نوشته اصلی توسط
setare.g
سلام...
منو همسرم 3.5 ساله ازدواج کردیم ویه پسر یه سال ونیمه داریم...منوهمسرم همیدیگرو خیلی دوست داریم..اما مسله ایی که هست اینه که اگر یه مشکل می یا هر مورد دیگه برامون پیش بیاد بخاطر ناراحت نشدنم اصلا بمن نمیگه ودر باه مسایل کاریش تو خونه اصلا چیزی نمیگه..وقتی میاد خونه همه چیزو بیرون پشت در میذره و با روحیه شاد میاد...ادم فکر میکنه هیچ مشکلی نیست...اما بعدا از دیگران از دوستانش از خانواده خودم یاهر کس دیگه می شنوم مشکل مالی پیدا کرده وقتی بهش میگم میکنه نه...سر این مسایل با من رو راست نیست..خودشون شرک خدماتی عمرانی دارن همسرمٰ یه جایی قرار داد داشتند خیلی ضرر کردند اقوا م بمن میگفتند من به ایشون میگفتم می گفت نه واسه اینکه من ناراحت نشم تا اینکه طلبکارا اومدن در خونمون تازه اقرار کرد...یا قسطهای عقب افتاده بانکی رو بهش می گم دادی میگه بله...بعدا از بانک میشنو م میگه نه...دارم اذیت میشم سر رو راست نبودن بامن ومدیریت درست نداشتن همسرم در کارش...خانواده م میگن ولش کن بیا خونه مامانت تا دستش بیاد اما من دوسش دارم نمیتونم...چون فوق العاده مهرونه..هنوز ک هنوزه ازش بدی ندیدم تو رابطه بین خودمون...موندم چیکار کنم.کلی بدهی داریم منم اخرای دکتری مه اما مشغولیت ذهنیم بات بدهی و ادامه مدیریت نداشتن همسرم داره دکترامو به تاخیر میندازه..کمکم کنید چیکارکنم