نوشته اصلی توسط
talieh
واقعا متاسف شدم برای خواهرتون.
چند روز پیش تو یه مقاله میخوندم درصد بالایی از طلاقها یا مشکلات بعد از ازدواج به خاطر عدم تحقیق مناسب و بررسی جوانب در موقع خواستگاری بوده. مسائلی که شاید مثل روز روشن بودن ولی یا نادیده گرفته شدن یا با این جمله معروف درستش میکنم، پشت گوش انداخته شدن.
مسلما اگه خواهرتون یا شما به عنوان یه برادر دلسوز، قبل از جواب مثبت، یه تحقیقات ساده میکردین یا ازمایش اعتیاد میدادن، اینقدر مشکل پیش نمیومد.
یا حتی اگه خواهرتون با وجود اینهمه درگیری و مشکلات، پای نفر سومی رو به زندگیش باز نمیکرد، باز تو شرایط بهتری بود.
پس می بینین که خواهر شما هم بی تقصیر نیست. تصمیمات غلط پشت سرهم!
الان هم مونده تو دوراهی. که بسوزه و بسازه به خاطر بچه ای که خودش خواسته داشته باشه.
یا طلاق بگیره. اون هم با استرس اینکه بچه شو ازش بگیرن یا به فرض هم که حضانت بچه رو به خواهرتون بدن. فکر میکنین زندگی راحتی بعد از طلاق در انتظار خواهر شماست؟
الان یه مشکل داره، بعد از طلاق هزار مشکل.
شما که یه روز ازدواج میکنین و میرین. پدر و مادرتونم نهایتا چند سال میتونن حمایتش کنن؟
طلاق پاک کردن صورت مساله س. اینجور که نوشتین معلومه تا حالا یکبار هم منطقی با هم حرف نزدین. همش یا دامادتون داره داد میزنه یا شما از کوره در میرین.
اگه مطمئن هستین اعتیاد داره، پس در قدم اول باید کمک کنین اعتیادشو ترک کنه. چون آدم معتاد نمیتونه منطقی باشه.
اگه بتونین هم خواهرتون و هم شوهرش رو وادار کنین برن پیش یه مشاور خیلی بهتره.
باید متوجه بشین که داماده تون رو چه چیزایی حساسه و از همون طریق وارد بشین. مثلا اگه بچه شو خیلی دوست داره، ازش بخواین به خاطر بچه هم که شده باهاتون همکاری کنه.
یا اگه از طلاق میترسه، از همین طریق (تهدید نه فقط دلسوزانه) ازش بخواین تکانی به زندگیش بده.
پدر و مادر این آقا کجان؟ بهترین راه اینکه که بدون دعوا و مرافه از خانواده ش کمک بگیرین.
خواهرتون رو ترغیب به طلاق نکنین. اتفاقا تلاش کنین جلوی این اتفاق رو بگیرین. خراب کردن همیشه راحت ترین کاره.
ولی اگه خواهرتون چند ساله با شوهرش علیرغم این مشکلات زندگی کرده، پس حتما نکات مثبتی هم تو زندگیشون بوده.
اگه دامادتون اعتیادشو کنار بذاره، هم شرایط مالیش بهتر میشه و هم ارزش همسر و فرزندش رو درک میکنه.
پس با کمک خانواده دامادتون، تلاش کنین از این وضعیت نجاتش بدین.