نمایش نتایج: از 1 به 29 از 29

موضوع: من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

3104
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    سلام
    ویرایش توسط هدف : 04-16-2017 در ساعت 09:52 AM

  2. کاربران زیر از هدف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    شوهرتون چقدر حمایت میکنه ازتون؟

  4. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    سلام
    شما به جایی که بخواهید بدی جاریتان را ثابت کنید به دنبال این باشید که خوبی خودتان را به خانواده شوهر نشان بدهید شما بد گفتن از جاریتان نه تنها محبوبتر نمی شوید در دامی که این خانم برایتان پهن کرده می افتید ایشان برای اثبات ادعای خود نعل وارون خواهد زد و به همه خواهد گفت دید شما به او حسادت می کنید هر جا می روید یک سری تهمت به من میزند و می گوید به همه که شما چشم دیدن او را ندارید پس بهتر است با مهربانی به پدر و مادر شوهرتان خوبی خود را ثابت کنید وقتی آنها به جز خوبی از شما ندیدند پی به دروع بودن حرفهای جاری شما خواهند برد شما صبر داشته باشید با نیت خوب و پاک خوبی و بزرگواری خودتان را به فامیل شوهرتان ثابت کنید
    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  6. 2 کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    شوهرم خیلی من رو قبول دلره و خیلی حمایت میشم از سمتش .برای همین احساس میکنم پدرشوهرم همش با لحن خیلی بدی میگه تو خرش کردی

  8. کاربران زیر از هدف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    شما به جایی که بخواهید بدی جاریتان را ثابت کنید به دنبال این باشید که خوبی خودتان را به خانواده شوهر نشان بدهید شما بد گفتن از جاریتان نه تنها محبوبتر نمی شوید در دامی که این خانم برایتان پهن کرده می افتید ایشان برای اثبات ادعای خود نعل وارون خواهد زد و به همه خواهد گفت دید شما به او حسادت می کنید هر جا می روید یک سری تهمت به من میزند و می گوید به همه که شما چشم دیدن او را ندارید پس بهتر است با مهربانی به پدر و مادر شوهرتان خوبی خود را ثابت کنید وقتی آنها به جز خوبی از شما ندیدند پی به دروع بودن حرفهای جاری شما خواهند برد شما صبر داشته باشید با نیت خوب و پاک خوبی و بزرگواری خودتان را به فامیل شوهرتان ثابت کنید
    بخدا تا الان همین ک شما گفتین رو انجام دادم یه مدت باهام خوبن باز تقی ب توقی میخوره هرچی از دهنشون نیاد بهم میگن.بخدا تو خونه بابا حتی یبارم کنتر از گل نشنیدم ولی اینجا از همون اول چشمشونو بستن و دهنشونو بار کردن و من کوتاه اومدن.اینقد جلو فامیلاشون بد به نظر میام ک همه واقعا فکر میکنن من مشکل دارم برای همین میخوام بگم چطور ادمیه .از بس نگاهایی ک تو فامیلشون بهم میشه بده ک اصلا راضی نیستم رفت و امد کنم .میدونین احساس میکنم فقط با رفتنن فقط خودمن ک کوچیک میشم.حاری از نظر مالی فقط ازم سرتر ،فانیلای شوهرمم فقط پول پرستن اگه نداشته باشی ادم حسابت نمیکنن

  10. کاربران زیر از هدف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,912 بار در 980 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    سلام عزیزم.

    کاملا درک میکنم که چه شرایط سختی داشتی و داری.

    منم دوستی دارم که خیلی مظلومه و متأسفانه اونم همین مشکلاتو با جاریش داره.

    ببین عزیزم من به دوستمم همینو گفتم به شما هم همینو میگم خودتو با خونواده شوهرت درگیر نکن!

    آدمی که میگی از خدا و آخرتش نمیترسه و اینقد با سیاسته فکر میکنی میشینه تماشا میکنه که تو ذات ناپاکشو به دیگران نشون بدی و هیچی نگه و هیچ کاری نکنه؟!!

    تو تا الان هبچ بی احترامی نکردی و شدی آدم بده٬ فک کن اگه بخوای چنین حرکتی بزنی چی میشی! اینکارت علناً اعلان جنگه واسه اون خانوم!

    حالا بماند که ممکنه چه داستانهایی واست درست کنه و پیش همه خرابت کنه٬ اینجوری زندگیت به هم میریزه که از هر چیزی مهمتره!

    شوهر اون خانوم برادر کسیه که داری باهاش زندگی میکنی٬ هر گونه برخورد شما دو نفر تأثیر مستقیم داره توی زندگیاتون!

    جاری شما بچه نداره و شاید واسش مهم نباشه که زندگیش چجوری پیش بره اما شما مادر دو تا بچه ای و در قبال اونها مسئولی٬
    ایشون درکش رو نداره اما شما قطعا متوجهی که این اختلافات چه تأثیری روی شوهرت و زندگی و بچه هاتون میزاره!

    من همیشه شعارم تو زندگیم اینه و سعی کردم بهش پایبند باشم و بهش عمل کنم؛
    آدمی که نمیفهمه یا واقعا نمیفهمه یا خودشو زده به نفهمی که در هر دو صورت تو نمیتونی چیزی رو بهش بفهمونی و سعی و تلاشت فقط باعث رنجش و خستگی خودت میشه.

    آدمایی که باعث ناراحتی دیگران میشن مطمئن باش روح و روان سالمی ندارن٬
    رفتاراشون ناشی از مشکلات روحی و عقده هاییه که دارن و در واقع میشه گفت دست خودشون نیست.

    اگه بخوایم ما هم مثل اونا رفتار کنیم فرقی باهاشون نداریم٬ سعی کن واقعا درک کنی که جاریت یک بیمار روحیه اونوقت انقد باعث ناراحتیت نمیشه!
    دلخور میشی اما چون درکش میکنی زود فراموش میکنی.

    منم یک جاری دارم که رفتارهای نرمالی نداره ٬ وقتی فهمیدم که سالها توی چه شرایطی زندگی کرده سعی کردم درکش کنم !

    وقتی رفتار ناراحت کننده ای انجام میده خوب طبیعیه که دلخور میشم اما چون شرایط روحیشو درک میکنم زود فراموش میکنم و حتی دلم براش میسوزه و دعا میکنم آرامش به دلش برگرده و زندگی نرمالی داشته باشه!

    میدونی اینجور آدما به دلیل شدت افکار منفی که درونشون رو پر کرده بیشتر خودشون عذاب میکشن و با اذیت کردن دیگران میخوان خودشونو آروم کنن!

    باور کن توأم اگه درکش کنی و بهش محبت کنی در واقع حال خودتو خوب میکنی و اونم به مرور دست از اذیتاش برمیداره حتی اگه انقد بیماریش شدید باشه که با محبتت تغییر نکنه بازم تو چیزی رو از دست ندادی و وجودتو از کینه و نفرت پاک کردی و به جاش تخم محبت و دوستی کاشتی!

  12. کاربران زیر از رامونا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    سلام
    شما صبر کن همین راهی را که رفتی پیش ببر می دانم کار سختی در پیش دارید خدا نتیجه صبر و مهربانیت را به تو می دهد با جاریت درگیر نشو او آدم حسودی است حسادت بیش از همه از درون به خود شخص حسود ضربه می زند به هر حال کاری نکن آتش حسادت جاریت شعله ورتر شود که پیامدهای بدتری خواهد داشت ایشان طاقت دیدن موفقیتهای شما را ندارد همینکه شما دوتا بچه دارید او هنوز بچه ندارد خیلی برای او دردناک است پس شما با مهربانی با او رفتار کن خدا اجر تحمل و صبرت را خواهد داد خدا همیشه انسان را به صبر توصیه کرده است
    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  14. 2 کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط رامونا نمایش پست ها
    سلام عزیزم.

    کاملا درک میکنم که چه شرایط سختی داشتی و داری.

    منم دوستی دارم که خیلی مظلومه و متأسفانه اونم همین مشکلاتو با جاریش داره.

    ببین عزیزم من به دوستمم همینو گفتم به شما هم همینو میگم خودتو با خونواده شوهرت درگیر نکن!

    آدمی که میگی از خدا و آخرتش نمیترسه و اینقد با سیاسته فکر میکنی میشینه تماشا میکنه که تو ذات ناپاکشو به دیگران نشون بدی و هیچی نگه و هیچ کاری نکنه؟!!

    تو تا الان هبچ بی احترامی نکردی و شدی آدم بده٬ فک کن اگه بخوای چنین حرکتی بزنی چی میشی! اینکارت علناً اعلان جنگه واسه اون خانوم!

    حالا بماند که ممکنه چه داستانهایی واست درست کنه و پیش همه خرابت کنه٬ اینجوری زندگیت به هم میریزه که از هر چیزی مهمتره!

    شوهر اون خانوم برادر کسیه که داری باهاش زندگی میکنی٬ هر گونه برخورد شما دو نفر تأثیر مستقیم داره توی زندگیاتون!

    جاری شما بچه نداره و شاید واسش مهم نباشه که زندگیش چجوری پیش بره اما شما مادر دو تا بچه ای و در قبال اونها مسئولی٬
    ایشون درکش رو نداره اما شما قطعا متوجهی که این اختلافات چه تأثیری روی شوهرت و زندگی و بچه هاتون میزاره!

    من همیشه شعارم تو زندگیم اینه و سعی کردم بهش پایبند باشم و بهش عمل کنم؛
    آدمی که نمیفهمه یا واقعا نمیفهمه یا خودشو زده به نفهمی که در هر دو صورت تو نمیتونی چیزی رو بهش بفهمونی و سعی و تلاشت فقط باعث رنجش و خستگی خودت میشه.

    آدمایی که باعث ناراحتی دیگران میشن مطمئن باش روح و روان سالمی ندارن٬
    رفتاراشون ناشی از مشکلات روحی و عقده هاییه که دارن و در واقع میشه گفت دست خودشون نیست.

    اگه بخوایم ما هم مثل اونا رفتار کنیم فرقی باهاشون نداریم٬ سعی کن واقعا درک کنی که جاریت یک بیمار روحیه اونوقت انقد باعث ناراحتیت نمیشه!
    دلخور میشی اما چون درکش میکنی زود فراموش میکنی.

    منم یک جاری دارم که رفتارهای نرمالی نداره ٬ وقتی فهمیدم که سالها توی چه شرایطی زندگی کرده سعی کردم درکش کنم !

    وقتی رفتار ناراحت کننده ای انجام میده خوب طبیعیه که دلخور میشم اما چون شرایط روحیشو درک میکنم زود فراموش میکنم و حتی دلم براش میسوزه و دعا میکنم آرامش به دلش برگرده و زندگی نرمالی داشته باشه!

    میدونی اینجور آدما به دلیل شدت افکار منفی که درونشون رو پر کرده بیشتر خودشون عذاب میکشن و با اذیت کردن دیگران میخوان خودشونو آروم کنن!

    باور کن توأم اگه درکش کنی و بهش محبت کنی در واقع حال خودتو خوب میکنی و اونم به مرور دست از اذیتاش برمیداره حتی اگه انقد بیماریش شدید باشه که با محبتت تغییر نکنه بازم تو چیزی رو از دست ندادی و وجودتو از کینه و نفرت پاک کردی و به جاش تخم محبت و دوستی کاشتی!
    مرسی ک درکم میکنی خانمی.شما میگین محبت کن اخه چطور وقتی کاراش جلو چشممه بهش نزدیک بشم اصلا نمیتونم خودمو راضی کنم اون کاری کرده بود ک واقعا نزدیک بود بچم سقط بشه بخدا الان یادم اومده دارم مثل بارون اشک میریزم.احساس مینم ادم خیلی ضعیفی هستم ک نمیتونم از پسش بربیام و نمیتونم کاری بکنم و اونجور ک بابقیه رفتار میکنم با خودمم همونطور رفتار بشه همیشه فکر میکردم ادم قوی هستم ولی همش داره بهن ثابت میشه ک نه نیستی.من بقول معروف خودشیرین نیستم ک خودمو تو دل همه جا کنم فقط اونی ک هستم و جلو بقیه هم هستم اصلا سیاست ندارم و بحثهای خانوادگی وقتی جاریم باشه حتی یک کلمه من حرف نمیزنم تمام مدتی با اون تو یک مکانیم فشار روحی رومه .همه رو با من بد کرده من هر چقدرم ک با بقیه بااحترام و محبت باشم بازم همه تعریف و خوبی ها مال اونه و من بده هستم

  16. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34374
    نوشته ها
    275
    تشکـر
    337
    تشکر شده 212 بار در 131 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط هدف نمایش پست ها
    شوهرم خیلی من رو قبول دلره و خیلی حمایت میشم از سمتش .برای همین احساس میکنم پدرشوهرم همش با لحن خیلی بدی میگه تو خرش کردی
    سلام

    اشنایی شما با همسرتون چه جوری بود ؟

    همسرتون شغل و استقلال مالی ندارن ؟
    امضای ایشان

    لیلی
    کنج محراب
    بال هایش از کتاب رویید
    تا به افلاک رسید .

  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    شما صبر کن همین راهی را که رفتی پیش ببر می دانم کار سختی در پیش دارید خدا نتیجه صبر و مهربانیت را به تو می دهد با جاریت درگیر نشو او آدم حسودی است حسادت بیش از همه از درون به خود شخص حسود ضربه می زند به هر حال کاری نکن آتش حسادت جاریت شعله ورتر شود که پیامدهای بدتری خواهد داشت ایشان طاقت دیدن موفقیتهای شما را ندارد همینکه شما دوتا بچه دارید او هنوز بچه ندارد خیلی برای او دردناک است پس شما با مهربانی با او رفتار کن خدا اجر تحمل و صبرت را خواهد داد خدا همیشه انسان را به صبر توصیه کرده است
    ممنون از راهنماییتون
    ولی واقعا شما فکر نمیکنی صبر پیمانه داره و اونم یک گنجایش خاصی داره .چندساله کارن همین شده خودم از درون داغون شدم بعضی وقتا فکر میکنم منم حسود شدم .حسادت میکنم به اینکه چقدر مورد احترامه و چرا من بلد نیستم مثل اونم باشم .البته شوهرم میگه قبل ازدواج ما اونا همش باشوهرش جنگ و دعوا داستن و همش تو قهر بود و همش مشاوره بعد ک دیدن ما باهم خوبیم دیگه مشکلاتشونو به خانواده شوهرم نمیگه ک کسی نفهمه .شوهرم میگه احترامی ک بهشون گذاشته میشه فقط بخاطر پولشونه ولی من باورم نمیشه ک پول اینهمه مهم باشه .میترسم مثل اون بشم میترسم کارم بجایی برسه ک حسادتم زیاد بشه میترسم خصلت بد پیدا کنم اخه از خودم و بقیع این انتظار رو دارم ک باهام اونجور لیاقتشو دارم رفتار بشه نکه تقی بتوقی میخوره فقط تهدیدم میکنن و سرم داد میزنن

  18. کاربران زیر از هدف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    [QUOTE=nazanin1371;237107]سلام

    اشنایی شما با همسرتون
    ویرایش توسط هدف : 04-16-2017 در ساعت 09:55 AM

  20. کاربران زیر از هدف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34374
    نوشته ها
    275
    تشکـر
    337
    تشکر شده 212 بار در 131 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط هدف نمایش پست ها
    سلام.تو دانشگاه هردو یک رشته تحصیل کردیم سال اخر دانشگاه باهم اشنا شدیم .قبلا با برادرش باهم کار میکردن بعد جاریم انداختش بیرون هیچکی هم هیچی نگفت یمدت یکار و دنبال کار بود الان خداروشکر کار داره ولی درامد خیلی کم داریم مخصوصا نسبت ب خانواده شوهرم .الان خونه ای ک میشینیم پولشو پدرش داده دقیقا هر چند ماه یبار میگه خونه رو خالی کنین ودنبال بهانه است منم برای همین ک فشار رو شوهرن نیارن و بتونه یکم پول جمع کنه ساکت میمونم و بدتر نشه
    .

    جاریتون نسبت فامیلی نزدیکی با خانواده همسرتون داره ؟

    دلیل بچه دار نشدنش مشخص شده ؟

    و همچنین خانواده پدری جاریتون وضعیت مالیشون چطور هست ؟
    امضای ایشان

    لیلی
    کنج محراب
    بال هایش از کتاب رویید
    تا به افلاک رسید .

  22. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    سلام خانم
    دو مورد به ذهنم میرسه درباره شما
    یکی اینکه برای همسرتون جایگزین خانواده برادر دوست و... باشید.اون دیگه به خود شما که خانم هستید برمیگرده راهش رو پیدا کنید.
    باید آنقدر همسرتون رو ساپورت کنید شوهرشما کسی دیگه رو نبینه.یک مثال میزنم .رابطه خانم من و خانوادم خیلی خوبه اما دقیقا هرکاری دیگران واسم انجام میدادند عین اون کار رو انجام میداد اوایل متوجه نمیشدم بعد دیدم دیگران به چشم من نمیان چون همسرم همه چیز رو باهم داره و بهتر بگم یک همراهه در زندگی.شما هم بایست با شوهرتون همراه باشید همدلی تنها فایده ای نداره.
    بدگویی خانواده همسرتون رو پیش ایشون نکنید مردها اگر خانوادشون حتی بدترین هم باشند مقابل این موضوع حتما جبهه میگیرند و اجازه تغییر به ایشون نمی دهید.
    لازم نیست شما به همسرتون با کلام بفهمانید از آنها بهترید و یا چه کارهایی کردید و آنها نکردند اجازه بدهید شوهر شما به مرور متوجه بشن.کمی صبرداشته باشید.
    مورد دوم اینکه سعی کنید استقلال مالی پیدا کنید و صاحب پول بشید.خوشمان بیاید یا نه پول قدرت میاره شما وقتی پول داشته باشی دیگه حتی خودتون هم به خودتون بیشتر احترام میگذارید.
    به نظر من شما به جای اینکه به این فرم اوقات خودتون رو تلخ کنید و به زندگی واون بچه که گناهی نداره و باید از اعصاب و تنش های شما تغذیه کنه آسیب برسونید آرام باشید.
    روی خانواده همسر کلید نکنید روی برخوردهایشان کلید نکنید وقتی بفهمند میتوانند با این رفتارها شما رو زجر بدن بیشتر تحریک میشن.بهترین کار بی تفاوتیه توی چشمشون نگاه کنید و بی تفاوت انگار روح هستی نمیبینمت.روی رفتارهای آنها فوکوس نکنید.
    در کنارش اون کارهایی که لازم هست رو انجام بدید.

  23. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط nazanin1371 نمایش پست ها
    .

    جاریتون نسبت فامیلی نزدیکی با خانواده همسرتون داره ؟

    دلیل بچه دار نشدنش مشخص شده ؟

    و همچنین خانواده پدری جاریتون وضعیت مالیشون چطور هست ؟
    سلام نه اونم غریبه هست و فقط اشنایی اونا تو مخیط کارشون بوده.خانواده من و خانواده جاری در یک حد هستن ولی خانواده شوهرم بهتره.

  24. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    دددد
    ویرایش توسط هدف : 04-16-2017 در ساعت 09:57 AM

  25. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط siavash_en نمایش پست ها
    سلام خانم
    دو مورد به ذهنم میرسه درباره شما
    یکی اینکه برای همسرتون جایگزین خانواده برادر دوست و... باشید.اون دیگه به خود شما که خانم هستید برمیگرده راهش رو پیدا کنید.
    باید آنقدر همسرتون رو ساپورت کنید شوهرشما کسی دیگه رو نبینه.یک مثال میزنم .رابطه خانم من و خانوادم خیلی خوبه اما دقیقا هرکاری دیگران واسم انجام میدادند عین اون کار رو انجام میداد اوایل متوجه نمیشدم بعد دیدم دیگران به چشم من نمیان چون همسرم همه چیز رو باهم داره و بهتر بگم یک همراهه در زندگی.شما هم بایست با شوهرتون همراه باشید همدلی تنها فایده ای نداره.
    بدگویی خانواده همسرتون رو پیش ایشون نکنید مردها اگر خانوادشون حتی بدترین هم باشند مقابل این موضوع حتما جبهه میگیرند و اجازه تغییر به ایشون نمی دهید.
    لازم نیست شما به همسرتون با کلام بفهمانید از آنها بهترید و یا چه کارهایی کردید و آنها نکردند اجازه بدهید شوهر شما به مرور متوجه بشن.کمی صبرداشته باشید.
    مورد دوم اینکه سعی کنید استقلال مالی پیدا کنید و صاحب پول بشید.خوشمان بیاید یا نه پول قدرت میاره شما وقتی پول داشته باشی دیگه حتی خودتون هم به خودتون بیشتر احترام میگذارید.
    به نظر من شما به جای اینکه به این فرم اوقات خودتون رو تلخ کنید و به زندگی واون بچه که گناهی نداره و باید از اعصاب و تنش های شما تغذیه کنه آسیب برسونید آرام باشید.
    روی خانواده همسر کلید نکنید روی برخوردهایشان کلید نکنید وقتی بفهمند میتوانند با این رفتارها شما رو زجر بدن بیشتر تحریک میشن.بهترین کار بی تفاوتیه توی چشمشون نگاه کنید و بی تفاوت انگار روح هستی نمیبینمت.روی رفتارهای آنها فوکوس نکنید.
    در کنارش اون کارهایی که لازم هست رو انجام بدید.
    سلام.والا من کاری بخ خانواده شوهرم ندارم اونا برای اینکه با جاریم بهتر بشم و بقول خودشون شبیه خواهر بشین زورشون ب من میرسه فقط و دعوا راه میندازن .شما درست میگین یک مشکل اونا بامن سر همین قضیه هست ک چرا سرکار نمیرم.جدا از حرفای اونا خودمم دوست دارم برموسرکار به شوهرم کمک کنم دارم سعی میکنم درسمو ادامه بدم البته تو یک رشته دیگه.
    عذر میخوام من قبلا از یک نفر تو همین سایت راهنمایی گرفتم بنام reza1چطور میتونم دوباره از ایشون راهنمایی بگیرم.

  26. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط siavash_en نمایش پست ها
    سلام خانم
    دو مورد به ذهنم میرسه درباره شما
    یکی اینکه برای همسرتون جایگزین خانواده برادر دوست و... باشید.اون دیگه به خود شما که خانم هستید برمیگرده راهش رو پیدا کنید.
    باید آنقدر همسرتون رو ساپورت کنید شوهرشما کسی دیگه رو نبینه.یک مثال میزنم .رابطه خانم من و خانوادم خیلی خوبه اما دقیقا هرکاری دیگران واسم انجام میدادند عین اون کار رو انجام میداد اوایل متوجه نمیشدم بعد دیدم دیگران به چشم من نمیان چون همسرم همه چیز رو باهم داره و بهتر بگم یک همراهه در زندگی.شما هم بایست با شوهرتون همراه باشید همدلی تنها فایده ای نداره.
    بدگویی خانواده همسرتون رو پیش ایشون نکنید مردها اگر خانوادشون حتی بدترین هم باشند مقابل این موضوع حتما جبهه میگیرند و اجازه تغییر به ایشون نمی دهید.
    لازم نیست شما به همسرتون با کلام بفهمانید از آنها بهترید و یا چه کارهایی کردید و آنها نکردند اجازه بدهید شوهر شما به مرور متوجه بشن.کمی صبرداشته باشید.
    مورد دوم اینکه سعی کنید استقلال مالی پیدا کنید و صاحب پول بشید.خوشمان بیاید یا نه پول قدرت میاره شما وقتی پول داشته باشی دیگه حتی خودتون هم به خودتون بیشتر احترام میگذارید.
    به نظر من شما به جای اینکه به این فرم اوقات خودتون رو تلخ کنید و به زندگی واون بچه که گناهی نداره و باید از اعصاب و تنش های شما تغذیه کنه آسیب برسونید آرام باشید.
    روی خانواده همسر کلید نکنید روی برخوردهایشان کلید نکنید وقتی بفهمند میتوانند با این رفتارها شما رو زجر بدن بیشتر تحریک میشن.بهترین کار بی تفاوتیه توی چشمشون نگاه کنید و بی تفاوت انگار روح هستی نمیبینمت.روی رفتارهای آنها فوکوس نکنید.
    در کنارش اون کارهایی که لازم هست رو انجام بدید.
    ببخشید شما منظورتون اینه ک با توجه ب رفتار نامناسبی ک باهام داشتن باز خودمون بزنم ب اتن راه و برم خونه پدرشوهرم و انگار نه انگار؟؟؟خب اینجوری اونا میگن ما ک با این هر رفتاری میکنیم باز میاد چ احتیاجی ب پشیمونی و عذر خواهی داریم ،اونجوری فکر نمیکنین خودم باعث تداوم این مدل رفتارشون میشم؟اخه بنظرم چون تا الانکوتاه اومدم و خودمو زدم ب اون راه اونا بدتر شدن و ببخشید پررو تر شدن باخودشون میگن این دختر برای حفظ زندگیش هرکار میکنه و ماهم هرطور بخواهیم میتونیم باهاش رفتار کنیم.مشکل اصلی من همینه

  27. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط هدف نمایش پست ها
    سلام.والا من کاری بخ خانواده شوهرم ندارم اونا برای اینکه با جاریم بهتر بشم و بقول خودشون شبیه خواهر بشین زورشون ب من میرسه فقط و دعوا راه میندازن .شما درست میگین یک مشکل اونا بامن سر همین قضیه هست ک چرا سرکار نمیرم.جدا از حرفای اونا خودمم دوست دارم برموسرکار به شوهرم کمک کنم دارم سعی میکنم درسمو ادامه بدم البته تو یک رشته دیگه.
    عذر میخوام من قبلا از یک نفر تو همین سایت راهنمایی گرفتم بنام reza1چطور میتونم دوباره از ایشون راهنمایی بگیرم.

    در واقع سرکار رفتن یا نرفتن شما به آنها ارتباطی نداره اما چون در منزل آنها ساکن هستید با اصرار به کارکردن شما میخواهند بار مالی رو کم کنند.
    شما هم با توجه به اوضاع مالی و مخالفت خانواده همسر لازم بود سنجیده تر عمل میکردید حالا کاری هست که شده باید راه حل درست رو پیدا کرد.
    میتوانید ایشون رو دعوت به تایپیک کنید اگر در سایت حضور پیدا کنند پاسخ شما رو خواهند داد.

  28. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط هدف نمایش پست ها
    ببخشید شما منظورتون اینه ک با توجه ب رفتار نامناسبی ک باهام داشتن باز خودمون بزنم ب اتن راه و برم خونه پدرشوهرم و انگار نه انگار؟؟؟خب اینجوری اونا میگن ما ک با این هر رفتاری میکنیم باز میاد چ احتیاجی ب پشیمونی و عذر خواهی داریم ،اونجوری فکر نمیکنین خودم باعث تداوم این مدل رفتارشون میشم؟اخه بنظرم چون تا الانکوتاه اومدم و خودمو زدم ب اون راه اونا بدتر شدن و ببخشید پررو تر شدن باخودشون میگن این دختر برای حفظ زندگیش هرکار میکنه و ماهم هرطور بخواهیم میتونیم باهاش رفتار کنیم.مشکل اصلی من همینه
    شما نگفتید با خانواده همسرتون رفت و آمد ندارید؟ فقط گفتید در جمع به شما بی احترامی میکنند.والا به نظر من نیمی از برخوردها رو شما با تصمیم های نسنجیده و رفتار ناآگاهانه بوجود آوردید و نیمی رو هم آنها مقصر بودند.
    شما با وجود مخالفت های شدید خانواده همسر با ایشون ازدواج کردید و در منزل پدرشوهر ساکن شدید و بدون توجه به مسائل و مشکلات مالی همسر دو تا بچه روبه جمع خانواده اضافه کردید.هر اندازه هم که بگید زندگی خودتان هست عمده خرج و بار مالی شما بر دوش خانواده شوهر شماست و آنها از این اهرم استفاده میکنند.
    از برخوردها و رفتارهای احساسی نسنجیده دوری کنید شما هیجانی برای همه مسائل تصمیم میگیرید و مشکل به مشکلات دیگر اضافه میکنید.
    حتما به یک مشاوره حضوری مراجعه کنید

  29. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط siavash_en نمایش پست ها
    شما نگفتید با خانواده همسرتون رفت و آمد ندارید؟ فقط گفتید در جمع به شما بی احترامی میکنند.والا به نظر من نیمی از برخوردها رو شما با تصمیم های نسنجیده و رفتار ناآگاهانه بوجود آوردید و نیمی رو هم آنها مقصر بودند.
    شما با وجود مخالفت های شدید خانواده همسر با ایشون ازدواج کردید و در منزل پدرشوهر ساکن شدید و بدون توجه به مسائل و مشکلات مالی همسر دو تا بچه روبه جمع خانواده اضافه کردید.هر اندازه هم که بگید زندگی خودتان هست عمده خرج و بار مالی شما بر دوش خانواده شوهر شماست و آنها از این اهرم استفاده میکنند.
    از برخوردها و رفتارهای احساسی نسنجیده دوری کنید شما هیجانی برای همه مسائل تصمیم میگیرید و مشکل به مشکلات دیگر اضافه میکنید.
    حتما به یک مشاوره حضوری مراجعه کنید
    منظورم این نبوده ک رفت و امد نداریم .هفته ای یبار میریم.یسر قضیه بچه شوهرمه اونه ک عاشق بچه هست من باید چیکار میکردم جز اینکه بهش بگم عواقبش چیه و ..تصمیم اگه برااینکه اونا منو نمیخواستن و ازدواج کردیم دلیل نمیشه رابطج با شوهرم بد باشه اکثر مشکلاتم مربوط ب دخالتهای جاری میشه .الانم مشکل من همینه چطور رفتار کنم باهاش .ممنون ک خیلی صریح نظرتون گفتین

  30. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط siavash_en نمایش پست ها
    شما نگفتید با خانواده همسرتون رفت و آمد ندارید؟ فقط گفتید در جمع به شما بی احترامی میکنند.والا به نظر من نیمی از برخوردها رو شما با تصمیم های نسنجیده و رفتار ناآگاهانه بوجود آوردید و نیمی رو هم آنها مقصر بودند.
    شما با وجود مخالفت های شدید خانواده همسر با ایشون ازدواج کردید و در منزل پدرشوهر ساکن شدید و بدون توجه به مسائل و مشکلات مالی همسر دو تا بچه روبه جمع خانواده اضافه کردید.هر اندازه هم که بگید زندگی خودتان هست عمده خرج و بار مالی شما بر دوش خانواده شوهر شماست و آنها از این اهرم استفاده میکنند.
    از برخوردها و رفتارهای احساسی نسنجیده دوری کنید شما هیجانی برای همه مسائل تصمیم میگیرید و مشکل به مشکلات دیگر اضافه میکنید.
    حتما به یک مشاوره حضوری مراجعه کنید
    اینو یادم رفت بگم اصلا بار مالی ما رو دوش خانواده شوهرم نیست .خونه ای ک الان میشینیم قبلا برادرشوهرم چندسال مثل ما نشستن ک کمک مالی بشه بعد ازدواج ما قرهر شد ک ماهم چندسال بشینیم .فاصله خونه ما و مادرشوهرمم زیاده .اصلا از نظر مالی باری رو دوش اونا نداریم جز همین خونه ک خب اینم جزوه رسم خانوادگیشون بوده

  31. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط هدف نمایش پست ها
    منظورم این نبوده ک رفت و امد نداریم .هفته ای یبار میریم.یسر قضیه بچه شوهرمه اونه ک عاشق بچه هست من باید چیکار میکردم جز اینکه بهش بگم عواقبش چیه و ..تصمیم اگه برااینکه اونا منو نمیخواستن و ازدواج کردیم دلیل نمیشه رابطج با شوهرم بد باشه اکثر مشکلاتم مربوط ب دخالتهای جاری میشه .الانم مشکل من همینه چطور رفتار کنم باهاش .ممنون ک خیلی صریح نظرتون گفتین




    رفتار آنها با شما بی انصافیه هرچی باشه شما الان عروس اون خانواده هستید و جزو آن خانواده .شما نمیتوانید اخلاق و رفتار اون خانم رو تغییر بدهید اما با تغییر رفتار خودتان میتوانید رفتار دیگران رو عوض کنید.
    اگر قفلی عوض بشه کلید اون قفل هم عوض میشه.از خودتان شروع کنید.ابتدا هرکاری میکنید با همسرتان هماهنگ باشید و پشت همدیگر رو خالی نکنید.
    شما چیزی رو دارید که اون خانم با وجود پول زیاد نتوانست بدست بیاره آن هم فرزند هست و ترس داره بخاطر این موضوع از چشم خانواده همسر شما بیفته و شما جایگاه ایشون رو تسخیر کنی.
    عادی رفتارکنید یعنی اصلا واسم مهم نیست چی میگی چه رفتاری میکنی از طرفی سعی کنید خودتان رو بالا بکشید سرکار برید اوضاع مالی رو با کمک همسر ردیف کنید وقتی سرگرم باشید اصلا دیگه مجالی برای فکرکردن به حرفها و دخالت های آنها پیدا نمیکنید.
    اون خانم آنقدر که میگید غول نیست به این فکرکنید یک زن بیچاره است که نمیتواند بچه داربشه و همش از این میترسه یک روزی واسه این موضوع شوهر طلاقش بده.البته ببخشید یه کم بدجنسی کردم ولی واقعیته.اصلا عددی نیست چرا الکی گنده ش کردید

  32. کاربران زیر از siavash_en بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  33. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط siavash_en نمایش پست ها
    رفتار آنها با شما بی انصافیه هرچی باشه شما الان عروس اون خانواده هستید و جزو آن خانواده .شما نمیتوانید اخلاق و رفتار اون خانم رو تغییر بدهید اما با تغییر رفتار خودتان میتوانید رفتار دیگران رو عوض کنید.
    اگر قفلی عوض بشه کلید اون قفل هم عوض میشه.از خودتان شروع کنید.ابتدا هرکاری میکنید با همسرتان هماهنگ باشید و پشت همدیگر رو خالی نکنید.
    شما چیزی رو دارید که اون خانم با وجود پول زیاد نتوانست بدست بیاره آن هم فرزند هست و ترس داره بخاطر این موضوع از چشم خانواده همسر شما بیفته و شما جایگاه ایشون رو تسخیر کنی.
    عادی رفتارکنید یعنی اصلا واسم مهم نیست چی میگی چه رفتاری میکنی از طرفی سعی کنید خودتان رو بالا بکشید سرکار برید اوضاع مالی رو با کمک همسر ردیف کنید وقتی سرگرم باشید اصلا دیگه مجالی برای فکرکردن به حرفها و دخالت های آنها پیدا نمیکنید.
    اون خانم آنقدر که میگید غول نیست به این فکرکنید یک زن بیچاره است که نمیتواند بچه داربشه و همش از این میترسه یک روزی واسه این موضوع شوهر طلاقش بده.البته ببخشید یه کم بدجنسی کردم ولی واقعیته.اصلا عددی نیست چرا الکی گنده ش کردید
    ممنونم.شما الان همه دارین میگین ک بازم من کوتاه بیام و نشنیده بگیرم و پوست کلفت باشم درسته؟؟؟ینی بزورم ک شده سعی کنم با جاریم وب باشم و بزور خودمو خوشحال نشون بدم؟اون ایک مدل حرکات من حرصش میگیره چندبار امتحان کردم ولی در کل هییییچ تغیری تو رفتاراشون ندیدم.ببخشید اینقد سوال میکنم منظورتون اینه ک من دست شوهرمو بگیرم ببرم خونه برادرش هرچند ک مطنیم از ما خوششون نمیاد؟(اینم بگم خداروهزاربار شکر منو شوهرم پشت همیم در هرشرایطی البته بعد گذراندن اون سال اول سخت ک بهش ثابت شده من چطور ادمی هستم)اگه من این رفتارایی ک گقتم رو انجام بدم علی رغم دلم نتیجش چی میشه؟ببخشید اینقد سوال کردم

  34. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34360
    نوشته ها
    114
    تشکـر
    42
    تشکر شده 54 بار در 42 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    سلام
    دوستان حرفهایی که باید میزنند زدند
    یه جمله هم من میگم
    آدم مریض مریضه هرکاری هم کنیم تا نخواد خودشو درمان کنه نمیکنه و دور و بریاش رو عذاب میده
    بله با تفاسیره شما جاریه شما یه مریضه روحیه و این همه اذیت و آزاره شما یه دلیل داره
    خودش رو برتر میبینه و چون فکر میکنه خوبی های شما ممکنه این حس برتر بودن تو خانواده شوهرش رو ازش بگیره و همه به سمت و سوی شما متمایل بشن دست به تخریب شما میزنه
    بزرگ بودن و بزرگواری کردن کاره هر کسی نیست ولی تا الان از شما براومده بعد از این هم بر میاد.
    آدمی که بزرگ باشه عالم و آدم بخوان خار و کوچیکش کنند نمیتونند چون خوبی تو ذاتشه و دیر یا زود همه میفهمند
    جنجال و دعوا و گفتن بدی ها فقط ارزش آدم رو پایین میاره
    آدمی که نمیفهمه زور نیست نمیفهمه حالا عالم و آدم بیان بدی هاشو بگن و باهاش مجادله هم کنند فایده نداره نمیفهمه چون فقط خودشو میبینه.
    آرامش خودتون و زندگیتون رو بخاطر یه آدم مریض بهم نریزید.هرچند این مریضی واگیر داره و برخی اوقات خانواده شوهره شمارو میگیره.
    ولی دیر نیست اون روزی که همه به خوب بودنه شما اذعان کنند.شما بزرگوارانه و برای حفظ زندگیتون گذشت رو ادامه بدید و به حرف های آدم های مریضی که به جای آسایشگاه روانی تو خیابون های این شهر هستند گوش ندید بهشون لبخند بزنید که دیر یا زود تو هم یا خوب میشی یا از حرص و غصه دق میکنی و میمیری.
    بخند و شاد باش و آرامش داشته باش که این شادی و آرامش از هزاران حرف برای اینجور آدم ها بدتره.البته ممکنه به کارهایی هم دست بزنند برای برهم زدن این شادی و آرامش ولی مطمئن باشید کارهایی که میکنه حکم خودکشی شخصیتی برای خودشون داره

    در پناه یکی که همیشه حواسش بهمون هست...

  35. کاربران زیر از sajjadebr بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  36. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    سلام
    حتما این حکایت شنیدی که یک پیرمرد با نوه اش با یک خر که داشتند با هم می رفتند مردم بهشون گفتند چرا هیچ کسی سوار الاغ نیست پس پیرمرد گفت به نوه اش که سوار الاغ شو بعد رفتند جلوتر یک عده دیگر به نوه گفتند خجالت نمی کشی پدربزرگ پیرت پیاده است تو سواره ای.این بار پیرمرد سوار خر شد نوه پیاده میرفت تا رسیدند به یک عده دیگر. آنها به پیرمرد گفتند مرد گنده خجالت نمی کشی بچه پای پیاده دارد می رود تو سواره ای. این بار تصمیم گرفتند هر دو سوار الاغ شوند همینطور به راهشان ادامه دادند تا به یک جماعت دیگری رسیدند این جماعت به آنها گفتند عجب مردم ستمگری دوتایی سوار الاغ شده اند بیچاره الاغ که باید این همه بار با خودش بکشد و ..... . هر طور هم بخواهی رفتار کنی شاید یک عده ای از شما ایراد بگیرند شما کاری که می دانید درست هست انجام بدهید به واکنش دیگران چندان اهمیت ندهید نگذارید حرف دیگران زندگی شما را خراب بکند شما بهتر هستش حتی یک کار پاره وقت پیدا کنید که کمتر افکارت روی حرف این و آن باشد شما که گرم کار باشید کمتر افکار منفی به ذهنتان می رسد تا می توانید خود را با فعالیتهای سازنده سرگرم کنید تا به فکر کردن به حرفهای دیگران.
    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  37. کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  38. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط هدف نمایش پست ها
    ممنونم.شما الان همه دارین میگین ک بازم من کوتاه بیام و نشنیده بگیرم و پوست کلفت باشم درسته؟؟؟ینی بزورم ک شده سعی کنم با جاریم وب باشم و بزور خودمو خوشحال نشون بدم؟اون ایک مدل حرکات من حرصش میگیره چندبار امتحان کردم ولی در کل هییییچ تغیری تو رفتاراشون ندیدم.ببخشید اینقد سوال میکنم منظورتون اینه ک من دست شوهرمو بگیرم ببرم خونه برادرش هرچند ک مطنیم از ما خوششون نمیاد؟(اینم بگم خداروهزاربار شکر منو شوهرم پشت همیم در هرشرایطی البته بعد گذراندن اون سال اول سخت ک بهش ثابت شده من چطور ادمی هستم)اگه من این رفتارایی ک گقتم رو انجام بدم علی رغم دلم نتیجش چی میشه؟ببخشید اینقد سوال کردم
    صبوری کردن پوست کلفتی نیس عقل آدم رو به نمایش میگذاره.بنده نمیدانم رابطه دو برادر با هم چطوری هست اون رو شما در جایگاهی هستی که میتوانی تشخیص بدهید.
    بی تفاوت باشید یعنی هر رفتاری میکنید برایم مهم نیست وقتی بی تفاوت و خوشحال باشید به مرور دیوار احساسی درونی آن خانم فرو میریزه و از داخل میشکنه وقتی شکست این دیگه شما هستید که تعیین میکنید چطوری با شما رفتار بشه. عجله نکنید.
    دوباره عرض میکنم درباره بدی های خانواده همسر پیش شوهرتان حرف نزنید میدونید چرا؟چون اگر یک روزی هم خانواده همسر پیش همسر شما بدگویی شما رو کنند اون باور نمیکنه میگه من ندیدم پشت شما حرف بزنه یا بد بگه پس شما اشتباه میکنید.آنوقت دیگه هیچوقت حمایت شما رو به کسی نمیده.این رو یه عنوان کسی که تجربه زندگی 20 ساله داره خدمت شما عرص میکنم به خواهرهای خودم هم این رو گفتم.مردها روی این موضوع حساسند.
    امیدوارم بهترین تصمیم رو برای زندگیتون بگیرید

  39. کاربران زیر از siavash_en بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  40. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    ممنون از همه اقا سعید اقا سیاوش و اقا سجاد.حرفای شما پر از لطف بود و باعث شد ک دوباره احساس کنم ادم قوی هستم و اون احساس ضعفی پیدا کرده بودم بخاطر شرایط روحیم بوده .همه سعیمو میکنم ک به تک تک توصیه شما بزرگوارا عمل کنم و دوباره از اول شروع کنم و دیگه مثل بچه کوچولوها گریه نکنم

  41. 4 کاربران زیر از هدف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  42. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    اگه شما خونه جاریتون نرین یا خیلی کم برین چی میشه

  43. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33444
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من و عتیقه خانم(جاریمو میگم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط آرش67 نمایش پست ها
    اگه شما خونه جاریتون نرین یا خیلی کم برین چی میشه
    من و شوهرم ک از خدامونه نریم همین الانشم تو این همه سال شاییید سالی یبار رفته باشیم خونشون ،خانواده شوهرمن ک اصرار ب رابطه ماها باهم دارن نمیدونم والا چه اجباریه

  44. کاربران زیر از هدف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 09-17-2013, 10:06 PM
  2. تسـت اعتیـاد به اینترنــت (iat)
    توسط *P s y C h e* در انجمن تست ها و آزمون های روانشناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-04-2013, 05:12 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد