خیانت مادرم به پدرم

[mohammadalinia94]

سلام
من محمدم 17 سالمه یه داداش دوقلو هم دارم 3روزه فهمیدم مامانم با معلم مدرسم دوسته..رابطشونم خیلی جدیه
با نرم افزار اسپای فهمیدم که قصدشون سرد کردنه بابامه که بدون دردسر طلاق بگیرن..مشکل اینجاست که 1ماه پیش با اسرار مامانم خونه رو زد به نام خودش..الان میترسم به بابام بگم سکته کنه
لطفا راهنمایی کنید

فرستاده شده از LG-D380ِ من با Tapatalk

[farokh]

سلام
من محمدم 17 سالمه یه داداش دوقلو هم دارم 3روزه فهمیدم مامانم با معلم مدرسم دوسته..رابطشونم خیلی جدیه
با نرم افزار اسپای فهمیدم که قصدشون سرد کردنه بابامه که بدون دردسر طلاق بگیرن..مشکل اینجاست که 1ماه پیش با اسرار مامانم خونه رو زد به نام خودش..الان میترسم به بابام بگم سکته کنه
لطفا راهنمایی کنید

فرستاده شده از LG-D380ِ من با Tapatalk

احساس آرامش، امنیت، سلامت اخلاقی، احساس رضایت از زندگی خانوادگی و شادمانی، از حقوق اصلی و اولیه هر فرزندی در خانواده است.
هر خانواده یک حالت یا وضعیت منحصر به فرد دارد که ما آن را "فضای خانوادگی" می نامیم. بزرگسالان هر خانواده هم برای خود دارای ارزشهایی هستند. ترکیب فضای خانواده و ارزشها پیامی به فرزند منتقل می کند و آن اینکه چه چیزی در خانواده مهم است. این والدین هستند که دیدگاه فرزندان را در مورد اینکه چه چیزهایی مهم باشند، شکل می دهند. مثلا در یک خانواده امانت داری و درست کاری مهم است، زیرا خود والدین چنین ویژگی دارند و آن را می پسندند و آنها را به فرزندشان نیز منتقل می کنند.بعضی از ارزشها هم بیان نمی شوند ولی برای فرزندان ملموس هستند(مثل عشق، تعهد، وفاداری و ..)


مثلا یک فرزند می بیند که والدینش در هنگام بروز مشکلات صحبت می کنند بنابراین یاد میگیرد که به همکاری و برخورد منطقی با مسایل اهمیت دهد.

فرزند دیگر می بیند که والدینش درمورد مسایل جر و بحث می کنند و از سازش کردن اجتناب می کنند

پس می آموزد از راههای غیر منطقی مثل دعوا کردن، بی وفایی و .. نیز می توان مشکل را رفع کرد.


اما در اینجا یک تبصره مهم وجود دارد. درست است که برخی از خانواده ها ارزشهای اخلاقی شایسته ای را به فرزندان منتقل نمی کنند اما واقعیت این است که فرزندان راه خودشان را می روند.

یعنی فرزندان درباره چگونگی برخورد با هر یک از ارزشهای خانوادگی، خودشان تصمیم می گیرندو ممکن است فرزندی یک ارزش را بپذیرد و فرزندی دیگر آن را اصلا مورد توجه قرار ندهد.

به هر حال هر کس خودش تصمیم می گیرد که چه چیزخانواده برای او مهم است.


مخلص کلام اینکه اگر می بینید وفاداری در خانه شما پایمال شده است پس شما به عنوان فرزند خانواده، تصمیم بگیرید این ضد ارزش را نیاموزید و با آن مقابله کنید.


ضمن اینکه همیشه به خاطر داشته باشید که یکی از خصوصی ترین و محرمانه ترین روابط، رابطه زن و شوهری است که هیچکس نباید در آن دخالت داشته باشد مگر با اجازه خود زوجین.


لذا شما فرزندان گرامی که از روی تجسس و یا بدون اراده متوجه بی وفایی یکی از والدین خود شده اید ضرورت دارد که از کنار این مساله بگذرید.


به ترتیب زندگی والدین خود دست نزنید و به طور مستقیم والد دیگر را متوجه این امر ننمایید.

در اکثریت غریب به اتفاق خیانتها وبی وفایی ها هر دو طرف متوجه اتفاق روی داده هستند اما بنا به برخی از مصلحتهای درست یا نادرست، برخورد جدی با آن نمی کنند

لذا شما هم بهتر است در روابط خصوصی والدین خود تجسس نکنید.

[mohammadalinia94]

احساس آرامش، امنیت، سلامت اخلاقی، احساس رضایت از زندگی خانوادگی و شادمانی، از حقوق اصلی و اولیه هر فرزندی در خانواده است.
هر خانواده یک حالت یا وضعیت منحصر به فرد دارد که ما آن را "فضای خانوادگی" می نامیم. بزرگسالان هر خانواده هم برای خود دارای ارزشهایی هستند. ترکیب فضای خانواده و ارزشها پیامی به فرزند منتقل می کند و آن اینکه چه چیزی در خانواده مهم است. این والدین هستند که دیدگاه فرزندان را در مورد اینکه چه چیزهایی مهم باشند، شکل می دهند. مثلا در یک خانواده امانت داری و درست کاری مهم است، زیرا خود والدین چنین ویژگی دارند و آن را می پسندند و آنها را به فرزندشان نیز منتقل می کنند.بعضی از ارزشها هم بیان نمی شوند ولی برای فرزندان ملموس هستند(مثل عشق، تعهد، وفاداری و ..)


مثلا یک فرزند می بیند که والدینش در هنگام بروز مشکلات صحبت می کنند بنابراین یاد میگیرد که به همکاری و برخورد منطقی با مسایل اهمیت دهد.

فرزند دیگر می بیند که والدینش درمورد مسایل جر و بحث می کنند و از سازش کردن اجتناب می کنند

پس می آموزد از راههای غیر منطقی مثل دعوا کردن، بی وفایی و .. نیز می توان مشکل را رفع کرد.


اما در اینجا یک تبصره مهم وجود دارد. درست است که برخی از خانواده ها ارزشهای اخلاقی شایسته ای را به فرزندان منتقل نمی کنند اما واقعیت این است که فرزندان راه خودشان را می روند.

یعنی فرزندان درباره چگونگی برخورد با هر یک از ارزشهای خانوادگی، خودشان تصمیم می گیرندو ممکن است فرزندی یک ارزش را بپذیرد و فرزندی دیگر آن را اصلا مورد توجه قرار ندهد.

به هر حال هر کس خودش تصمیم می گیرد که چه چیزخانواده برای او مهم است.


مخلص کلام اینکه اگر می بینید وفاداری در خانه شما پایمال شده است پس شما به عنوان فرزند خانواده، تصمیم بگیرید این ضد ارزش را نیاموزید و با آن مقابله کنید.


ضمن اینکه همیشه به خاطر داشته باشید که یکی از خصوصی ترین و محرمانه ترین روابط، رابطه زن و شوهری است که هیچکس نباید در آن دخالت داشته باشد مگر با اجازه خود زوجین.


لذا شما فرزندان گرامی که از روی تجسس و یا بدون اراده متوجه بی وفایی یکی از والدین خود شده اید ضرورت دارد که از کنار این مساله بگذرید.


به ترتیب زندگی والدین خود دست نزنید و به طور مستقیم والد دیگر را متوجه این امر ننمایید.

در اکثریت غریب به اتفاق خیانتها وبی وفایی ها هر دو طرف متوجه اتفاق روی داده هستند اما بنا به برخی از مصلحتهای درست یا نادرست، برخورد جدی با آن نمی کنند

لذا شما هم بهتر است در روابط خصوصی والدین خود تجسس نکنید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

021-22689558

مرسی از جوابتون ولی مشکل ما الان خونه ست اینطور که من فهمیدم میخوان خونرو بگیرن...
به نظرتون بازم باید بگذریم از کنارش ?

فرستاده شده از LG-D380ِ من با Tapatalk

[talieh]

شما چه به پدرت بگی چه نگی (البته اگه خودش تا حالا نفهمیده باشه) کسی از شما توقع نداره. شما محصل هستی و وظیفه ت فقط درس خوندنه.
از طرف دیگه شما الان هم به پدرت بگی موضوع چیه، با اینکه خودش چند وقت دیگه بفهمه فرق چندانی نداره چون به هرحال خونه به نام مادرت شده و برای هر اقدامی دیره.
به نظرم شما این موضوع رو مثل یه راز حفظ کن و به کسی چیزی نگو. شاید مادرت خودش پشیمون شد و خواست بدون اینکه قضیه علنا مطرح شه، خودش یه جوری ماستمالیش کنه. اونوقت اگه پدر و مادرت بفهمن شما در جریان بودی ممکنه تصور کنن قبح این موضوع ریخته و دیگه هرگز نمیتونن مثل سابق باشن و شما ناخواسته میشی عامل طلاق.
ذهنت رو با این چیزا درگیر نکن. در نهایت هر اتفاقی هم بیفته شما زندگی خودت رو داری و در اینده مستقل میشی و لازم نیست تاوان اشتباهات مادرت رو پس بدی.
میدونم سخته ولی دیگه کنکاش نکن و تمرکزت رو بذار رو درس و اینده خودت.

[mohammadalinia94]

شما چه به پدرت بگی چه نگی (البته اگه خودش تا حالا نفهمیده باشه) کسی از شما توقع نداره. شما محصل هستی و وظیفه ت فقط درس خوندنه.
از طرف دیگه شما الان هم به پدرت بگی موضوع چیه، با اینکه خودش چند وقت دیگه بفهمه فرق چندانی نداره چون به هرحال خونه به نام مادرت شده و برای هر اقدامی دیره.
به نظرم شما این موضوع رو مثل یه راز حفظ کن و به کسی چیزی نگو. شاید مادرت خودش پشیمون شد و خواست بدون اینکه قضیه علنا مطرح شه، خودش یه جوری ماستمالیش کنه. اونوقت اگه پدر و مادرت بفهمن شما در جریان بودی ممکنه تصور کنن قبح این موضوع ریخته و دیگه هرگز نمیتونن مثل سابق باشن و شما ناخواسته میشی عامل طلاق.
ذهنت رو با این چیزا درگیر نکن. در نهایت هر اتفاقی هم بیفته شما زندگی خودت رو داری و در اینده مستقل میشی و لازم نیست تاوان اشتباهات مادرت رو پس بدی.
میدونم سخته ولی دیگه کنکاش نکن و تمرکزت رو بذار رو درس و اینده خودت.

من الان چجوری درس بخونم ???? چرا درک نمی کنین !!! یعنی واقعا باید بشینمو هیچی نگم ??? حداقل الان میتونیم سریع خونرو بفروشیم بعد بگیم این جدیدروهم میزنیم به نامت بعد طلاقش بده... این که شدنیه...
واقعا حال منو داداشم خرابه دیگه نمی تونیم حتی بش نگاه کنیم..هیچکس نمی تونه درک کنه حتی شما..دیگه نمی دونم چی بگم مرسی از جوابتون

فرستاده شده از LG-D380ِ من با Tapatalk

[parsana]

ربطش اینه شبکه های ماهواره ای با پخش فیلم و تبلیغاتی که فقط فرهنگ برهنگی و هرزگی غرب رو ترویج میدن دارن روی افکار مردم ما تاثیر میزان

منم حرف ایشون رو تایید میکنم ماهواه خیلی تاثیرات بدی داره که میتونید تاثیراتشو به وضوح روی بچه های کوچیک ببینید!