.......
.......
ویرایش توسط M.ghezel : 11-15-2016 در ساعت 08:57 PM
سلام
1 خب از کجا فهمیدن ؟
2 قبلش ازتون پرسیده بودن و شما انکار کرده بودین ؟
3 رابطه شما با اون پسر چند سال بوده و تا چه حدی (رابطه جنسی داشتید یا نه )
4 همسرتون و خودتون چند سالتونه + تحصیلات و شغل
There is a charm about the forbidden that makes it unspeakably desirable
-Mark Twain
این حرفها چه ارتباطی به کم کردن مهریه داره!!
به هیچ عنوان موافقت نکنید با کمکردن مهریه و اینکه باهاش رودرو صحبت کنید بگید توبه کردید و دیگه قرار نیست وارد رابطه با کسی بشیدبگید هرچی بوده برای گذشته بوده بهشون بگید بهتون اطمینان کنن و هرکاری حاضرید انجام بدید تا بهشون ثابت بشه بهشون وفادارید
در خصوص چگونگی بازسازی اعتماد پس از بیوفایی همسر
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید دفتر سعادت آباد: ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
به این علت که بیوفایی فضای اعتماد و امنیت خانه را ویران میکند بسیاری از زوجین به صورت جدی بعد از بیوفایی همسران، جدایی را تنها راه حل علاج واقعه میدانند اما به طور کلی باید گفت صرف نظر از میزان فشارها، هیجانات و احساسات منفی ناشی از بیوفایی این امکان وجود دارد که پیوند زخم خورده زناشویی التیام یافته و زندگی مشترک دوباره از سر گرفته شود. هیچ راهحل سریع و نسخهی همگانیای برای درمان این زخم وجود ندارد اما تجربه درمانگران و مشاوران خانواده حاکی از این است که گامها و شیوههای رفتاری مشخصی وجود دارد که زوجین میتوانند برای بازگشت به زندگی مشترک و رهایی از آسیبهای شدید بیوفایی به کار بگیرند.هر دو طرف باید متعهدانه و مشتاقانه برای بازگرداندن قطار زندگی مشترک در مسیر اصلی تلاش کنند و وقت و انرژی بگذارند.
شرط اول، بازگشت اعتماد شرط اول برای بازگشت اعتماد، قطع رابطه با نفر سوم توسط همسر بیوفا و جلب اعتماد مجدد همسرش است و همسر آسیب دیده نیز باید با اتخاذ روشهای مؤثر برای مدیریت احساسات و هیجانات منفی خویش تلاش کند. بعد از طی این مراحل و رسیدن به سطحی از آرامش نسبی است که زوجین میتوانند درباره اینکه چه شرایط و عواملی منجر به این رفتار شده بحث کنند. همچنین درباره اینکه الان باید چه اقداماتی انجام دهند که این اتفاق دیگر رخ ندهد. واکنش همسر آسیب دیده نسبت به عهدشکنی اغلب شامل احساساتی نظیر شوک، خشم، نگرانی، بهت، افسردگی، رهاشدگی، تنهایی، بیکسی و ناراحتی شدید است و سیستم خواب و تغذیه او به هم میخورد، و یکی از شروط مهم برای اصلاح رابطه این است که زوجین این واکنشها را طبیعی و بهنجار دانسته و سعی در درک و فهم یکدیگر کنند.
وقتی میگوییم زمان، معلوم نیست که چند هفته یا چند ماه یا حتی چند سال، مهم این است که زوجین بدانند هیچ تغییری در این زمینه فورا به وجود نخواهد آمد.
درست وقتی که همه چیز خوب پیش میرود یک اتفاق یا یک شی، خاطره بیوفایی همسر را تداعی میکند و مجددا همسر آسیب دیده در لاک احساسات منفی خویش فرو خواهد رفت. اما وقتی که زوجین به خاطر داشته باشند این تغییر حالتها و بالا و پایین شدن خلق وخوی کاملا طبیعی است کمتر در ادامه مسیر بهبود رابطه دلسرد و ناامید خواهند شد.
هیچ ازدواجی کامل نیست زوجین باید در نظر داشته باشند که هیچ ازدواجی کامل نیست و در هیچ ازدواجی همه نیازها در حد بهینه ارضا نمیشود. گاهی افراد از رابطه خویش با همسرشان ناراحت و ناراضیاند و دوست دارند با فردی دیگر ارتباط هیجانی و فیزیکی قویتری برقرار کنند، آنها از احساس زندانی شدن در خانه، دوست داشته نشدن، نادیده گرفته شدن و بیتوجهی رنج میبرند.بالاخره گاهی صمیمت و رابطه جنسی رضایتبخش در رابطه زناشویی رنگ میبازد و اگر نارضایتی و ناراحتی از همسر در انجام رفتار بیوفایی نقش داشته باشد، همسر عهدشکن باید راحت و بدون احساس فشار درباره این احساسات و کمبودها با همسر خود حرف بزند در این صورت است که هر دو میتوانند برای ایجاد تغییرات و جبران کمبودها تصمیمهای جدیدی گرفته و برای جبران کمبودها و خلاءها دست به کار شوند. اگر زوجین در برقراری ارتباط مؤثر و کارآمد، ابراز احساسات و بیان خواستهها مشکل دارند حتما نزد یک مشاور یا زوجدرمانگر دارای صلاحیتهای لازم رفته تا به آنها مهارتها و تکنیکهای زندگی مشترک آموزش داده شود.گام مهم دیگر برای بازیابی اعتماد از دست رفته، تمایل خالصانه همسر عهدشکن برای ابراز پشیمانی، اندوه و تأسف خویش از انجام این رفتار است و همسر عهدشکن باید بداند هیچ وقت نمیتواند معادل آسیبی که به همسر و رابطه خویش وارد کرده است معذرت خواهی کند بنابراین شایسته است به همسر خویش تعهد کند که دیگر این رفتار را تکرار نخواهد کرد و مسئولیت رفتار خویش را پذیرفته و سعی در جبران دارد.
بخشش، مرحله رهایی از آسیبهای بیوفایی همسر عهدشکن باید درباره طرحها و اقدامات خود برای اینکه اثبات کند تعهدش فقط زبانی نیست و قلبا متعهد به ترک بیوفایی است با همسرش صحبت کند. این کار مخصوصا در اوایل افشای بیوفایی هنگامی که بیاعتمادی شعلهور شده است مفید است. زوجینی که با موفقیت، زندگی مشترک خویش را بعد از بیوفایی از سر میگیرند به این نکته مهم پی بردهاند که در کنار صحبت درباره مشکلات باید زمانهایی را نیز برای با هم بودن بدون بحث درباره مشکلات سپری کنند، آنها به کمک همدیگر فرصتهایی را فراهم میکنند تا بتوانند رابطه دوستی و صمیمانه خویش را مستحکمتر و صمیمانهتر کنند. این زوجها با هم قدم میزنند، برای شام یا ناهار بیرون میروند، به سینما میروند، فعالیتهای مشترک و مورد علاقه انجام میدهند، بدون اینکه بخواهند درباره مشکلات کوچک یا دردناک خویش صحبت کنند. معمولا همسران آسیب دیده بعد از اینکه شوک اولیه ناشی از بیوفایی محو شد بیشتر دوست دارند برای بحثهای آزاد و صحبتهای بدون چالش وقت بگذارند. اکثر زوجین درکی که از مفهوم بخشش دارند نادرست است، آنها بخشش را تصمیمی از سر ناچاری، ضعف و ناتوانی دانسته و فکر میکنند باید سریع و فوری تصمیم به بخشش بگیرند درحالی که بخشش در روانشناسی مفهومی متفاوت دارد.
لزوم بهبود رابطه زناشویی تحت نظارت مشاور شاخص بخشش سالم، تبدیل تدریجی احساسات منفی خشم و کینه به احساسات سالم مهربانی و شفقت است. بخشش، درهای امید، صمیمیت واقعی و رابطه مؤثر را به روی زوجین میگشاید و نوعی رهایی از زندان خشم و کینه و دشمنی است.با این حال ترجیحا بهتر است مراحل بازیابی اعتماد و بهبود رابطه زناشویی بعد از بیوفایی همسر تحت نظارت مشاور و روانشناس صورت بگیرد تا زوجین به تکنیکها و مهارتهای لازم برای رهایی از آسیبهای عهدشکنی مجهز شده و فرایند بهبودی را تسریع بخشند.
خـــــدانـگهــــــدار
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)