نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: عروس جوون

1785
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6756
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy عروس جوون

    سلام...من 7 ماهه ازدواج کردم...بدلیل نامزدی طولانی و ی سری کارا یکم بهم فشار اومد...بعد از عروسی خانواده همسرم یعنی مادرش خیلی واسم عذاب اوره چون گاها حرفاش اذیتم میمنه...بهش حساس شدم...عصبی شدم....تا دیر کارم انجام میگیره کنترلم از دستم خارج میشه...عصبانی میشم شدیدا...دوس ندارم مادرشو ببینم..ولی نزدیکیم...حال روحیم خوب نیست..میشه کمکم کنید ؟

  2. کاربران زیر از ati-69 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6386
    نوشته ها
    55
    تشکـر
    72
    تشکر شده 39 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عروس جوون

    کاری نداره که فقط به حرفای مادر شوهرت توجه نکن

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : عروس جوون

    عزيزم نبايد اهميت بده بذار هر چب مبيگه بگه بزرگتره واست اهميتي نداشته باشه اصلا از اين گوش بگير ازاون يكي بيرون بده گاهي وقتها بايد خيلي چيزها رو تو زندگي فراموش كني مثلا ديشب مادر شوهر من يك عملي انجام داد جلوي شوهرم البته فقط راجع به من نبود منو شوهرم باهم بوديم من به خودم نگرفتم گفت كه گفت اصلا از ديروز بهم ريختم به شوهرم گفتم ديدي مامان چي گفت اصلا از دستش خيلي ناراحت شدم و... يكم خالي شدم از اينم به بعد هم يه جور ديگه رفتار ميكنم كمتر رفت آمد ميكنم اما به شوهرم هم چيزي نميگم چون ديروز فهميد حق با من بوده .توام اعصابتو بهم نريز

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6176
    نوشته ها
    86
    تشکـر
    98
    تشکر شده 76 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عروس جوون

    نقل قول نوشته اصلی توسط ati-69 نمایش پست ها
    سلام...من 7 ماهه ازدواج کردم...بدلیل نامزدی طولانی و ی سری کارا یکم بهم فشار اومد...بعد از عروسی خانواده همسرم یعنی مادرش خیلی واسم عذاب اوره چون گاها حرفاش اذیتم میمنه...بهش حساس شدم...عصبی شدم....تا دیر کارم انجام میگیره کنترلم از دستم خارج میشه...عصبانی میشم شدیدا...دوس ندارم مادرشو ببینم..ولی نزدیکیم...حال روحیم خوب نیست..میشه کمکم کنید ؟
    به به عروس گلم! تبریک...
    عزیزم خوب بگه! مگه تو باید به حرفای همه اهمیت بدی؟ اصلا مهم نیست.
    احترام مادرشوهرتو نگه دار چون مادره! ولی خوب یه جور رفتار کن متوجه بشه که ناراحت شدی. خیلی پاشو از گلیمش دارز تر کرد رفت و امدتو کم کن. خودت رفت و امدتو کم کن مانع شوهرت نشی.

  6. 2 کاربران زیر از الینا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6756
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عروس جوون

    هربار میگم اشکال نداره..ولی باز یه چیزی میگه....کلا از رفتارش خوشم نمیاد...
    اینم بگم از لهاظ فرهنگی از ما پایین تره..
    میدونم ک مادره و احترامش واجبه ولی خودش نمیذاره

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5754
    نوشته ها
    58
    تشکـر
    12
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عروس جوون

    نقل قول نوشته اصلی توسط ati-69 نمایش پست ها
    سلام...من 7 ماهه ازدواج کردم...بدلیل نامزدی طولانی و ی سری کارا یکم بهم فشار اومد...بعد از عروسی خانواده همسرم یعنی مادرش خیلی واسم عذاب اوره چون گاها حرفاش اذیتم میمنه...بهش حساس شدم...عصبی شدم....تا دیر کارم انجام میگیره کنترلم از دستم خارج میشه...عصبانی میشم شدیدا...دوس ندارم مادرشو ببینم..ولی نزدیکیم...حال روحیم خوب نیست..میشه کمکم کنید ؟
    سعی کن توجه نکنی ... بیشتر اوقات هم از رو قصد حرفی زده نمیشه ... ببخش و جدی نگیر .... تو زندگی چیزای مهمتری داری که بهش توجه کنی نذار این چیزای کوچیک آرامشو از تو و همسرت و زندگی قشنگتون بگیره ....

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : عروس جوون

    نقل قول نوشته اصلی توسط ati-69 نمایش پست ها
    هربار میگم اشکال نداره..ولی باز یه چیزی میگه....کلا از رفتارش خوشم نمیاد...
    اینم بگم از لهاظ فرهنگی از ما پایین تره..
    میدونم ک مادره و احترامش واجبه ولی خودش نمیذاره
    اره عزيزم دوستان درست ميگن زياد اهميت نده زياد بحث نكن اصلا حرفي نزن چيزيم گفتن متانت خودتو حفظ كن بذار پيش خودشون ديگه جرات نكنن چيزي بگن و هميشه با عنوان اينكه عروسم خيلي خانمه ازت ياد كنن اره عزيزم كلاس خودتو حفظ كن چيزيم گفتن ازاين گوش ميگيري از اون يكي ميدي بذار هرچي ميگن بگن اهميت نده اصلا مگه اسمون به زمين مياد بذار بگه
    البته بعضي حرفا رو هم بد ميگيريما؟؟!!!!!!!!
    زندگي و ارامشتو بخاطر چيزهاي بي ارزش تلخ نكن

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6768
    نوشته ها
    45
    تشکـر
    18
    تشکر شده 21 بار در 14 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عروس جوون

    عزیزم آرامش زندگیتو بخاطر حرف کسی ک از نظر فرهنگی ازت پایین تره بهم نریز سعی کن بی توجه باشیاز زندگیت لذت ببر همین ک همسرت دوست داشته باشه و پشتت باشه کافیه

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6266
    نوشته ها
    70
    تشکـر
    61
    تشکر شده 42 بار در 26 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عروس جوون

    عزیزدلم ازمن میشنوی فقط شوهرتو بچسب وبس..................... اونه که بهت آرامش میده وهمیشه کنارته ،ازبودن باهاش لذت ببر ،بیخیال بقیه..............[replacer_img]

  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6176
    نوشته ها
    86
    تشکـر
    98
    تشکر شده 76 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عروس جوون

    بگذارید و بگذرید
    ببینید و دل مبندید
    چشم بیاندازید و دل مبازید
    که دیر یا زود
    باید گذاشت و گذشت




  13. 2 کاربران زیر از الینا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4589
    نوشته ها
    156
    تشکـر
    10
    تشکر شده 106 بار در 63 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عروس جوون

    تبـــــــــــــــــــــــ ــــــــریک میگم عروس خانوم
    عزیزم مادرشوهره دیگه اگه تیکه نندازه که روزش شب نمیشه
    عروس خوشگله تو بهش گوش نده هرچی گفت تو فقط ی لبخند بزن و بگذر میدونم خیلی سخته ولی اگه حاضر جوابی کنی اونوقت اونه که گل میگیره از حرفات و شایدم رابطت باشوهرتم خراب کنه
    بهتره ب همسرت بگی که مامانش گاهی اذیتت میکنه البته سعی کن با پرخاش و حق ب جانبی حرف نزنی با سیاست خودت ب شوهرت بفهمون ک رفتارای مامانش اذیتت میکنه بذار اون بره با مامانش حرف بزنه.
    امضای ایشان
    دستمو بگیر....... نذار اشتباه برم

  15. کاربران زیر از DELBAR بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بحث آزاد:خجالت درخرید ابزار ارتباط جنسی
    توسط mronaldo در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 12-10-2015, 12:36 PM
  2. کابوس میبینم،راحتم نمیذاره کابوس
    توسط vahidmf در انجمن اختلال خواب یا بیداری
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 02-05-2014, 03:58 PM
  3. دلایل شکل‌گیری ناهنجاری قوس گردنی
    توسط Artin در انجمن بیماریهای جسمی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-30-2014, 12:30 AM
  4. رابطه اینترنتی
    توسط niki81 در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-10-2013, 09:18 PM
  5. ویلهلــم وونــت
    توسط R e z a در انجمن روانشناسان ایران و جهان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-26-2013, 07:24 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد