نمایش نتایج: از 1 به 23 از 23

موضوع: طلاق یا ادامه زندگی؟

4257
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4979
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    Question طلاق یا ادامه زندگی؟

    با سلام و خسته نباشید.من 34 سالم و همسرم 3 سال از من کوچکتر است.همه لوازم از خانه تا ماشین و .... را من فرام کردم.مافقط 3 ماه اول زندگی ما هم خوب بودیم و با اولین دعومون همه داستان شروع شد.اون بچه طلاق است.همیشه فکر میکنه من ب اون فخر میفروشم و به من بی اعتنایی میکنه.گوشیاش کد داره. وقتی بحثمون میشه خانه را ترک میکنه از 1 روز و 1 هفته شد تا 5 ماه که پارسال رفت و با التماسهای من برگشت الان 11 روز هست که رفته و من با اجبار پدرم برای درخواست طاق اقدام کردیم که 31 روز به وقت دادگاه مانده.از طریق دایی همسرم پیغام فرستادم که وکالت بگیره بیاد تموم کنه و بعد از تماسش گفت باید فکرامو کنم بعد گفت باید بریم محضر که به گفته خودت مهریه و نفقتو ببخشی.من اصلاً نمیدونم چکار کنم؟میگه دوست دارم ولی هیچ جوره بهم ثابت نمیشه

  2. کاربران زیر از nazi_59 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4979
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    باید بگم ما 3 سال است که ازدواج کردیم و من یکسال تمام اول زندگیم کلمه طلاقو از دهن همسرم میشنیدم و حالا این منم که 3 بار درخواست طلاق میدادم و پشیمون میشدم. من لیسانس ادبیات و کارمندم و همسرم زیر دیپلم و فوق العاده کار طراحیو کامپیوترش خوبه.

  4. کاربران زیر از nazi_59 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    Lightbulb پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط nazi_59 نمایش پست ها
    با سلام و خسته نباشید.من 34 سالم و همسرم 3 سال از من کوچکتر است.همه لوازم از خانه تا ماشین و .... را من فرام کردم.مافقط 3 ماه اول زندگی ما هم خوب بودیم و با اولین دعومون همه داستان شروع شد.اون بچه طلاق است.همیشه فکر میکنه من ب اون فخر میفروشم و به من بی اعتنایی میکنه.گوشیاش کد داره. وقتی بحثمون میشه خانه را ترک میکنه از 1 روز و 1 هفته شد تا 5 ماه که پارسال رفت و با التماسهای من برگشت الان 11 روز هست که رفته و من با اجبار پدرم برای درخواست طاق اقدام کردیم که 31 روز به وقت دادگاه مانده.از طریق دایی همسرم پیغام فرستادم که وکالت بگیره بیاد تموم کنه و بعد از تماسش گفت باید فکرامو کنم بعد گفت باید بریم محضر که به گفته خودت مهریه و نفقتو ببخشی.من اصلاً نمیدونم چکار کنم؟میگه دوست دارم ولی هیچ جوره بهم ثابت نمیشه
    خب عزیزم جدای از اینکه برای این افراد تکرار نام طلاق دیگه حریم و حرمتی نداره ...

    ولی باید پذیرفت که این افراد خلاء عاطفی زیادی دارن ...

    حتی اگه در محیطی باشه که مادر یا پدر و یا مادربزرگ و پدر بزرگش به اون محبت زیادی ام کرده باشه ...

    این خلاء ناشی از اینه که محبت در این افراد باید از طرف هم پدر و م مادر باشه تا نقش مکمل رو بری شخصیت این افراد داشته باشه

    خب اگه واقعا" شمارو دوست داره ، یکبار برای همیشه باهاش حرف بزنید ...

    مشاوره برید و از راهنمایاش استفاده کنید ... شاید زندگیتون بهتر بشه

    ولی اگر فردی ناسازگار باشه خیلی سخته که بخواد خودشو وفق بده ...و همیشه این مشکلات رو خواهید داشت
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  6. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4979
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    اصلاً به مشاور اعتقاد نداره و حتی حرف کسی تو زندگیمونو دوست نداره.میگه دوست دارم ولی در عمل اینجور نیست بارها امتحانش کردم و میگه من نمیخوام طلاق بگیرم و این توئی که اینجوری میخواهی و خودکرده را تدبیر نیست.راستش جوری حرف میزنه که من همیشه پیش خودم احساس شرمندگی میکنم و میگم حق با اونه در صورتی که میدونم زندگیشو دوست داره و من هم خواسته هامو که جز محبت از اون چیز دیگه ای نبوده گفتم و گفتم پولتو برای خودت جمع کن ولی اون همیشه با همون ضرب المثل قضیه را تموم می کند.راستش الان بین دو راهیم نه گوشیشو روشن میکنه که حتی بگه میام خونه و نه من میدونم چه کاری بهتره؟

  8. کاربران زیر از nazi_59 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط nazi_59 نمایش پست ها
    باید بگم ما 3 سال است که ازدواج کردیم و من یکسال تمام اول زندگیم کلمه طلاقو از دهن همسرم میشنیدم و حالا این منم که 3 بار درخواست طلاق میدادم و پشیمون میشدم. من لیسانس ادبیات و کارمندم و همسرم زیر دیپلم و فوق العاده کار طراحیو کامپیوترش خوبه.
    خب همونطور که دوستمون گفت برای این افراد خیلی ساده است که در مورد طلاق حرف بزنن

    ولی باید پذیرفت که شرایط سختی رو گذروندن و شما در موقع ازدواج میدونستید که چه شرایطی رو داره ...

    پس قبل از این باید با مشاوره در این مورد کسب راهنمایی و مشورت میکردی ...

    به هرحال اگه هنوزم بهت علاقه منده و میدونی که اینطوریه ، پس بهتره در این مورد باهاش حرف بزنی ...

    شاید به کمک نیاز داشته باشه ... و تو بتونی این کمک و همراهش باشی ...

    چون همونطور که گفتیم ، این افراد شرایط متفاوتی رو در درک محبت گذروندن ...

    اونا درگیری و جدال پدر وومادرشون رو دیدن و الان این مهارت ارتباط برقرار کردن و محبت کردن رو شاید نداشته باشن

    البته افرادی هستن که در خانواده های خوبی بزرگ شدن ولی اخلاق و رفتارهایی اینچنین رو هم بروز میدن
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4979
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    دوستانم بهتره یکم از اوضاعم برای شما بگم.میدونم شما درست میگویید.من با همسرم تفاوت زیادی داریم.من از اون فقط می خواستم باهم بیرون بریم.باهم خونه پدر و اقوامم بریم.اگه دعوا میشه حتی بارها بهش گفتم من میگم از خونم برو ولی تو که میدونی من اون لحظه از دستت خیلی کفریم ولی این بهانه ای نمیشه که تو بخواهی چند روز و چند ماه زندگیتو ول کنی و با مقصر کردن من و التماسام برگردی.وقتی از محبت باهاش حرف میزنم میگه محبت یعنی پول و من ندارم.میگم نه ولی باورش نمیشه.الان و در این لحظات پایانی از زندگیم خواستار کمکم که آیا با مردی که تعطیلاتشو با دوستاشو کاراش میگذرونه و با دعوا خونرو ترک میکنه به قصد اینکه منو آزار بده و التماسش کنم که برگرده و مردی که میدونه زنش حتی یه سوزن ازش نمیخواد و محبت نمیکنه و محبتش به زمان خودش بستگی داره آیا زندگی یا طلاق؟

  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4979
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    سلام.دوستان امروز داشتم به یک سری مسائل فکر میکردم و اینکه تا اول شهریور که روز دادگاهم هست صبر میکنم و محکم در اون روز وقتی از من قاضی پرسید چرا میخواهی طلاق بگیری میگم این مرد بی مسئولیته و میخواد بره تنها زندگی کنه چون تنها راه حل مشکلات زندگیش فرار بوده و هست و از اونها میخوام که هر چی سریعتر این قضیه زندگیمو خاتمه بدن تا اون بره به کاراش و دوستاش برسه.چون این مرد از من توقع گریه و التماس تو مواقع مشکلات داره و من حالا وقتی دیدم که میتونم به تنهایی و بدون هیچ ترسی از تنهایی تو خونه خودم هستم و شکر خدا همه چیز خوبه.وقتی خواهرام گفتن شوهرتو دیدیم تو باشگاه بیلیارد کلی از خودم بدم اومد که اون داره بهش خوش میگذره و گوشیشو خاموش کرده و با یه گوشیه دیگه دراه صحبت میکنه گفتم من چرا غصه زندگیو بخورم وقتی اون براش مهم نیست.
    ب هر حال دوستانم اگ بازهم راه حلی به نظر شما رسید خوشحال میشم که به من بگید.

  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    دوست عزیز خراب کردن خیلی راحته ولی در عوض ساختن و نگه داشتن بسیار سخت ...

    ولی به هرحال قرار نیست که شما بمانید و بسوزید ... زندگی باید مثل یک رود در حرکت باشه ...

    وگرنه اگه اینطور بخواد بی حرکت بمونه ، مسلما" دچار فساد و گندیدگی میشه ...

    ما اینجا کسی رو به طلاق تشویق نمیکنیم ، ولی متاسفانه دیگه زندگی امروز مثل گذشته نیست ...

    به هرحال شما یک ماه طلایی وقت دارید و میتونید خوب فکر کنید ... و تصمیم بگیرید ...

    به هرحال اینطور که شما میگید ، فکر نمیکنم امیدی به این زندگی با چنین مرد خوش گذرونی باشه ...

    فکر میکنم اونم دوست داره زودتر از این زندگی رها بشه ، تا بتونه راحتتر به کارهاش برسه ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    5004
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    سلام. من 25سال دارم و 1/5 سال قبل عقد کردم. تنها معیاری مه بین خواستگارام باعث شد همسرمو انتخاب کنم عشق و علاقه زیاد اون بهم و اخلاقش بود. هرچند بعد عقد فهمیدم اخلاقش اونطوریکه من فک میکردمم نبوده. من تو خانواده ای بزرگ شدم که پدر و مادر عصبی داشتم. مخصوصاً مادر سخت گیری که رئیس خونه ماست و هرچی اون بگه باید بشه. اون تصمیم میگیره که من چی بپوشم. با کی دوست باشم. بیرون برم یا نه. اتاقمو تمیز بکنم یا نه و..... اگرم بخوای قبول نکنی یک اخمی میکنه که نگو و نپرس. غر زدن هم که عادت هر روزشه. لحنش فوق العاده بد. منم دیگه خسته شدم از دستش و همش از ته دل آرزو میکنم کاش یه خونه داشتم تا خودم برا خودم تصمیم میگرفتم. آخه 25 سالگی سنی نیست که دیگران برات تصمیم بگیرن.همسرم هم سن منه و هر دو دانشجو. خانواده اون شدیداً خون سردن. همسرم پدر نداره و مادر و برادراش امکان نداره بخوان از نظر مالی کمک کنن تا تشکیل زندگی بدیم. من چندین بار به همسرم گفته بودم که دوس ندارم نامزد بمونیم، 2ماه کافیه، اونم قبل عقد منو قانع کرد که تو بله رو بگو، بخاط اینکه پبش بابات کم نیارم و بد قولی نکنم نامزدی رو 3 سال بگیم، ولی تا 2سال حتماً سر زندگیمونیم. منم قبول کردم. ولی دیگه حس میکنم نمیتونم. من دانشجوی ارشدم و اون دکتری. هر وقت بهش میگم که خسته شدم از نامزدی میگه برو سر کار، کمکم کن تا شروع کنیم. حتی میگه تو سوسولی که نمیری و از من میخوای کاری بکنم. بهش میگم از خانوادت کمک بخوا میگه نمیدن. تو به بابات بگو نصف پول جهیزیه رو بده تا خونه رهن کنم! واقعاً نمی دونم چیکار کنم. تا دیروز فکر میکردم اگه از خونه پدرم برم از دست غر غر مادرم خلاص میشم ولی الان میبینم با یه ادم پر توقع طرفم که با وجود اینکه از نظر اقتصادی، فرهنگی، مادیات از خانواده من پایین تره ولی ادعای زیادی هم داره. لطفاً کمکم کنید. نمیدونم چیکار کنم.

  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط nazi_59 نمایش پست ها
    سلام.دوستان امروز داشتم به یک سری مسائل فکر میکردم و اینکه تا اول شهریور که روز دادگاهم هست صبر میکنم و محکم در اون روز وقتی از من قاضی پرسید چرا میخواهی طلاق بگیری میگم این مرد بی مسئولیته و میخواد بره تنها زندگی کنه چون تنها راه حل مشکلات زندگیش فرار بوده و هست و از اونها میخوام که هر چی سریعتر این قضیه زندگیمو خاتمه بدن تا اون بره به کاراش و دوستاش برسه.چون این مرد از من توقع گریه و التماس تو مواقع مشکلات داره و من حالا وقتی دیدم که میتونم به تنهایی و بدون هیچ ترسی از تنهایی تو خونه خودم هستم و شکر خدا همه چیز خوبه.وقتی خواهرام گفتن شوهرتو دیدیم تو باشگاه بیلیارد کلی از خودم بدم اومد که اون داره بهش خوش میگذره و گوشیشو خاموش کرده و با یه گوشیه دیگه دراه صحبت میکنه گفتم من چرا غصه زندگیو بخورم وقتی اون براش مهم نیست.
    ب هر حال دوستانم اگ بازهم راه حلی به نظر شما رسید خوشحال میشم که به من بگید.

    خب عزیزم به هر حال میگن صلاح مملکت خویش خسروان دانند ... ولی با این حرفایکه تو گفتی خب دیگه خیلی وقته

    که این زندگی تموم شده ، و اگرم تا الان سرپا مونده ، فقط خواست و التماس خودت بوده ...

    جدای از اینکه ایشون فرزند طلاقه و شرایطش خاص خودش بوده ، ولی خوشگذرونم هست که اگه مردی اینطوری باشه

    خیلی راحت میگم ، اهل پایبندی به خونه و زندگی نیست ، و سر کردن به امید بازگشتش هم کار بیهوده است

    البته دادگاه به این زودی حکم طلاق رو صادر نمیکنه ، و شما باید تعدادی جلسه مشاوره رو برید ...

    شاید وقتی ببینه شما در تصمیمت جدی هستی کوتاه بیاد...

    فقط در طلاقهای توافقی ، چون موارد مورد بحث بین دو طرف حل و فصل شده است که حکم زود صادر میشه ...

    در من برای بخشیدن مهریه و نفقه فقط از طریق دادگاه اقدام کن ... چون به هرحال حق طلاق با مرده جونم ...

    اینو گفتم که یه دفعه گول نخوری ...
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4979
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط niki نمایش پست ها
    سلام. من 25سال دارم و 1/5 سال قبل عقد کردم. تنها معیاری مه بین خواستگارام باعث شد همسرمو انتخاب کنم عشق و علاقه زیاد اون بهم و اخلاقش بود. هرچند بعد عقد فهمیدم اخلاقش اونطوریکه من فک میکردمم نبوده. من تو خانواده ای بزرگ شدم که پدر و مادر عصبی داشتم. مخصوصاً مادر سخت گیری که رئیس خونه ماست و هرچی اون بگه باید بشه. اون تصمیم میگیره که من چی بپوشم. با کی دوست باشم. بیرون برم یا نه. اتاقمو تمیز بکنم یا نه و..... اگرم بخوای قبول نکنی یک اخمی میکنه که نگو و نپرس. غر زدن هم که عادت هر روزشه. لحنش فوق العاده بد. منم دیگه خسته شدم از دستش و همش از ته دل آرزو میکنم کاش یه خونه داشتم تا خودم برا خودم تصمیم میگرفتم. آخه 25 سالگی سنی نیست که دیگران برات تصمیم بگیرن.همسرم هم سن منه و هر دو دانشجو. خانواده اون شدیداً خون سردن. همسرم پدر نداره و مادر و برادراش امکان نداره بخوان از نظر مالی کمک کنن تا تشکیل زندگی بدیم. من چندین بار به همسرم گفته بودم که دوس ندارم نامزد بمونیم، 2ماه کافیه، اونم قبل عقد منو قانع کرد که تو بله رو بگو، بخاط اینکه پبش بابات کم نیارم و بد قولی نکنم نامزدی رو 3 سال بگیم، ولی تا 2سال حتماً سر زندگیمونیم. منم قبول کردم. ولی دیگه حس میکنم نمیتونم. من دانشجوی ارشدم و اون دکتری. هر وقت بهش میگم که خسته شدم از نامزدی میگه برو سر کار، کمکم کن تا شروع کنیم. حتی میگه تو سوسولی که نمیری و از من میخوای کاری بکنم. بهش میگم از خانوادت کمک بخوا میگه نمیدن. تو به بابات بگو نصف پول جهیزیه رو بده تا خونه رهن کنم! واقعاً نمی دونم چیکار کنم. تا دیروز فکر میکردم اگه از خونه پدرم برم از دست غر غر مادرم خلاص میشم ولی الان میبینم با یه ادم پر توقع طرفم که با وجود اینکه از نظر اقتصادی، فرهنگی، مادیات از خانواده من پایین تره ولی ادعای زیادی هم داره. لطفاً کمکم کنید. نمیدونم چیکار کنم.
    سلام .این اشاهو م من نکن همسرمن هم از توقعات کوچیک مثل خرید شارژ شروع شد تا به بزرگ رسید که خوشبختانه به کمک خانوادم نتونست البته شرایط شما خیلی با من فرق میکنه و اگه میبینی همسر ایده ال و مسئولیت پذیره و با اون خوشبخت میشی به خودتون کمک کنید اشکال نداره. البته این نظر شخصی من هست.زن و شوهر باید بهم برای موفقیت هم کمک کنند.با هم نه فقط یک نفر مخصوصاً که شما هر دو تحصیل کرده هستید. با آرزوی خوشبختی شما

  16. کاربران زیر از nazi_59 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4897
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    8
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    ما ادما مگه چقدر فرصت زندگی داریم فکراتو کن خوب تصمیم بگیر

  18. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4979
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    سلام.من توزندگیم یه اشتباه خیلی بزرگ کردم و اون هم ازدواج بدون رضایت خانواده ها و پسر طلاق.امروز فهمیدم همسرم داره با یه زنه دیگه زندگی میکنه بدون اینکه بیاد طلاق منو بده.دوستانم خیلی با پدر و مادرش صحبت کردم میگن به ما ربطی نداره.خدایا اصلاًنمیدنم چکار ک تا زودتر از ای وضعیت خلاص بشم.دیگه تصمیمو گرفتم و میخوم طلاق بگیرم ولی این پرسه طولانی تو دادگاه داره و با داییش حرف زدم بیاد پیداش کنه.دعاکنید.

  19. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3489
    نوشته ها
    290
    تشکـر
    90
    تشکر شده 233 بار در 133 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط nazi_59 نمایش پست ها
    سلام.من توزندگیم یه اشتباه خیلی بزرگ کردم و اون هم ازدواج بدون رضایت خانواده ها و پسر طلاق.امروز فهمیدم همسرم داره با یه زنه دیگه زندگی میکنه بدون اینکه بیاد طلاق منو بده.دوستانم خیلی با پدر و مادرش صحبت کردم میگن به ما ربطی نداره.خدایا اصلاًنمیدنم چکار ک تا زودتر از ای وضعیت خلاص بشم.دیگه تصمیمو گرفتم و میخوم طلاق بگیرم ولی این پرسه طولانی تو دادگاه داره و با داییش حرف زدم بیاد پیداش کنه.دعاکنید.
    سلام نگران نباش عزیزم انشاا... درست میشه هرچه زودتر هم از یه همچین ادمی جدا شی بهتره و به نفع توه
    مطمئن باش اونم نمیتونه با هیچکس زندگی درست وحسابی داشته باشه بهتره تو به فکر اینده ات باشی

  20. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5212
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    سلام به نظر من شما دوحالت بیشتر نداری اگر تصمیم داری باهاش زندگی کنی میخ زندگیت رو از همین الان محکم بکوب واگر تصمیم داری ازش جدا بشی از حقت هیچ وقت نگذر اما اینو مد نظر بگیر که مشکل جداییتون قابل درست شدن هست یا خیر

  21. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3761
    نوشته ها
    312
    تشکـر
    197
    تشکر شده 180 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    سلام.خیلی محکم پای مهریت بایست نه بخاطر پول بلکه واسه انتقام از چنین آدم کثیفی.حتی شده واسه مهریت بندازش زندان اصلنم دلت به حال این آشغال نسوزه.جای درخواست طلاق مهرتو بذار اجرا

  22. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4979
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    سلام دوستای خوبم.راستش پرس و جو کردم هیچ زنی نبوده ولی نمیدونم چرا میون یه زن و شوهری اختلاف میوفته از این ور و اون ور همه سعی میکنن مغزتو نسبت به کسی که دوستش داری خراب کنن؟من الان 4 هفته میشه که دیگه همسرم ترکم کرده خیلی با خانوادش صحبت کردم و حتی خودشو چند روز پیش دیدم.آخرشم گفت میخوام برم فردا یه شهرستان دیگه تا 20 روز دیگه میامو فکرامو میکنم.قرار گذاشتیم من برم محضر وصول مهریه و نفقه کنم.دوستانم رفتم و این کارو کردم ولی امضا باید در حضور 2 نفر باشه.البته این در ازاء حق طلاق بود.راستش برای من اصلا مهریه و نفقه مهم نیست.از این عذاب میکشم که اون میدونه من خیلی دوستش دارم و اون بارها ترکم کرده خودش گفت تو دعوا یه نفر مقصر نیست نیست ولی با همه این احوال حتی اون شبی هم که دیدمش باز هم نخواست بیاد خونه.گفت باید برم خونه مامانم و بعد سفرم تا فکرامو کنم.
    رستش از تنهایی دیگه خسته شدم.بعد از این مدت تازه دیگه کم اوردم.

  23. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    عزيزم مثل اينكه اون هم قصد داره از شما جدا بشه . خيلي سخته يه نفرو اينقدر بهش برسي آخرش هم اينجوري دستمزدتو بده .
    مهريه رو كه اصلا نبخش چون اين حق قانوني تو هست و در آينده خودتو سرزنش ميكني كه چرا از حقت گذشتي .
    سعي كن با منطقي حرف زدن حداقل بفهمي علت اين كه ميخاد تركت كنه چيه

  24. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4979
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    سلام دوستای خوبم.ممنون از اینکه با من همدردی میکنم.اومدم بگم من با اون دو سری صحبت کردم سری اول که قرار شد من برم محضر برای وصول مهریه و نفقه که بهش ثابت کنم برای من اینها مهم نیست. که رفتم ولی نیومد البته هنوز هیچ امضایی نشده و همچنین اون قراره حق طلاقو به من بده. سری دوم که دیدمش گفت باید تو محضر پدر و مادرم باشن که امضا کنن دختر ما یعنی من با رضایت قلبی خودش داره اینو امضا میکنه که همه قبول کردن بیان امضا کنن و همسرم گفت باید امضا رضایت کار کردنتو که برای عقد پای دفترچه امضا کردمو بهم پس بدی گفتم باشه ولی خوب خانوادم از این یکی نمیخوان بگذرن و من به اونا گفتم من میخوام امضا کنم تا امضا حق در طلاقو داشته باشم. میدونید دوستان برای چی برای اینکه به همسرم گفتم اگه من اینارو امضا کنم تو به من تعهد میدی و امضا میکنی دوباره به هر مشکلی منو ترک نمیکنی ؟ گفت نه.
    گف اون کاغذی که دست نوشته از من گرفتی که من تمام جهازمو از ت گرفتم بهم میدی؟ گفت نه
    خلاصه از اون نه و از من آره ، حالا هم که گفته باید فکرامو کنم بعد بهت زنگ میزنم کی بری.
    تازه2 هفته دیگه هم دادگاه داریم حالا من نمیدونم قبل از دادگاه میاد محضر یا نه؟

  25. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4979
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    همسرم میگه اگه امضا کارتو پس بگیری میذارم بری سرکار ولی اون برام مسئولیته.جهازتم برگرو نمیدم چون اگه شما بیایید یهو اساسارو پارو کنید ببرید برید بگید دزدیدم چی؟فکر کردید زرنگید....
    راستش نمیدونم کدوم زن عاقلی میاد وسایلاشو میبره یه جای دیگه اونم از خونه خودش بعد بخواد یکی دیگرو دزد کنه. ولی اون که تو گوشش نمیره
    البته اینم بگم که او از یه سری مسائل دلخوره مثل چرا ما دعوامون میشه سریع خانوادت میان دخالت میکننو به من ناسزا میگن.(کلاً دخالت). که ناگفته نماند منم از دست اونا خیلی حرفها شنیدم ولی اصلا نمیخوام با گفتن بعضی حرفها به اون حقو به خودم بدم یا اون چون به اون هر چیم بگم قبول نمیکنه
    مثلا بهش گفتم چرا به داداشت اجازه دادی به من توهین کنه بگه تو دوست پسر مخفی داری؟ گفت میخواستی باهاش شوخی نکنی.گفتم ای بابا همه با برادر شوهراشون شوخی میکنن.اصلا قبول نکرد و گفت خوب کرد خودم بهش گفتم بهت بگه
    خلاصه که خودش اینقدر از این تهمتا بهم زده جالبه وقتی به مادرش گفتم بهم گفت مردها برای خالی کردن این حرفهارو میزنن

  26. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4979
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    0
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    سلام دوستای خوبم.یه سوال داشتم راستش الان که یک ماهی شد همسرم ترکم کرده و رفته و بجز کلمه حالا فکرامو کنم چیزی از خانوادش و خودش بعد از 2 بار صحبت نیم ساعته چیزی نشنیدم و حالا یه خواستگار سمج دارم و میگه من میخوام با تو فقط ازدواج کنم.توربخدا بگید من چیکار کنم؟خیلی اصرار داره همدیگرو ببینیم میدونید ما یک سال و نیم پیش برای خاطر اینکه میخواستم ماشینمو بفروشم آشنا شدیم و دیگه همدیگرو اصلاً ندیدیم تا اینکه اون زنگ زد و درخواست ازدواج کرده و من واقعاً نمیدونم چیکار کنم از این ور همسریو که سه سال باهاش زندگی کردمو دوست دارم ولی اون ترکم کرده و از این طرف مردیو که هیچ چیزی ازش نمیدونم پابندم شده.
    لطفاً بهمن بید چیکار کنم؟من شنب دیگه هم دادگاه دارم و برای این قضیه هم موندم؟

  27. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    خب در این مورد اول از همه باید تکلیفتون چه قانونا" و چه شرعا" با شوهرتون معلوم بشه ...

    و در این قضیه فکر کردن به دیگری کار درستی نیست و عین خیانت می مونه

    پس اول کار اول رو درست کنید بعد در این مورد تصمیم بگیرید

    در ضمن این نکته رو به یاد داشته باشید که شاید این آقا از طرف شوهرتون برای امتحان کردن شما فرستاده شده باشه

    پس اگه در همه حال خدارو به یاد داشته باشید به این شک و اضطراب دچار نخواهید شد
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  28. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4490
    نوشته ها
    204
    تشکـر
    83
    تشکر شده 145 بار در 98 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : طلاق یا ادامه زندگی؟

    سلام دوسته عزیز. اینکه بخواید کسی به شما بگه با این شرایط بهتر طلاق بگیری یا بمونی اشتباهه شما خودت باید تصمیم بگیری که ظاهرأ گرفتی.
    شما از اول که گفتی همه چیز و شما فراهم کردی خب اشتباه بوده یجا هم اشاره کردی که همسرت گفته باید پول داشته باشم که من ندارن... اینا نشون میده شوهرتون همیشه احساسه کوچیک بودن کرده که حالا به قوله شما تفریحشم ترجیح داده با دوستاش باشه که نکنه شما چیزی بخوای که اون نتونه فراهم کنه و باز شما کمبودهارو فراهم کنی و این احساس اون و کوچیک تر کنه حالا درسته که شما بگی اما من که هیچ وقت سرزنشش نکردم ولی خوب مردا افکارشون فرق میکنه.
    و تفریح و تو یه قدم زدنه ساده نمیبینن و ممکنه با دوستاشون راحت باشن چون نسبت به دوستاشون مسئولیتی رو دوششون نیست.
    به هر حال همونطور که مهسا جون گفت این زندگی خیلی وقته تموم شده و به ظاهر زن و شوهر بودین. ما که نمیدونیم همسرتون آدمه منطقی هست یا نه که پیشنهاده مشاور و یا تعهد تو دادگاه و به شما بدیم و بگیم یه مدت دیگه ام دوباره امتحان کن. که اگه ام هر دو به این نتیجه رسیدید که دوباره شروع کتید باید گذشته رو کلأ خراب و فراموش کنید و دوباره بسازید این بار نه فقط شما بلکه به کمک هم نه تنهاش بذارید نه اینکه تمام و کمال ساپورتش کنید و هیچ کدوم موقع دعوا خونه رو ترک نکنید چون دوباره اگه تو یه مکان باشید امکان صحبت و حل و فصل بیشتره.
    موفق باشید.
    امضای ایشان
    تجربه بهترین درس است ، هرچند حق التدریس آن گران باشد . . .

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. یاس فلسفی؟!!!
    توسط forutan در انجمن افسردگی
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 03-30-2014, 08:55 PM
  2. وای چقدر غُر می زنی؟!
    توسط Artin در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-06-2014, 11:13 PM
  3. خدایا مرا فراموش کرده ای؟
    توسط R e z a در انجمن سایر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-16-2013, 09:24 PM
  4. شما کدام هستید؟ آبی یا خاکی؟
    توسط R e z a در انجمن سایر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-16-2013, 01:53 AM
  5. کدام خطرناک‌ تر است؟ قند یا چربی؟
    توسط R e z a در انجمن بیماریهای جسمی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-26-2013, 06:58 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد