نوشته اصلی توسط
(تبسم)
سلام.
من 23 ساله.
بعد از 6 سال آشایی و دوستی با شوهرم بهم رسیدیم.
خیلی همو دوس داریم و همه از رفتارهامون متوجه میشن. وضع مالی خونواده شوهرم خوب نیس مستأجرن با کلی بدهکاری.
شوهرم از دوران دوستی خیلی به خانوادش کمک مالی میکرد یعنی هرچی که به بهونه آیندمون جمع میکرد میداد به خانواده.
تا اینکه اومد خواستگاریم و من ازش خواستم که ازین به بعد باید قول بده که برای آیندمون پول جمع کنه وگرنه من نمیتونم روش حساب کنم و اینکه اگه تونستیم میتونه به خانوادش رسیدگی کنه.
اما خانوادش دست از سرمون برنمیدارن و هر گرفتاری که براشون پیش میاذ به شوهره من میگن و ما هم کلی زیره باره قرض رفتیم حس میکنم کم آوردم.
و شوهرم انقدر گرفتاره اوناس و به اونا فکر میکنه که همش ناراحتیاشو واسه من میاره نمیتونیم یه شب بیرون بریم شب و روز من تنهام چون شوهرم همش کاره و این همه کار کردن واسه زندگیه ما نیس و احساس میکنم نهایته بی انصافی در حقم شده.
چکار میتونم انجام بدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟