جلوگیری از مستقل شدن توسط خانواده شوهر

با سلام. من خانمی بیست و هفت ساله هستم که بعد از سه سال عقد حدودا چهار ماه است ازدواج کردم. همسر من تنها پسر خانواده است که با مادر و خواهرش زندگی میکرده. در زمان عقد ما خانه ای خریداری کردیم اما مادر شوهرم از ترس جدا شدن ما با ایراد گرفتن از منزل خودشان بالاخره قبل از ازدواج ما منزل خود را فروخت و به منزل ما نقل مکان کرد. از انجایی که هدف ما مستقل شدن بود با کلی مشقات طبقه دوم را ساختیم . حالا بعد از چهار ماه ازدواج طبقه دوم برای من و همسرم به یک اتاق تبدیل شده است چون مادر شوهرم اجازه نمیدهد از انها جدا شویم. من به عنوان یک خانم جوان دوست دارم ساعتی از روز را برای خود داشته باشیم .من اجازه پخت غذا یا ماندن بیش دو ساعت در خانه ی خود را ندارم. اگر بیشتر از این طبقه دوم بمانم یا دو روز به منزل پدری بروم یا با همسرم بیرون منزل بروم با بد اخلاقی و سرزنش های مدر شوهرم و بعد از او خواهر شوهرهایم رو به رو می شوم. لطفا من را راهنمایی کنید که چطو می توانم زندگی مستقلی را برا خود داشته باشم ضمن اینکه احترام خانواده شوهرم را حفظ کنم؟ چطور میتوانم مستل شدنم را اعلام کنم؟ ممنون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نجما

با سلام. من خانمی بیست و هفت ساله هستم که بعد از سه سال عقد حدودا چهار ماه است ازدواج کردم. همسر من تنها پسر خانواده است که با مادر و خواهرش زندگی میکرده. در زمان عقد ما خانه ای خریداری کردیم اما مادر شوهرم از ترس جدا شدن ما با ایراد گرفتن از منزل خودشان بالاخره قبل از ازدواج ما منزل خود را فروخت و به منزل ما نقل مکان کرد. از انجایی که هدف ما مستقل شدن بود با کلی مشقات طبقه دوم را ساختیم . حالا بعد از چهار ماه ازدواج طبقه دوم برای من و همسرم به یک اتاق تبدیل شده است چون مادر شوهرم اجازه نمیدهد از انها جدا شویم. من به عنوان یک خانم جوان دوست دارم ساعتی از روز را برای خود داشته باشیم .من اجازه پخت غذا یا ماندن بیش دو ساعت در خانه ی خود را ندارم. اگر بیشتر از این طبقه دوم بمانم یا دو روز به منزل پدری بروم یا با همسرم بیرون منزل بروم با بد اخلاقی و سرزنش های مدر شوهرم و بعد از او خواهر شوهرهایم رو به رو می شوم. لطفا من را راهنمایی کنید که چطو می توانم زندگی مستقلی را برا خود داشته باشم ضمن اینکه احترام خانواده شوهرم را حفظ کنم؟ چطور میتوانم مستل شدنم را اعلام کنم؟ ممنون

---

عزیزم بهترین توصیه برای شما اینه که روش رو تغییر بدید ...

تا میتونید به مادرشوهرتون نزدیک بشید و اعتمادش رو جلب کنید وقتی بتونید ایشون رو داشته باشید

از این طریق میتونید روی رفتار شوهرتون و برای تنها بودن و حتی مستقل شدن به هدفتون برسید

فقط باید در این مورد کمی صبور باشید ... وقتی نزدیک شدید میتونید در این موارد بصورت غیرمستقیم صحبت کنید

سلام دوست عزيز...
زندگي در يك ساختمان گاها باعث اين تنش ها و سوء رفتارها ميشه كه البته قابل كنترل هست....
با تاييد نظر دوستان اين مطلب رو اضافه ميكنم كه هرگونه سخن شما كه در اون دم از استقلال زده بشه از طرف خانواده همسر به منظور جدا كردن و دور كردن پسر از خانواده اش برداشت ميشه...
پس...
اين مطلب رو به صراحت عنوان نكن و به قول دوستمون حتي به ظاهر خودت رو در كنار خانواده ايشون قرار بده....
اما...
حتما به همراه همسرت به يك مشاور خانواده مراجعه كنيد تا از زبان نفر سوم و فرد بي طرفي اين خواسته هاي منطقي شما مطرح بشه و قبل از اينكه اين نوع زندگي براي همسرتون تبديل به يك شيوه غير قابل تغيير و يك وظيفه به عنوان تك پسر بشه ، جايگاه افراد و مسئوليتي كه نسبت به هر فرد داره براش مشخص بشه و با رعايت اين حدو مرز ها به خانواده خودش هم بفهمونه كه برخورد صحيح و شيوه درست دو زندگي مستقل از هم در يك ساختمان چطور بايد باشه....
شااااد باشيييد....

با سلام .از اینکه من رو در خصوص مستقل شدن و رابطه با مادر شوهرم راهنمایی کردید ممنون . ولی قابل زکر است که تا به امروز هیچ بی احترامی با مادر شوهرم نداشته ام. ار همان اوایل چند روز در هفته ناهارو اکثر روزها شام حاضر میکردم و با توجه به اینکه شاغل هستم در نظافت منزلش کمک می دادم. و جدیدا احساس می کنم که از نظر ایشان این کارها وظیفه من بوده چرا که در این چند هفته که مستمر مشغول خواندن درس برا کنکور دکترا هستم و دیگه وقت زیادی برا اونها صرف نمیکنم رفتارش خیلی تغییر کرده .هر وقت به طبقه ی پایین میرم بد اخلاق و انق هست؟ نمی دونم مشکل از رفتار و کردار من بوده و هست و یا اونها ! البته همسرم هم با مستقل شدن موافقه ولی در برابر مادرش حرفی نمی زنه. من چیز زیادی نمی خواهم همین که در زمان صبحانه و ناهار در خونه خودم باشم تا زمانم بهتر استفاده کنم برام کافیه؟ این مسءله حسابی کلافم کرده. به نظر شما چه راهی برم بهتره؟ ممنون