اکیدا پیشنهاد می کنم که تجسّس کردن رو کنار بگذارید. نتیجه تجسس، چیزی جز شک و شبهه های فراوان، ایجاد ناامنی در طرف مقابل، و ریختن آبرو و باز شدن روی افراد به همدیگر نیست. هر کسی مسئول اعمال خودش هست و باید به زودی در برابر خدا پاسخ اعمال آشکار و نهانش رو بده.
ممکنه بپرسید اگر این کار رو نکنم، همسرم با خیال راحت میره و هر کاری که دلش خواست انجام میده. پاسخ اینه که نه لزوما اینطور نیست.
خب، ممکنه بگید من دیگه تجسس نمی کنم، اما سهوا و به صورت اتفاقی متوجه شدم که همسرم با دیگری در ارتباط هست. این بار چه کار کنم؟
در اینجا بهترین کار اینه که حمل بر صحّت کنید. یعنی چی؟
امام علی(ع) می فرمایند:«عذر برادرت را بپذیر و اگر عذری نداشت برای او عذری بتراش».
خیلی سخن عمیقی هست. یعنی نه تنها اگر کسی از ما عذرخواهی کرد، عذرش رو قبول کنیم، بلکه اگر بهانه و توجیهی هم نداشت، خودمون براش توجیهی درست کنیم تا احتمالا شرمنده نشه!
این نوع رفتار بزرگ منشانه در جان افراد بسیار تاثیرگذار هست.
پس، اصل دوم اینکه حمل بر صحّت کنید و خوشبین باشید.
مثال میزنم. شما میتونید در این مرحله، به صورت غیرمستقیم رفتارهایی نشون بدید یا حرفهایی بزنید که همسرتون رو به فکر فرو ببره. مثلا بهش بگید یکی از دوستانم مشکلی رو با من مطرح کرده، و من موندم چی بهش بگم. از تو مشورت می خوام بهش کمک کنی، ولی نمیتونم اسم دوستم رو فاش کنم، چون میشناسیش و او هم مایل نیست کس دیگری جریانش رو بدونه. مشکل دوستم اینه که متوجه شده همسرش به صورت پنهانی با یک زن دیگه در ارتباط هست. میگه من و همسرم همدیگر رو دوست داریم و روابطمون هم با هم خوبه و از هم گله ای نداریم، نمیدونم چه دلیلی داره که همسرم توجهش جلب شده به سمت زن دیگه. این موضوع منو آزار میده و در عین حال دلم نمی خواد روم تو روی شوهرم باز بشه و بالاتر از اون اینکه شوهرم رو دوست دارم و اونم منو دوست داره. نمیدونم چیکار کنم.
با این بیان، در ذهن همسرتون شکل میگیره که شاید شما فهمیده باشید. واکنش همسرتون میتونه به شما کمک کنه تا ببینید مشکلش چیه. مثلا ممکنه همسرتون بگه خب شاید زنش به برخی نیازهای شوهرش توجه نمی کنه. اونوقت شما با ظرافت بپرسید که خب مردها چه نیازهایی براشون مهمتره؟ پاسخ همسرتون فرافکن کردن نیازهای خودش هست و نشان دهنده اینکه این نیازها در او احتمالا از جانب شما کمتر دیده شده و باید تمرکزتون رو بیشتر روی این موارد معطوف کنید. اگر بگه خب به هر حال ممکنه برای هر کسی پیش بیاد و شاید از جانب زنه براش دام پهن شده یا درخواست از طرف اون زن بوده. اونوقت شما میتونید بپرسید که به نظرت اگر یه زن دیگه بهش درخواست بده، اونوقت شوهر مجازه که رابطه برقرار کنه؟ یعنی اگر یه مردی بیاد به دوستم درخواست بده، آیا زن مجازه رابطه برقرار کنه یا اینکه بهتره این کار رو نکنه و روی رابطه خودش و همسرش و مشکلات شون با هم متمرکز بشن؟
اینها رو مثال زدم. شما میتونید با روشهای خوب، خیلی موارد رو از زیر زبون همسرتون بیرون بکشید که حاکی از دیدگاه های او در این باره و هیمنطور علل این رفتارهاش هستند.اما، اگر این روش هم جواب نداد(البته برای هر روش باید زمانی معقول در نظر بگیرید و مثلا نگید من یه هفته صبر کردم و نشد!؛ دست کم شش ماه تحمل و تامل کنید)، اونوقت میتونید علنا گفت و گو با همسر در این باره رو آغاز کنید.
پس، اصل چهارم یا بهتر بگیم مرحله چهارم، گفت و گوی علنی و آشکار با همسر هست. منظور از گفت و گوی علنی این نیست که داد و بیداد راه بندازید و به دیگران اطلاع بدید. مهمترین اصل این مرحله حفظ آبروی همسرتون هست. فقط و فقط با خود همسرتون مساله رو مطرح می کنید و بهش میگید که من مدتهاست اطلاع دارم، ولی به دلایلی و به امید بهتر شدن وضعیت به روی خودم نمیاوردم. در این مرحله به صورت منطقی و با آرامش با همسرتون صحبت می کنید که من میخوام بدونم علت چی هست؟ اگر مشکلی از جانب من هست، بگو تا برطرف کنم. اگر اینطور نیست، پس مشکل چیه؟ مثلا آیا طرف مقابل مشکلی داره؟ آیا من باید تاوان مشکل اون خانم با همسرش رو بپدازم؟
با یک مشاوره مناسب، اون موقع میتونید بهترین تصمیم رو اتخاذ کنید. شاید نیازه روی مهارتهای خاصی کار کنید. شاید برخی مسائل از دیدتون پنهان مونده که در
روابط زناشویی مهم بوده اند. شاید همسرتون مشکلاتی داره که باید درمان بشن و ...
اونوقته که با بررسی های کامل میتونید درباره ادامه روند زندگی تون تصمیم گیری کنید.