نمایش نتایج: از 1 به 21 از 21

موضوع: دخالت های مادر شوهر اوایل ازدواج

3229
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4670
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    دخالت های مادر شوهر اوایل ازدواج

    چرا کسی جواب منو نمیده؟
    من چیکار کنم با همسرم و خانواده ام؟
    امضای ایشان
    بیستون کنده شدو عشق ب جایی نرسید/دیگرازتیشه ی فرهاد بدم می آید

  2. کاربران زیر از mahsan بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3685
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 13 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    مشکل چیه ؟
    امضای ایشان
    خودت باش ........ مهم نیست دیگران چه فکری میکنند.

  4. کاربران زیر از maeisa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4670
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط maeisa نمایش پست ها
    مشکل چیه ؟
    مشکل من و شوهرم بی محبتی خانواده اش نسبت به منه
    یک ساله که عقد کردیم تو این مدت مادرش بیشتر از همه ازار و اذیت میکنه چرا چون مخالف ازدواج ما بوده و هر چی هم بهش محبت میکنم نمیبینه و همسرم هم اعتراضی به رفتار مادرش نداره میگه تحمل کن تحمل کن
    دو ماه مونده به مراسم عروسیمون اما همراه دخترش و پسرا و عروساش میاد خونه که هنوز عروس پا توش نذاشته هر چی به همسرم میگم ما هنوز عروسی نکردیم و مهمون دادند تو خونمون درست نیست گوش نمیده از طرفی هم از طرف خانواده خودم تحت فشارم که چرا میذاری قبل عروسی بیان تو خونت
    واقعا از این شرایط خسته شدم نمیدونم چیکار کنم….
    امضای ایشان
    بیستون کنده شدو عشق ب جایی نرسید/دیگرازتیشه ی فرهاد بدم می آید

  6. کاربران زیر از mahsan بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsan نمایش پست ها
    مشکل من و شوهرم بی محبتی خانواده اش نسبت به منه
    یک ساله که عقد کردیم تو این مدت مادرش بیشتر از همه ازار و اذیت میکنه چرا چون مخالف ازدواج ما بوده و هر چی هم بهش محبت میکنم نمیبینه و همسرم هم اعتراضی به رفتار مادرش نداره میگه تحمل کن تحمل کن
    دو ماه مونده به مراسم عروسیمون اما همراه دخترش و پسرا و عروساش میاد خونه که هنوز عروس پا توش نذاشته هر چی به همسرم میگم ما هنوز عروسی نکردیم و مهمون دادند تو خونمون درست نیست گوش نمیده از طرفی هم از طرف خانواده خودم تحت فشارم که چرا میذاری قبل عروسی بیان تو خونت
    واقعا از این شرایط خسته شدم نمیدونم چیکار کنم….
    خب چرا اینقدر به این مسایل و خرافات اهمیت میدی...

    همینکه این همه حساسیت نشون میدی باعث میشه که اونا نسبت به تو حریص بشن ...

    پس بهتره خیلی آروم ریلکس باشی و بزنی به بی خیالی ...

    به هرحال بعد از مدتی قلق مادرشوهر دستت میاد و میتونی در موردش رفتار خوبی رو پیش بگیری...

    به هرحال شوهرت مثل یه سفیر می مونه و باید از شما تو خونواده اش دفاع کنه ...

    پس بهتره در مورد حساسیتات باهاش حرف بزنی و بخوای که در این مورد کارهایی رو انجام بده

    ولی بهش بگو که نمیخوای کاری کنی که خونواده اش ناراحت بشن ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  8. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : جواب میخوام

    خب راستشو بخوای خیلی سخته که بخوای با مادر شوهر در روزای اول کنار بیای ...

    چون اون اخلاق خاص خودشو داره و شاید کارهایکه میکنه از روی عمد نباشه ...

    اون حتی اگه اینکارو از روی عمد انجام بده ف میخواد حرص تورو در بیاره و اینجوری دلش رو خنک کنه ...

    پس بهترین پادزهرش اینه که بی خیال باشی و کاراشو با خنده و لبخند رد کنی ...

    از قدیم گفتن زبان خوش مارو از سوراخ بیرون میکشه ...

    پس دختر جون یه خورده از این حرفای بی خود که توخونه نباید مهمون بیاد تا عروسی بشه رو دور بنداز

    به فکر این باش که بتونی در اینده چیکار کنی و چطور از پس مشکلات بربیای ...

    صبور باشی همه چی به روال عادی برمیگرده
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4670
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    خب چرا اینقدر به این مسایل و خرافات اهمیت میدی...

    همینکه این همه حساسیت نشون میدی باعث میشه که اونا نسبت به تو حریص بشن ...

    پس بهتره خیلی آروم ریلکس باشی و بزنی به بی خیالی ...

    به هرحال بعد از مدتی قلق مادرشوهر دستت میاد و میتونی در موردش رفتار خوبی رو پیش بگیری...

    به هرحال شوهرت مثل یه سفیر می مونه و باید از شما تو خونواده اش دفاع کنه ...

    پس بهتره در مورد حساسیتات باهاش حرف بزنی و بخوای که در این مورد کارهایی رو انجام بده

    ولی بهش بگو که نمیخوای کاری کنی که خونواده اش ناراحت بشن ...
    خوب عزیزم شوهر من اصلا گوش نمیده به اینکه من رو چی حساسم و بیشتر طرف خانواده اش میگیره
    از طرفی وقتی میان خونمون خانواده من هزار تا زعنه کنایه میزندد که تو هنوز پا تو خونت نذاشتی پا میشند میان چرا میان
    دیگه نمیدونم جواب خانواده ام و چی بدم هر چی هم میگند میگند شوهرتو بما ترجیح میدی...
    امضای ایشان
    بیستون کنده شدو عشق ب جایی نرسید/دیگرازتیشه ی فرهاد بدم می آید

  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4670
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    خب چرا اینقدر به این مسایل و خرافات اهمیت میدی...

    همینکه این همه حساسیت نشون میدی باعث میشه که اونا نسبت به تو حریص بشن ...

    پس بهتره خیلی آروم ریلکس باشی و بزنی به بی خیالی ...

    به هرحال بعد از مدتی قلق مادرشوهر دستت میاد و میتونی در موردش رفتار خوبی رو پیش بگیری...

    به هرحال شوهرت مثل یه سفیر می مونه و باید از شما تو خونواده اش دفاع کنه ...

    پس بهتره در مورد حساسیتات باهاش حرف بزنی و بخوای که در این مورد کارهایی رو انجام بده

    ولی بهش بگو که نمیخوای کاری کنی که خونواده اش ناراحت بشن ...
    خوب عزیزم شوهر من اصلا گوش نمیده به اینکه من رو چی حساسم و بیشتر طرف خانواده اش میگیره
    از طرفی وقتی میان خونمون خانواده من هزار تا زعنه کنایه میزندد که تو هنوز پا تو خونت نذاشتی پا میشند میان چرا میان
    دیگه نمیدونم جواب خانواده ام و چی بدم هر چی هم میگند میگند شوهرتو بما ترجیح میدی...
    امضای ایشان
    بیستون کنده شدو عشق ب جایی نرسید/دیگرازتیشه ی فرهاد بدم می آید

  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4670
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsa42 نمایش پست ها
    خب راستشو بخوای خیلی سخته که بخوای با مادر شوهر در روزای اول کنار بیای ...

    چون اون اخلاق خاص خودشو داره و شاید کارهایکه میکنه از روی عمد نباشه ...

    اون حتی اگه اینکارو از روی عمد انجام بده ف میخواد حرص تورو در بیاره و اینجوری دلش رو خنک کنه ...

    پس بهترین پادزهرش اینه که بی خیال باشی و کاراشو با خنده و لبخند رد کنی ...

    از قدیم گفتن زبان خوش مارو از سوراخ بیرون میکشه ...

    پس دختر جون یه خورده از این حرفای بی خود که توخونه نباید مهمون بیاد تا عروسی بشه رو دور بنداز

    به فکر این باش که بتونی در اینده چیکار کنی و چطور از پس مشکلات بربیای ...

    صبور باشی همه چی به روال عادی برمیگرده
    عزیزم واس من اهمیت نداره بیان اما خانواده ام تحت فشارم میذارند که چرا جهاز و به کسی نشون نداده میان وسایلتو خراب میکنند و اینا هر چی من میگم اشکال نداره میگند نه تو شوهرت مهمتر از خانوادت هست اون و بما ترجیح میدی
    از طرفی به شوهرم میگم بگو تا عروسی صبر کنند اونم لج میکنه و میگه نه بیان
    من وسط موندم نمیدونم دیگه چیکار کنم...
    امضای ایشان
    بیستون کنده شدو عشق ب جایی نرسید/دیگرازتیشه ی فرهاد بدم می آید

  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4711
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    سلام من زیاد مشکلت رو نخوندم اما وقتی به مادر شوهر رسیم فهمیدم و فکر میکنم همه ی مشکلات از اونه پس سعی کن اول دل مادر شوهرت رو بدست بیاری همه چی خوب میشه

  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4670
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hossein 3H نمایش پست ها
    سلام من زیاد مشکلت رو نخوندم اما وقتی به مادر شوهر رسیم فهمیدم و فکر میکنم همه ی مشکلات از اونه پس سعی کن اول دل مادر شوهرت رو بدست بیاری همه چی خوب میشه
    عزیزم اون از من بدش میاد چون که بخاطر من پسرش توروش وایساده و گفتم یا مهسا یا هیچ کس چون که بخاطر من از شهرستان اومده تهران کلا فک میکنه من زن زندگی برای پسرش نمیشم و هر وقت منو میبینه تیکه و طعنه میندازه
    و هی میخواد بیاد تهران تو خونه که من تازه جهازم هم نچیندم بمونه
    دیگه نمیدونم چطور باهاش سرکنم...
    امضای ایشان
    بیستون کنده شدو عشق ب جایی نرسید/دیگرازتیشه ی فرهاد بدم می آید

  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4670
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hossein 3H نمایش پست ها
    سلام من زیاد مشکلت رو نخوندم اما وقتی به مادر شوهر رسیم فهمیدم و فکر میکنم همه ی مشکلات از اونه پس سعی کن اول دل مادر شوهرت رو بدست بیاری همه چی خوب میشه
    عزیزم اون از من بدش میاد چون که بخاطر من پسرش توروش وایساده و گفتم یا مهسا یا هیچ کس چون که بخاطر من از شهرستان اومده تهران کلا فک میکنه من زن زندگی برای پسرش نمیشم و هر وقت منو میبینه تیکه و طعنه میندازه
    و هی میخواد بیاد تهران تو خونه که من تازه جهازم هم نچیندم بمونه
    دیگه نمیدونم چطور باهاش سرکنم...
    امضای ایشان
    بیستون کنده شدو عشق ب جایی نرسید/دیگرازتیشه ی فرهاد بدم می آید

  16. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1338
    نوشته ها
    1,720
    تشکـر
    315
    تشکر شده 1,186 بار در 704 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsan نمایش پست ها
    عزیزم اون از من بدش میاد چون که بخاطر من پسرش توروش وایساده و گفتم یا مهسا یا هیچ کس چون که بخاطر من از شهرستان اومده تهران کلا فک میکنه من زن زندگی برای پسرش نمیشم و هر وقت منو میبینه تیکه و طعنه میندازه
    و هی میخواد بیاد تهران تو خونه که من تازه جهازم هم نچیندم بمونه
    دیگه نمیدونم چطور باهاش سرکنم...
    بهتره یه مدت به حرفاش و طعنه هاش محل نذاری تا خودش بفهمه که برات مهم نیستن حرفاش . خودش به خجالت بیوفته ... شما خانومی کن .. خانومی رفتارکن ... این خودش میتونه یه روش باشه . البته باید صبور با تحمل باشی هاااا

    یا باید تحمل کنی و محل نذاری به حرفاش .یا جوابشو بدی که بد میشه اونوقت .. یا مشاوره بری که چطور باهمچین کسی با این رفتارا برخورد کنی که خودت کمتر ادیت بشی . یا کسی میونه شمارو با اون درست کنه .

  17. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4670
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط amin نمایش پست ها
    بهتره یه مدت به حرفاش و طعنه هاش محل نذاری تا خودش بفهمه که برات مهم نیستن حرفاش . خودش به خجالت بیوفته ... شما خانومی کن .. خانومی رفتارکن ... این خودش میتونه یه روش باشه . البته باید صبور با تحمل باشی هاااا

    یا باید تحمل کنی و محل نذاری به حرفاش .یا جوابشو بدی که بد میشه اونوقت .. یا مشاوره بری که چطور باهمچین کسی با این رفتارا برخورد کنی که خودت کمتر ادیت بشی . یا کسی میونه شمارو با اون درست کنه .

    تو تو این یک سال بیشتر از مادر خودم هواش وداشتم و بهههش محبت کردم
    اما جواب نداد اما بازم سعی میکنم که اهمیت ندم به حرفهاش و هیچی نگم شاید بقول شما این روش جواب بده و دست از اذیت کردن ور داره
    امضای ایشان
    بیستون کنده شدو عشق ب جایی نرسید/دیگرازتیشه ی فرهاد بدم می آید

  18. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4670
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط amin نمایش پست ها
    بهتره یه مدت به حرفاش و طعنه هاش محل نذاری تا خودش بفهمه که برات مهم نیستن حرفاش . خودش به خجالت بیوفته ... شما خانومی کن .. خانومی رفتارکن ... این خودش میتونه یه روش باشه . البته باید صبور با تحمل باشی هاااا

    یا باید تحمل کنی و محل نذاری به حرفاش .یا جوابشو بدی که بد میشه اونوقت .. یا مشاوره بری که چطور باهمچین کسی با این رفتارا برخورد کنی که خودت کمتر ادیت بشی . یا کسی میونه شمارو با اون درست کنه .

    تو تو این یک سال بیشتر از مادر خودم هواش وداشتم و بهههش محبت کردم
    اما جواب نداد اما بازم سعی میکنم که اهمیت ندم به حرفهاش و هیچی نگم شاید بقول شما این روش جواب بده و دست از اذیت کردن ور داره
    امضای ایشان
    بیستون کنده شدو عشق ب جایی نرسید/دیگرازتیشه ی فرهاد بدم می آید

  19. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4711
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsan نمایش پست ها
    عزیزم اون از من بدش میاد چون که بخاطر من پسرش توروش وایساده و گفتم یا مهسا یا هیچ کس چون که بخاطر من از شهرستان اومده تهران کلا فک میکنه من زن زندگی برای پسرش نمیشم و هر وقت منو میبینه تیکه و طعنه میندازه
    و هی میخواد بیاد تهران تو خونه که من تازه جهازم هم نچیندم بمونه
    دیگه نمیدونم چطور باهاش سرکنم...
    خوب شما رفیقش بشید و سعی کنید هرچی میخواد رو اجرا کنید سعی کنید بهش بفهمونید که اونقدر که فکر میکنه بد نیستید و انتخاب پسرش درست بود.

  20. کاربران زیر از Hossein...H بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4670
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hossein 3H نمایش پست ها
    خوب شما رفیقش بشید و سعی کنید هرچی میخواد رو اجرا کنید سعی کنید بهش بفهمونید که اونقدر که فکر میکنه بد نیستید و انتخاب پسرش درست بود.
    چطور بهش بفهمونم وقتی که هر کار میکنم میگه دخترای تهران همینند
    میگه شوهرت اگر زد تو رو کشت تو رو خم به ابرو نیار
    خانواده ات حق ندارند بیان تو خونه دخترشون یا وقتی یه لباس میخرم یریع میگه قانع باش هرچی از خونه بابات اوردی بپوش ولخرجی نکن
    یا هرچی میخری باید برای دختر منم که مجرده بخری
    در مقابل اینا چطور رفیقش باشم؟
    امضای ایشان
    بیستون کنده شدو عشق ب جایی نرسید/دیگرازتیشه ی فرهاد بدم می آید

  22. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4670
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hossein 3H نمایش پست ها
    خوب شما رفیقش بشید و سعی کنید هرچی میخواد رو اجرا کنید سعی کنید بهش بفهمونید که اونقدر که فکر میکنه بد نیستید و انتخاب پسرش درست بود.
    چطور بهش بفهمونم وقتی که هر کار میکنم میگه دخترای تهران همینند
    میگه شوهرت اگر زد تو رو کشت تو رو خم به ابرو نیار
    خانواده ات حق ندارند بیان تو خونه دخترشون یا وقتی یه لباس میخرم یریع میگه قانع باش هرچی از خونه بابات اوردی بپوش ولخرجی نکن
    یا هرچی میخری باید برای دختر منم که مجرده بخری
    در مقابل اینا چطور رفیقش باشم؟
    امضای ایشان
    بیستون کنده شدو عشق ب جایی نرسید/دیگرازتیشه ی فرهاد بدم می آید

  23. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4711
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsan نمایش پست ها
    چطور بهش بفهمونم وقتی که هر کار میکنم میگه دخترای تهران همینند
    میگه شوهرت اگر زد تو رو کشت تو رو خم به ابرو نیار
    خانواده ات حق ندارند بیان تو خونه دخترشون یا وقتی یه لباس میخرم یریع میگه قانع باش هرچی از خونه بابات اوردی بپوش ولخرجی نکن
    یا هرچی میخری باید برای دختر منم که مجرده بخری
    در مقابل اینا چطور رفیقش باشم؟
    خوب ااون هم میخواد که تو قبول نکنی و ازش خسته بشی .فکر کردی که چه آدم ظالمی هست چه آدم بدیه؟نه اون این رفتارو میکنه چون فکر میکنه که پسرشو ازش میبری...سعی کن هرچی میگه تحمل و انجام بدی .در واقع این ی طور جنگه بستگی داره که تو چقد تحملت زیاد باشه.وقتی که اون بتونه خستت کنه منجربه خسته شدن و بیزار شدن از زندگیت بشی اون برندس اما اگه تحمل کنی اون خرفی برای گفتن نخواهد داشت و تو برنده میشی و زندگیت دست خودت میشه

  24. کاربران زیر از Hossein...H بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4670
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hossein 3H نمایش پست ها
    خوب ااون هم میخواد که تو قبول نکنی و ازش خسته بشی .فکر کردی که چه آدم ظالمی هست چه آدم بدیه؟نه اون این رفتارو میکنه چون فکر میکنه که پسرشو ازش میبری...سعی کن هرچی میگه تحمل و انجام بدی .در واقع این ی طور جنگه بستگی داره که تو چقد تحملت زیاد باشه.وقتی که اون بتونه خستت کنه منجربه خسته شدن و بیزار شدن از زندگیت بشی اون برندس اما اگه تحمل کنی اون خرفی برای گفتن نخواهد داشت و تو برنده میشی و زندگیت دست خودت میشه
    من بخاطر همسرم و زندگی الانم همی چی و تحمل میکنم
    اما بعضی وقتها واقعا کم میارم...
    انقدر کنایه ها اذیت هم از طرف خانواده خودم هم از طرف خانواده اش دیدم اما تحمل کردم و دم نزدم...
    ممنون که برام وقت گذاشتید...
    امضای ایشان
    بیستون کنده شدو عشق ب جایی نرسید/دیگرازتیشه ی فرهاد بدم می آید

  26. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4598
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    2
    تشکر شده 6 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    عزیزم اگه واقعا مادر شوهرت اینجوریه و از تو بدش میاد اگه میخوای با همسرت زندگی کنی باید خیلی قویتر از اینا باشی چون بعد از ازدواج مشکلات بیشتر خواهد شد.
    چند تا نکته رو که خودم تو زندگیم نجربه کردم بهت میگم:
    اول اینکه هر چه قدر خانواده همسرت باعث دلخوریت میشن جلوی همسرت ازشون بد نگو چون باعث میشه همسرت جبهه بگیره و بخواد از خوانوادش دفاع کنه که در هر صورت بازنده این بازی تو هستی
    خونسردتو حفظ کن و به خانوادت اجازه نده دخالت کنن و بخوان با حرفاشون تو رو تحریک کنن این زندگی تو و مطمئنا ارزشش بیشتر از اینه که بخوای بخاطر امدن مادر شوهرت قبل از عروسی خرابش کنی .

    به حرفا بی توجه باش لازم نیست به همه حرفا جواب بدی یا به خودت بگیری و ناراحت بشی هیجوقت خودتو بین همسزتو خانوادش قرار نده سعی کن با سیاست کاره خودتو پیش ببری شاید هیچ وقت مادر شوهرت از تو خوشش نیاد پس باید این وضع و اداره کنی .
    زمان همه چیز و تغییر میده مطمئنم روزی همسرت متوجه اشتباهات خانوادش میشه و بیشتر به سمت تو جذب میشه از تو دفاع میکنه.

  27. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4670
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جواب میخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghoghnos نمایش پست ها
    عزیزم اگه واقعا مادر شوهرت اینجوریه و از تو بدش میاد اگه میخوای با همسرت زندگی کنی باید خیلی قویتر از اینا باشی چون بعد از ازدواج مشکلات بیشتر خواهد شد.
    چند تا نکته رو که خودم تو زندگیم نجربه کردم بهت میگم:
    اول اینکه هر چه قدر خانواده همسرت باعث دلخوریت میشن جلوی همسرت ازشون بد نگو چون باعث میشه همسرت جبهه بگیره و بخواد از خوانوادش دفاع کنه که در هر صورت بازنده این بازی تو هستی
    خونسردتو حفظ کن و به خانوادت اجازه نده دخالت کنن و بخوان با حرفاشون تو رو تحریک کنن این زندگی تو و مطمئنا ارزشش بیشتر از اینه که بخوای بخاطر امدن مادر شوهرت قبل از عروسی خرابش کنی .

    به حرفا بی توجه باش لازم نیست به همه حرفا جواب بدی یا به خودت بگیری و ناراحت بشی هیجوقت خودتو بین همسزتو خانوادش قرار نده سعی کن با سیاست کاره خودتو پیش ببری شاید هیچ وقت مادر شوهرت از تو خوشش نیاد پس باید این وضع و اداره کنی .
    زمان همه چیز و تغییر میده مطمئنم روزی همسرت متوجه اشتباهات خانوادش میشه و بیشتر به سمت تو جذب میشه از تو دفاع میکنه.
    واسه نگه داشتن زندگیم همه چی و دارم تحمل میکنم و دم نمیزنم از طد

    دو طرف تحت فشار قرار گرفتم مادر و خواهر خودم درکم نمیکنند که واس زندگیمه تا یه چیزی میشه سریع میخوان با جنگ دعوا به همسرم بگند این کار و نکنه و هروقت گفتم این زندگی منه بذار خودم حلش کنم گفت نه تو زبون نداری من بزرگترتم باید بگم و کار خودشو کرده و گفتنش همانا اختلاف بیشتر همانا
    واقعا موندم با مادرشوهر و مادر خواهر خودم چه کنم...
    امضای ایشان
    بیستون کنده شدو عشق ب جایی نرسید/دیگرازتیشه ی فرهاد بدم می آید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد