تحمل خانواده همسرم برام مشکل شده.
سلام مشاورین گرامی
نمی دونم چطور کامل توضیح بدم که خسته تون نکنم،ولی موضوع اینه که بهر نحوی خواستم به خانواده شوهرم نزدیک بشم و بهشون محبت کنم ولی جواب منفی و برعکسی ازشون گرفتم و این توی زندگی من و شوهرم و بچه هامون تاثیر بدی گذاشته.ازشون فاصله می گیرم ،نمی تونم دوستشون داشته باشم،و هر حرکتشون برام منزجرکننده اس،ولی شوهرم دائم ازشون حمایت میکنه ،کمکشون می کنه،اونا هم برعکس به ما احترام نمی ذارن.فقط با شوهرم ارتباط دارن،اونهم بیشتر بخاطر اینکه اگه جایی کاری داشتن راه بیفته.سعی نمی کنند که با ما خوب باشن.دائم کاری می کنند که ما ناراحت بشیم و براشون هم مهم نیست.و کلا عروس مزاحمشونه...اینها باعث دعوای من و همسرم میشه و جرو بحث و ناراحتی و اعصاب خردکنی...چه کارکنم آخه ؟خیلی افسرده و ناراحتم...
پاسخ : تحمل خانواده همسرم برام مشکل شده.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
یارمهربان
سلام مشاورین گرامی
نمی دونم چطور کامل توضیح بدم که خسته تون نکنم،ولی موضوع اینه که بهر نحوی خواستم به خانواده شوهرم نزدیک بشم و بهشون محبت کنم ولی جواب منفی و برعکسی ازشون گرفتم و این توی زندگی من و شوهرم و بچه هامون تاثیر بدی گذاشته.ازشون فاصله می گیرم ،نمی تونم دوستشون داشته باشم،و هر حرکتشون برام منزجرکننده اس،ولی شوهرم دائم ازشون حمایت میکنه ،کمکشون می کنه،اونا هم برعکس به ما احترام نمی ذارن.فقط با شوهرم ارتباط دارن،اونهم بیشتر بخاطر اینکه اگه جایی کاری داشتن راه بیفته.سعی نمی کنند که با ما خوب باشن.دائم کاری می کنند که ما ناراحت بشیم و براشون هم مهم نیست.و کلا عروس مزاحمشونه...اینها باعث دعوای من و همسرم میشه و جرو بحث و ناراحتی و اعصاب خردکنی...چه کارکنم آخه ؟خیلی افسرده و ناراحتم...
سلام
من و اکثریت دوستان در اینجا مشاور نیستیم, ولی خوب بهتره بیشتر ازشون دور باشید,درگیری کمتری داشته باشید. و سعی نکنید بخواهید ثابت کنید که حق با شماست و نه خانواده همسر شما در رابطه
با خانواده ایشون. وقتی اینجوری عمل کنید کم کم همسرتون نیز از طرفداری بیجا دست بر میدارند
موفق باشید
