نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: خیانت: یک رابطه و سه قربانی

1810
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    خیانت: یک رابطه و سه قربانی

    آنچه در ادامه می‌آید سرگذشت زنی است که با خیانت به همسرش فاجعه غیرقابل جبرانی برای خود و دیگران رقم زد.عفت، زنی خانه‌دار است که در ۱۶ سالگی ازدواج کرد. او در ۱۷ سالگی نخستین پسرش را به دنیا آورد. دو سال بعد دومین پسرش متولد شد و در نهایت در ۲۵ سالگی تنها دخترش به دنیا آمد. همسرش حسن کارگری ساده است که در یک کارگاه آجرسازی کار می‌کند. زندگی عفت به سختی سپری می‌‌ شد. همسرش هر چند کارگری زحمتکش است، اما مردی بددهان و عصبی هم به شمار می‌رود. عفت بارها در طول زندگی مشترک ۲۴ ساله خود با همسرش بارها خانه را ترک کرد و به حالت قهر به خانه پدرش رفت،اما هر بار با اصرار همسرش برگشت. این رویه تا ۴۰ سالگی عفت ادامه داشت. ۴۰ سالگی هم می‌تواند سرآغازی برای یک تباهی ابدی باشد. عفت که حالا فرزندانی بزرگسال دارد در پی رفت و آمدهای مکرر به یک مغازه میوه‌فروشی با صاحب آنجا آشنا شده و کم‌کم به یک ارتباط عاطفی تبدیل شد. این ارتباط عاطفی وارد رابطه‌ای سیاه شد و حالت نامشروع به خود گرفت. حالا عفت با داشتن همسر و دو پسر ۲۳ و ۲۱ ساله و همچنین دختری ۱۵ ساله با مردی ۶۲ ساله رابطه نامشروع دارد. رفت و آمدهای این زن خیلی وقت است که به خانه این مرد ـ که سال‌ها پیش همسر خود را از دست داده ـ آغاز شده. عفت وارد بدترین مرحله شده است. عفت پشیمان است و بشدت عذاب وجدان دارد. این را بعدها اعتراف می‌کند. البته پشیمانی او هیچ سودی ندارد، چراکه همسرش متوجه ارتباط او شده است. حسن بشدت عفت را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد و به او می‌گوید تنها لطفی که در حقش می‌کند این است که به فرزندان‌شان چیزی نمی‌گوید. عفت برای طلب بخشش از همسرش التماس می‌کند. در این حال مزاحمت‌های مرد میوه‌فروش برای عفت شروع می‌شود. او این زن را تهدید می‌کند و در این زمان است که عفت می‌گوید همه چیز را همسرش می‌داند.پیرمرد عقب‌نشینی می‌کند، اما عفت که اعتماد همسرش را از دست داده دچار ناراحتی اعصاب می‌شود. خود را حتی بدبخت‌تر از چیزی که نسبت به گذشته بود، احساس می‌کند. شروع به مصرف قرص می‌کند و در نهایت به فکری حماقت بار می‌رسد. او که خود به اندازه همان مرد میوه‌فروش در شکل گرفتن آن ارتباط نقش دارد تصمیم می‌گیرد از او انتقام بگیرد. یک روز با او تماس می‌گیرد و درخواست می‌کند سر ساعت مقرری در خانه‌اش باشد. عفت به آنجا می‌رود و پیرمرد هم حاضر است، غافل از این که عفت برای او نقشه شومی کشیده. آنها به گفت‌وگو می‌نشینند و عفت ناغافل با قمه‌ای که متعلق به شوهرش است به مرد حمله می‌کند و او را با چند ضربه از پا درمی‌آورد. خیلی طول نمی‌کشد که عفت دستگیر می‌شود؛ در واقع کمتر از ۲۴ ساعت. همه حیرت‌زده و شوکه‌اند. از همسر عفت تا پسران و تنها دخترش. عفت به راحتی اعتراف می‌کند. همه چیز را می‌پذیرد. می‌گوید فقط زودتر می‌خواهد اعدام شود. او توان گرفتن وکیل ندارد و برایش وکیل تسخیری تعیین می‌کنند. فرزندان مقتول درخواست قصاص دارند. حسن دیگر به ملاقات همسرش نمی‌رود. فقط پسرانش می‌روند و تنها دخترش. عفت دیگر توان دیدن آنها را هم ندارد. از روی آنها خجالت می‌کشد. بالاخره او اواسط تابستان ۸۲ اعدام شد.این پایان تلخ یک رابطه تباه نیست. حسن همسر عفت مدتی بعد تحت تاثیر مشکلات روحی شدید و ناراحتی اعصاب دچار ایست قلبی می‌شود تا این رابطه شیطانی سومین قربانی خود را هم بگیرد. این باز هم پایان ماجرا نیست. مسعود پسر بزرگ خانواده هم مدتی بعد دست به خودکشی می‌زند. رابطه شیطانی عفت و مرد میوه‌فروش به غیر از خود دو قربانی دیگر هم گرفت…


    حال به نظر شما زنان متاهل چرا خیانت می‌کنند؟

  2. 3 کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : خیانت: یک رابطه و سه قربانی

    واقعا نمیدونم چی باید گفت

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : خیانت: یک رابطه و سه قربانی

    آنچه در ادامه می آید اشاره ای به این باورهای شناختی غیرمنطقی است که مثل چتری تیره بر بالای سر آدم هایی که می خواهند ازدواج کنند باز می شود.
    از پیامدهای منفی این عقیده این است که افراد تشویق می شوند به دنبال همسری متفاوت از خودشان باشند تا کسی که با آنها مشابهت دارد. این به نوعی تشویق بی مسئولیتی است. به این ترتیب که آدم شلخته ای با فردی منظم و آراسته ازدواج می کند به این امید که طرف مقابل به هم ریختگی های او را جمع خواهد کرد. این امر می تواند انصراف از تغییر خاصی هم باشد یعنی به جای اینکه خودم را تغییر دهم با کسی که نقطه مقابل ویژگی های من را دارد، ازدواج می کنم. به این ترتیب می توانم نقاط ضعف خود را جبران کنم. زندگی با فردی که به طور معناداری متفاوت است، تنها منجر به بروز تعارض، نارضایتی و ناخشنودی در زندگی زناشویی می شود.


    چنین تمایل کمال گرایانه ای باعث کاهش توانایی فرد در یافتن راه حل هاست و منجر به نتایج معکوسی می شود چرا که ما در دنیای پر از احتمالات زندگی می کنیم و آرزوی حقیقت و امنیت مطلق باعث انتظارات اغراق آمیزی می شود که سودی نخواهد داشت و در نهایت باعث ایجاد تردید و تنش در زندگی می شود. افرادی که اینگونه فکر می کنند تنها می توانند روابط کوتاه مدتی را با دیگران برقرار سازند و به جای اینکه به شناخت طرف مقابل بپردازند با ناپختگی به ارزیابی افراد و روابط خود روی می آورند.


    این باور غلط باعث می شود تا افراد مدتی طولانی مجرد باقی بمانند چرا که بسیاری از آنها هیچ وقت این احساس کفایت کامل را به عنوان یک زن یا شوهر نخواهند داشت. در مقابل این باور غلط می توان گفت که یک فرد به عنوان یک همسر باید احساس کفایت کند اما اکثر افراد درباره شایستگی خود احساس تردید و اضطراب دارند. این استرس نباید باعث کناره گیری آنها از ازدواج شود چرا که هیچ کس کامل نیست.


    این باور غیرمنطقی پیامدهای منفی بی شماری را برای فرد به همراه می آورد. چنین باورهایی باعث می شوند فرد در فرآیند انتخاب همسر به شکلی منفعلانه عمل کند. به عنوان مثال برخی معتقدند نیمه گمشده آنها بالاخره خواهد آمد، بنابراین دیگر تلاشی برای برقراری ارتباط و نزدیکی با دیگران و شناخت آنها نمی کنند. در مقابل این باور غیرمنطقی می توان گفت افراد متعددی وجود دارند که یک فرد می تواند برای ازدواج موفق از میان آنها دست به انتخاب بزند.


    با تلاش کافی هر چیزی ممکن است و در نهایت فرد تصمیم به ازدواج ناپخته می گیرد. پیامدهای منفی متعددی برای چنین عقیده ای وجود دارد که عبارتند از اتخاذ دیدگاهی سهل انگارانه و تفریطی در همسرگزینی. تعدادی از زوجین که به چنین دیدگاهی معتقدند ماه ها و سال ها به سختی تلاش می کنند بدون اینکه به موفقیتی در زندگی برسند.


    این قبیل زوج ها کسانی اند که بعد از آشنایی با یکدیگر، دوره نامزدی طولانی خود را صرف تلاش غیرضروری می کنند تا ثابت کنند که ازدواج خوبی خواهند داشت. به این معنی که موقعیت هایی را خلق می کنند تا نقاط قوت رابطه خود را مورد آزمایش قرار دهند. به عنوان مثال با دیگری قرار می گذارند تا ببینند که آیا نامزدشان واکنش حسادت آمیز نشان خواهد داد یا اینکه چگونه خشم خود را کنترل خواهد کرد. در این شرایط طرف مقابل هم خسته از این امتحان ها به رابطه خاتمه می دهد.


    در رابطه زناشویی هر یک از طرفین برای خود هویت و شخصیت مستقل و جداگانه ای دارند و زمانی که دو نفر تصمیم به زندگی مشترک می گیرند، باید بتوانند همراه با حفظ فردیت خود، قسمتی از زندگی خود را به اشتراک بگذارند. این اشتراک صددرصد نیست و با توجه به نیاز افراد برای استقلال لازم است برخی از فعالیت های فردی مثل شغل یا برخی علایق حفظ شود. در زندگی مشترک، افراد نیازمند یک حریم شخصی و خصوصی هستند چرا که وجود این فضای شخصی، به اندازه در کنار یکدیگر بودن به همزیستی رابطه زناشویی کمک می کند.


    عاشق شدن آسان است اما ازدواجی که بیشتر بر پایه احساس بنا شده باشد تا عقل، خطرناک است. دوستی ها و آشنایی هایی که بر پایه احساس و کنش ناگهانی اند، اغلب منجر به ازدواج های ناپخته می شوند چرا که افراد به شناخت درستی از یکدیگر نرسیده اند. با وجود اینکه عشق عاملی موثر در شروع زندگی زناشویی است اما موفقیت ازدواج و پایداری آن به عوامل مهم دیگری بستگی دارد که برخی از آنها عبارتند از شباهت و نزدیکی در ارزش ها، گذشته مشترک، سن ازدواج، آمادگی برای ازدواج و انتظارات و خواسته های منطقی.


    قبل از ازدواج، شناسایی ویژگی ها مرحله مهمی است که می تواند از طریق روش های مختلف مانند رفت و آمدهای خانوادگی و مشاوره ها صورت گیرد. اگرچه کسب شناخت از طرف مقابل هیچ گاه صددرصد نیست اما به فرد کمک می کند تا از روی آگاهی و طبق معیارهای صحیح اقدام به تصمیم گیری کند. اعتقاد به این باور باعث می شود که افراد احساس کنند هر چقدر هم که قبل از ازدواج تلاش کنند قادر به شناسایی طرف مقابل نیستند بنابراین عده ای در تصمیم گیری دچار تردید و دو دلی می شوند و عده ای دیگر، برعکس، از تلاش برای آشنایی قبل از ازدواج پرهیز می کنند.


    انسان در هر رابطه ای از جمله مادر و فرزندی، خواهر و برادری و زن و شوهری دچار تعارض می شود و به مشکل برمی خورد و هیچ رابطه ای بدون تعارض نیست اما این دلیل نمی شود که آنان همدیگر را دوست ندارند.

    به علاوه تحقیقات نشان می دهد که زوج هایی که می آموزند چگونه تعارض ها و اختلافات خود را به طور موثر و کارآمد حل و فصل کنند، بیشتر از زوج هایی که فاقد چنین مهارت هایی هستند می توانند به زندگی مشترک ادامه دهند.


    گرچه در بسیاری از موارد، مشکل می تواند هم متاثر از اتفاقات گذشته و هم تحت تاثیر رویدادهای زمان حال زندگی باشد اما زیر و رو کردن گذشته ها جز اینکه احساسات ناخوشایند قبلی را در رابطه با موضوع مشکل زا زنده کند، سود دیگری ندارد.

    نکته مهم این است که فرد با مشکل فعلی روبرو شود و به دنبال پیدا کردن راه حلی برای آن باشد، به گونه ای که پس از حل مشکل به سطحی از خودآگاهی برسد که در آن به نقاط قوت و ضعف خود پی ببرد و در برطرف کردن آنها سعی کند و نقاط قوت خود را نیز ارتقا ببخشد.


    این عقیده باعث کاهش تلاش فرد در انتخاب همسر و در نهایت منجر به انتخاب نامناسب می شود. همچنین این باور، باعث کاهش مسئولیت پذیری افراد هنگام شکست و ناکامی می شود و در نهایت تلاشی برای بهبود رابطه و حل مشکلات آن نخواهند کرد.


    زندگی زناشویی نیز مانند هر رابطه دیگری در معرض تعارض ها و ناکامی ها قرار دارد، بنابراین نباید انتظار داشت که همیشه همه چیز مطابق میل ما پیش برود اما اعتقاد به این باور که زندگی مشترک یعنی خوشی محض و همسر یعنی رضایت خاطر مداوم باعث می شود افراد با کوچکترین ناکامی دچار یأس شوند و به زندگی زناشویی خود آسیب بزنند.


    برخی افراد دیدگاه ساده انگارانه ای نسبت به طلاق دارند و این تصور را دارند که اگر بعد از ازدواج با مشکلی مواجه شوند به راحتی می توانند جدا شوند. این افراد آگاهی کمی از پیامدهای طلاق دارند و نمی دانند که جدایی، اثرات مخرب روانی، اجتماعی و جسمی به بار می آورد و این اثرات در برخی موارد مدت ها در افراد باقی می ماند. از طرفی افرادی که با این طرز تفکر ازدواج می کنند تعهد و پایبندی کمتری برای حفظ رابطه دارند و به محض مواجه شدن با مشکلات، طلاق را به عنوان اولین راه حل در نظر می گیرند.


    اگرچه طلاق به عنوان پدیده ای مذموم شناخته شده است اما در برخی شرایط می تواند به عنوان آخرین راه حل مطرح شود. ماندن طولانی مدت در محیط پر از تنش و درگیری نه تنها به بهبود اوضاع کمک نمی کند بلکه دو طرف را فرسوده می کند و سلامت جسمی و روانی آنها را به خطر می اندازد. در این شرایط جدایی به عنوان یک راه حل می تواند به افراد کمک کند تا شروع جدیدی برای زندگی خود به وجود بیاورند.


    متاسفانه دید منفی در جامعه نسبت به کسانی که طلاق می گیرند باعث می شود تا از آنها به عنوان ناسازگار و ضعیف یاد شود اما باید بدانیم لزوما این افراد مشکل دار نیستند چرا که گاهی به دلیل انتخاب های غلط، اتفاق های پیش بینی نشده و غیرقابل کنترل در زندگی آنها پیش می آید که آنان را به این مرحله سوق می دهد.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت: یک رابطه و سه قربانی

    منم با اقا امیر موافقم
    کلا به نظرم خیانت تحت هیچ شرایطی درست نیست اماخیانت زن برخلاف مرد هزاران دلیل داره
    توی جوامع عقب افتاده ای مثل ما از اونجایی که مردسالاری حاکمه و خیانت مرد رو با احکام دینی مثل صیغه و چند همسری توجیه میکنن و خیانت زن رو بر اساس همون احکام فحشا میدونن میشه عذاب وجدان تا مرز خودکشی .
    مرد معمولا در اکثر مواقع با اینکه از زن و زندگیش رضایت کامل داره خیانت میکنه .اما در مورد زن اینجور نیست اگر زن با خواسته و علاقه خودش ازدواج کنه و همسرش وظایفشو در قبال زنش انجام بده خیانتی صورت نمیگیره.
    کلا تو جامعه ما انگشت اتهام همیشه سمت زن ها هست.
    زن اگر خیانت کنه به عنوان فاسد ترین و پست ترین ادم شناخته میشه و از جانب همه سرزنش میشه
    اما اگر همون خیانت رو مرد بکنه بازم میندازن تقصیر زنش .میگن خوب حتما وظایف زناشویی رو انجام نداده و یا برای شوهرش ارایش نکرده و خودشو هلاک نکرده که چشم شوهرش زن های دیگه رو گرفته. تازه بیجاره گناه نکره !!مرد حق داره تا 4 تا زن بگیره و یا صیغه بکنه.
    ویرایش توسط saba95 : 05-06-2017 در ساعت 02:20 PM

  6. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خیانت: یک رابطه و سه قربانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    منم با اقا امیر موافقم
    کلا به نظرم خیانت تحت هیچ شرایطی درست نیست اماخیانت زن برخلاف مرد هزاران دلیل داره
    توی جوامع عقب افتاده ای مثل ما از اونجایی که مردسالاری حاکمه و خیانت مرد رو با احکام دینی مثل صیغه و چند همسری توجیه میکنن و خیانت زن رو بر اساس همون احکام فحشا میدونن میشه عذاب وجدان تا مرز خودکشی .
    مرد معمولا در اکثر مواقع با اینکه از زن و زندگیش رضایت کامل داره خیانت میکنه .اما در مورد زن اینجور نیست اگر زن با خواسته و علاقه خودش ازدواج کنه و همسرش وظایفشو در قبال زنش انجام بده خیانتی صورت نمیگیره.
    کلا تو جامعه ما انگشت اتهام همیشه سمت زن ها هست.
    زن اگر خیانت کنه به عنوان فاسد ترین و پست ترین ادم شناخته میشه و از جانب همه سرزنش میشه
    اما اگر همون خیانت رو مرد بکنه بازم میندازن تقصیر زنش .میگن خوب حتما وظایف زناشویی رو انجام نداده و یا برای شوهرش ارایش نکرده و خودشو هلاک نکرده که چشم شوهرش زن های دیگه رو گرفته. تازه بیجاره گناه نکره !!مرد حق داره تا 4 تا زن بگیره و یا صیغه بکنه.
    اونطوریها هم که میگین نیست زیاد شلوغش کردین
    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23562
    نوشته ها
    164
    تشکـر
    163
    تشکر شده 115 بار در 56 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خیانت: یک رابطه و سه قربانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط آرش67 نمایش پست ها
    اونطوریها هم که میگین نیست زیاد شلوغش کردین
    موافقم زیادی گندش کردن ..
    من نمیدونم چرا هنوز با این وضع میگن مرد سالاری رواج داره
    نمیدانم !
    والا تو جامعه ما همین شهر خودمون یزد زن سالاری به شدت رواج داره
    میری تو خیابون میبینی تو اکثر ماشین ها زن راننده است و مردا همش موتور سوارن !
    میری تو خانواده ها یه نگاه میندازی میبینی مرد خانواده تا یک سال با یه تیپ دمده میبینی اما همسر این مرد هرروز با یه تیپ تو جامعه حاضر میشه !
    میری تو بازار میبینی مرده با یه دست چک تو مانتو فروش وایساده و منتظر خرید خانمه ! در عین حال تو بازار پیراهن یه پشه هم پر نمیزنه !
    میری باز تو یه خانواده میبینی مرده صبح خروس خون رفته با موتور یاماها 100 رفته سر کار بعد خانمه 10 صبح بلند میشه صبحونه ای که مرده آماده کرده رو میخوره میره تلفنو برمیداره 2 الی 3 ساعت با اقوام خود مذاکره میکنه بعد پژو پارسو سوار میشه میره دنبال یکی از اقوام ترجیحا خواهر به باشگاه یا استخر مراجعه میکنه مقداری ورزش میکنه بر میگرده خانه میشینه جلو تلویزیون مجدد تلفنو برمیداره سفارش ناهار میده !
    میری ... میبینی ...

    تمام موارد بالارو به تعداد زیاد دیدم که میگم!

    فقط فکر کنم منظور بعضیـــا از مرد سالاری همین قسمت ازدواجه .. که اگه خانوم ها باخیال راحت بتونن 3 4 تا شوهر کنن اون وقت به اعتدال برسن ...

    نمیدانم چه بگویم !




    برای اینکه این ریپلای اسپم به حساب نیاد:
    من فکر کنم تمامی این خیانت ها سه علت داره=>
    1. دوستی هایی با جنس مخالف قبل ازدواج : چون ممکنه یه فردی فبل از ازدواجش در دوستی به طرف مقابل یه خوبی هایی دیده باشه که بعد از ازدواج در همسر خود پیدا نمیکنه
    2. زیاده خواهی و فراموشی " قناعت "
    3. ازدواج های نادرست و بدون پایه و اساس
    ویرایش توسط pesarbahal : 05-07-2017 در ساعت 12:13 PM

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت: یک رابطه و سه قربانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط آرش67 نمایش پست ها
    اونطوریها هم که میگین نیست زیاد شلوغش کردین

    یه نگاه تو همین سایت بندازید .نمیدونم منطقه شما چجوریه ولی از همینجا و منطقه خودم همچین چیزیو دیدم.
    منظورم با شما نیست اماخیلیا تصورات کودکانه ای از تعریف زن سالاری و مرد سالاری دارن و کار داره منظورمو بفهمن. اونم امیدوارم با مرور زمان بزرگ بشن بفهمن شایدم نفهمن هیچ وقت.
    احترام یکی از فاکتورای مهمش است که من هر روز شاهد بی احترامی مردا هستم.همین چند وقت پیش یه تاپیک بود پسره دختره رو از ماشین پرت کرده بود بیرون!!!!!!!مثلا هم از قشر تحصیل کرده دکتر ها بود!!
    اینا احترامه ؟؟!!!اینا زن سالاریه؟؟!!!
    شما برو ترکیه ماشینا برای یه زن توقف میکنن تا کامل رد بشه بعد میرن!!!اونوقت اینجا حتی اون مذهبیاش عین عقده ایا میخوان بهت بزنن .کاری به اون بچه سوسولام ندارم که ترسیدن ما شده سوژه خندشون.
    مردا مثل نقل و نبات با سواستفاده از دستورات دینی صیغه میکنن و این خیانت به حساب نمیاد!ادوستم باباش شیخه صدتا زن صیغه میکنه به هوای کمک مالی!!!!!بعد جالبه برای زن و بچه خودش طالبان افغانه!!
    خدا رو شکر که شما جایی زندگی میکنی که این چیزا اینقدر بزرگ و زیاد نیست!
    ویرایش توسط saba95 : 05-07-2017 در ساعت 03:01 PM

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23562
    نوشته ها
    164
    تشکـر
    163
    تشکر شده 115 بار در 56 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خیانت: یک رابطه و سه قربانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    منظورم با شما نیست

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    احترام یکی از فاکتورای مهمش است
    میری تو بانک میبینی به خانومه بیشتر از آقاهه احترام میزارن
    میبینی وسط خیابون اگه یه خانمه بخواد رد بشه ترمز میزنن و میزارن رد بشه اما اگه یه آقاهه بخواد رد بشه فحش و بوق بارش میکنن
    میری تو ادارات به همکارا به کارمند خانمه بیشتر از کارمند آقاهه احترام میزارن
    میری ... میبینی ....
    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    که من هر روز شاهد بی احترامی مردا هستم.همین چند وقت پیش یه تاپیک بود پسره دختره رو از ماشین پرت کرده بود بیرون!!!!!!!مثلا هم از قشر تحصیل کرده دکتر ها بود!!

    عحب ! چه برداشتی !
    شاید دختره یه کاری کرده که پسره رو عصبانی کرده، شاید دختره خودش اومده نشسته تو ماشین ، شاید بهش خیانت کرده ، شاید خواهرش بوده ، شاید ...
    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    اینا احترامه ؟؟!!!اینا زن سالاریه؟؟!!!
    اینا میشه دخالت تو زندگی دیگران

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    شما برو ترکیه ماشینا برای یه زن توقف میکنن تا کامل رد بشه بعد میرن!!!
    والا من خودمو و اطرافمو که میبینیم اگه حق تقدم و زنه باشه توقف میکن(ی)م
    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    اونوقت اینجا حتی اون مذهبیاش عین عقده ایا میخوان بهت بزنن .کاری به اون بچه سوسولام ندارم که ترسیدن ما شده سوژه خندشون.
    اما مشکل اینجاس که خانوما حق تقدم رو هم رعایت نمیکنن !
    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    مردا مثل نقل و نبات با سواستفاده از دستورات دینی صیغه میکنن و این خیانت به حساب نمیاد!
    از لحاظ قانونی اگر بدون اجازه و اطلاع همسر اول باشد خیانت به حساب میاد
    و از لحاظ شرعی نیز اگر در عقد همسراول اگر گفته شده باشد ( که معمولا گفته میشود و بدیعی است) که ازدواج مجدد باید با اجازه همسر باشد و درعین حال بدون اجازه او ازدواج مجدد انجام دهد کار خلاف شرع میباشد
    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    ادوستم باباش شیخه صدتا زن صیغه میکنه به هوای کمک مالی!!!!!بعد جالبه برای زن و بچه خودش طالبان افغانه!!
    چه دوستایی دارید !
    از این دوست فاصله بگیرید ..

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خیانت: یک رابطه و سه قربانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    یه نگاه تو همین سایت بندازید .نمیدونم منطقه شما چجوریه ولی از همینجا و منطقه خودم همچین چیزیو دیدم.
    منظورم با شما نیست اماخیلیا تصورات کودکانه ای از تعریف زن سالاری و مرد سالاری دارن و کار داره منظورمو بفهمن. اونم امیدوارم با مرور زمان بزرگ بشن بفهمن شایدم نفهمن هیچ وقت.
    احترام یکی از فاکتورای مهمش است که من هر روز شاهد بی احترامی مردا هستم.همین چند وقت پیش یه تاپیک بود پسره دختره رو از ماشین پرت کرده بود بیرون!!!!!!!مثلا هم از قشر تحصیل کرده دکتر ها بود!!
    اینا احترامه ؟؟!!!اینا زن سالاریه؟؟!!!
    شما برو ترکیه ماشینا برای یه زن توقف میکنن تا کامل رد بشه بعد میرن!!!اونوقت اینجا حتی اون مذهبیاش عین عقده ایا میخوان بهت بزنن .کاری به اون بچه سوسولام ندارم که ترسیدن ما شده سوژه خندشون.
    مردا مثل نقل و نبات با سواستفاده از دستورات دینی صیغه میکنن و این خیانت به حساب نمیاد!ادوستم باباش شیخه صدتا زن صیغه میکنه به هوای کمک مالی!!!!!بعد جالبه برای زن و بچه خودش طالبان افغانه!!
    خدا رو شکر که شما جایی زندگی میکنی که این چیزا اینقدر بزرگ و زیاد نیست!
    شما میگی پسره یه دخترو از ماشین پرت کرده بیرون من میگم یکی یه نفر دیگه روکشته وسط دعوا حلوا خیرات نمی کنن
    وقتی میبینی یکی داره بی احترامی میکنه خوب میتونی رابطه رو قطع کنی ربطی به مرد سالاری یا زن سالاری نداره اینقدر پسرا بودن که قربون صدقه دخترا رفتن ولی تحقیر شدن

    ترکیه رو نمی دونم ولی دبی رو که دیدم برای مردا هم کامل وای می ایستن تا رد شی اگه حق تقدم داشته باشی ربطی به زن و مرد نداره اتفاقا حقوق برابر هم یعنی همین

    تو سایت های مشاوره هم بیشتر خانوما میان تا آقایون چون خانوما از نظر تجربه و بیان احساسی قویترند و همچنین سعی بیشتری تو مسائل خانواده دارن و اینکه میبینی اینجا خانوما بیشترند نباید دچار اشتباه شد . آقایون بیشتر تو سایت های خبری یا اقتصادی میرن و این تفاوت تا چیز دیگه

    از نظر امنیت اجتماعی باهاتون موافقم که خانوما وضع خوبی ندارند در خیابان یا موارد دیگه
    اما من یک چیزی که تو خانوما اطرافم خیلی خیلی دیدم اینه که یک نوع احساس خود کم بینی و ترس دارن برای همین وارد فعالیت اقتصادی در بازار یا جاهای دیگه نمیشن در صورتی که من دیدم تو بازار با تاکید زیاد میگم اکثر اکثر وقتا احترامی که بهشون گذاشته میشه مناسبه و جوابها درست
    خود ما مردا رو هم خیلی جاها تحویل نمی گیرند خوب ما توجه نمی کنیم


    هر کس باید از خودش محافظت کنه یکی ممکنه شوهرش صیغه کنه تحمل کنه یکی هم ممکنه نکنه

    شما که نباید با همه همزادپنداری کنی

    در کل موافقم در خیلی از موارد قانونی و عرفی تبعیض هست اما واقعیت برای همه نیست و دوره خیلی از مسائل تموم شده و فقط ذهنیتش مونده
    ویرایش توسط آرش67 : 05-08-2017 در ساعت 04:56 PM
    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت: یک رابطه و سه قربانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط pesarbahal نمایش پست ها

    عحب ! چه برداشتی !
    شاید دختره یه کاری کرده که پسره رو عصبانی کرده، شاید دختره خودش اومده نشسته تو ماشین ، شاید بهش خیانت کرده ، شاید خواهرش بوده ، شاید ...


    چه دوستایی دارید !
    از این دوست فاصله بگیرید ..
    حوصله ندارم ماجرای تاپیک رو توضیح بدم ولش کنید
    دوم اینکه دوستم نیست همکلاسیمه سوم اینکه اون خودش گناهی نکرده پدرش کثیفه چهارم اینکه من خودم تشخیص میدم کی رو انتخاب کنم نیاز به راهنمایی کسی نیست.
    درمورد صیغه هم بله رضایت زن اول شرطه اما تو جامعه ما رعایت نمیشه و از سر و ته یه چیز میزنن بعد به نفع خودشون استفاده میکنن.
    درمورد اون مواردی هم که گفتید فکر میکنم شهرای دیگه با قم فرق کنه .دوست داشتم یبار که میرم بیرون با دوربین فیلم بگیرم یواشکی از مردم بزارم ببینن.
    بیخیال وضع شهر ما کمی متفاوته اینو بچه های شهرستانی هم میگن.
    ویرایش توسط saba95 : 05-08-2017 در ساعت 06:06 PM

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد