نوشته اصلی توسط
shaqayeq
سلام. من 4 ساله ازدواج کردم. 1سال عقد و سه ساله که عروسی کردیم. ولی هنوز رابطه جنسی باهم نداشتیم. اولش ترس خودم بود بعدشم که انقد دعواهامون زیاد شدو من همش به هوای اینکه بترسونمش میگفتم بریم طلاق توافقی بگیریم که اونم دیگه از این کار منصرف شد.در نهایت اون موافق طلاق شد. الانم نزدیک یک ساله که همش باهم دعوا داریم. علتشم سر خانوادشه. من دوست ندارم باهاشون رفت و آمد کنم به خاطر بی حرمتی که من کردند اما اون دوست داره. تا آخرین مرحله ی طلاق توافقی هم رفتیم ولی من نتونستم و بخاطرش رفتم خونه پدر و مادرش. حالا که از این جریان یک هفته میگذره، و قرار شد فکرامونو بکنیم که جدا بشیم یا نه، میگه باید اخلاقتو عوض کنی. بعدش میگه من ممکنه تغییر نکنم. رابطه زناشویی هم فعلا نمیخوام داشته باشیم. چون من میترسم. هرچی هم ازش می پرسم جواب نمیده. منم هیچی نگفتمو تو این چند روز باهاش خوب بودمو اونطور که میخواست باهاش بودم.بعد بهش گفتم بریم دکتر. قبول کرد. اما امروز بهم میگه میتونی مهریه تو ببخشی؟ میگم واسه چی؟ میگه واسه ادامه زندگی. منم گفتم مگه قبل از این هم از تو مهریه خواستم که نگرانی؟ گفت نگران آیندم. حالا نمیدونم واقعا چیکار کنم؟ از یه طرف انقد دوسش دارمو بهش وابستم که نمیشه ازش جدا شم. از یه طرفم از خانواده دوست بودنشو اینکه این رفتارا و حرفارو میزنه میترسم. دارم دیوونه میشم. میترسم مهرمو ببخشمو اونم هرکاری خواست باهام بکنه و هروقت خواست ازم جداشه