نوشته اصلی توسط
Persian.m
سلام و تشکر از سایت خوبتون
مشکلی دارم که هر سایتی مشاوره کردم مشکلم حل نشد.
لطفا نوشته هایم را تا آخر بخونید و عذرخواهی میکنم طولانی هست.
من پسری ۳۶ ساله هستم خانواده ۴ نفری هستیم و یک خواهر کوچکتر از خودم دارم ، مهر سال ۹۲ با دختری آشنا شدم که ۵ سال از من کوچکتر است خانواده ۱۰ نفری هستند ۴ خواهر و ۴ برادر. سه ماه نامزد بودیم بعد عقد کردیم و سال ۹۴ عروسی و فقط ۱۰ ماه زندگی مشترک داشتیم و خانمم الان منزل را ترک کرده است. مشکل ما بیشتر در زمان بعد عروسی پیش آمد که بحث مال بود و خانوم در حال حاضر مهریه به اجرا گذاشت و حکم مهریه صادر شد و در حال انجام اقدامات قانونی هستم و خانومم طلاق می خواهد.
قبل از ازدواج با خانومم حدود ۸ سال قبل دختر امه ام را دوست داشتم , دختر امه ام را هم عاشقش بودم و شدیدا میخپاستمش , که پس از ۸ سال یک سال قبل ازدواجم دختر امه ام گفت هیچ علاقه ای به من ندارد.
یکسال بعد قضیه دخترامه ام عروسی کردم که شاید روح و ذهنم از دخترامه بیاد بیرون و فراموشش کنم , عروسی که کردم با خانومم تو مهمونی ها یا خونه امه ام که میرفتیم دلم میگرفت , بغض میکردم و هنوز دوستش داشتم.
الان دوماه است دختر امه ام عقد کرده و من باز روحیه ام را از دست دادم , نمیدونم چکار کنم.
از یک طرف مشکل خودم و از طرف دیگه دختر امه ام.
همیشه آرزو میکردم کاش دخترامه ام را دوستش نداشتم کاش راهی داشت میتونستم مثل بقیه دخترها برام عادی باشه.
لطفا راهنماییم کنید چکار کنم که بتونم موضوع شکست عشقی قبل را فراموش کنم و با این مشکل جدایی خودم کنار بیام.