من متاهل هستم عاشق یکی از فامیلای نزدیک خانمم شدم دختره.. چند ماهه همدیگه رو دوست داریم بهم خیلی وابسته شدیم ولی الان اون میخواد بره بخدا میخوام از دلتنگی خودمو بکشم..گفت راهی برای رسیدن بهم نیست.کمک کنید چکار کنم
من متاهل هستم عاشق یکی از فامیلای نزدیک خانمم شدم دختره.. چند ماهه همدیگه رو دوست داریم بهم خیلی وابسته شدیم ولی الان اون میخواد بره بخدا میخوام از دلتنگی خودمو بکشم..گفت راهی برای رسیدن بهم نیست.کمک کنید چکار کنم
عجب دنیایی شده.... هممون چه راحت دل به شیطون میدیم
دوستان توجه داشته باشید اینجا فروم مشاورس و نه میدان جنگ . این دوست عزیز امده اینجا تا مشکلشو حل کنه .
دوست عزیز شما باید توجه داشته باشید که بهترین حرفو بهتون زده و الان باید ارتباط رو قطع کنید و سعی کنید عاشق همسر خودتون بشید . درسته دل کندن سخته ولی شدنی هست توکل به خدا داشته باشید و کامل راه های ارتباطی رو با اون خانم ببندید و خودتون رو با چیز های دیگه سرگرم کنید . توجه داشته باشید تو این طور رابطه ها راهی برای رسیدن به هم نیست و ادامه این رابطه هم به شما و زندگیتون و هم به اون خانم اسیب میزنه .
... من از اینکه تو خوشبختی نه آرومم نه دلگیرم ...
... یه جوری زخم خوردم که نه می مونم نه میمیرم ..
... تمام آرزوم این بود یه رویایی که شد دردم ...
... یه بارم نوبت ما شد ببین چی آرزو کردم ...
... یه عمره با خودم میگم خدارو شکر خوشبخته ...
... خدارو شکر خوشبختی چقد این گفتنش سخته ...
مردو مردونه بودن اینه که زمانی گفت بله.... بعنی مردونه پشت خانومش وایسته....نه اینکه با یکی رابطه عاشقونه باز کنه.... بهترین کار اینه به خانومش عشق بورزه .... نه یه دختر غریبه
ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ...
ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ، ﺩﻟﯽ ﺭﺍ،ﭼﺸﻤﯽ ﺭﺍ،ﮔﻮﺷﯽ ﺭﺍ ....
ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻔﺮﺕ
ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ
ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﭼﺸﻤﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﯿﻨﻪ
ﺗﺎ ﭘﺮ ﺷﻮﺩ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻣﺶ
ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ
ﺗﺎ ﭘﺮ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
ﻭ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﻨﯽ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻟﺒﺮﯾﺰﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ...
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﭘُﺮ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﭘُﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ
سلام دوست عزیز. یه مرد یا یه زن وقتی ازدواج میکنن فقط به هم تعلق دارن.
وقتی با کس دیگه رابطه عاشقانه برقرار کردن کار یه ادم عاقل به هیچ وجه نیست
شما وقتی ازدواج کردید حق نداشتید با کس دیگه رابطه داشته باشید که بخوا ید بهش وابسته بشید
این عشق نیست اسم هرچیزی رو عشق نذارید .. این رابطه اول یه هوس بعد وابستگی
مطمعن باش ادامه دادن این رابطه جز ابرو ریزی و پاشیده شدن زندگی سه نفر و جنگ و دعوا بین خانواده ها و دل شکستن زنت که آهش کل زندگیت رو میگیره چیزی نداره
پس این بچه بازی هارو بذار کنار و عاقلانه رفتار کن
یعنی یه مرد هستیا که زنت بهت تکیه کنه نه اینکه اینکار و باهاش کنی
این رابطه باید تموم بشه!!!!! برو خدارشکر کن قبل اینکه کسی چیزی بفهمه داره تموم میشه
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
امسال شما با مشاوره های زیباتون راهروهای دادگاه خانواده رو شلوغ کردین!کاری میکنین که امار طلاق زیاد بشه!
چطور قبل اشنایش با همسرش ازدواج کرد؟اون عشق نبوده؟نو که بیاد به بازار کهنه میشه دل ازار؟بااون ازدواج کرد فرد دیگه نمیاد باز تو زندگیش؟
کسی که راهو اشتباه بره تو گناه بیفته بازم گناه میکنه چون راهشو یاد گرفته!امروز این فرداشخص دیگه!بهترین راه جداشدن وتوبه کردن وعشق به همسرخود ورزیدنه
موفق باشید
دوست داشتن مثل نماز میمونه ،
وقتی نیت کردی
دیگه نباید اطرافتو نگاه کنی...!
دوستان اینجوری برخورد نکنید هرکسی نظر خاص خودشو داره به نظرات هم احترام بزارید. حتما به خاطر این گفتن که اگه میخات خیانت کنه بهتره جدا بشه و ما درضمن نمیدونم رابطه این آقا با اون خانم تا چه حد پیش رفته که میگه خیلی بهم وابسته شدیم و جداشدن هم یکی ازاین راه حل ها هست ولی بهترین راه حل همونه که به زنش وفادار باشه .
من میخوام از این آقاکه انقدر راحت دل به کس دیگه بسته بپرسم آیه خانوم شما هم در همین حد که شما با کسی رابطه دارین و از این موضوع اصلا ناراحت نیستین رابطه داره؟با کی با یکی از پسرای فامیل خودتون؟
اگه وضع مالیت خوبه اون خانم رو هم بگیر ..
کاش قبل از ارسال نظرات گهربارمون یکم خودمونو میذاشتیم جای اون فردی که توی همچین رابطه ای بیشترین ضررو میبینه ، اینجا همسر این آقا بیشترین ضرر را میبینن ، شما خودت دوست داری همسرت (اگه دختر باشی که فکر نمیکنم ) مثلا با دختر عمت یا یه فرد دیگه ، ارتباط بگیره و بهش ابراز علاقه کنه ؟ و بعد بره مشاوره ، مشاور بگه از شما جدا بشه و به شما بگه دوستتون نداره ( ولی شما دوستش داشته باشی) و میخواد با اون فامیلتون ازدواج کنه ؟ اگه واقعا دیدتون به انسان اینجوریه که میشه در یه لحظه فراموش کرد یه فردی را ، حتما برید مشاوره ، چون انسان ، انسانه ، احساس و عاطفه داره ، ربات نیست .
این نظر شما توی آزادترین کشورهای دنیا هم غیر قابل قبوله ، خیلی خیلی روی ترمیم رابطه با همسر تا شروع یه رابطه جدید تاکید دارن .
و اما خدمت استارتر عزیز باید عرض کنم که در اسرع وقت ، تاپیک های این انجمن را (زیر شاخه خیانت به خصوص) بخون حتما و ببین که رابطه های اینچنینی تهش به کجا ختم میشه . من خلاصشو میگم که چی میشه .
0.اسم این رابطرو نذارید عشق خداوکیلی ، ما توی فامیل یه بنده خدایی را داریم که الان وضع مالیش بسیار عالیه (45-46سالشه الان) توی سن 22 سالگی (داروسازی میخونده) عاشق میشه ، تا 27 سالگی مقدمات ازدواجشو جور میکنه (داروخونش را هم تاسیس میکنه) ، ازدواج میکنه ، به ماه نکشیده ، عشقش تصادف میکنه و فوت میکنه ، از اون سال تا حالا ، اندازه موهای سرش بهش پیشنهاد دادن واسه ازدواج دوباره ولی دلش هنوز گیره اونیه که 1 ماه باهاش زندگی کرده و 2 روز یه بار میره سر خاکش ، مرد 45 ساله زار زار گریه میکنه ، این از تعریف عشق .
1. خانم شما دیر یا زود این رابطه پنهانی را میفهمه - خانم ها به صورت غریزی حسشون توی این مورد خیلی قویه ، هر چی بیشتر پنهان کنید زودتر میفهمه
2. خانمتون از شما دلسرد میشه
3. خانمتون اگه دوستتون داشته باشه ، سعی میکنه که رابطتتون را با محبت بیشتر دوباره ترمیم کنه
4. شما کور و کر هستید (به خاطر رابطه با اون خانم) و محبتهای خانم خودتون را نمیبینید .
5. خانم شما خیلی بهتون سرد میشه و ممکنه تقاضای طلاق کنه
6. شما احتمالا با کمال میل ایشون را طلاق میدید .
7. شما میخواهید با اون خانم جدید ازدواج کنید و شاید این کارو بکنید
8. همسر جدیدتون توی اوقات تنهاییش افکاری مثل اینگه "این به زن اولش خیانت کرد ، به راحتی ولش کرد ، منو هم ول میکنه ، تعادل نداره ، نمیدونه چی میخواد و ...." میاد توی دهنش
9. همسر جدیدتون بهتون مشکوک میشه و اونقققققددددددر میگرده و کنترلتون میکنه (که یهو با کسی ارتباط نداشته باشید ، تا یه نکته منفی توی شما پیدا کنه (توی همه آدمها حداقل یه نکته منفی پیدا میشه )
10 . این نکته منفی را خیلی روش تاکید میکنه و بزرگش میکنه و شما را عاصی میکنه .
11. زندگیتون را تلخ میکنه و شما برای فرار از این تلخی ، صورت مسله را میخواهید پاک کنید
12. شما درخواست طلاق میدید و احتمالا مهریه نه چندان سبک ایشون را هم باید بپردازید
13. شما 2 تا ازدواج نا موفق تا این لحظه خواهید داشت و احتمالا کلی مهریه و مال از دست رفته
14. کسی دیگه توی فامیل روی شما حساب نمیکنه و همه ولتون میکنن به حال خودتون .
15. شما اون موقع بسیار بسیار افسرده هستید و زندگی براتون بی معنی شده
16. عمرتون سر هیچ وپوچ تباه شده و بهترین سنتون که میتونستید با همسر فعلیتون را خوش بگذرونید ، از دست دادید .
نتیجه : خانم فعلیتون را بشینید نگاه کنید ، اونقدر نگاهش کنید که از خودتون خجالت بکشید ، مطمعن باشید بهتر خانم فعلیتون هیچ جا پیدا نمیکنید ، و حتمااااااااااا با هم برید سفر چند روزه ، اگه زندگیتونو دوست دارید
شما متاهلید ، به خانمتون قول دادید که تا تهش باشید ، دلشو نشکو.نید ، ما همه یه بار به دنیا میایم ، این فرصت کوتاهمونو به راحتی از دست ندیم
بهترین راه حل اینه ک به ی مشاوره حضوری برین تا بفهمین مشکل کجاست و چیه
بجای نابود کردن زندگی ک دارین دست بکار بشین ک بسازینش
رفتارتون مثله پرستویی هست ک به زحمت لونه ساخته و حالا مار به لونه اش نزدیک شده و اون زن و بچه و لونه اش را ول کنه و بره ی لونه دیگه بسازه ، آیا هیچ پرستویی این کار را میکنه ک شمای انسان این کار را بکنین؟!
این کار شما ی اشتباه بزرگ بود و حالا وقتشه ک اشتباهتون را با محبت به همسرتون و توجه بیشتر به زندگیتون و ساختن آشیانه ویران شده تون جبران کنید تا ببینین چه همسر و زندگی خدا نصیبتون کرده
مممنونم از جواباتون من میخوام.اونم بگیرم دوتا زن داشته باشم نظرتون چیه
چندتا سوال دارم
1.شما چندسالته؟؟همسرت چی؟اون خانومی ک باهاش رابطه داری چی؟؟
2.ایا همسرت برات چیزی کم گذاشته ک رفتی سمت یکی دیگه؟کمبودی داری؟؟از نظر محبت ...جنسی..و همه چی
3.بچه هم داری؟
4.چندساله ازدواج کردی؟
5.نسبت این خانوم با همسر شما چیه؟؟
6.خانومی ک باهاش اشنا شدی دختر هس؟؟یا مطلقه و ...؟
مرسی
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
۳۰ سالمه خانمم 23 ساله ..بچه نداریم ..2 ساله ازدواج کردیم ازدواج دوممه..اون دختره ۲۶ سالشه
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
تازه ازدواج دوما هم هست؟؟؟
دوست عزیز به نظر میاد شما اصلا به بلوغ فکری هنوز نرسیدید با اینکه 30 سالتون
اون دختره هم اگه از زن بودن چیزی میدونست عاقل بود با یه مرد متاهل رابطه برقرار نمیکرد
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
تازه ازدواج دوما هم هست؟؟؟
دوست عزیز به نظر میاد شما اصلا به بلوغ فکری هنوز نرسیدید با اینکه 30 سالتون
اون دختره هم اگه از زن بودن چیزی میدونست عاقل بود با یه مرد متاهل رابطه برقرار نمیکرد
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
تازه ازدواج دوما هم هست؟؟؟
دوست عزیز به نظر میاد شما اصلا به بلوغ فکری هنوز نرسیدید با اینکه 30 سالتون
اون دختره هم اگه از زن بودن چیزی میدونست عاقل بود با یه مرد متاهل رابطه برقرار نمیکرد
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
پری عزیزم چندبار؟؟؟
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
دلیلش لجبازی پدرش بود نزاشت برگرده منم تمایل نداشتم برگرده
مثل اینکه شما اصلان کمک نمیکنید همش تعنه میزنید من کمک خواستم
**میشه مشکلاتی که با همسرتون دارید رو اینجا بنویسید .
** این خانمی که بهش دلبستید چه محاسنی نسبت به خانمتون داره .
اگه امکانش هست دقیق جواب بدید .
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
مثل اینکه شما اصلان کمک نمیکنید همش تعنه میزنید من کمک خواستم
برا ازدواج اجازه همسر لازمه!! همسرت اون اجازه مید؟ مهر اش بزاره اجرا می تونی مهریه بدی؟؟
یکم با وجدانت رو راست باش، می تونی عدالت عاطفی و مادی بین دوتاشون اجرا کنی؟ اگه نمی تونی باید قید یکیشون بزنی...
قید اون دختر بزن!! دختری که با مرد متاهل رابطه داره برا زندگی مناسب نیست و فقط می خواهد زندگی تورو به هم بزنه اون زنت نمیشه و بشه هم باز زیاد نمی مونه....
ویرایش توسط omidd : 03-15-2016 در ساعت 11:33 PM
مادرش تو جوانی خراب بود..یه ماهی خونه نشون رو تعمیر میکردن زنم اونجا بود یکی بهم زنگ زد گفت برو زنت روبیار مادرش خرابش میکنه مرد برده۰۰۰۰
ببین اقای مسعود
1.زنت چیزی کم گذاشته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
2.مادر کدوم همسرت خراب بود؟؟قبلی یا فعلی؟
بعدشم بهتره راجب دیگران قضاوت نکنیم...شاید اون طرفی ک ب شما زننگ شده خاسته ایشونو خراب کنه
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
زن فعلی...
دوست عزیز لطفا واضح توضیح بدید .
شما اگه اومدید اینجا که کمک بگیرید پس جواب سوالات رو هم بدید .
اینجا تو تاپیکتون هیچکس قصد طعنه زدن نداره ... اگر از حرفهای زده شده خوشتون نیومد به خاطر این بود که ماها داریم شمارو از بیرون نگاه میکنیم .... شما وسط ماجرا هستید به خاطر اینکه تحت تاثیر احساسات قرار گرفتید نمیتونید درست تصمیم بگیرید و راه درست نمیدونید کدوم هست .
و اما درمورد مشکلتون
شما که جواب سوالهارو نمیدید ، اینکه از شما پرسیدم مشکلتون با خانمتون چیه ... خب باید دید اینکه شما سمت دیگه ای کشیده شدید به خاطر چیه ؟ کمبودی تو زندگیتون حس کردید ؟ خانمتون بهتون محبت نمیکنه که با یه محبت هرچند کوچیک به اون سمت رفتید ?!
از لحاظ جنسی تو رابطتون مشکل دارید که تصمیم دارید این رو با زن دیگه جبران کنید ?!
خانمتون زن زندگی نیست ?! زن ناسازگار یا بد دهن ، یا پرخاشگری هست ?!
یا از اول بدون عشق با هم ازدواج کردید ?! ازدواجتون زوری بود ?! انتخاب خودتون نبود ?!
مشکلتون با خانمتون چیه که خواسته هاتون ارضا نشده و به فکر زن دیگه هستید ?!
یا اینکه این خانمی که باهاش هستیدو دلباختش شدید چه خصوصیات مثبتی علاوه بر خصوصیات همسرت داره ?! چی باعث شده سمت بری ؟
شما که جواب این سوالا رو نمیدی ... ولی من فکر میکنم همسرتون مشکلی نداره ، فقط شما دلباخته شدید ... وابسته به اون خانم شدید ... مطمئنن یه حرف زدن ساده با اون خانم که جدید و کشف نشده هستن خیلی شیرینترو جذاب تر هست براتون نسبت به همسرتون که کشف شده هست .
میخوام بگم الان تب و تاب داری و داری تو آتیش عشق به اون خانم میسوزی ولی وقتی این تب و تاب فروکش کردو این آتیش خاموش شد و مثل خانمت همه چیزشو کشف کردی روز از نو روزی از نو .
تنها فهمیدن معنیه " تعهده " که اینجور موقعها باعث میشه آدم هوایی نشه و هوس برش نداره و به همسر و زندگیش پایبند باشه .
یکم بیشتر به زندگی و همسرتون فکر کنید . بدونید هر آدمی بعد یه مدت تکراری میشه " تعهد " باعث میشه این زندگی همیشه پا برجا بمونه .
برای گرفتن زن دوم هم اجازه ی زن اول نیازه که فکر نمیکنم زنی این اجازه رو بده .
ویرایش توسط love : 03-15-2016 در ساعت 11:42 PM
اوکی
من نمیدونم
شماهم ج ندادی
ک دقیقا دلیلت چیه
چرا کشیده شدی سمت کسی دیگه
اینکه مادرخانومت در جوانی خراب بوده(البته ب گفته شما(
دلیل نمیشه ک شما ب همسرت خیانت کنی
ازونجایی هم ک ج سوال نمیدین
ب نظرم همسرتون مشکلی نداره
ینی چیزی براتون
تو زندگی مشترک کم نذاشته
شما قبلا ی بار ازدواج کردی
و این ازدواج دومت هس
چرا نمیخای قدر همسرتو بیشتر بدونی؟
قدر زندگیتو ؟
ب جای اینکه بری سمت یکی دیه
با همسرت باش
خوبی های ایشونو ببین
ب نظر من ابتدای این رابطه
و نحوه شکل گیریش
چیزی جز هوس نبوده
بعدشم وابستگی و عادت
ک خیلی راحت بعد ی مدت از سرت میپره
جدا از تمام این حرفا
اولا شما نیاز داری
همسرت اجازه ازدواجو بهتون بده
دوما
فکر نمیکنم خانواده این خانوم
راضی ب همچین وصلتی بشن
مگه قحطی شوهر اومده؟؟؟(ببخشیدا اینجوری میگم ولی واقعیته)
پس بهتره هرچه سریعتر این رابطرو تموم کنید
و ب فکر زندگیتون باشید
موفق باشی
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)