نمایش نتایج: از 1 به 15 از 15

موضوع: خيانت همسر

2229
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34765
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    خيانت همسر

    سلام . همسر من فرد بد دلي هست طوري كه حتي تو روي پدرم بش گفت دختر شما يعني من دوست پسر داره!! 1 دفعه هم تا مرز جدايي رفتيم ؛ تا اينكه من 3-4 ماه پيش متوجه شدم با دختري كه منشي مطب دندان پزشكي هست و من و همسرم قبلا خيل اونجا مراجعه كرديم ارتباط داره ؛ من به صورت غيرمستقيم بهش حالي كردم كه ميدونم تو با كسي در ارتباطي ولي كلا طوري رفتار ميكنه كه انگار اصلا كاري نمي كنه و ايراد از منه كه اينجور فكر ميكنم واقعا نميدونم بايد چه كار كنم مستقيم بهش بگم كه كل داستان ميدونم يا حرفي نزنم؟ طلاق بگيرم يا نگيرم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : خيانت همسر

    دوست عزیز جدایی به این سادگی که شما ازش صحبت میکنید نیست چون حق طلاق با شوهر شماست

    در مورد خیانت ایشون هم اگر مستقیما به ایشون بگید فقط باعث خواهید شد ایشون اول انکار کنه بعد راه پنهانکاری رو در پیش بگیره

    پس بهتره روال رفتار با محبت خودتون رو ادامه بدید و هوشیار عمل کنید و در این مورد از فردی قابل اعتماد در فامیل و یا خانواده کمک بگیرید

    ولی نقش یک کارآگاه رو برای تجسس نباید بازی کرد چون ممکنه تصور شما درست نباشه و شرایط رو پر تنش کنید


    دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطه‌ای و به‌ خصوص در زندگی مشترک ، اعتماد و احترام است‌ و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملاً از بین برود. در حقیقت این دو ،خط قرمز‌هایی هستند که هیچگاه نباید از آنها عبور کرد. به محض اینکه بی‌اعتمادی در رابطه‌ای به‌ وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی می‌رود. شک به همسر از آن چیزهایی است که می‌تواند هم احترام و هم اعتماد را در زندگی زناشویی از بین ببرد و به‌ تدریج پناهگاه امن خانه و زندگی مشترک را به جهنمی تبدیل کند. هر‌کدام از ما دست کم یکبار در زندگی شک را تجربه کرده‌ایم ولی شک در هیچ کجا مثل زندگی مشترک و شک به همسر نمی‌تواند مخرب باشد.

    وقتی آدم‌ها همدیگر را دوست دارند، به هم عشق می‌ورزند و به هم اعتماد دارند اما از لحظه‌ای که شک به همسر و عدم‌ اعتماد و کنترل در رابطه‌ای به‌ وجود می‌آید ذره ذره عشق بین زوجین رو به زوال می‌رود و دو طرف از هم دور می‌شوند. البته اگر هر دو طرف دست از شک و کنترل هم بر‌دارند دوباره می‌توانند باز به هم نزدیک ‌شوند چون هیچ‌گاه عشق با نیت‌های منفی، عدم‌اعتماد و سوءظن نمی‌تواند در یک جا جمع شود.

    متاسفانه ترس و نگرانی را در مکالمات اکثر آدم‌ها می‌بینیم. این روزها وقتی با آدم‌ها حرف می‌زنیم می‌بینیم که ترس و نگرانی پشت اکثر حرف‌ها و رفتارهای آن‌ها وجود دارد، در حقیقت از یک چیزی نگران هستند! حال اگر این نگرانی‌ها وارد زندگی مشترک شود، ‌مثلاً یکی از زوجین با خود مدام فکر کند وقتی همسرش از او دور است «مبادا با کس دیگری حرف بزند!»، «مبادا از کس دیگری خوشش بیاید!» و…این مبادا‌ها که خود شخص آن‌ها را در ذهنش می‌سازد همه تبدیل به نگرانی‌های جدیدی در زندگی می‌شوند و فرد برای اینکه از آن‌ها خلاص شود شروع می‌کند به کنترل‌ کردن طرف مقابل. با این رفتارها فرد می‌خواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند، و به سراغ حل مسئله در درون خودش نمی‌رود. در واقع افرادی که سوءظن‌های زیادی دارند ، شک به همسر دارند و یا کنترل گر هستند در بیرون نباید به‌ دنبال چاره باشند بلکه باید در درون خودشان به دنبال راه حل بگردند.

    در همه ما یک حس مالکیت وجود دارد، در واقع آدم‌ها نسبت به هرچیزی که دوست‌ دارند نوعی احساس مالکیت دارند و این حس ناشی از یک ترس درونی است، ترس از دست دادن. در حقیقت پشت رفتارهای کنترل‌گر و سوءظن‌آمیز ، ترس از دست‌دادن وجود دارد. این افراد انگار در وجودشان چیزی را کم دارند و جای چیزی برایشان خالی است و می‌خواهند به نوعی این جای خالی را پر کنند. در حقیقت رفتارهای شکاکانه و سوءظن آمیز آن‌ها نسبت به بیرون و آدم مقابلشان نیست بلکه این شک نسبت به‌ خودشان است و به نوعی طرف مقابل و اتفاقات مختلف آینه‌ای است برای آن‌ها تا خودشان را ببینند.

    وقتی من نسبت به‌ خودم شک داشته‌ باشم یعنی به توانایی‌ ها و دوست‌ داشتنی‌ بودن خودم شک دارم و شک دارم که آنقدر خوب باشم که طرف مقابل حاضر شود با من بماند. ولی اگر من اطمینان داشته باشم که آنقدر خوبم که طرف مقابل با من می ماند دیگر نیازی ندارم با رفتارهای کنترل‌ گر ، طرف مقابل را مجبور کنم که با من بماند. یعنی دارای خود باوری و اعتماد به نفس کافی هستم و باور دارم طرف مقابل به خاطر من در این رابطه می ماند. ولی کسانی که به‌ خودشان و تواناییها یشان شک دارند، لاجرم فرافکنی کرده و دچار شک به همسر می شوند. چون فکر می کنند آنقدرها خواستنی نیستند که طرف مقابل به این رابطه وفادار بماند!

    هر آدمی یکسری حریم و حدودی دارد که دوست ندارد کسی وارد آن شود. این حریم یک چیز کاملاً نانوشته است که برای هر کسی مهم است اما گاهی بعضی افراد آن حریم را حفظ نمی‌کنند و وارد حریم شما می‌شوند. مسلماً این مورد شما را ناراحت می‌کند و اگر به طرف مقابل تذکر ندهید روز به روز از او دورتر می‌شوید. اگر زن و شوهر هم این حریم را رعایت نکنند ممکن است روز به روز از هم دورتر شوند. حریم‌های شخصی بسیار مهم است. در زندگی هر کدام از ما بخش‌هایی وجود دارد که فقط برای خودمان است و اصلاً دلیلی ندارد فرد دیگری را وارد این حریم‌‌ها کنیم. این حریم شخصی برای افراد مختلف متفاوت است، ممکن است یک فردی ایمیل‌ها و تلفن‌ هایش در حریم شخصی‌ اش باشند و ممکن است برای فرد دیگر مثلا ایمیل‌ هایش در حریم شخصی ‌اش نباشند. به مرور می‌توان حریم شخصی آدم‌ها را فهمید.
    به قول جبران خلیل جبران در کنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیک.

    اگر از همان ابتدای زندگی زناشویی شروع به کنترل همسرتان بکنید از ترس اینکه مبادا او روزی نسبت به شما غیر متعهد شود، در واقع ناخودآگاه او را به سمت غیرمتعهد شدن سوق می‌دهید، یعنی آنقدر کنترل‌ هایتان همسرتان را از شما دور می‌کند که ممکن است به سمت غیرمتعهد شدن هم برود. اگر همیشه ترس از دست دادن همسرتان را دارید یا شک به همسر دارید، دو راه بیشتر ندارید یکی اینکه از همان ابتدا و در دوران آشنایی آنقدر او را خوب بشناسید تا با توجه به شخصیت او این ترس و شک به همسر برطرف شود و راه دوم اینکه، آنقدر در رابطه و زندگی زناشویی خود عشق و محبت بگذارید که همسرتان نتواند به فرد دیگری فکر کند و کاملا در زندگی با شما سیراب شود.

    گاهی پیش می‌آید که دچار شک به همسر شوید و دارای دلایلی هستید که شک‌تان درست است در این حالت باید با توجه به موضوع و آدم مقابلتان راه‌ حل مناسبی را پیدا کنید. اول از همه باید شروع به جمع‌آوری اطلاعات کنیم، مثلاً اگر کسی به ما زنگ زده و از عدم‌ تعهد شوهرمان خبر داده‌ است نباید حرف او را حجت بدانیم بلکه خودمان باید شروع به تحقیق کنیم. مثلاً شاید با یک یا 2 بار چک کردن طرف مقابل (بدون اینکه خودش متوجه شود) از حقیقت ماجرا با خبر بشویم و در نهایت با روشن شدن ماجرا، موضوع را با همسرمان مطرح کنیم و از او توضیح بخواهیم و 2 نفری مشکل را حل کنیم و اگر نشد با بزرگتر یا مشاوری موضوع را مطرح کنیم . اما اگر مطمئن شدید که شک شما اشتباه است باید روی خودتان کار کنید تا کاملا موضوع را فراموش کنید.

    اگر دچار شک به همسر هستید و بعد از مدتی فهمیدید شک‌ شما اشتباه بوده‌ است، اگر همسرتان متوجه شک شما نشده باشد باید روی خودتان کار کنید تا کاملاً شک را فراموش کنید و تنها چیزی که می‌تواند شک‌ها و نا آرامی‌های بین دو زوج را از بین ببرد، محبت کردن بی‌قید و شرط به یکدیگر است. چون در این صورت رابطه دلپذیر می‌شود و در نتیجه دوباره اعتماد و آرامش به زندگی باز می‌گردد. اما اگر همسر شما متوجه شک شما شده باشد، باید اول به اشتباه خود اعتراف کنید و از او معذرت‌ خواهی کنید، بعد به نوعی با رفتارهایتان نشان دهید که کاملا به او اعتماد دارید، یعنی مثلاً کمتر سؤال کنید و… قدم سوم در رفع شک به همسر این است: بدون قید و شرط به او محبت کنید و عشق بورزید.

    بعضی اوقات فرد آنقدر شک به همسر دارد که می‌توان او را بیمار دانست. برای تشخیص بیماری اول از همه باید دید که آیا او همیشه و در تمام مراحل زندگی‌ اش دچار شک بوده ‌است؟ دوم اینکه شدت شک زیاد است یعنی فرد در هر مسئله کوچک و بزرگی به‌شدت و بدون دلیل شکاک است و این شک ‌ها هم خودش را آزار می‌دهد و هم اطرافیانش را. یعنی زندگی فرد تحت‌تاثیر قرار گرفته‌ است و تمام زندگی‌اش تبدیل به بحث و جنجال شده است ولی آدم نرمال فقط گاهی و به ندرت در امور اطرافش شک می‌کند. اگر همسر شما نیز جزو این گروه است باید از او بخواهید که برای حل مشکل به متخصص مراجعه کنیم یا با متخصصین صدای سلامت تماس بگیریم (هیچ‌گاه به او نگویید خودش تنهایی باید پیش متخصص برود چون حتماً جبهه خواهد گرفت) یعنی باید همگام با هم مشکل را حل کنید.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19861
    نوشته ها
    529
    تشکـر
    412
    تشکر شده 505 بار در 291 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خيانت همسر

    سلام،شکاکی و بددلی رو معمولا کسایی دارن که خودشون خطاکارن،یعنی چون خودشون خیانتکارن فکر میکنن همه مثل خودشونن
    بنظر من بهش نگیدو بیشتر مراقب باشید ولی خب حواستونم جمع کنید شاید فقط حدس و گمان باشه بهتره با یه مشاوره صحبت کنید نمیشه که خیانت دیدو بیشتر محبت کرد ادم باید حواسش رو جمع کنه ..این اصلا درست نیست
    امضای ایشان
    کسانی که در خود احساس حقارت می کنند
    به دیگران رحم می کنند
    اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند!
    یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.
    کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.

    فریدریش نیچه

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34360
    نوشته ها
    114
    تشکـر
    42
    تشکر شده 54 بار در 42 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خيانت همسر

    سلام
    البته غیرت رو نباید شکاکی و بد دلی تعبیر کرد
    آقایی به خانومش گیر میده اینجوری لباس نپوش موهاتو بپوشون کم آرایش کن و ...
    اینا دلیل بر بد دلی و شکاکی نیست.
    مردی که عاشق همسرش باشه نمیخواد خانومش برای مردم کوچه و بازار خوشگل و خوشتیپ باشه میخواد فقط واسه خودش باشه که خانومایی که نمیخوان با این قضایا به خاطر هواهای نفسانی خودشون و کمبود های ذاتی کنار بیان به همسرانشون میگن بد دل و امل و بی کلاس و شکاک و ...
    نه خانوم محترم منه مرد خبر دارم بین آقایون چی میگذره در مورد خانوم های بد حجاب و میدونم چی تو دله مردها میگذره وقتی شما با لباس زننده و آرایش کرده میری بیرون.
    ربطی هم نداره مرده هیز باشه یا نباشه
    ذات مرده از جنس حیوان نره و شهوت غریزه ایه که در مرد بسیار زیاده و با کوچکترین تحریکی فکره مرد رو درگیر میکنه و این وسط یکی بخاطر خدا و وجدان و خانواده باهاش میجنگه یکی هم اسیرش میشه
    و این فقط و فقط بخاطر لباس تنگ و آرایش بده شماست و اگر یه روزی زندگیت خراب شد بدون یه روزی با این قیافت زندگیه خانومه دیگه ای رو خراب کردی و داری تاوان میدی

    فرستاده شده از LG-K430ِ من با Tapatalk

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34765
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خيانت همسر

    من متوجه فرق غيرت و بددلي هستم!!!!
    ايشون به در و ديوار خواهر وبرادر و همه شك داره همه رو با ديد بد ميبينه
    ضمنا من اصلا ادم بد حجابي نيستم و هميشه مطابق ميل ايشون بوده پوششم
    ماشالا هميشه همه رو نديده اينجوري قضاوت مي كنين!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  6. کاربران زیر از بهااار بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34765
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خيانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط sajjadebr نمایش پست ها
    سلام
    البته غیرت رو نباید شکاکی و بد دلی تعبیر کرد
    آقایی به خانومش گیر میده اینجوری لباس نپوش موهاتو بپوشون کم آرایش کن و ...
    اینا دلیل بر بد دلی و شکاکی نیست.
    مردی که عاشق همسرش باشه نمیخواد خانومش برای مردم کوچه و بازار خوشگل و خوشتیپ باشه میخواد فقط واسه خودش باشه که خانومایی که نمیخوان با این قضایا به خاطر هواهای نفسانی خودشون و کمبود های ذاتی کنار بیان به همسرانشون میگن بد دل و امل و بی کلاس و شکاک و ...
    نه خانوم محترم منه مرد خبر دارم بین آقایون چی میگذره در مورد خانوم های بد حجاب و میدونم چی تو دله مردها میگذره وقتی شما با لباس زننده و آرایش کرده میری بیرون.
    ربطی هم نداره مرده هیز باشه یا نباشه
    ذات مرده از جنس حیوان نره و شهوت غریزه ایه که در مرد بسیار زیاده و با کوچکترین تحریکی فکره مرد رو درگیر میکنه و این وسط یکی بخاطر خدا و وجدان و خانواده باهاش میجنگه یکی هم اسیرش میشه
    و این فقط و فقط بخاطر لباس تنگ و آرایش بده شماست و اگر یه روزی زندگیت خراب شد بدون یه روزی با این قیافت زندگیه خانومه دیگه ای رو خراب کردی و داری تاوان میدی

    فرستاده شده از LG-K430ِ من با Tapatalk


    من متوجه فرق غيرت و بددلي هستم!!!!
    ايشون به در و ديوار خواهر وبرادر و همه شك داره همه رو با ديد بد ميبينه
    ضمنا من اصلا ادم بد حجابي نيستم و هميشه مطابق ميل ايشون بوده پوششم
    ماشالا هميشه همه رو نديده اينجوري قضاوت مي كنين!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34765
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خيانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط صابیر نمایش پست ها
    سلام،شکاکی و بددلی رو معمولا کسایی دارن که خودشون خطاکارن،یعنی چون خودشون خیانتکارن فکر میکنن همه مثل خودشونن
    بنظر من بهش نگیدو بیشتر مراقب باشید ولی خب حواستونم جمع کنید شاید فقط حدس و گمان باشه بهتره با یه مشاوره صحبت کنید نمیشه که خیانت دیدو بیشتر محبت کرد ادم باید حواسش رو جمع کنه ..این اصلا درست نیست

    اين شك من حدسو كمان نيست متاسفنه پيام هاي رد وبدل شده در تلگرامشون ديدم

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34765
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خيانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    دوست عزیز جدایی به این سادگی که شما ازش صحبت میکنید نیست چون حق طلاق با شوهر شماست

    در مورد خیانت ایشون هم اگر مستقیما به ایشون بگید فقط باعث خواهید شد ایشون اول انکار کنه بعد راه پنهانکاری رو در پیش بگیره

    پس بهتره روال رفتار با محبت خودتون رو ادامه بدید و هوشیار عمل کنید و در این مورد از فردی قابل اعتماد در فامیل و یا خانواده کمک بگیرید

    ولی نقش یک کارآگاه رو برای تجسس نباید بازی کرد چون ممکنه تصور شما درست نباشه و شرایط رو پر تنش کنید


    دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطه‌ای و به‌ خصوص در زندگی مشترک ، اعتماد و احترام است‌ و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملاً از بین برود. در حقیقت این دو ،خط قرمز‌هایی هستند که هیچگاه نباید از آنها عبور کرد. به محض اینکه بی‌اعتمادی در رابطه‌ای به‌ وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی می‌رود. شک به همسر از آن چیزهایی است که می‌تواند هم احترام و هم اعتماد را در زندگی زناشویی از بین ببرد و به‌ تدریج پناهگاه امن خانه و زندگی مشترک را به جهنمی تبدیل کند. هر‌کدام از ما دست کم یکبار در زندگی شک را تجربه کرده‌ایم ولی شک در هیچ کجا مثل زندگی مشترک و شک به همسر نمی‌تواند مخرب باشد.

    وقتی آدم‌ها همدیگر را دوست دارند، به هم عشق می‌ورزند و به هم اعتماد دارند اما از لحظه‌ای که شک به همسر و عدم‌ اعتماد و کنترل در رابطه‌ای به‌ وجود می‌آید ذره ذره عشق بین زوجین رو به زوال می‌رود و دو طرف از هم دور می‌شوند. البته اگر هر دو طرف دست از شک و کنترل هم بر‌دارند دوباره می‌توانند باز به هم نزدیک ‌شوند چون هیچ‌گاه عشق با نیت‌های منفی، عدم‌اعتماد و سوءظن نمی‌تواند در یک جا جمع شود.

    متاسفانه ترس و نگرانی را در مکالمات اکثر آدم‌ها می‌بینیم. این روزها وقتی با آدم‌ها حرف می‌زنیم می‌بینیم که ترس و نگرانی پشت اکثر حرف‌ها و رفتارهای آن‌ها وجود دارد، در حقیقت از یک چیزی نگران هستند! حال اگر این نگرانی‌ها وارد زندگی مشترک شود، ‌مثلاً یکی از زوجین با خود مدام فکر کند وقتی همسرش از او دور است «مبادا با کس دیگری حرف بزند!»، «مبادا از کس دیگری خوشش بیاید!» و…این مبادا‌ها که خود شخص آن‌ها را در ذهنش می‌سازد همه تبدیل به نگرانی‌های جدیدی در زندگی می‌شوند و فرد برای اینکه از آن‌ها خلاص شود شروع می‌کند به کنترل‌ کردن طرف مقابل. با این رفتارها فرد می‌خواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند، و به سراغ حل مسئله در درون خودش نمی‌رود. در واقع افرادی که سوءظن‌های زیادی دارند ، شک به همسر دارند و یا کنترل گر هستند در بیرون نباید به‌ دنبال چاره باشند بلکه باید در درون خودشان به دنبال راه حل بگردند.

    در همه ما یک حس مالکیت وجود دارد، در واقع آدم‌ها نسبت به هرچیزی که دوست‌ دارند نوعی احساس مالکیت دارند و این حس ناشی از یک ترس درونی است، ترس از دست دادن. در حقیقت پشت رفتارهای کنترل‌گر و سوءظن‌آمیز ، ترس از دست‌دادن وجود دارد. این افراد انگار در وجودشان چیزی را کم دارند و جای چیزی برایشان خالی است و می‌خواهند به نوعی این جای خالی را پر کنند. در حقیقت رفتارهای شکاکانه و سوءظن آمیز آن‌ها نسبت به بیرون و آدم مقابلشان نیست بلکه این شک نسبت به‌ خودشان است و به نوعی طرف مقابل و اتفاقات مختلف آینه‌ای است برای آن‌ها تا خودشان را ببینند.

    وقتی من نسبت به‌ خودم شک داشته‌ باشم یعنی به توانایی‌ ها و دوست‌ داشتنی‌ بودن خودم شک دارم و شک دارم که آنقدر خوب باشم که طرف مقابل حاضر شود با من بماند. ولی اگر من اطمینان داشته باشم که آنقدر خوبم که طرف مقابل با من می ماند دیگر نیازی ندارم با رفتارهای کنترل‌ گر ، طرف مقابل را مجبور کنم که با من بماند. یعنی دارای خود باوری و اعتماد به نفس کافی هستم و باور دارم طرف مقابل به خاطر من در این رابطه می ماند. ولی کسانی که به‌ خودشان و تواناییها یشان شک دارند، لاجرم فرافکنی کرده و دچار شک به همسر می شوند. چون فکر می کنند آنقدرها خواستنی نیستند که طرف مقابل به این رابطه وفادار بماند!

    هر آدمی یکسری حریم و حدودی دارد که دوست ندارد کسی وارد آن شود. این حریم یک چیز کاملاً نانوشته است که برای هر کسی مهم است اما گاهی بعضی افراد آن حریم را حفظ نمی‌کنند و وارد حریم شما می‌شوند. مسلماً این مورد شما را ناراحت می‌کند و اگر به طرف مقابل تذکر ندهید روز به روز از او دورتر می‌شوید. اگر زن و شوهر هم این حریم را رعایت نکنند ممکن است روز به روز از هم دورتر شوند. حریم‌های شخصی بسیار مهم است. در زندگی هر کدام از ما بخش‌هایی وجود دارد که فقط برای خودمان است و اصلاً دلیلی ندارد فرد دیگری را وارد این حریم‌‌ها کنیم. این حریم شخصی برای افراد مختلف متفاوت است، ممکن است یک فردی ایمیل‌ها و تلفن‌ هایش در حریم شخصی‌ اش باشند و ممکن است برای فرد دیگر مثلا ایمیل‌ هایش در حریم شخصی ‌اش نباشند. به مرور می‌توان حریم شخصی آدم‌ها را فهمید.
    به قول جبران خلیل جبران در کنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیک.

    اگر از همان ابتدای زندگی زناشویی شروع به کنترل همسرتان بکنید از ترس اینکه مبادا او روزی نسبت به شما غیر متعهد شود، در واقع ناخودآگاه او را به سمت غیرمتعهد شدن سوق می‌دهید، یعنی آنقدر کنترل‌ هایتان همسرتان را از شما دور می‌کند که ممکن است به سمت غیرمتعهد شدن هم برود. اگر همیشه ترس از دست دادن همسرتان را دارید یا شک به همسر دارید، دو راه بیشتر ندارید یکی اینکه از همان ابتدا و در دوران آشنایی آنقدر او را خوب بشناسید تا با توجه به شخصیت او این ترس و شک به همسر برطرف شود و راه دوم اینکه، آنقدر در رابطه و زندگی زناشویی خود عشق و محبت بگذارید که همسرتان نتواند به فرد دیگری فکر کند و کاملا در زندگی با شما سیراب شود.

    گاهی پیش می‌آید که دچار شک به همسر شوید و دارای دلایلی هستید که شک‌تان درست است در این حالت باید با توجه به موضوع و آدم مقابلتان راه‌ حل مناسبی را پیدا کنید. اول از همه باید شروع به جمع‌آوری اطلاعات کنیم، مثلاً اگر کسی به ما زنگ زده و از عدم‌ تعهد شوهرمان خبر داده‌ است نباید حرف او را حجت بدانیم بلکه خودمان باید شروع به تحقیق کنیم. مثلاً شاید با یک یا 2 بار چک کردن طرف مقابل (بدون اینکه خودش متوجه شود) از حقیقت ماجرا با خبر بشویم و در نهایت با روشن شدن ماجرا، موضوع را با همسرمان مطرح کنیم و از او توضیح بخواهیم و 2 نفری مشکل را حل کنیم و اگر نشد با بزرگتر یا مشاوری موضوع را مطرح کنیم . اما اگر مطمئن شدید که شک شما اشتباه است باید روی خودتان کار کنید تا کاملا موضوع را فراموش کنید.

    اگر دچار شک به همسر هستید و بعد از مدتی فهمیدید شک‌ شما اشتباه بوده‌ است، اگر همسرتان متوجه شک شما نشده باشد باید روی خودتان کار کنید تا کاملاً شک را فراموش کنید و تنها چیزی که می‌تواند شک‌ها و نا آرامی‌های بین دو زوج را از بین ببرد، محبت کردن بی‌قید و شرط به یکدیگر است. چون در این صورت رابطه دلپذیر می‌شود و در نتیجه دوباره اعتماد و آرامش به زندگی باز می‌گردد. اما اگر همسر شما متوجه شک شما شده باشد، باید اول به اشتباه خود اعتراف کنید و از او معذرت‌ خواهی کنید، بعد به نوعی با رفتارهایتان نشان دهید که کاملا به او اعتماد دارید، یعنی مثلاً کمتر سؤال کنید و… قدم سوم در رفع شک به همسر این است: بدون قید و شرط به او محبت کنید و عشق بورزید.

    بعضی اوقات فرد آنقدر شک به همسر دارد که می‌توان او را بیمار دانست. برای تشخیص بیماری اول از همه باید دید که آیا او همیشه و در تمام مراحل زندگی‌ اش دچار شک بوده ‌است؟ دوم اینکه شدت شک زیاد است یعنی فرد در هر مسئله کوچک و بزرگی به‌شدت و بدون دلیل شکاک است و این شک ‌ها هم خودش را آزار می‌دهد و هم اطرافیانش را. یعنی زندگی فرد تحت‌تاثیر قرار گرفته‌ است و تمام زندگی‌اش تبدیل به بحث و جنجال شده است ولی آدم نرمال فقط گاهی و به ندرت در امور اطرافش شک می‌کند. اگر همسر شما نیز جزو این گروه است باید از او بخواهید که برای حل مشکل به متخصص مراجعه کنیم یا با متخصصین صدای سلامت تماس بگیریم (هیچ‌گاه به او نگویید خودش تنهایی باید پیش متخصص برود چون حتماً جبهه خواهد گرفت) یعنی باید همگام با هم مشکل را حل کنید.

    متاسفانه اين شكاكي ايشون در مورد من بيشتره و در مورد تمام اطارافيانش هم وجود داره و به نظر دچار نوعي بيماري هستن ولي اصلا قبول نمي كنن
    از نظر من طلاق اصلا راحت نيست ولي اينجور زندگي كردن هم راحت نيست كه ببيني خسانت همسرتو و بخواي خودتو اروم نشون بدي و محبت كني وزندگي كني من 4 ماهه دارم اين كارو انجام ميدم ولي واقعا از دورن و از نظر روحي خيلي تحليل رفتم

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34360
    نوشته ها
    114
    تشکـر
    42
    تشکر شده 54 بار در 42 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خيانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط بهااار نمایش پست ها
    من متوجه فرق غيرت و بددلي هستم!!!!
    ايشون به در و ديوار خواهر وبرادر و همه شك داره همه رو با ديد بد ميبينه
    ضمنا من اصلا ادم بد حجابي نيستم و هميشه مطابق ميل ايشون بوده پوششم
    ماشالا هميشه همه رو نديده اينجوري قضاوت مي كنين!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    بنده جسارت نکردم خدمت شما و اگر از پیام بنده سو برداشت کردید معذرت میخوام.
    و هیچ وقت خودم رو در مقامی نمیبینم که قضاوت کنم.
    منظورم جواب برخی کاربران بود که همه چی رو بد دلی و شکاکی می دونند.



    فرستاده شده از LG-K430ِ من با Tapatalk

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34360
    نوشته ها
    114
    تشکـر
    42
    تشکر شده 54 بار در 42 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خيانت همسر

    در مورد مشکله شما
    همه ما همیشه و همه جا در برخی موارد مورد اتهام قرار میگیریم.
    مهمترین چیز تو این جور مواقع حفظ خونسردی و آرامشه هرچند خیلی سخته
    طلا که پاکه چه منتش به خاکه
    اصلا خودتون رو درگیر بگو مگوها نکنید که هیچ فایده ای نداره شما زندگی خودتون رو انجام بدید و وظایفی که بر عهده دارید و نزارید این مریضی همسرتون آرامش شما رو بهم بزنه.
    و به دید یه مریض روحی به همسرتون نگاه کنید که نیاز به درمان داره و شما پرستار این بیمار هستید.
    تو بیمارستان های روانی پرستاران با وجود انوع توهین ها و فشارها ولی به مریض های خودشون محبت میکنند تا خوب بشوند.
    و البته که همسره شما دچار یه بیماری روحیه که ممکنه ریشه ور گذشته داشته باشه.
    مدارا کنید و سعی کنید چیزایی که همسرتون رو دچار شک و تردید در مورده خودتون میکنه رو انجام ندید و مطمئن باشید این مشکل قابله حله البته با صبر و بردباری و شکیباییه شما


    فرستاده شده از LG-K430ِ من با Tapatalk

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34765
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خيانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط sajjadebr نمایش پست ها
    در مورد مشکله شما
    همه ما همیشه و همه جا در برخی موارد مورد اتهام قرار میگیریم.
    مهمترین چیز تو این جور مواقع حفظ خونسردی و آرامشه هرچند خیلی سخته
    طلا که پاکه چه منتش به خاکه
    اصلا خودتون رو درگیر بگو مگوها نکنید که هیچ فایده ای نداره شما زندگی خودتون رو انجام بدید و وظایفی که بر عهده دارید و نزارید این مریضی همسرتون آرامش شما رو بهم بزنه.
    و به دید یه مریض روحی به همسرتون نگاه کنید که نیاز به درمان داره و شما پرستار این بیمار هستید.
    تو بیمارستان های روانی پرستاران با وجود انوع توهین ها و فشارها ولی به مریض های خودشون محبت میکنند تا خوب بشوند.
    و البته که همسره شما دچار یه بیماری روحیه که ممکنه ریشه ور گذشته داشته باشه.
    مدارا کنید و سعی کنید چیزایی که همسرتون رو دچار شک و تردید در مورده خودتون میکنه رو انجام ندید و مطمئن باشید این مشکل قابله حله البته با صبر و بردباری و شکیباییه شما


    فرستاده شده از LG-K430ِ من با Tapatalk


    فكر نميكنم 7-8 سال زمان كمي باشه براي درمان يك بيمار
    وقتي شخص مقابل قبول نداره كه بيماره و فكر ميكنه هميشه حق به جانبه و افكارش درسته واقعا درمان پذير نيست
    حكايت اينه كه ادم نفهم ميشه حاليش كرد ولي كسي كه خودشو به نفهمي زده خودتو بكشي هم نميفهمه
    من بيشتر از اين عذاب ميكشم كه چه تهمت ها به من نزده نزد خانوادم و دقيقا خودش همون كارها رو انجام داده
    بين من و همسرم هيچ احترام و حرمتي نيست ديگه
    ارامش بين ما لحظه ايست و دوام نداره

    جالب اينجاست كه به شدت ايشون تمايل به بچه دار شدن داره!!! و من اصلا با اين شرايط فكرشو هم نمي تونم بكنم كه من اسير بچه بشم سرم با بچه گرم بشه تا ايشون هرار دوست دارن انجام بدن

    خيلي هم به خودش اعتماد داره كه اصلا سوتي نداده و عمرا من بفهمم داره چه كار ميكنه

  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19871
    نوشته ها
    60
    تشکـر
    170
    تشکر شده 68 بار در 39 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خيانت همسر

    شما هردوتون بدون اینکه چیزی از هم دیده باشید بهم شک داشتید از اول؟اینکه نمیشه زندگی پایه های زندگی روی اعتماد بنا میشه چرا وقتی هردو شکاک بودید باهم ازدواج کردید؟!
    بنظر من تا اینکه میبینن مردی به زنش خیانت میکنه میگن بهش محبت کن و چیزی نگو خیلی مسخرست!!
    چرا که اگه یه مرد همچین چیزی رو از زنش ببینه سکوت نمیکنه...بنظر من بدون دعوا مرافعه و جنگ خیلی منطقی و خونسرد ازش سوال کنید که چرا اینکارو کرده..
    اولش ازش سوال کنید که از زندگی با شما راضیه ؟ و کم کم بگید که پیامهارو دیدید بگید هدفش چیه ازینکارش ؟ یا پشیمون میشه یا جلوتون وایمیسه و میگه بهت مربوط نیست در صورتی که واکنش دوم رو انتخاب کرد فکر نمیکنم زندگی زناشوییتون ارزش موندن داشته باشه!
    ببخشید انقدر صریح میگم ولی ممکنه از نادانی اینکارو کرده باشه و حالا پشیمان باشه

  14. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خيانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط بهااار نمایش پست ها
    سلام . همسر من فرد بد دلي هست طوري كه حتي تو روي پدرم بش گفت دختر شما يعني من دوست پسر داره!! 1 دفعه هم تا مرز جدايي رفتيم ؛ تا اينكه من 3-4 ماه پيش متوجه شدم با دختري كه منشي مطب دندان پزشكي هست و من و همسرم قبلا خيل اونجا مراجعه كرديم ارتباط داره ؛ من به صورت غيرمستقيم بهش حالي كردم كه ميدونم تو با كسي در ارتباطي ولي كلا طوري رفتار ميكنه كه انگار اصلا كاري نمي كنه و ايراد از منه كه اينجور فكر ميكنم واقعا نميدونم بايد چه كار كنم مستقيم بهش بگم كه كل داستان ميدونم يا حرفي نزنم؟ طلاق بگيرم يا نگيرم؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط بهااار نمایش پست ها
    من متوجه فرق غيرت و بددلي هستم!!!!
    ايشون به در و ديوار خواهر وبرادر و همه شك داره همه رو با ديد بد ميبينه
    ضمنا من اصلا ادم بد حجابي نيستم و هميشه مطابق ميل ايشون بوده پوششم
    ماشالا هميشه همه رو نديده اينجوري قضاوت مي كنين!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    نقل قول نوشته اصلی توسط بهااار نمایش پست ها
    من متوجه فرق غيرت و بددلي هستم!!!!
    ايشون به در و ديوار خواهر وبرادر و همه شك داره همه رو با ديد بد ميبينه
    ضمنا من اصلا ادم بد حجابي نيستم و هميشه مطابق ميل ايشون بوده پوششم
    ماشالا هميشه همه رو نديده اينجوري قضاوت مي كنين!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    نقل قول نوشته اصلی توسط بهااار نمایش پست ها
    اين شك من حدسو كمان نيست متاسفنه پيام هاي رد وبدل شده در تلگرامشون ديدم
    نقل قول نوشته اصلی توسط بهااار نمایش پست ها
    متاسفانه اين شكاكي ايشون در مورد من بيشتره و در مورد تمام اطارافيانش هم وجود داره و به نظر دچار نوعي بيماري هستن ولي اصلا قبول نمي كنن
    از نظر من طلاق اصلا راحت نيست ولي اينجور زندگي كردن هم راحت نيست كه ببيني خسانت همسرتو و بخواي خودتو اروم نشون بدي و محبت كني وزندگي كني من 4 ماهه دارم اين كارو انجام ميدم ولي واقعا از دورن و از نظر روحي خيلي تحليل رفتم
    نقل قول نوشته اصلی توسط بهااار نمایش پست ها
    فكر نميكنم 7-8 سال زمان كمي باشه براي درمان يك بيمار
    وقتي شخص مقابل قبول نداره كه بيماره و فكر ميكنه هميشه حق به جانبه و افكارش درسته واقعا درمان پذير نيست
    حكايت اينه كه ادم نفهم ميشه حاليش كرد ولي كسي كه خودشو به نفهمي زده خودتو بكشي هم نميفهمه
    من بيشتر از اين عذاب ميكشم كه چه تهمت ها به من نزده نزد خانوادم و دقيقا خودش همون كارها رو انجام داده
    بين من و همسرم هيچ احترام و حرمتي نيست ديگه
    ارامش بين ما لحظه ايست و دوام نداره

    جالب اينجاست كه به شدت ايشون تمايل به بچه دار شدن داره!!! و من اصلا با اين شرايط فكرشو هم نمي تونم بكنم كه من اسير بچه بشم سرم با بچه گرم بشه تا ايشون هرار دوست دارن انجام بدن

    خيلي هم به خودش اعتماد داره كه اصلا سوتي نداده و عمرا من بفهمم داره چه كار ميكنه
    سلام

    عزیز مطلب شما رو خواندم, و متاسفم ولی خوب ازدواج غلطی داشته اید و با توجه به گفته های شما و اگر درست و بی غرض توضیح داده باشید ایشون شخصیتی شکاک و پارانوئیدی هستند که متاسفانه عزیز درمانی نداره. و بسیار هم با این نوع اشخاص زندگی کردن سخته.

    فرمودید که از بچه داشتن جلوگیری فرمودید که بسیار کار عاقلانه ای است تا به یک نتیجه عاقلانه و قاطعی برسید.

    ایشون هم که به نوعی در ارتباطند, که خوب از لحاظ انسانی و اخلاقی خیانت به حساب میاد و این هم مشکلیست که باید ببینید چگونه میتوانید با آن سر کنید و بسازید. و یا جدا بشید و......

    کوتاه سخن

    حتما کاری داشته باشید تا استقلال مالی داشته باشید

    از یک همکار خانم مشاور جهت مشاوره و تصمیم درست بهره بگیرید.

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  15. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34360
    نوشته ها
    114
    تشکـر
    42
    تشکر شده 54 بار در 42 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خيانت همسر

    ببخشید جناب دکتر محترم
    ولی بنده مطالب شمارو پای هر پستی میخونم کمپلت نا امید میشم
    ازدواج غلطی داشتید
    راهی نداره
    استقلال مالی برای جدا شدن
    رک بگم
    این مشاوره های شما جز بالا بردن آمار طلاق چیزی نداره
    از انسان های عادی مثل من که سره کلاس اساتید بزرگ روانشناسی میشینه برای بهبود اخلاق و کردار و کنترل زندگیه خودم انتظاری نیست و به عنوان مطالب عادی بررسی میشه از سوی صاحبان مشکل.
    ولی شما که لقب دکتر رو پای پست ها تون میزارید نسبت به زندگی ها مسئولید
    بهتره تو پاسخ گویی هاتون دقت بیشتری داشته باشید.

    فرستاده شده از LG-K430ِ من با Tapatalk

  16. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خيانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط sajjadebr نمایش پست ها
    ببخشید جناب دکتر محترم
    ولی بنده مطالب شمارو پای هر پستی میخونم کمپلت نا امید میشم!!!!
    ازدواج غلطی داشتید!!!!
    راهی نداره!!!!!
    استقلال مالی برای جدا شدن!!!!!!
    رک بگم
    این مشاوره های شما جز بالا بردن آمار طلاق چیزی نداره!!!!!!
    از انسان های عادی مثل من که سره کلاس اساتید بزرگ روانشناسی میشینه برای بهبود اخلاق و کردار و کنترل زندگیه خودم انتظاری نیست و به عنوان مطالب عادی بررسی میشه از سوی صاحبان مشکل.
    ولی شما که لقب دکتر رو پای پست ها تون میزارید نسبت به زندگی ها مسئولید
    بهتره تو پاسخ گویی هاتون دقت بیشتری داشته باشید.!!!!!!!

    فرستاده شده از LG-K430ِ من با Tapatalk
    سلام

    ببینید عزیز تمام مواردی رو که فرمودید خواندم و بعضی را هایلات کردم و در پاسخی کوتاه باید خدمت شما عرض کنم که:

    اصلا دلیل طلاق عاطفی و یا طلاق رسمی حتما و حتما ازدواج غلط و نادرست و بدون علم و آگاهیه

    استقلال مالی نیز شرط اول ازدواج امروزه بنا بر صدها دلیل و نه فقط برای جدا شدن بلکه برای رشد و نمو انسانی و عدم ناتوانی و نیازمندی


    وقتی عرض کردم راهی نداره نظر منه با توجه به اندوخته ای که دارم, پس انسانها آزادند که راههای دیگر رو برسی کنند و.........

    من مشوق طلاق نیستم ولی صد درصد بارها گفتم ازدواج بد و غلط خیلی خیلی بده ولی طلاق بد و غلط خیلللللللللللللللللللللی خیلیییییییییییی بدتره.

    و در نقطه ای ما انتخاب خوب نداریم و فقط بین بد و بدتره و انسانها بازم آزادند بدتر رو انتخاب کنند

    ممنونم از تذکرتون ولی مطمئن باشید هیچ کدام از پاسخهای مختصر من به دوستان بدون توجه به مسئله و موضوع و نگرش به اندک سوادی که در علوم اجتمایی و روانشناختی دارم نیست.


    موفق باشید . سپاس

    دکتر
    ویرایش توسط شهرام2014 : 04-12-2017 در ساعت 06:01 PM
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  17. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد