نوشته اصلی توسط
*Star
باسلام
دختر ٣٣ ساله اي هستم كه ٧ ساله ازدواج كردم و يه دختر ٤ ساله دارم.همسر من مهربون و خانواده دوسته و تو اين هفت سال از هيچ كاري براي من و دخترم دريغ نكرده.ولي از اولين روز ازدواجمون هيچگونه محبتي ازش نديدم.نه كلامي نه رفتاري.حتي يكبارم نگفته كه دوسم داره.يا بغلم نكرده يا نبوسيدتم.حسرت يه خانومم گفتن هميشه تو دلمه چه برسه به الفاظ محبت آميز ديگه.خيلي وقتا حتي خودم ازش مي خوام و بهش ميگم كه نياز دارم بهم محبت كنه ولي اون با رفتار سردش هميشه نااميدم كرده.فقط زماني كه نياز جنسي داشته باشه به سراغم مياد اونم هميشه به يك روش تكراري.هر وقتم ازش خواستم كه تنوعي تو رابطمون بديم مخالفت كرده.يكي از ايراداتشم اينه كه دايم خانوادمو مسخره ميكنه و مشكلات ريز و درشت ديگه.اينم بگم كه از نظر ظاهري و تيپ و قيافه من از شوهرم خيلي سرترم.هر دو كارمنديم و با مدرك فوق ليسانس.مي دونم هيچكدوم اينا دليل نميشه ولي من ٦ سال قبل بهش خيانت كردم.طرف رييسم بود.يه مرد جذاب و خوش بر و رو.انقد بهم محبت كرد و دورو برم چرخيد كه ته دلم بهش علاقه مند شدم.ولي چون به روابط خانوادگي پابند بودم مقاومت ميكردم.تا اينكه توي يع ماموريت كاري به هم نزديكتر شديم و اون بهم ابراز علاقه كرد اولش از همين موضوع كه حتي باهاش حرف زدم احساس گناه ميكردم و اعصابم ريخته بود به هم ولي انقد بهم محبت كرد كه كم كم علاقم بهش باعث شد رابطمون نزديكتر بشه و الان ٦ ساله كه من يه زندگي مخفي دوم دارم.خيلي به هم علاقمند شديم و هر چند باري كه سعي كرديم از هم جدا شيم نشده.اون ميگه همين كه سعي كنيم به خانواده هامون كم نزاريم كافيه و گناهي مرتكب نشديم ولي ته دلمون هر دو مي دونيم كه داريم مرتكب گناه ميشيم.اون هميشه اعتراف ميكنه كه علاوه بر نياز عاطفي نياز جنسي بهم داره و من تمام نيازهاشو كه همسرش قادر به براورده شدنش نيست براش براورده ميكنم.راستشو بخواين اون هم تمام نيازهاي عاطفي كمبود محبت ها و نيازهاي جنسي منو به بهترين نحو برطرف ميكنه و اين باعث شده اختلافاتي كه قبلا به هاطر اين موضوعا با همسرم داشتم رو ديگه نداشته باشم.الان هم متوجه شدم كه ازش باردارم.اون راضي نيست و ميگه اگه نگهش داري من مجبورم براي اينكه خدا از سر تقصيراتمون بگذره و بچمون چوب گناه مارو نخوره توبه كنم و تركت كنم.ولي من هرگز حاضر نيستم بچمو سقط كنم هم به دليل اينكه دوسش دارم هم اينكه نمي خوام گناهمو با گناه ديگه اي بشورم.لطفا راهنماييم كنين.من بايد چيكار كنم؟