از وقتی یادم میاد گفتن بزرگ شدی با پسرا صحبت نکن با پسر داییهات پسر خاله هات صحبت نکن 10سالم بود مانتو پوشیدم مثل دختر های بزرگ نشستم خونه
همیشه دوست داشتم جنس مخالفم بهم محبت کنه باهاش بازی کنم.....حالا با وجود نامزدم نمیتونم چشم از نامحرم بردارم
............
تو سن 7 8 سالگی دخترداییم که اونوقع 17 18 سالش بود با مساعل جنسی اشنام کرد و ازم سو استفاده جنسی کرد...شده بودم از بچگی ی هرزه توسط دو روبریام
خود ارضایی میکردم که الان به امید خدا گذاشتم کنار
بخاطر شهوتم با مردی نامزدکردم ولی اصلانمیزارم نزدیکم بشه
اصن بچشمم نمیاد ولی بقیه مردان......
خیلی گناه کردم در شبکه های اجتماعی به نوعی دلبری میکردم و خیلی چیزای د یگه
چیکارکنممیدونم من ی بیمارم ولی نمیتو نم به کسی هم چیزی بگم
دوستم منو با اینجا اشنا کرد و گفت کمکم میکنید
من یهرزه م ولی همش تقصیر من نبوده.....