نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: دخالت فراوان مادرشوهر

1327
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17690
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    دخالت فراوان مادرشوهر

    با سلام
    من عارفه 25 ساله و دارای یک فرزند هستم
    شوهرم 27 ساله و در حال حاضر بیکار است
    شوهرم "سید مصطفی" به شدت وابسته به مادرش است تا حدی که گاهی تمام کارهای روزانه از قبیل خوردن چه غذایی در ناهار یا صبحانه را برای او تعریف میکند و حرفهای مادرش رو مو به مو انجام میدهد اعتماد به نفس فوق العاده پایینی دارد تا حدی که بعد از یکسال هنوز نتوانسته حقوقش را بگیرد بسیار مغرور است و غیر از زهتابی به هیچ شغل دیگری حتی فکر هم نمیکند"با اینکه در طی سه سال ازدواج یک سال بیکار بوده و دو سال دیگر هم حقوق پایینی داشته"
    .
    در مورد مادر شوهرم : بسیار بداخلاق "با من وفرزندم و تمام اقوام خودش و شوهرش " بسیار مغرور و سطحی نگر . با هیچ کدام از اقوامش رابطه خوبی ندارد و در بیشتر برخوردها یا قهر یا حالت دعوا داشته
    بارها به من تهمت های ناروا زده تا جایی که پدرم از شنیدن یکی از این تهمتها رگ قلبش گرفت و از دنیا رفت به مادرم گفته بود من را در حالت بدی با مرد غریبه دیده
    بارها تصمیم به شکایت از او را گرفتم ولی آبرو داری پدر و مادرم مانع شد
    به شدت سردرگم هستم نه با وجود بچه و ناراحتی قلبی مادرم میتوانم تصمیم به طلاق بگیرم و نه با وجود مادرشوهری که به شدت مرا از هر حضوری در اجتماع منع میکند و شوهری که حرف مادرش را چون آیه قرآن قبول دارد میتوانم با آرامش زندگی کنم
    من شوهرم را هم به عنوان همسر و هم به عنوان پدر بچه ام دوست دارم این حرفم را یکسال عذابی که بعد از مرگ پدرم کشیدم ولی تحمل کردم تایید میکند اما شوهرم چه در سه سال زندگی مشترک چه در سه سال دوران عقد حتی یکبار "دوستت دارم" یا از فلان چیز خوشم آمد یا فلان غذا را خوب میپزی را به زبان نیاورده است


    به شدت به کمک احتیاج دارم لطفا راهنمایی بفرمایید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دخالت فراوان مادرشوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط arefe69 نمایش پست ها
    با سلام
    من عارفه 25 ساله و دارای یک فرزند هستم
    شوهرم 27 ساله و در حال حاضر بیکار است
    شوهرم "سید مصطفی" به شدت وابسته به مادرش است تا حدی که گاهی تمام کارهای روزانه از قبیل خوردن چه غذایی در ناهار یا صبحانه را برای او تعریف میکند و حرفهای مادرش رو مو به مو انجام میدهد اعتماد به نفس فوق العاده پایینی دارد تا حدی که بعد از یکسال هنوز نتوانسته حقوقش را بگیرد بسیار مغرور است و غیر از زهتابی به هیچ شغل دیگری حتی فکر هم نمیکند"با اینکه در طی سه سال ازدواج یک سال بیکار بوده و دو سال دیگر هم حقوق پایینی داشته"
    .
    در مورد مادر شوهرم : بسیار بداخلاق "با من وفرزندم و تمام اقوام خودش و شوهرش " بسیار مغرور و سطحی نگر . با هیچ کدام از اقوامش رابطه خوبی ندارد و در بیشتر برخوردها یا قهر یا حالت دعوا داشته
    بارها به من تهمت های ناروا زده تا جایی که پدرم از شنیدن یکی از این تهمتها رگ قلبش گرفت و از دنیا رفت به مادرم گفته بود من را در حالت بدی با مرد غریبه دیده
    بارها تصمیم به شکایت از او را گرفتم ولی آبرو داری پدر و مادرم مانع شد
    به شدت سردرگم هستم نه با وجود بچه و ناراحتی قلبی مادرم میتوانم تصمیم به طلاق بگیرم و نه با وجود مادرشوهری که به شدت مرا از هر حضوری در اجتماع منع میکند و شوهری که حرف مادرش را چون آیه قرآن قبول دارد میتوانم با آرامش زندگی کنم
    من شوهرم را هم به عنوان همسر و هم به عنوان پدر بچه ام دوست دارم این حرفم را یکسال عذابی که بعد از مرگ پدرم کشیدم ولی تحمل کردم تایید میکند اما شوهرم چه در سه سال زندگی مشترک چه در سه سال دوران عقد حتی یکبار "دوستت دارم" یا از فلان چیز خوشم آمد یا فلان غذا را خوب میپزی را به زبان نیاورده است

    به شدت به کمک احتیاج دارم لطفا راهنمایی بفرمایید
    عزیزم از امروز بیشترین محبتت رو فقط به مادرشوهرت ابراز کن

    میدونم سخته به چنین کسی محبت کنی ولی باید بدونی که ایشون هم زن هستن و با محبت میتونید اعتمادش رو جلب کنید

    شدیدا" روی این موضوع کار کن ... ایشون که در حالت عادی دخالت خواهد کرد پس در کارها نظرش رو جویا شو تا بتونی نظرش رو به خودت جلب کنی

    وقتی بتونید به چنین موردی دست پیدا کنی مطمین باش موقعیت بهتری دارید و میتونید از این طریق روی رفتارهای شوهرتون هم تاثیرگذار باشی

    در غیر اینصورت یا باید این زندگی رو تحمل کنید بدون کم و کاست و یا راه جدایی رو در پیش بگیرید
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دخالت فراوان مادرشوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsa42 نمایش پست ها
    عزیزم از امروز بیشترین محبتت رو فقط به مادرشوهرت ابراز کن

    میدونم سخته به چنین کسی محبت کنی ولی باید بدونی که ایشون هم زن هستن و با محبت میتونید اعتمادش رو جلب کنید

    شدیدا" روی این موضوع کار کن ... ایشون که در حالت عادی دخالت خواهد کرد پس در کارها نظرش رو جویا شو تا بتونی نظرش رو به خودت جلب کنی

    وقتی بتونید به چنین موردی دست پیدا کنی مطمین باش موقعیت بهتری دارید و میتونید از این طریق روی رفتارهای شوهرتون هم تاثیرگذار باشی

    در غیر اینصورت یا باید این زندگی رو تحمل کنید بدون کم و کاست و یا راه جدایی رو در پیش بگیرید
    محبت کنه؟ به عامل فوت پدرش؟
    این آدما بیمارن. منم یکیشو دارم. اینا اصلاح ناپذیرن. خودشونو خدا میدونن. خود من 5 سال محبت کردم و توهین شنیدم، محبت کردم و تحقیر شدم، محبت کردم و بی محلی دیدم.
    به نظر من رو همسرت کار کن. اون باید بفهمه در قبال شما مسئوله. یا ببرش پیش مشاور، یا اعتمادشو یه جوری جلب کن که خودت محرم راضش باشی نه مادرشوهرت.
    باید تمام تلاشتو بکنی مادرشوهرتو از زندگیت خط بزنی. واسه اینکار هم به کمک همسرت نیاز داری.
    محبت و عشق رو فقط نثار همسرت کن. بهش اعتماد به نفس بده. ازش تعریف کن. قدردانی کن که برای راحتی شما تلاش میکنه (هرچند که الان بلاتکلیفه).
    اینجوری خودتو جایگزین مادرشوهرت میکنی.
    رابطه تون که خوب بشه، مادرشوهرتم از ناراحتی دق میکنه ایشالا راحت میشی.

  4. 2 کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17281
    نوشته ها
    168
    تشکـر
    121
    تشکر شده 106 بار در 73 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دخالت فراوان مادرشوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsa42 نمایش پست ها
    عزیزم از امروز بیشترین محبتت رو فقط به مادرشوهرت ابراز کن

    میدونم سخته به چنین کسی محبت کنی ولی باید بدونی که ایشون هم زن هستن و با محبت میتونید اعتمادش رو جلب کنید

    شدیدا" روی این موضوع کار کن ... ایشون که در حالت عادی دخالت خواهد کرد پس در کارها نظرش رو جویا شو تا بتونی نظرش رو به خودت جلب کنی

    وقتی بتونید به چنین موردی دست پیدا کنی مطمین باش موقعیت بهتری دارید و میتونید از این طریق روی رفتارهای شوهرتون هم تاثیرگذار باشی

    در غیر اینصورت یا باید این زندگی رو تحمل کنید بدون کم و کاست و یا راه جدایی رو در پیش بگیرید
    محبت کردن به چه کسی ؟
    کسی که به ناموس پسرش ، عرووووسش همچین تهمت زشتی رو زده ؟
    به کسی که باعث شده پدر عارفه جون از دست حرفهای این آدم حالش بد بشه و متاسفانه فوت کنه ؟
    به نظرتون درسته به انسانهایی که واقعا بیمارن و از هیچ تهمت و رفتار زشتی شرمنده نیستن روی خوش نشون داد؟
    اگر بخواد این دوستمون رفتارش رو با این خانوم بهتر کنه فکر میکنه که حق با اون بوده و مطمئن باشید بدتر میشه...
    من نمیگم طلاق بگیره ولی باید بالاخره یک روز جلوی این رفتارهای شوهر و مادر شوهرش بایسته در غیر اینصورت باید با همین وضع بسوزه و بسازه...ایشون که پدرشون رو سر این موضوع از دست دادن نباید جلوی همسرشون کوتاه میومدن .

  6. کاربران زیر از manizhe بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد