نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: چجوری همسرم دوباره عاشقم بشه

1092
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28976
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    چجوری همسرم دوباره عاشقم بشه

    باسلام.من پنج ساله که ازدواج کردم.همسرم خیلی عاشقم بود روزی هزار باربهم میگفت عاشقتم.کادو میخرید برام اواز و شعر عاشقانه میخوند.اینم بگم من برخلاف میل خانوادم باعاش ازدواج کردم.چون وضع مالیش صفر بودپشتوانه مالی نداشت.ولی رو پای خودش موند وهمه چی بدست اورد.هردوتحصیلات عالیع داریم.منتها من یک مادرشوهردارم که فپق العاده ادم بی ادبیه.ازهمون روز که رفتم خونشون مثل کنیزا باهام برخورد میکرد.من سراین قضیه باهمسرم مدام دعوا داشتم میگفتم ازمن نخواه که بیام خونتون..لااقل کمتر بیام...اما اون قبول نمیکرد واین شروعی شد بر دعواهای زناشویی.بی ادبیش زبانزد عام و خاصه.هرسری که خونشون میرم یه کاری میکنه که با گریه از خونشون بیرون میاومدم.الانم که با شوهرم درشهر دیگری زندگی میکنیم حاضر نبستم خیلی برمانجا هرچند پدرومادرم هم اون شهر زندگی می کنند.رفتاراش به حدی زشته که قابل تحمل نیست.غر زدن های من باعث شد قلب شوهرم بشکنه.الان خیلی ناراحتم که چرا همسرم ازمن انتظارات زیادی داره.هم وضعیت مالی و هم خانوادهش رو تحمل کنم.برام سخته.برای اینکه که دعوا پیش نیاد گفتم به همسرم حاضرم خانه مادرم نروم ازخانوادم میگذرم ولی درکنار تو تا ابد بمونم و زندگیمون بخوبی و خوشی بگذره..منتها همسرم ازمن سرد شده.میدونم انتظارم خیلی منطقی هم نبوده ولی من هم ناعادلانه تصمیم نگرفتم ازدیدار خانواده خودمم گذشت کردم.همسرم نه تنها علاقش بمن صفر شده.کلی بهم امر و نعی میکنه و خیلی سر دنده لج افتاده.بهش میگم منو ببخش بذار جبران کنم اصلا هرچی تو بگی ولی میکه من تو رو دوسندارم وقلبم شکسته..چکار کنم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26338
    نوشته ها
    1,317
    تشکـر
    2,454
    تشکر شده 2,159 بار در 1,087 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : چجوری همسرم دوباره عاشقم بشه

    به مادر شوهرت بخاطر علاقه ای که به شوهرت داری احترام بگذار نه بخاطر خودش. حالا که شهر دیگه ای هستی مگه چند وقت یه بار میخوای بری سر بزنی به مادر شوهرت؟ هر حرف نامربوطی که مادر شوهرت میزنه نشنیده بگیر و اهمیت نده اینقدر مدام توی ذهنت حرفاشو تحلیل نکن اگه اون بی ادب باشه فکر کردن به حرفهاش یعنی اهمیت دادن به حرفهاش و اهمیت دادن یعنی پایین آوردن سطح فکر خودت در حد اون. بنابراین سعی کن منطقی عمل کنی و مسایل را توی ذهنت تفکیک کنی و به هر چیز به اندازه ای که ارزش داره اهمیت بدی. راهش قطع رابطه با خانواده شوهرت و خودت نیست اگه اینقدر شوهرتو دوست داری که حاضری از حانواده خودت بگذری بهتر نیست بخاطر همین علاقه به شوهرت خانوادش رو تحمل کنی و به خانواده خودتم سر بزنی؟؟

  3. 3 کاربران زیر از Mohammad313 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : چجوری همسرم دوباره عاشقم بشه

    سلام

    دقیقا کامل گفتن آقا محمد .

    اگه تنها دلیل سردیه همسرتون از شما رابطه و برخورد شما با مادرشونه

    پس حالا که میخوای ببخشتت و دوباره دلش بهت گرم بشه پس درستش کن

    قرار نیست با مادرشوهرت بگی و بخندی و هرروز ببینیش ، فقط احترامشونو نگه دار .

    میگی شهر دیگه ای هستن پس قرار نیست زود به زود برید سر بزنید

    ولی هرموقع هم که رفتید ، فقط کافیه بی احترامی نکنی ، هرچی گفتن یه گوشت در باشه یه گوشت دروازه ، هرکس با حرفش و رفتارش نوع شخصیت و فرهنگ خودشو میرسونه پس شما حرفاشو نشنیده بگیر

    پیش همسرت هم از کارا و حرفای مامانش غر نزن ، چون مامانشه هرچقدر هم حرفاش اشتباه باشه نمیاد مامانشو جلو تو محکوم کنه ... ولی توی دلش میدونه اشتباست کاراش .

    هیچوقت نه از خودت انتظار داشته باش نه از همسرت که دور خانواده هاتونو خط بکشید

    من تعجب میکنم چجور تونستی از خانواده ی خودتم بگذری ، این نه فداکاریه نه گذشت ، نه منطقی ، این قاطی کردن مسائل با همه !!

    به جای اینکه مشکلو حل کنی مشکل دیگه ای هم اضافش کردی .

    شاید شما بتونید ولی همسرت نمیتونه از خانوادش دور بشه ، چون به وجودشون احتیاج داره ، دلش واسه مامانش تنگ میشه .

    پس شما اگه میخوای دوباره شوهرت عاشقت بشه رابطتو با خانوادش خوب کن حتی شده در حد رفت و آمد کردن و احترام گذاشتن و همراه اون هم قربون صدقه و ابراز علاقه به همسرت ، تا دوباره همسرت به سمتت جذب بشه .
    ویرایش توسط love : 06-22-2016 در ساعت 02:06 PM

  5. 3 کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28976
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چجوری همسرم دوباره عاشقم بشه

    باسلام وتشکر از پاسخ شما دوستان گرامی.
    من خودم دانشجوی دکترا هستم حداقل درخواستم از همسرم برای ازدواج احترام ازسمت خانوادشه..همین..انتظار زیادیه که احترامم توو جمع حفظ بشه؟چهار سال تمام هرباری که بمنزل خانواده ایشون میرفتیم کلی نیش و کنایه که میشنیدم بقول شما یه در میکردم یه دروازه ولی دیدم اطرافیانم مثل یک ادم احمق بهم نگاه میکنند و زمینه بی ادبی برای اعضای دیگر خانوادش بوجود امد.باور کنید الان به قدری که جاری از سطح خودم پایینتر پیش خانواده همسرم قرب داره که من ندارم.دامادهای خانوادشونم گاها تیکه هایی بمن میانداختن که انگار من ابلهم.همسرم فوق العاده ادم مثبتی هستند.وهیچی رو بد نمیبینه چیزی که همکارانش بارها بهش گفتند..ولی متوجه نمیشه...مادرشوهرمن درتمام مسایل مربپط به عروسی من دخالت کرد من کوچکترین نظری نتونستم بدم..چون همسرم اونموقع وضع مالی خوبی نذاشت..من واقعا درمانده شدم ازین وضعیت .... .همسرم توو این سالعا نتونست رفتارای مادرش جمع بکنه...لااقل که میتونه وقتی میرم بیشتر ازدو سه ساعت باهاشون نمونم...

  7. کاربران زیر از سعیده سادات بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : چجوری همسرم دوباره عاشقم بشه

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعیده سادات نمایش پست ها
    باسلام وتشکر از پاسخ شما دوستان گرامی.
    من خودم دانشجوی دکترا هستم حداقل درخواستم از همسرم برای ازدواج احترام ازسمت خانوادشه..همین..انتظار زیادیه که احترامم توو جمع حفظ بشه؟چهار سال تمام هرباری که بمنزل خانواده ایشون میرفتیم کلی نیش و کنایه که میشنیدم بقول شما یه در میکردم یه دروازه ولی دیدم اطرافیانم مثل یک ادم احمق بهم نگاه میکنند و زمینه بی ادبی برای اعضای دیگر خانوادش بوجود امد.باور کنید الان به قدری که جاری از سطح خودم پایینتر پیش خانواده همسرم قرب داره که من ندارم.دامادهای خانوادشونم گاها تیکه هایی بمن میانداختن که انگار من ابلهم.همسرم فوق العاده ادم مثبتی هستند.وهیچی رو بد نمیبینه چیزی که همکارانش بارها بهش گفتند..ولی متوجه نمیشه...مادرشوهرمن درتمام مسایل مربپط به عروسی من دخالت کرد من کوچکترین نظری نتونستم بدم..چون همسرم اونموقع وضع مالی خوبی نذاشت..من واقعا درمانده شدم ازین وضعیت .... .همسرم توو این سالعا نتونست رفتارای مادرش جمع بکنه...لااقل که میتونه وقتی میرم بیشتر ازدو سه ساعت باهاشون نمونم...
    بهش گفتی دو سه ساعت بیشتر نشینیم ؟؟؟

    بهش بگو برای اینکه حرمتا حفظ بشه و خدای نکرده کدورتی پیش نیاد بهتره چند ساعت بیشتر اونجا نمونیم .

  9. کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : چجوری همسرم دوباره عاشقم بشه

    البته میدونید چیه ؟ بستگی داره فاصله ی سر زدناتون چقدر به چقدر باشه

    مثلا اگه ماهی یکبار میرید خب 2_3 ساعت کمه واسش ، یا اینکه مسافت شهراتون چقدره ، اگه حتی 1_2 ساعت توراه باشید بازم 2_3 ساعت کمه .

    اگه تو یه شهر بودید و زود به زود سر میزدید میگفتیم آره 2_3 ساعت واسه شب نشینی کافیه ولی شهر دیگه ....

  11. کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : چجوری همسرم دوباره عاشقم بشه

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعیده سادات نمایش پست ها
    باسلام.من پنج ساله که ازدواج کردم.همسرم خیلی عاشقم بود روزی هزار باربهم میگفت عاشقتم.کادو میخرید برام اواز و شعر عاشقانه میخوند.اینم بگم من برخلاف میل خانوادم باعاش ازدواج کردم.چون وضع مالیش صفر بودپشتوانه مالی نداشت.ولی رو پای خودش موند وهمه چی بدست اورد.هردوتحصیلات عالیع داریم.منتها من یک مادرشوهردارم که فپق العاده ادم بی ادبیه.ازهمون روز که رفتم خونشون مثل کنیزا باهام برخورد میکرد.من سراین قضیه باهمسرم مدام دعوا داشتم میگفتم ازمن نخواه که بیام خونتون..لااقل کمتر بیام...اما اون قبول نمیکرد واین شروعی شد بر دعواهای زناشویی.بی ادبیش زبانزد عام و خاصه.هرسری که خونشون میرم یه کاری میکنه که با گریه از خونشون بیرون میاومدم.الانم که با شوهرم درشهر دیگری زندگی میکنیم حاضر نبستم خیلی برمانجا هرچند پدرومادرم هم اون شهر زندگی می کنند.رفتاراش به حدی زشته که قابل تحمل نیست.غر زدن های من باعث شد قلب شوهرم بشکنه.الان خیلی ناراحتم که چرا همسرم ازمن انتظارات زیادی داره.هم وضعیت مالی و هم خانوادهش رو تحمل کنم.برام سخته.برای اینکه که دعوا پیش نیاد گفتم به همسرم حاضرم خانه مادرم نروم ازخانوادم میگذرم ولی درکنار تو تا ابد بمونم و زندگیمون بخوبی و خوشی بگذره..منتها همسرم ازمن سرد شده.میدونم انتظارم خیلی منطقی هم نبوده ولی من هم ناعادلانه تصمیم نگرفتم ازدیدار خانواده خودمم گذشت کردم.همسرم نه تنها علاقش بمن صفر شده.کلی بهم امر و نعی میکنه و خیلی سر دنده لج افتاده.بهش میگم منو ببخش بذار جبران کنم اصلا هرچی تو بگی ولی میکه من تو رو دوسندارم وقلبم شکسته..چکار کنم؟

    ممکن است شما هم مثل خیلی‌های دیگر فکر کنید مرد‌ها دوست ندارند احساسات‌شان را به اشتراک بگذارند. اغلب ما گمان می‌کنیم که آن‌ها ذاتا همین‌طور هستند و با چنین شخصیتی به دنیا آمده‌اند و به همین دلیل هیچ کاری برای تغییر این جنبه از شخصیت‌شان نمی‌توانیم بکنیم اما کمی بیشتر به این موضوع فکر کنید. شاید دلیل این‌که شما و همسرتان نمی‌توانید در مورد احساسات با هم حرف بزنید شخصیت او نباشد بلکه باور‌های نادرست شما چنین فاصله‌ای را میان‌تان ایجاد کرده است. تا زمانی که شما فکر می‌کنید صحبت کردن از احساسات برای یک مرد، یک مشکل بزرگ است، قطعا نمی‌توانید آن‌طور که باید به او نزدیک شوید و با نفوذ‌کردن در احساساتش حرف دلش را هم بشنوید. مرد‌ها هم در مورد احساسات‌شان حرف می‌زنند و هم با زبان بی‌زبانی آن را به ما نشان می‌دهند. فقط کافی است، زبان‌شان را بشناسید تا حرف دل‌شان را بفهمید. به این 12 توصیه عمل کنید. نتیجه‌اش را خیلی زود خواهید دید.

    مرد‌ها فکر می‌کنند اگر بعضی مشکلات را با همسرشان درمیان نگذارند و یک‌تنه آن‌را حل کنند، مردانگی‌شان بیشتر می‌شود. آن‌ها دوست دارند گاهی ژان‌والژان زندگی شما باشند. برای حل یک مشکل بزرگ دیر به خانه بیایند و به شما بگویند که سر کار بوده‌اند.

    میتوانید به رازهای شوهرتان نزدیک شوید؟جدی بگیرید شما باید سعی کنید به رازهای شوهرتان نزدیک شوید

    اگر فکر می‌کنید که راه نزدیک شدن به یک مرد کند و کاو در گذشته‌اش است اشتباه می‌کنید.
    درست است! شما دوست دارید او را بیشتر بشناسید و از آنجایی که نسبت به او نوعی احساس مالکیت دارید،‌ دلتان می‌خواهد که از همه راز و رمز‌هایش باخبر شوید اما دست نگه‌دارید. حتی اگر پذیرش این موضوع سخت باشد باید باور کنید که آدم‌ها برای زنده بودن به تعداد کمی راز احتیاج دارند. اجازه بدهید که برخی از گوشه‌های گذشته‌اش برای او مثل یک راز باقی بماند. مطمئن باشید تا آنجا که برایش ممکن باشد از زندگی گذشته‌اش برایتان حرف خواهد زد اما اگر در مواردی سکوت می‌کند،‌ نباید او را به دروغ‌گویی متهم کنید یا با قهر و تحت فشار قرار دادنش او را مجبور به فاش کردن راز‌هایش کنید. زندگی او از زمانی که با شما آشنا شده متعلق به شماست، پس بگذارید که گذشته در گذشته باقی بماند. اگر این راه را بروید، می‌توانید اعتماد او را بیشتر به سمت خودتان جلب کنید و باعث شوید که در تمام مراحل زندگی مشترک‌تان با شما صادق باشد و برای گفتن حرف‌هایش همیشه به شما پناه بیاورد.


    کاری کنید تا همسرتان حسش را به شما بگویید در واقع زن زندگی بشوید
    حالا می‌خواهیم یک راز بزرگ را برایتان فاش کنیم. مرد‌ها نه دوست دارند خیلی‌خیلی رمانتیک و احساساتی باشند و نه این‌که احساسات‌شان را کاملا پنهان و سرکوب کنند. یک مرد برای این‌که از احساساتش حرف بزند، باید در مقابل همسرش احساس امنیت کند. او باید فکر کند، احساساتش برای شما ملموس و قابل‌پذیرش است و بدون این‌که در موردشان قضاوت کنید آن‌ها را می‌شنوید. در بسیاری مواقع مرد‌ها فکر می‌کنند، با همسرشان زبان مشترکی ندارند و حرف زدن از احساسات‌شان به قیمت یک سوء تفاهم بزرگ تمام می‌شود. به‌همین دلیل آن‌ها تا نشانه‌های درست نبودن این موضوع را در شما و زندگیشان نبینند، از آنچه درونشان می‌گذرد حرف نمی‌زنند.
    یادتان نرود که مرد‌ها از قضاوت شدن متنفرند و از این‌که احساساتی که به زبان می‌آورند بعد‌ها به‌عنوان یک مدرک جرم علیه‌شان استفاده شود، می‌ترسند. آن‌ها فکر می‌کنند، یک حرف ساده می‌تواند روز‌ها در ذهن شما پرورش پیدا کند و زندگی را از این‌که هست سخت‌تر کند.


    صادقانه و با روی گشاده بشنوید و گوش فرا دهید
    به همین دلیلی که گفتیم، ممکن است شما احساسات خصمانه‌تان را پنهان کنید و در لحظه‌ای که او از احساساتش حرف می‌زند وانمود کنید که درکش می‌کنید و همه چیز برایتان قابل پذیرش است اما باید بدانید که این بدترین راه است.
    اگر او بفهمد که همدردی شما صادقانه نیست و قضاوت دیگری روی حرف‌های او دارید اما نشان نمی‌دهید، قطعا از آن به بعد روی احساساتش سرپوش خواهد گذاشت. او این نقاب دروغین را روی صورت شما تشخیص خواهد داد و به محض دیدنش از شما فاصله خواهد گرفت. به جای این کار، اجازه بدهید که او حتی آسیب‌پذیریتان را ببیند و به جایش نوعی حس اعتماد را در شما تشخیص دهد. خب، حالا حتما این سوال برایتان پیش می‌آید که اگر احساساتی مثل سردرگمی، عصبانیت یا ناامنی در شما ظاهر شد باز هم باید آن‌ها را نشان دهید یا نه. در مرحله بعد جواب این سوال‌تان را خواهید گرفت.


    رفتار های همسرتان را تحلیل کنید
    مرد‌ها ترجیح می‌دهند، احساسات‌شان را از طریق حرکات و رفتار‌های‌شان به شما نشان بدهند، نه این‌که بگوییم هیچ‌وقت از زبان یک مرد «دوستت دارم‌» را نمی‌توانی بشنوی اما اگر فکر می‌کنید او قرار است هر روز با یک دسته گل به خانه بیایید و بعد از سلام این جمله را بگوید در اشتباهید. اگر همسرتان عاشق‌تان باشد، در بیشتر شدن تلاش و انگیزه‌اش برای پیشرفت، حمایت کردن و مراقبت از شما و میلش برای تفریح از شیوه‌های شما و بودن با آدم‌های مورد علاقه‌تان نشان داده خواهد شد. عشق از نظر یک مرد یعنی تلاش بیشتر برای ساختن یک زندگی آرام‌تر؛ زندگی‌ای که در آن همسرش بتواند بدون دغدغه و با آرامش در کنارش بماند. پس اگر او در کارش پیشرفت می‌کند، اگر سعی می‌کند که عادت‌هایی که شما دوست ندارید را کنار بگذارد، ‌اگر به فکر پس‌انداز یا خرید خانه‌ای بهتر است یا این‌که برای مسافرت 2 نفره‌تان بدون اصرار شما و خودخواسته برنامه‌ریزی می‌کند... پس یعنی به زبان بی‌زبانی می‌گوید که دوست‌تان دارد.



    جو سازی و پرونده سازی نکیند
    اگر همسرتان فکر کند که نشان دادن احساساتش می‌تواند شروع یک جنگ خانگی باشد، قطعا روی آن‌ها سرپوش خواهد گذاشت. یادتان نرود که مرد‌ها از قضاوت شدن متنفرند و از این‌که احساساتی که به زبان می‌آورند بعد‌ها به‌عنوان یک مدرک جرم علیه‌شان استفاده شود می‌ترسند. آن‌ها فکر می‌کنند، یک حرف ساده می‌تواند روز‌ها در ذهن شما پرورش پیدا کند و زندگی را از این‌که هست سخت‌تر کند. به همین دلیل ترجیح می‌دهند، ترس‌های‌شان از روزهای سخت زندگی، مشکلات مالی، مسائل کاری و حتی اختلافات‌شان با شما را برای یک فرد کاملا غریبه شرح دهند تا این‌که با گفتن‌شان برای شما فاصله میان‌تان را بیشتر کنند.



    کاری کنید تا او حس امنیت و اسایش کند
    شما دوست دارید که در لحظه‌ای که سکوت کرده‌اید و در لاک خودتان فرو رفته‌اید، ‌همسرتان کنارتان بنشیند و در مورد حسی که در این لحظه دارید با شما حرف بزند. حتی دوست دارید بپرسد که چرا در روزهای گذشته آرام بوده‌اید و چه چیزی شما را آزار می‌دهد. این جرقه کافی است تا شما از تمامی احساساتی که در این ماه‌ها به شما هجوم آورده‌اند صحبت کنید و ذهن‌تان را آرام کنید اما در مورد مرد‌ها این‌طور نیست. آن‌ها مثل شما نمی‌توانند در اتوبوس، مترو و شهربازی و حتی مراکز خرید از حس‌شان حرف بزنند. آن‌ها یک مکان امن می‌خواهند و یک زمان مناسب. مرد‌ها دوست ندارند که مدام در مورد حس‌شان پرس‌وجو کنید. فقط دوست دارند که شرایطی امن را فراهم کنید تا خودشان این واقعیت‌های درونی را بیرون بریزند.



    سعی نکیند تا او را مقصر بدانید احساستان را کنترل کنید
    شما اجازه دارید که احساسات‌تان را نشان دهید اما واکنش‌های خشمگینانه یا سرزنش را نه! حتی نباید برای به اشتراک گذاشتن حس درونی‌تان به او بگویید که باید یک‌تنه اوضاع را تغییر دهد و در غیر این صورت عواقب این کار رامی‌بینید. پس اگر حتی یک‌بار دیگر خواستید به او بگویید که چه بکند و چه نکند، حتما خودتان را متوقف کنید و جلوی بیان کردن چنین جملاتی را بگیرید.
    برای این‌که از پس این مرحله بر‌بیایید باید احساسات خودتان را بشناسید. ترس، خشم، ناامنی و حتی خستگی می‌تواند باعث بروز واکنش‌های کنترل نشده‌ای شود اما اگر شما روی بدن و ذهن‌تان کنترل داشته باشید، می‌توانید بدون نشان دادن واکنش‌های هیجانی حس‌تان را بیان کنید یا اگر به جای این‌که بگویید از امشب باید زودتر به خانه برگردی، بگویید این روز‌ها کمی غمگینم و دوست دارم وقت بیشتری را با تو بگذرانم. در این شرایط، این‌که شما حس‌تان را از راهی امن با او درمیان می‌گذارید به او احساس آرامش خواهد داد و باعث خواهد شد که او هم بدون ترس از قضاوت شدن یا سرزنش شدن با شما حرف بزند. می‌بینید؟ شما کار عجیبی نکرده‌اید. فقط احساسات‌تان را بدون این‌که او را مقصر بدانید یا بخواهید به‌خاطر ترس از واکنش‌های شما اوضاع را تغییر دهد، بیان کرده‌اید.



    حرف های شوهرتان را باور کنید و به او اعتماد کنید
    برخلاف زن‌ها که برای نشان‌دادن حس‌شان برنامه می‌ریزند یا نارضایتی‌شان را به زبان بی‌زبانی می‌گویند، مرد‌ها خیلی ساده آنچه در دل‌شان هست را نشان می‌دهند. در اغلب موارد دل و ذهن آن‌ها یکی است و اغلب مرد‌ها ‌دلیلی نمی‌بینند که با نشان دادن احساسات دروغین همسرشان را فریب دهند. شاید شما فکر کنید که او تظاهر به دوست داشتن‌تان می‌کند اما در دلش چیز دیگری می‌گذرد. باید بگوییم که در اغلب موارد این تصور اشتباه است. اگر مرد شما می‌گوید که دوست‌تان دارد یا این‌که همانطور که گفتیم، در رفتار‌هایش این را نشان می‌دهد، پس حتما دوست‌تان دارد.



    کردار اخلاق و رفتارش را در جمع بستجید
    شیوه‌ای که او در میان جمع با شما برخورد می‌کند یکی از مهم‌ترین نشانه‌هاست. آیا در مقابل ادعاها یا برخورد‌های نادرست دیگران از شما حمایت می‌کند؟ یا این‌که وقتی دوست شکست خورده‌اش از زندگی تلخ و همسر ناسازگارش می‌گوید، او دلداری‌اش می‌دهد و می‌گوید که همه زنان اینطور نیستند و همسر خودش را مثال می‌زند؟ آیا بعد از هر مهمانی از شما قدردانی می‌کند و به خاطر این‌که در مقابل دیگران او را سربلند کرده‌اید از شما تشکر می‌کند؟ اگر این‌طور باشد باید بگوییم که او یک مرد عاشق است.


    خیلی از خودتان تعریف نکیند از احساستان زیاد سخن نگویید
    شما فکر می‌کنید که اگر احساسات‌تان را با او قسمت کنید، او هم از احساساتش با شما صحبت خواهد کرد و به همین دلیل با وجود مقاومت‌های او هر روز و هر لحظه می‌خواهید حس‌تان را با او در میان بگذارید.
    این درحالی است که مردها روند احساسی متفاوتی دارند و این راهی که در پیش گرفته به‌هیچ‌وجه در مورد او کارگر نخواهد شد.
    گفتن بی‌وقفه از احساسی که دارید می‌تواند نتیجه برعکسی داشته باشد چون که مرد شما وقتی این قدر زیاد و اغراق شده در معرض حس‌تان قرار می‌گیرد نه تنها تمایلی برای شنیدن آن نخواهد داشت و آن را جدی نخواهد گرفت بلکه خودش هم گارد بیشتری می‌گیرد و سعی می‌کند آنچه در او می‌گذرد را با شما در میان نگذارد.


    برای خانم ها سخت است ولی راز دار باشید !
    در بعضی مواقع هم مرد‌ها به خاطر ترس از فاش شدن راز‌ها و حتی همین احساسات ساده‌شان برای دیگران، دوست ندارند در موردشان برای شما حرف بزنند. آن‌ها فکر می‌کنند که ابراز عشق، دعواهای بزرگ و کوچک و مشکلات و خوشی‌های زندگی‌شان در یک چشم به هم زدن به دیگران مخابره می‌شود و روی قضاوت‌شان تاثیر می‌گذارد.

    به همین دلیل ترجیح می‌دهند به جای حرف‌زدن از احساسات مثبت و منفی‌شان، آن‌ها را در دل‌شان نگه دارند و با شما قسمت‌شان نکنند.



    به او اجازه دهید تا مرموز بماند
    در تمام این بخش‌ها سعی کردیم از راه‌هایی صحبت کنیم که با کمک‌شان می‌توانید مردتان را به حرف بیاورید و راهی را برای آشکار کردن احساساتش کشف کنید اما در این قسمت به شما می‌گوییم که بهتر است گاهی به این محدوده وارد نشوید. شاید تعجب کنید و بگویید به عنوان همسرش حق دارید همه چیز را در مورد زندگی‌اش بدانید و از این طریق می‌خواهید بارش را سبک‌تر کنید. ولی گاهی مرد‌ها با بیان نکردن احساسات یا مشکلاتشان، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنند. اگر بخواهیم این موضوع را ساده‌تر توضیح دهیم، باید بگوییم که مرد‌ها فکر می‌کنند اگر بعضی مشکلات را با همسرشان درمیان نگذارند و یک‌تنه آن‌را حل کنند، مردانگی‌شان بیشتر می‌شود. آن‌ها دوست دارند گاهی ژان‌والژان زندگی شما باشند. برای حل یک مشکل بزرگ دیر به خانه بیایند و به شما بگویند که سر کار بوده‌اند. به یکی از دوستان‌شان پول قرض بدهند و به شما بگویند که نمی‌دانند چرا از حسابشان پول کسر شده و حتی برای خرید یک هدیه مرخصی بگیرند و به شما بگویند سرکارند. اگر به مرد‌تان اعتماد دارید، همیشه به حیطه خصوصی‌اش وارد نشوید و بگذارید با این تصور که بخشی از زندگی و اتفاقاتش را به تنهایی مدیریت می‌کند،‌احساس بهتری پیدا کند. بعید نیست که شما با توجه به شناختی که از او دارید همه این پنهان‌کاری را کشف کنید اما نباید به او بگویید که سر از پنهان‌کاری‌هایش درآورده‌اید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : چجوری همسرم دوباره عاشقم بشه

    من یبار نظرم رو نوشتم اینجا ..کلی تایپ کردم موقع ارسال سایت هنگ کرد ..دیگه توان ندارم تایپ کنم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد