نمایش نتایج: از 1 به 15 از 15

موضوع: یکدنده ای همسر

1853
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36292
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy یکدنده ای همسر

    سلام.مدت ۳ ماه نامزد کردم.به دلایلی از خواستگاری تا بله برونمون حدود ۱۱ ماه طول کشید(فوت پدر بزرگ همسر و از این جور موارد)قبل از اون هم حدودا از اشنایی تا خواستگاری ۴ ماه در ارتباط بودیم نامزدم همکلاسیم و همکارم بود.نامزدم ۲۹ سالشه و دانشجو کارشناسی ارشد منم ۲۴ سالمه و لیسانس دارم.
    از اول گفته بود که هر چی بگم بگو چشم و قبول کن منم گفتم باشه چون فکر میکردم مرده و خوشش میاد که بگی چشم.
    اما الان اینجوری شده مدتی که میگه نپرس ازم کجام.نمیدونم چرا اینو میگی.اولا اصلا مشکل نداشت ی جور انگار لج کرده با من.میگم من حرص میخورم عصبی میشم میگه نپرس.کلا به خاطر اختلافاتی که قبلا با خانوادش داشته یه جور از این کلمه بدش میاد و سریع عکس العمل نشون میده اگه ازش بپرسیم.ولی ادم دروغگویی نیست یعنی حتی اگه به ضررش باشه همه چیز راستشو میگه.اهل خیانت و دختر بازی ام نیست.یعنی اگه بیرونم باشه جوابمو میده ولی میگه نپرس کجام.من سر این موضوع خیلی ناراحتم که بهش میگم کجایی سریع عصبی میشه.چه کار کنم که عصبی نشه؟من خیلی سعی میکنم که براش خوب باشم و از طرف من کمبودی نداشته باشه.ولی نمیدونم چرا حساس شده.البته بگم که من دختر لوسی هستم و خب خیلی وقتا غر غر کردم سرش.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : یکدنده ای همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط اتوسا۱۳۷۳ نمایش پست ها
    سلام.مدت ۳ ماه نامزد کردم.به دلایلی از خواستگاری تا بله برونمون حدود ۱۱ ماه طول کشید(فوت پدر بزرگ همسر و از این جور موارد)قبل از اون هم حدودا از اشنایی تا خواستگاری ۴ ماه در ارتباط بودیم نامزدم همکلاسیم و همکارم بود.نامزدم ۲۹ سالشه و دانشجو کارشناسی ارشد منم ۲۴ سالمه و لیسانس دارم.
    از اول گفته بود که هر چی بگم بگو چشم و قبول کن منم گفتم باشه چون فکر میکردم مرده و خوشش میاد که بگی چشم.!!!!!
    اما الان اینجوری شده مدتی که میگه نپرس ازم کجام.نمیدونم چرا اینو میگی.اولا اصلا مشکل نداشت ی جور انگار لج کرده با من.میگم من حرص میخورم عصبی میشم میگه نپرس.کلا به خاطر اختلافاتی که قبلا با خانوادش داشته یه جور از این کلمه بدش میاد و سریع عکس العمل نشون میده اگه ازش بپرسیم.ولی ادم دروغگویی نیست یعنی حتی اگه به ضررش باشه همه چیز راستشو میگه.اهل خیانت و دختر بازی ام نیست.یعنی اگه بیرونم باشه جوابمو میده ولی میگه نپرس کجام.من سر این موضوع خیلی ناراحتم که بهش میگم کجایی سریع عصبی میشه.چه کار کنم که عصبی نشه؟من خیلی سعی میکنم که براش خوب باشم و از طرف من کمبودی نداشته باشه.ولی نمیدونم چرا حساس شده.البته بگم که من دختر لوسی هستم و خب خیلی وقتا غر غر کردم سرش.

    سلام

    عزیز گزارش شما را خواندم, شما متاسفانه هنوز آمادگی ازدواج ندارید !!!!!!!!؟؟

    اگر گزارش شما دقیق و درست باشه راجب ایشون و خودتون و ایشون به هر دلیلی(که اون هم میتواند در اثر یک خاطره و یا آسیب و تربیت بد و غلط باشه) از اینکه بپرسید کجائید , بدشون میاد و طبق گفته شما هم کار بد و غلطی نمیکنند.!

    چه اصراری دارید که بپرسید و ایشون رو ناراحت کنید!!!!؟؟ مگر اینکه شما هم شخصیتی شکاک و کنترلینگ داشته باشید که اگر این مطلب درست باشه عزیز به مجردی که زیر یک سقف برید زندگی شما تبدیل

    به جهنمی خواهد شد که هر دو در ان خواهید سوخت!!!

    بهتر اینه که هر دو با هم به یکی از همکاران ما در شهر خود جهت تستهای شخصیتی و مشاوره ازدواج رجوع کنید قبل از اینکه جلوتر بروید.

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  3. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : یکدنده ای همسر

    شما همسرش هستید نه مامانش

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : یکدنده ای همسر

    خودخواهی یک صفت اخلاقی ناپسند و اشتباه است و فرد خودخواه علاوه بر اینکه از بابت این عادت اشتباه در رنج است، باعث رنجش و دوری دیگران می‌شود.


    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282

    افراد خودخواه تنها به خود اهمیت می دهند و این صفتشان ابعاد گسترده‌ای چون امنیت مالی، رفتن به گردش و تفریح، ملاقات با دوستان و اعضای خانواده و مسائل زناشویی را در بر می‌گیرد. به طور کلی فرد خودخواه تنها به کارهایی که مطابق میل اوست علاقه نشان می‌دهد.



    چنین فردی متوجه نیست که با نوع رفتارش دیگران را از خود رنجانده و دور می کند. این شخص یک حباب به دور خود کشیده و تنها به خواسته های خود می‌اندیشد.


    اگر این فرد خودخواه همسر شما است، راهکارهای طلایی زیر به کارتان می‌آید:


    در گام اول قبول کنید که او این عادت اشتباه را دارد و باید او را به همین شیوه بپذیرید. درباره علایق و موارد خواستنی و مطلوب با او صحبت کنید و نظر او را در این خصوص جویا شوید.


    با منطق و صبر و حوصله در یک زمان مناسب و با لحنی دوستانه و با محبت با او صحبت کنید و دلایل خود را برای مخالفت یا موافقت با او عنوان کنید.


    توجه او را به موارد جدید جلب کنید و برایش تازگی داشته باشید، حتی اگر تغییر در ظاهر خودتان باشد، البته مشروط بر اینکه به خود آسیب نزنید.


    سرگرمی های جدید پیدا کنید و خودتان را مشغول یادگیری و آموزش کنید تا زمان کمتری برای جر و بحث و تلاش برای متقاعد کردن او پیدا کنید.


    نرمش و انعطاف بیشتری در خواسته ها و علایق خود داشته باشید و با مهربانی نظرات و خواسته های معقول او را بپذیرید تا زندگی شیرین تری داشته باشید.


    از دوستان مشترک برای بحث و تبادل نظر در خصوص موضوعات مورد اختلاف بین شما و همسرتان کمک بگیرید؛ زیرا بسیاری از افراد خودخواه در مواجه با نظرات جمع از موضع خود عقب نشینی می کنند.


    تلاش کنید تا ریشه این احساس در او را شناسایی کنید. برای مثال با اعضای خانواده و دوستان او صحبت کنید تا عمق این احساس را درک کنید. به این ترتیب تفاهم بیشتری با همسرتان پیدا می کنید.


    به صحبت های او گوش دهید و از او بخواهید برایتان دلایل کارش را توضیح دهد. بر اساس پژوهش ها بازگو کردن یک نظر مانند مطالعه یک کتاب درسی می تواند ابعاد بیشتری از آن مسئله را روشن کند و به این ترتیب ممکن است همسر شما از موضع خود صرف نظر کند.


    با دادن هدیه، عشق و محبت می توانید نظر او را تغییردهید فقط باید دقت کنید تا او متوجه نشود وگرنه دوباره بر موضع اولیه خود باز می گردد.


    ریشه بسیاری از ویژگی‌های منفی به دوران کودکی باز می گردد، سعی کنید کودک درون او را بیدار کنید. با این کار او تصمیمات خودخواهانه خود را کنار می گذارد.


    تکنیک مقابله به مثل
    یکی از راه های مخالفت با فرد خودخواه مقابله به مثل با او است. این کار یک نقش زیرکانه است و تنها شما می خواهید او را متوجه اشتباه خود کنید.


    انجام کوتاه مدت مقابله به مثل می تواند در این زمان موثر باشد اما در دراز مدت باعث می شود تا شما نیز به فردی بی تفاوت و خودخواه تبدیل شوید.


    در نهایت اگر با هیچ یک از این شیوه ها موفق نشدید، باید از مشاوره متخصصان کمک بگیرید تا مشکل او را به طور کامل و ریشه ای برطرف کنند.

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36292
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : یکدنده ای همسر

    سلام ممنونم از توجه و پاسخ گویی شما.چون نامزدم تونسته اعتمادمو جلب کنه و خب تو این مدت همه جوره امتحانش کردم و فهمیدم ادم دروغ گویی نیست بهش شک ندارم.ولی وقتی میره بیرون پدرش سریعا به من پی ام میده که کجاس چه کار میکنه چرا همش بیرون و کلی حرفا دیگه که انگار نامزد من بچه س.وقتی ایشون اینجوری میگن من خیلی عصبی و ناراحت میشم و سریعا زنگ میزنم به نامزدم یا پی ام میدم و دعوا و ..... که اونم عصبی میشه میگه از من نپرس کجام و چکار میکنم.به ایشونم نمیگم که پدرت با من در تماسه.
    در صورتی که در خانواده ما برادر من که سن زیادیم نداره انقدر مثل نامزد من تحت کنترل نیست.
    واقعا خیلی سردر گمم.نامزدمم خیلی دوست دارم و بهش وابستم میترسم با این کارا ازم دور شه و از دستش بدم

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : یکدنده ای همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط اتوسا۱۳۷۳ نمایش پست ها
    سلام ممنونم از توجه و پاسخ گویی شما.چون نامزدم تونسته اعتمادمو جلب کنه و خب تو این مدت همه جوره امتحانش کردم و فهمیدم ادم دروغ گویی نیست بهش شک ندارم.ولی وقتی میره بیرون پدرش سریعا به من پی ام میده که کجاس چه کار میکنه چرا همش بیرون و کلی حرفا دیگه که انگار نامزد من بچه س.وقتی ایشون اینجوری میگن من خیلی عصبی و ناراحت میشم و سریعا زنگ میزنم به نامزدم یا پی ام میدم و دعوا و ..... که اونم عصبی میشه میگه از من نپرس کجام و چکار میکنم.به ایشونم نمیگم که پدرت با من در تماسه.
    در صورتی که در خانواده ما برادر من که سن زیادیم نداره انقدر مثل نامزد من تحت کنترل نیست.
    واقعا خیلی سردر گمم.نامزدمم خیلی دوست دارم و بهش وابستم میترسم با این کارا ازم دور شه و از دستش بدم
    رفتار شما جالب نیست

    در برابر پدر ایشون راههای زیادی دارین خودتون درگیر مسئله پدرشون نکنید
    به پدرش بگید رفته بیرون ( رفته نون بخره یا ... )
    ( نمی دونم کجاست حتما فلان جاست
    و اگه خیلی اصرار بود به نامزدتون زنگ بزنین بگین با پدرشون تماس بگیرن

    پدرشون از کجا متوجه میشن که ایشون بیرون رفتن؟
    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : یکدنده ای همسر

    سلام
    من نظر شخصیم رو بخوام بگم به نظرم نباید آدم قبول کنه که طرف مقابلش هر چی گفت بگه چشم!
    خب آدم پیامبر که نیست باالاخره ممکنه گاهی بخواد تصمیم اشتباهی بگیره
    دیدم گاهی وقتا به برادرهام زنگ زدیم عصبانی شدن البته نه همیشه
    اما به نظرم باپه جای ادامه دادن زنگ زدن به ایشون بهتره باهاشون حرف بزنید ببینین علت این عصبانیت چیه و چرا ناراحت میشن تو این مواقع
    اگه هم منطقی باشن و بپذیرن کارشون اشتباهه میتونین مشاوره ی حضوری برین
    آدم خب براش مهمه بدونه شریک زندگیش کجاست جرم نیست که بپرسه
    البته اگه تماس های شما هم افراطی نباشه.

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36283
    نوشته ها
    181
    تشکـر
    45
    تشکر شده 82 بار در 73 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : یکدنده ای همسر

    اول اینکه اصولا مردها دوست ندارن تحت کنترل باشن. و این حس کاملا طبیعیه. (درواقع بعضی خانمها دوست دارن مادری کنند برای همسرشون )

    دوم اینکه مردها گاهی به سکوت احتیاج دارن و تنهایی. برعکس خانمها که با حرف زدن اروم میشن، اما گاهی مردها دوست ندارن تا حرف بزنند اینجوری حس استقلالشون رو حفظ میکنند و مردانگی شان را اثبات میکنند. حتی در موقع مقابله با مشکلات از کسی کمک نمیگیرند.

    سوم هیچوقت اصرار به گفتن نکنید چون ممکن است که نتیجه عکس داشته باشد. خب بخاطر مشغله کاری ممکن است که به اندازه شما متوجه گذر زمان نباشد و برعکس شما ممکن است که دائما به این فکر کنید همسر شما در چه مکان و در چه حالیه.

    شک رو از خودتون دور کنید تا زمانی که هیچ چیز واقعی رو از همسرتون ندیدید اهمیتی به این رفتارها ندید چراکه زاییده تصور شما و نشات گرفته از احساسات شماست.

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36292
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : یکدنده ای همسر

    سلام.ما الان نامزدیم.و نامزذم خونه خودشونه وقتی میره بیرون پدرش به من پی ام میده که کجاست و تو باید همش کنترلش کنی و ببینی کجاست و همش پیشش باشی.ما جفتمون شاغلیم و کلاس هم میریم بعد کار و امکان نداره من هر روز پیش نامزدم باشم.و اجازه شب موندن خونشون هم ندارم.
    من بارها به پدرش گفتم ولی باز هم تا نامزدم میره بیرون به من پی ام میدن.
    مادر نامزدم خانمی هستن که نزاشتن تا حالا پدر نامزدم تنها بره مسافرت و همش بهش زنگ میزدن و تحت کنترل داشتنشون.ولی خب خانواده ما اینجوری نبودن و من تا حالا ندیدم مامانم تحت کنترل بگیره پدرمو و به منم گفته این کارو نکن ولی پدر نامزدم با این تماساش و حرفاش دوس داره من پسرشو همش کنترل کنم و من اذیت میشم.بارها گفتم من نمیتونم کنترلش کنم ولی ایشون تا نامزدم میرن بیرون سریع پی ام میدن و باعث عصبانیت منو و هزار جور فکر کردن میشن.نمیدونم چکار کنم.به نامزدمم بگم پدرشون همش به من پی ام میده برای سر در اوردن از کاراش که ناراحت میشه.....

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21977
    نوشته ها
    57
    تشکـر
    3
    تشکر شده 26 بار در 16 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : یکدنده ای همسر

    سلام.صندوق پستی پیام پر شه دیگه بیشتر از اون نمیشه پیام فرستاد تا اون رو خالی کنه؟

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36283
    نوشته ها
    181
    تشکـر
    45
    تشکر شده 82 بار در 73 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : یکدنده ای همسر

    سلام اتوسا جان. تعجب میکنم از این رفتار ایشون. چرا خودشون پسرشون رو کنترل نمیکنند؟ شما هم به ایشون بگو که من به همسرم اعتماد دارم و نیازی به کنترلشون نمیبینم. یا منطقی با خود همسرت در میون بزار اما بهش اطمینان بده که بهش مطمئنی .
    در مورد مادر همسرت هم خب این که مرد متاهل نباید تنها مسافرت برای تفریح بره که کار درستیه اما بیشتر از این حد کنترل، مانع استقلال میشه و درست نیست. امیدوارم مشکلت حل شه

  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36283
    نوشته ها
    181
    تشکـر
    45
    تشکر شده 82 بار در 73 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : یکدنده ای همسر

    اقای کپتیو جواب سوالتون کامله واضحه بله باید صنوق رو خالی کنید.

  14. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : یکدنده ای همسر

    سلام عزیزم
    اولا که اصلا نباید اجازه بدی حرفای پدرشوهرت روت اثر بذاره.
    حتی سعی کن بهشون بفهمونی که تو مشکلی با بیرون بودنای شوهرت نداری.
    همیشه طرف شوهرتو بگیر اصلا اگرم مشکلی بینتون هست نذار کسی بفهمه.
    بعدشم یه مدت ازش نپرس باهاشم بداخلاقی نکن. اتفاقا وقتی برمیگرده مهربون باش. اگه حرفش شد بگو تا تو نخای نمی خام بدونم کجا بودی. ولی دوست ندارم حرف مگویی بینمون باشه. باهاش بحث نکن ولی بهش بفهمون ازین موضوع ناراحتی. اصلا همیشه ناراحت شدن بهتر از عصبانی شدنه.
    اگرم یه موقع ازش خبر داری به پدر مادرش نگو چون رو اونا حساس شده اینطوری توام به آتیش اونا می سوزی
    بازم اگه جواب نگرفتی باید یه فکر دیگه بکنی

  15. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36292
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : یکدنده ای همسر

    ممنونم از راهنماییت عزیزم.اتفاقا از اون روز که موضوع اینجا مطرح کردم و دوستان گفتن نپرس کجاس منم نپرسیدم.دیروز که بهش پی ام دادم که دارم میرم کلاس خودش گفت منم تازه اومدم خونه و دو ساعت دیگه میرم کلاس.فکر میکنم اینجوری پیش برم خودش بگه و دعوایی بینمون نباشه دیگه.امیدوارم واقعا جواب بده این روش.

    دقیقا باید سعی کنم که حرف پدر شوهر روم تاثیر نزاره و دخالت کم شه.

  16. کاربران زیر از اتوسا۱۳۷۳ بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36283
    نوشته ها
    181
    تشکـر
    45
    تشکر شده 82 بار در 73 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : یکدنده ای همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط اتوسا۱۳۷۳ نمایش پست ها
    ممنونم از راهنماییت عزیزم.اتفاقا از اون روز که موضوع اینجا مطرح کردم و دوستان گفتن نپرس کجاس منم نپرسیدم.دیروز که بهش پی ام دادم که دارم میرم کلاس خودش گفت منم تازه اومدم خونه و دو ساعت دیگه میرم کلاس.فکر میکنم اینجوری پیش برم خودش بگه و دعوایی بینمون نباشه دیگه.امیدوارم واقعا جواب بده این روش.

    دقیقا باید سعی کنم که حرف پدر شوهر روم تاثیر نزاره و دخالت کم شه.
    خداروشکر...
    حتما همین کار رو انجام بده. مردها اصولا دوست ندارن توضیح بدن نمیدونم چرا...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد