا كه شايد نظراتي كه ما ارائه ميديم درست نباشه،جلوي ضررو از هر جا بگيري منفعته مشاور،هم با شما هم با همسرتون صحبت ميكنه و اونا بهتر مي تونن كمكتون كنن،اين يه تصميم جديه ايه كه نبايد سرسري بگيري
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)