سلام بچه ها
من دوباره برگشتم ولی بدون هیچ پیشرفتی
از زمانی که این پست رو گذاشتم چند وقتی می گذره
تو این مدت سعی کردم مدام با شوهرم در تماس باشم و دیگه نق نزنم و درمورد اوضاع مالیش دلداریش بدم ولی احساس میکنم اوضاع بدتر شده چون قبلا لاقل ماهی یه دفه یه حالی ازم می پرسید ولی الان دیگه اون کار رو هم نمیکنه با این که میدونم دیگه اون مشکلات سابق رو نداره و حل شده
آخرین باری که بهم زنگ زد روز زن بود و دیگه هیچ تماسی از طرف اون نداشتم بهش پیام میدم ولی بعد از دو سه ساعت با یه جمله ی کوتاه تمومش میکنه وقتی بهش زنگ میزنم هم همین طور بعد از یه احوالپرسی ساده میگه خوب دیگه کاری نداری و خداحافظ
راستش اینو یاد گرفتم که مجبور کردن کسی به کاری ، اون رو از انجام اون کار زده میکنه برا همین اصلا بهش نمیگم تو چرا بهم زنگ نمی زنی و این حرفا
اینم یاد گرفتم دیگه با نق زدن و دعوا کردن نمیتون کاری رو از پیش ببرم
ولی هرکاری می کنم نمیتونم کاری کنم باهام صمیمی شه و مثل غریبه ها رفتار نکنه دیگه نا امید شدم از همه چی حتی از خدا .
انگار اصلا دلش برام تنگ نمیشه
تو رو خدا راهنماییم کنید چی کار کنم