نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: سردی ارتباط

1360
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18004
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    سردی ارتباط

    سلام. خانمی هستم که مدت کمتر از دو سال از ازدواجم می گذرد. با همسرم بیش از 6 سال دوست بودم. علی رغم خوش کلام بودن همسرم اخیرا احساس می کنم رابطمون دچار یک نوع سردی شده. قبلا نام مرا همراه با کلمه گلم در گوشی ذخیره کرده بود ولی اخیرا فقط کلمه خانم کنار اسمم گذاشته. ضمنا ارتباط جنسی کمتری بر قرار می کند. غروبها مقابل تلویزیون می خوابد و شبها دیر وقت به رخت خواب می آید. متوجه شدم گاهی اوقات کانالهای ************ی می بیند و خود ارضایی دارد در صورتی که نیاز مرا خیلی دیر به دیر بر طرف می کند. مستقیما چیزی به روش نیاوردم ولی هر بار که متوجه شدم برنامه ************ی می بیند ناراحت و پکر می شوم و برای یکی دو روز با او سرسنگین رفتار می کنم بدون اینکه اشاره ای به موضوع ناراحتی بکنم و ایشان هم هیچگاه در مورد ناراحتی من سوال نمی کند و فقط کمی توجه خود را بیشتر کرده و مهربان تر رفتار میکند. البته کلا فرد مهربان و خوش رفتاری است. لطفا راهنمایی فرمایید. اشتباه من کجاست و چگونه این مشکل رو بر طرف کنم بدون اینکه حرمتهای بینمان آسیب ببیند.

    با تشکر و سپاس فراوان

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سردی ارتباط

    نقل قول نوشته اصلی توسط شیرشاه نمایش پست ها
    سلام. خانمی هستم که مدت کمتر از دو سال از ازدواجم می گذرد. با همسرم بیش از 6 سال دوست بودم. علی رغم خوش کلام بودن همسرم اخیرا احساس می کنم رابطمون دچار یک نوع سردی شده. قبلا نام مرا همراه با کلمه گلم در گوشی ذخیره کرده بود ولی اخیرا فقط کلمه خانم کنار اسمم گذاشته. ضمنا ارتباط جنسی کمتری بر قرار می کند. غروبها مقابل تلویزیون می خوابد و شبها دیر وقت به رخت خواب می آید. متوجه شدم گاهی اوقات کانالهای ************ی می بیند و خود ارضایی دارد در صورتی که نیاز مرا خیلی دیر به دیر بر طرف می کند. مستقیما چیزی به روش نیاوردم ولی هر بار که متوجه شدم برنامه ************ی می بیند ناراحت و پکر می شوم و برای یکی دو روز با او سرسنگین رفتار می کنم بدون اینکه اشاره ای به موضوع ناراحتی بکنم و ایشان هم هیچگاه در مورد ناراحتی من سوال نمی کند و فقط کمی توجه خود را بیشتر کرده و مهربان تر رفتار میکند. البته کلا فرد مهربان و خوش رفتاری است. لطفا راهنمایی فرمایید. اشتباه من کجاست و چگونه این مشکل رو بر طرف کنم بدون اینکه حرمتهای بینمان آسیب ببیند.

    با تشکر و سپاس فراوان
    دوست عزیز شاید مشکلاتی بینتون اتفاق افتاده و یا حرفهایی رد و بدل شده که روی ایشون تاثیر داشته و به این سمت رفته

    میشه هر دلیلی رو بررسی کرد ... ولی بهتره در زمانی مناسب و فضایی رومانتیک با همسرتون در این خصوص صحبت کنید ...

    ممکنه حرفهایی داشته باشه که می بایست بشنوید و اگر در بیان رودررو مشکل دارید میتونید بنویسید

    و کلا" در هفته وقتی رو برای بیان و بررسی مشکلات و سوء تفاهمات قرار بدید

    موارد زیرو میتونید مطالعه کنید

    روزهای اول آشنایی برای بسیاری از همسران، سرشار از لحظات گرم و به یاد ماندنی است. روزهایی که انتظار کشیدن برای با هم بودن بسیار لذت بخش است و زن و شوهر گمان می کنند عشق شان هرگز پایان نخواهد گرفت.

    هر چقدر هم که منطقی انتخاب کرده باشید باز هم محرمیت و شروع با هم بودن، روزهای شیرینی را می سازد هر چند که با «زیر یک سقف»رفتن کم کم مشکلات و اختلاف نظرها آشکار می شود، اما به دلیل جاذبه های خاصی که همسران برای هم دارند این اختلافات تحت الشعاع قرار می گیرند.


    اگر همسران در کنار داشتن لحظاتی عاشقانه به فکر نزدیکی بیشتر افکار و روش زندگی شان نباشند، بعد از مدتی که احساسات و نیازهای شان فروکش کرد و جنبه ی منطقی بیشتری گرفت، مشکلات آشکارتر می شوند.
    متأسفانه خیلی از ازدواج ها این مسیر را ادامه می دهند و به جایی می رسند که بعد از گذشت سالها و داشتن فرزند دیگر دو نفر کاملاً از هم دور شده و مانند دو هم خانه ی غریبه زندگی می کنند! دیگر برای دیدن هم انتظار نمی کشند و گاهی از دیدن هم فرار هم می کنند.


    مادر بچه ها و پدر بچه ها، به جای این که باز هم با هم از دنیای شان، فکرها و آرزوهای شان صحبت کنند، اگر فرصتی برای با هم بودن داشته باشند آن را به مدرسه ی فرزند، خرید لوازم خانه و شکایت از خانواده ی هم و در مواقع حادتر افسوس آرزوهای بر باد رفته می گذرانند.


    البته اگر بخواهیم واقع بین باشیم باید بگوییم که حفظ ارتباط عاشقانه در طول سالیان کار ساده یی نیست و نیاز به توجه و همراهی طرفین دارد، اما اگر نتیجه بدهد بسیار لذت بخش است. تصور کنید سال های سال زندگی مشترک در کنار کسی که با تمام وجود دوستش دارید، بسیار شیرین خواهد بود. اصلاً تعبیر زیبای «به پای هم پیر شوید» که در روزهای اول آشنایی خیلی ها به زوج های جوان می گویند، به این معنی نیست که همدیگر را تحمل کنید تا موهای تان سفید شود، بلکه آرزویی است که در پشت کلمات ظاهریش معنی زیبای عشقی جاودانه را به همراه دارد.



    صاحب فرزند شدن
    ورود فرزندان به زندگی همان قدر که علتی برای امکان بیشتر با هم بودن است، در اثر غفلت زن و شوهر بخصوص زن می تواند خود علتی برای فراموش کردن و کم رنگ شدن طرف مقابل باشد.




    از بین رفتن جاذبه های زن و شوهری
    خیلی از همسران بعد از بچه دار شدن و گذشت چند سال احساس می کنند دیگر از آنها گذشته است! حلال خداوند را بر خود حرام کرده و از هر گونه ابراز محبت نسبت به همسر اجتناب می کنند، در صورتی که نیازها به قوت خود باقی است و همین دوری کردن از نیاز طبیعی باعث بد خلقی و بهانه گیری طرفین می شود.




    عدم تلاش برای جذب یکدیگر
    دختر و پسری که برای جای شدن در دل یکدیگر هر کاری می کردند و زیبا ترین واژه ها را به کار می بردند، دیگر اهمیتی به احساس همسرشان در قبال عملکرد خود نمی دهند و برای شان دیگران(فامیل، همکار، همسایه و...)مهم تر از شریک زندگی شان است.




    تغییر در طول زمان
    بین دو نفر که تصمیم به ازدواج می گیرند نقاط مشترک زیادی وجود دارد، ولی از آن جا که انسان ها در طول زمان تغییر می کنند هر کدام از همسران هم در طول سالیان تغییر کرده، اما با هم و به یک سمت تغییر نمی کنند. به همین دلیل بعد از ده سال هر کدام کیلومترها از نقطه ی آغاز و در مسیرهای مختلف فاصله گرفتند.




    ادامه ی تحصیل و علایق شغلی
    هر کدام از همسران ممکن است در طول زندگی مشترک به فکر ادامه ی تحصیل بیفتند یا در شغل شان پیشرفت کرده و وقت بیشتری را صرف آن کنند یا حتی زمانی که در کارشان دچار بحران شده اند، هم وقت بیشتری را بیرون از خانه صرف کنند و هم از لحاظ روحی تحت فشار باشند. هر کدام از این عوامل اگر درست مدیریت نشود، می تواند به ارتباط زن و شوهر لطمه وارد کند.




    حل نکردن اختلافات در زمان مناسب
    زن و شوهر هر چقدر هم که زندگی خوبی داشته باشند بالاخره گاهی اختلاف پیدا کرده و ممکن است در حین بگو مگو حرف هایی را که نباید، بگویند. بعضی از همسران کدورت ها را از بین نمی برند، راجع به آن با یکدیگر حرف نمی زنند و بدین صورت گره های کوچک را تبدیل به گره یی کور می کنند که به این سادگی ها قابل گشودن نیست و همین باعث می شود تا هرگاه به زندگی مشترک شان فکر می کنند، یاد ناملایمات و خاطرات تلخ شان بیفتند.

    اگر به زندگی اطرافیان و خودمان توجه کنیم، دلایل دیگری را که باعث از بین رفتن احساس روزهای اول آشنایی می شود را پیدا می کنیم که می تواند به زندگی مان کمک کند. یادمان باشد حفظ رابطه به بهتربن شکل، ارزشمند ترین هدیه یی است که به خود، همسر و فرزندان مان می دهیم.

    یکی دیگه از این موارد میتونه در مورد ارتباط کلامی دو طرف باشه ..

    ارتباط کلامی نامناسب از حرمت و احترام زن و شوهر می کاهد و موجب بی علاقگی می شود.
    از آنجا که در مشاجره، زن و شوهر از انجام رفتارهای مناسب سرباز می زنند، بهتر است از جدالهای بی مورد، بی فایده و تکراری خودداری کنید.کم شدن ارتباطات کلامی در خانواده که متاثر از قدرت رسانه و تغییر الگوهای ارتباطی و فشارهای شغلی است، صدمه زننده به رابطه ی زن و شوهر است و با تغییر سطح مطالبات زن و شوهر از یکدیگر زمینه توافق و هم سازی طرفین را کاهش می دهد. عدم همدلی زن و شوهر و اهمیت ندادن به نگرش و احساس یکدیگر، جو بیگانگی و سردی عاطفی را به همراه دارد. در حالیکه همدلی موجب جلب اعتماد همسر، شناخت بهتر او، امنیت روانی، آرامش و صمیمت هر دو را افزایش می دهد. آنچه که بیش از همه موجب رضایتمندی، ثبات زندگی زن و شوهر و مانع یکنواختی و سردی رابطه می شود، ابراز محبت و علاقه به یکدیگر است.


    پیامبر اکرم فرمود : " آَبدِ الَمودَهَ لِمَن وادک تَکن اَثبت. دوستی خود را نسبت به آن که تو را دوست دارد، اظهار کن تا این دوستی استوارتر شود. "

    در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864

  3. کاربران زیر از Bita moein بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15277
    نوشته ها
    1,816
    تشکـر
    345
    تشکر شده 2,644 بار در 1,053 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سردی ارتباط

    یکی از مشکلاتی که در زندگی مشترک زن و شوهرهای جوان امروزی بسیار دیده می‌شود، این است که پس از مدتی که از ازدواجشان می‌گذرد، آن عشق و علاقه آتشین، آن مهرورزی‌های دلبرانه، آن روابط رمانتیک خلاقانه، آن هیجانات جذب‌کننده و در کل آن رابطه صمیمانه‌ای که ابتدای زندگی، در قلبشان نهادینه و جاگیر شده بود بتدریج کمرنگ می‌شود و نکته قابل توجه آن‌که اغلب همسران هم نمی‌دانند علت این سردی رابطه چیست و چه شد که آن تعلقات خاطری که در زمان آشنایی، نامزدی، عقد و حتی تا مدتی پس از ازدواج در زندگی مشترکشان جاری و ساری بود، محو و نابود شد؟

    شیوا شریعت‌پناهی، کارشناس ارشد روان‌شناسی و عضو انجمن روان‌شناسان در این خصوص می‌گوید: این‌که چه عللی می‌تواند موجب سردی روابط همسران شود بسیار متفاوت است، ولی مهم‌ترینش این است که در فرهنگ ما با تولد فرزندان، زن و شوهری جای خود را به پدر و مادری کردن می‌دهد. بسیاری از زن و شوهرها با آمدن بچه، جایگاه خود را عوض می‌کنند و سعی می‌کنند پدر و مادر خوبی باشند تا همسری خوب! بنابراین تمام مهرورزی‌ها و محبت‌هایی که تا قبل از تولد کودک نثار همسر می‌شد ناگهان تغییر جهت داده و معطوف به فرزند یا فرزندان می‌شود.

    این در حالی است که زن و شوهرهای امروزی با نتایج تربیتی فرزندان خود نشان داده‌اند آنان نسبت به والدین خود ضعیف‌ترعمل کرده و نه‌تنها همسر خوبی نیستند، بلکه فرزندان آنان نسبت به کودکان نسل پیشین بی‌ادب‌تر، شکننده‌تر، حرف ناشنواتر، وابسته‌تر و ناسازگارتر شده‌اند و با این همه توجه که والدین جدید نسبت به فرزندان دارند، بازهم بدهکار می‌شوند.



    به آنها پدر و مادر خوب نمی‌گویند !

    شریعت‌پناهی بیان می‌کند: پدر و مادرهای امروزی به اشتباه تصور می‌کنند اگر از زندگی و روابط همسری خود بزنند و تمام توجه را معطوف فرزندان کنند و حتی کوچک‌ترین مسائل فرزند را مدنظر قرار دهند و نسبت به آن حساس باشند، به آنها می‌گویند پدر و مادر خوب! ولی آنان کلید تربیت را گم کرده‌اند و این مسیر تربیت، پایانی جز والدین بدهکار و فرزندان طلبکار ندارد و اگر والدین قسمتی از این تلاش و توجه را صرف خود نکنند، دیگر سهمی از انرژی برای انجام وظایف زناشویی به آنان تعلق نمی‌گیرد و همه انرژی روی فرزندان متمرکز می‌شود.

    او ادامه می‌دهد: تمرکز روی کودک باعث بالا رفتن سطح توقع فرزند شده و وقتی کودک بفهمد در مرکز توجه قرار دارد، خودخواه بار می‌آید و این امر، فرصت پویایی شخصیت را از فرزند می‌گیرد و این موضوع در خانواده‌های تک‌فرزند بیشتر دیده می‌شود.

    این روان‌شناس می‌افزاید: اگر در برهه خاصی روی شخصیت کودک کار نشود به شخصیتی ایستا و منفعل تبدیل می‌شود؛ شخصیتی که تحمل آن برای خود فرزند و حتی والدین قابل قبول نیست!

    شریعت‌پناهی تصریح می‌کند: زن و شوهری که فرزند را حلقه اتصال خود بدانند و یکدیگر را به خاطر فرزند تحمل کنند یا حتی به زبان بیاورند که فقط به خاطر بچه با تو مانده‌ام درروزگار ما بسیار زیادند. این نوع زن و شوهر‌ها بیشتر از آن‌که در پی خوشبختی خود باشند، به دنبال بدبختی‌های خود می‌گردند و از این‌که برای خود نمی‌توانند کاری کنند، خوشبختی گمشده خود را در فرزندان جستجو کرده و بیش از حد روی درس خواندن و موفقیت تحصیلی و شغلی فرزندان تاکید می‌کنند که این هم برای زن و شوهر و هم فرزندان اضطراب‌زاست.

    زن و شوهر خوب بودن، عامل پایداری خانواده

    شریعت‌پناهی در پاسخ به این پرسش که با تمام این تفاسیر زن و شوهر خوب بودن بهتر است یا پدر و مادر خوب، می‌گوید: اگر هر دوی این وظایف با هم اعمال شود بسیار ایده‌آل است، ولی اغلب، یکی از این وظایف نادیده گرفته می‌شود.

    او تصریح می‌کند: زن و شوهر خوب و صمیمی بودن ملاک اولیه برای داشتن آرامش و تربیت خوب فرزندان و محور اصلی زندگی خانوادگی است و نباید از یاد برد که تامین نیازهای عاطفی و جنسی و دستیابی به آرامش ازجمله مواردی است که موجب می‌شود فرد با تلاش و همت بسیار، دوره تجرد را رها و وارد دوران تاهل شود تا بتواند این قبیل نیازهایش را به حداقل برساند و تامین کند. پس اگر زن و شوهر نتوانند در زندگی مشترک به نیازهای شخصی‌شان دست یابند حتی با خوشبختی فرزندان هم اقناع نخواهند شد و همواره ناخشنودند.

    این روان‌شناس با تاکید بر این‌که زندگی یک موهبت تکرارنشدنی است، می‌گوید: هر انسان فقط یک‌بار فرصت زندگی کردن دارد. اگر پدر و مادر در کنار توجه به آرزوی فرزندان، در برآوردن آرزوها و اقناع نیازهای زن و شوهری خود بکوشند، این منفعت را دارد که هم والدین از زندگی صمیمانه و عاشقانه خود لذت بیشتری می‌برند و هم فرزندان در سایه صلح و سازش پدر و مادر به آرامش می‌رسند و این از ارکان یک زندگی سالم و پویاست. در این نوع زندگی، شرایط به گونه‌ای است که فرزندان از روابط محبت‌آمیز و صمیمانه والدین الگوبرداری کرده و همین ارتباط سالم را با همسر آینده خود برقرار می‌کنند.

    پس اندکی از پدر و مادر خوب بودن فارغ شوید و به زن و شوهر خوب بودن بیندیشید و به دنبال آن باشید که چگونه و از چه راه‌هایی می‌توانید یکدیگر را به کام رسانده و خوشبختی را برای خود نهادینه کنید و در استحکام آن بکوشید و در صورت پیشی گرفتن از جایگاه زن و شوهری یا جابه‌جا شدن این نقش، آن را به جای واقعی و اصلی خود برگردانید و بدانید زن و شوهر خوب به احتمال زیاد پدر و مادر خوبی خواهند بود، ولی هر پدر و مادر خوبی لزوما زن و شوهر خوبی نیستند!
    امضای ایشان
    خداحافظ
    این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
    اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....

  5. 2 کاربران زیر از saeed021 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18004
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردی ارتباط

    ممنون از لطفتون و توضیحات مفید. فکر می کنم دقیقا مشکل همینه که هیچ وقت با ایشان در مورد ناراحتی هام و دلخوری هام صحبت نمی کنم. البته می ترسم اگر صحبت کنم باعث شکستن حرمتهای بینمون و ریختن قبح بعضی مسائل بشه. بهر حال از وقتی که گذاشتید و راهنمایی خوبتان باز هم تشکر می کنم. پاینده باشید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد