سلام خانم بنده با کوچکترین بهونه ای با من بحث می کنه و البته در برخی موارد محق بوده ولی تازه گی ها خیلی حساس شده و حتی امروز به من تهمت زد که دیگه تحمل این یکی رو ندارم.... شما راهنمایی کنید لطفا
سلام خانم بنده با کوچکترین بهونه ای با من بحث می کنه و البته در برخی موارد محق بوده ولی تازه گی ها خیلی حساس شده و حتی امروز به من تهمت زد که دیگه تحمل این یکی رو ندارم.... شما راهنمایی کنید لطفا
سلام بیشتر سر چه مساعلی بهتون گیر میده؟
پیشنهاد میکنم با آرامش و خیلی منطقی بدون برخوردی که حساسیت ایشون بیشتر بشه درمورد علت رفتارش باهاش صحبت کنید شاید علتی داره که شما بی اطلاع هستید . ازش بخواید علت رفتارش و حساسیتش رو توضیح بده و اگر مشکلی بود سعی کنید با هم دیگه مشکل رو حل کنید اینکه شما هم ایشون رو راهنمایی کنید و ازش بخواید توضیح بده خیلی موثره چون همسر متوجه میشه شریک زندگیش بهش اهمیت داده و جویای احوال او است .
هر چیز که خلاف میلش باشه، کافیه یه چیز بر خلاف میلش بگم یا یه چیز بخواد براش نگیرم .... نسبت به من بی احساسه. اصلا حاضر نیست صحبت کنه یعنی تو صحبت هاش فقط طعنه می زنه و صداشو بالا می بره.... نمی دونم ولی فکر کنم فهمیده که از داد و بیداد کردن بدم میاد برای همین اون داد می زنه.....
از کی این وفتار ها شروع شده؟
شاید به علت تنها بودنش تو خونه باشه و دچار افسردگی شده باشه
باید بیشتر توضیح بدید
چند وقته باهم زندگی میکنید و چند سالتونه؟
باید دید شما چه رفتاری انجام میدید که حساسیت خانومتونو برانگیخته کرده ! ؟ !
وقتی زن همچین کارایی میکنه یعنی یه چیزی داره ازارش میده و چون اون چیز رو بر طرف نکردین به رفتارش ادامه میده اگر تازه ازدواج کردین احتمال زیاد موضوعی که ازارش میده اصلا مربوط به شخص شما نیست و با مسئله ای قبل از ازدواج که به رابطتون ربط داشته مربوط میشه اگر میخواین همه اینا برطرف بشه دست رو نقطه ضعفش نذارین اگربا کسی مشکلی داره یه مدت از اون شخص فاصله بگیرین اگه دوست داره بعضی چیزا رو به دست بیاره خوب چه ایرادی داره به خاطر اینکه حس کنه شما تمام تلاشتو برای خوشحالی و رضایتش میکنی در حد توانتون براش محیا کن درباره دادوبیداد ،مطمئن باشید هیچ کس الکی داد وبیداد نمیکنه مگراینکه چیزی که باعث مشغول شدن فکرش بوده رو به میون بیارین یا جلوی چشمش بیاد شاید از وجود بعضی از افراد در اطرافش احساس ناامنی و ناراحتی میکنه و از اینکه شما دست از همچین کسانی برنمیدارین شاکیه اما نمیتونه به زبون بیاره و با همچین رفتارایی میخواد ناارامیش رو نشون بده شایدم از کسی چیز شنیده متاسفانه خیلی از ما زنا وقتی چیزی میشنویم باورمون میشه شایدم خود شما ناخواسته رفتاری نشون دادی که شکش رو برانگیخته و باعث شده شتاب زده عمل کنه و تهمت بزنه
اگه ممکنه توضیح بیشتری درباره خودتون و مشکلتون بده
سلام.من 2سال وچندماه که نامزد و عقدهستم.اوایل خوب بودیم ولی از نامزدی تاحالا مشکل داریم فقط چندماه اولش کمی خوب بودیم.خیلی بددهن وبی ادب و شکاک و جوری که جلو خونوادش فقط دوس داره منو ضایع کنه.منم نزدیک عروسی که بود همشوبهم زدم.حتی همه کارامونو انجام دادیم فقط کارتامونو پخش نکردیم چون من بهشون گفتم نمیخوام.بعداز اون مشکلات زیادی داشتیم حتی باخونوادم دعوا وحرفای خیلی بدی میزد...حالا ازشهریورتاحالا مشکلاتمون شروع شده...الان میگه اخلاقم عوض شده وازاین حرفا.حالا اگه من بخوام باهاش زندگی کنم میتونم خوشبختشم؟؟؟
سعی کنید کاری کنید که بهتون اعتماد کنه و مشکلاتشو باهاتون در میون بگذاره درضمن شاید مشکل از خود شما باشه
لعنت به من ..چه ساده دل سپردم
لعنت به من...اگر واسش میمردم
دست منو گرفت و بعد ولم کرد
لعنت به اون کسی که عاشقم کرد
یکی بگه که ماه من کی بوده...مسبب گناه من کی بوده
سهم من از نگاه تو همین بود ...عشق تو بد ترین قسمت بهترین بود
تو دل باروون منو عاشقم کرد..بین زمین و آسمون ولم کرد
یکی بگه چه جوری شد که این شد...سهم تو آسمنون و من زمین شد
سلام من خانمي 22 ساله هستم الان يك سال ونيم هست كه ازدواج كردم ورفتم خونه ي خودم اما اولين مشكل من اينه كه درطبقه پايين خانواده ي شوهرم زندگي ميكنيم ومن اصلا دوست ندارم بايد چيكاركنم تاازانجا برويم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)