پاسخ : شوهرم از ازدواج با من پشیمونه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
benaw
سلام دوستان
چقد خوشحالم جایی پیدا کردم که حرفای دلم رو با خیال راحت بگم
من و شوهرم مدت چهار ساله با هم ازدواج کردیم به دلیل شرایط تحصیلش در خارج کشور زیاد زیر یه سقف با هم نبودیم الان حدود دو ماهه که زندیگی رو شروع کردیم
از همون روزای اول من پشیمونی شوهرم رو احساس کردم ولی امیدوار بودم بعد از یه مدت که منو شناخت دیگه از بودن با من پشیمون نخواهد بود ولی اینطور نشد...
من از لحاظ ظاهر،رفتار، تحصیلات و روابط اجتماعی چیزی از شوهرم کم ندارم ولی متاسفانه معیار های شوهرم جالب نیستن(حداقل از نظر من).
اگه لازمه تا بگم؟
به هر حال این پشیمونی باعث شده نسبت به من بی توجه باشه، به خواسته ها و نیاز های روحی و جسمیم اهمیت نده و بدتر اینکه مدام توی شبکه های اجتماعی(همسر یابی،فیس بوک ...) در حال فعالیته...
من اعتقادی به مقایسه ادما از نظر ظاهر،تحصیلات و یا شرایط مادی ندارم ولی با توجه به نظر دوستان، اشنایان من و همسرم متوجه شدم که چیزی از همسرم کم ندارم که باعث بشه در نظر شوهرم بی ارزش باشم.
ادم وابسته ای نیستم روحیه ضعیفی هم ندارم که این مسائل منو از پا در بیاره چون اعتماد به نفسم زیاده
ولی میدونم اگه این وضعیت ادامه داشته باشه منطقی نیست که به این رابطه ادامه بدم و ناراحتم از اینکه چرا وقتی میتونیم زندگی خوبی داشته باشیم انقد زندگیمون بده؟
لطفا راهنمایی کنید چطور می تونم این مشکلو حل کنم
ممنونم
سلام عزیزم، خیلی خوش اومدی |grlim|
راحت باش اینجا هرچقدر بخوای میتونی حرفای دلتو بزنی ، دوستان و مشاورای سایت هم سر فرصت میخونن و راهنمایی میکنن
شوهرتون خودش مستقیما گفته که پشیمونه با شما ازدواج کرده یا فقط از رفتارش حس کردی و حدس میزنی اینطور باشه؟
پاسخ : شوهرم از ازدواج با من پشیمونه
سلام معیار های همسر شما چیست ؟؟
لازمه ک بگید
پاسخ : شوهرم از ازدواج با من پشیمونه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
naghme
سلام عزیزم، خیلی خوش اومدی |grlim|
راحت باش اینجا هرچقدر بخوای میتونی حرفای دلتو بزنی ، دوستان و مشاورای سایت هم سر فرصت میخونن و راهنمایی میکنن
شوهرتون خودش مستقیما گفته که پشیمونه با شما ازدواج کرده یا فقط از رفتارش حس کردی و حدس میزنی اینطور باشه؟
بله چند بار مستقیما بیان کرده که پشیمونه
همچنین رفتارش هم دلالت بر این پشیمونی داره
پاسخ : شوهرم از ازدواج با من پشیمونه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Reepaa
سلام معیار های همسر شما چیست ؟؟
لازمه ک بگید
با توجه به برداشت من و همچنین چیزایی که خودش گفته معیارهاش اینا هستن به تربیب اولویت:
1.دوست داشت که خانواده زنش اسم و رسم دار باشن هم مادی هم معنوی که در کنارشون اونم بزرگ جلوه کنه(شخصیتش اینطوریه که دوست داره همیشه مورد توجه مردم باشه).
خانواده ی من در سطح متوسط اجتماعی و مادی هستن تقریبا تفاوت زبادی با خانواده خودش ندارن منتها چون یه سری از فامیلای ما دارای موقعیت اجتماعی و مادی بالایی هستن فک می کنم با این دیدگاه سراغ من اومده و وقتی دیده که خبری نیست از اومدنش پشیمونه.
2. دوست داره زنش تحصیلات عالیه داشته باشه و شاغل باشه باز هم با این هدف که پیش مردم خودنمایی کنه
تحصیلات من در حد ارشد هستش و متاسفانه شاغل نیستم با توجه به تلاش زیادی که در این زمینه می کنم
3.دوست داره زنش ادم شاد،سرحال و پر انرژی باشه و مدام به خودش برسه تا موجب شادی شوهرش باشه
من به اندازه کافی این خصلت ها رو در خودم میبینم ولی وقتی بسترش فراهم نیست و رفتارهای شوهرم مدام منو بی انگیزه می کنه گاهی کم میارم به هر حال من هم یه انسانم و توانایی هام محدوده.
و یه سری موارد دیگه...
پاسخ : شوهرم از ازدواج با من پشیمونه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
benaw
سلام دوستان
چقد خوشحالم جایی پیدا کردم که حرفای دلم رو با خیال راحت بگم
من و شوهرم مدت چهار ساله با هم ازدواج کردیم به دلیل شرایط تحصیلش در خارج کشور زیاد زیر یه سقف با هم نبودیم الان حدود دو ماهه که زندیگی رو شروع کردیم
از همون روزای اول من پشیمونی شوهرم رو احساس کردم ولی امیدوار بودم بعد از یه مدت که منو شناخت دیگه از بودن با من پشیمون نخواهد بود ولی اینطور نشد...
من از لحاظ ظاهر،رفتار، تحصیلات و روابط اجتماعی چیزی از شوهرم کم ندارم ولی متاسفانه معیار های شوهرم جالب نیستن(حداقل از نظر من).
اگه لازمه تا بگم؟
به هر حال این پشیمونی باعث شده نسبت به من بی توجه باشه، به خواسته ها و نیاز های روحی و جسمیم اهمیت نده و بدتر اینکه مدام توی شبکه های اجتماعی(همسر یابی،فیس بوک ...) در حال فعالیته...
من اعتقادی به مقایسه ادما از نظر ظاهر،تحصیلات و یا شرایط مادی ندارم ولی با توجه به نظر دوستان، اشنایان من و همسرم متوجه شدم که چیزی از همسرم کم ندارم که باعث بشه در نظر شوهرم بی ارزش باشم.
ادم وابسته ای نیستم روحیه ضعیفی هم ندارم که این مسائل منو از پا در بیاره چون اعتماد به نفسم زیاده
ولی میدونم اگه این وضعیت ادامه داشته باشه منطقی نیست که به این رابطه ادامه بدم و ناراحتم از اینکه چرا وقتی میتونیم زندگی خوبی داشته باشیم انقد زندگیمون بده؟
لطفا راهنمایی کنید چطور می تونم این مشکلو حل کنم
ممنونم
با سلام
در زندگي ممكن زن يا مرد هركدام معيارهايي متفاوت دارند كه بايد قبل از ازدواج بيان شود . حال كه شما ازدواج كرده ايد لازم نيست درباره معيارهاي همسرتان حساس باشيد . به
هر حال شما يك معيار داريد و همسرتان معيار ديگر .مهم اين است كه معيارهاي هم ديگر را تا جايي كه مي شود مورد اهميت قرار دهيد . سعي نكنيد معيارهاي همسرتان را بي مقدار قرار دهيد . مهم رسيدن به يك هدف است آن هم زندگي بهتر و سازگاري با هم .در زندگي ما نمي توانيم طرف مقابل را مثل هم قرار دهيم . زندگي مثل پازل مي باشد اگر هر دو يك جور باشند پازل شكل نمي گيرد .مهم اين است كه همسرتان را همين جوري قبول كنيد .ودر مورد پشيمان شدن ايشان هر چند اگر مستقيما گفته باشد سعي كنيد خود را طور ديگري قرار دهيد كه اصلا اين حرف را نشنيده ايد ممكن است سخت باشد ولي زندگي خيلي مهم تر است از اين حرف كه زمان دعوا بر زبان جاري مي نمايد . شايد از چيز ديگري نارحت مي باشد و آن در زندگي شما تاثير گذاشته است .و حتما سعي كنيد كه زياد محبت كنيد .
با آرزوي زندگي پر از محبت براي شما
موفق باشيد .
پاسخ : شوهرم از ازدواج با من پشیمونه
سلام
باهم منطقی صحبت کنید و اگه واقعا زندگیتون بی احساس پیش میره جلوی تباه شدن خودتون و آینده تون را بگیرید
موفق و موید باشید
پاسخ : شوهرم از ازدواج با من پشیمونه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
moshaverbashoma
با سلام
در زندگي ممكن زن يا مرد هركدام معيارهايي متفاوت دارند كه بايد قبل از ازدواج بيان شود . حال كه شما ازدواج كرده ايد لازم نيست درباره معيارهاي همسرتان حساس باشيد . به
هر حال شما يك معيار داريد و همسرتان معيار ديگر .مهم اين است كه معيارهاي هم ديگر را تا جايي كه مي شود مورد اهميت قرار دهيد . سعي نكنيد معيارهاي همسرتان را بي مقدار قرار دهيد . مهم رسيدن به يك هدف است آن هم زندگي بهتر و سازگاري با هم .در زندگي ما نمي توانيم طرف مقابل را مثل هم قرار دهيم . زندگي مثل پازل مي باشد اگر هر دو يك جور باشند پازل شكل نمي گيرد .مهم اين است كه همسرتان را همين جوري قبول كنيد .ودر مورد پشيمان شدن ايشان هر چند اگر مستقيما گفته باشد سعي كنيد خود را طور ديگري قرار دهيد كه اصلا اين حرف را نشنيده ايد ممكن است سخت باشد ولي زندگي خيلي مهم تر است از اين حرف كه زمان دعوا بر زبان جاري مي نمايد . شايد از چيز ديگري نارحت مي باشد و آن در زندگي شما تاثير گذاشته است .و حتما سعي كنيد كه زياد محبت كنيد .
با آرزوي زندگي پر از محبت براي شما
موفق باشيد .
ممنون از پاسختون
من توانای و صبر و تحملم بالاس و میتونم حداقل رفتار خودم رو مدیریت کنم مسئله اینجاس شوهرم از زندگیش راضی نیست چون چیزایی که اون ارزو داشته براورده کردنش برای من امکان نداره
من دعوا و مشاجره نمیکنم هیچوقت اونم اینکاره نمیکنه حرفایی که زده میشه بین ما حالت دعوا نداره خیلی راحت واقعیت ها رو بیان میکنه و من هم به جز شنیدن عکس العملی نشون نمیدم
تنها کاری که می تونم بکنم اینه که بهش بگم هر تصمیمی بگیره من احترام میذارم و نمیخوام مایه ی ناراحتیش باشم. در حقیقت هم همینطوره اصلا دوست ندارم به زور منو تحمل کنه، ولی متاسفانه جرات ریسک نداره و تا حالا اقدام جدی برای جدایی نکرده. من کاملا خودم رو معلق میبینم تو این زندگی و این شرایط خیلی برام سخته.
پاسخ : شوهرم از ازدواج با من پشیمونه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
fateme.68
سلام
باهم منطقی صحبت کنید و اگه واقعا زندگیتون بی احساس پیش میره جلوی تباه شدن خودتون و آینده تون را بگیرید
موفق و موید باشید
ممنون دقیقا عقیده منم اینه ولی تا حالا قاطعانه حاضر به جدایی نشده
واقعا بلا تکلیفم
پاسخ : شوهرم از ازدواج با من پشیمونه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
benaw
ممنون دقیقا عقیده منم اینه ولی تا حالا قاطعانه حاضر به جدایی نشده
واقعا بلا تکلیفم
دلیل کارش را ازش جویا بشین شاید منتظرن شما اقدام کنید تا از دادن مهریه خلاص بشه
پاسخ : پشیمانی شوهر از ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
benaw
سلام دوستان
چقد خوشحالم جایی پیدا کردم که حرفای دلم رو با خیال راحت بگم
من و شوهرم مدت چهار ساله با هم ازدواج کردیم به دلیل شرایط تحصیلش در خارج کشور زیاد زیر یه سقف با هم نبودیم الان حدود دو ماهه که زندیگی رو شروع کردیم
از همون روزای اول من پشیمونی شوهرم رو احساس کردم ولی امیدوار بودم بعد از یه مدت که منو شناخت دیگه از بودن با من پشیمون نخواهد بود ولی اینطور نشد...
من از لحاظ ظاهر،رفتار، تحصیلات و روابط اجتماعی چیزی از شوهرم کم ندارم ولی متاسفانه معیار های شوهرم جالب نیستن(حداقل از نظر من).
اگه لازمه تا بگم؟
به هر حال این پشیمونی باعث شده نسبت به من بی توجه باشه، به خواسته ها و نیاز های روحی و جسمیم اهمیت نده و بدتر اینکه مدام توی شبکه های اجتماعی(همسر یابی،فیس بوک ...) در حال فعالیته...
من اعتقادی به مقایسه ادما از نظر ظاهر،تحصیلات و یا شرایط مادی ندارم ولی با توجه به نظر دوستان، اشنایان من و همسرم متوجه شدم که چیزی از همسرم کم ندارم که باعث بشه در نظر شوهرم بی ارزش باشم.
ادم وابسته ای نیستم روحیه ضعیفی هم ندارم که این مسائل منو از پا در بیاره چون اعتماد به نفسم زیاده
ولی میدونم اگه این وضعیت ادامه داشته باشه منطقی نیست که به این رابطه ادامه بدم و ناراحتم از اینکه چرا وقتی میتونیم زندگی خوبی داشته باشیم انقد زندگیمون بده؟
لطفا راهنمایی کنید چطور می تونم این مشکلو حل کنم
ممنونم
در این مورد تصمیم گیری بسیار ساده است
یا رفتار شما باعث سردی ایشون شده
و یا واقعا" این خواست قلبی شوهر شماست
پس گزینه اول رو خود شما بهتر از هر کسی میتونه بهش جواب بده
جواب هر چی باشه تکلیف شما در زندگی مشخصه و نیازی به این همه فکر و خیال نیست
خدارو شکر برخلاف اکثر خانم ها ، از نظر روحی وابستگی ندارید و میتونید برای زندگی تصمیم قاطعی بگیرید
پاسخ : پشیمانی شوهر از ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
farokh
در این مورد تصمیم گیری بسیار ساده است
یا رفتار شما باعث سردی ایشون شده
و یا واقعا" این خواست قلبی شوهر شماست
پس گزینه اول رو خود شما بهتر از هر کسی میتونه بهش جواب بده
جواب هر چی باشه تکلیف شما در زندگی مشخصه و نیازی به این همه فکر و خیال نیست
خدارو شکر برخلاف اکثر خانم ها ، از نظر روحی وابستگی ندارید و میتونید برای زندگی تصمیم قاطعی بگیرید
ممنون
پس به نظر شما ادامه یه همچین زندگیی منطقی نیست و این مسئله راه حلی نداره درسته؟
پاسخ : پشیمانی شوهر از ازدواج
سلام مجدد
دوست من معیار های ک شمما گفتی همه مردا دارن
پس مخصوص ایشون نیست
شما هم بهتر راجب معیار های ایشون باهم صحبت کنید که میتونید به اتحاد و همبستگی به اون قله های مد نظر ایشون برسید
به هر حال هیچکس کامل نیست و شاید همسر پولدارم همونی نباشه که ایشون میخواد
راجب شاد بودن این خواسته هر مردیه که همسر شادی داشته باشه (واقعا مگه کسی هم هست که نخواد ؟)
اما اینکه شما از رفتار های ایشون سرد بشید یعنی ضعف اراده شما
و از همه مهمتر نشان دهنده ای اینکه شما میخواید صرفا برای شادی ایشون شاد باشید
در حالی این هدف قدرت زیادی برای ایجاد انگیزه در شما نداره
باید اهداف بزرگتری واسه شادی داشته باشید تا با رفتار اطرافیانتان دل سرد نشوید
دوست من این زندگی مال شماست و همسرتون
پس هیچکس غیر از شما و همسرتون نمیتونه تغییرش بده
باهم صحبت کنید
صادقانه و با آرامش و منطقی و از همه مهمتر با گذشت باشید
پاسخ : پشیمانی شوهر از ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
benaw
سلام دوستان
چقد خوشحالم جایی پیدا کردم که حرفای دلم رو با خیال راحت بگم
من و شوهرم مدت چهار ساله با هم ازدواج کردیم به دلیل شرایط تحصیلش در خارج کشور زیاد زیر یه سقف با هم نبودیم الان حدود دو ماهه که زندیگی رو شروع کردیم
از همون روزای اول من پشیمونی شوهرم رو احساس کردم ولی امیدوار بودم بعد از یه مدت که منو شناخت دیگه از بودن با من پشیمون نخواهد بود ولی اینطور نشد...
من از لحاظ ظاهر،رفتار، تحصیلات و روابط اجتماعی چیزی از شوهرم کم ندارم ولی متاسفانه معیار های شوهرم جالب نیستن(حداقل از نظر من).
اگه لازمه تا بگم؟
به هر حال این پشیمونی باعث شده نسبت به من بی توجه باشه، به خواسته ها و نیاز های روحی و جسمیم اهمیت نده و بدتر اینکه مدام توی شبکه های اجتماعی(همسر یابی،فیس بوک ...) در حال فعالیته...
من اعتقادی به مقایسه ادما از نظر ظاهر،تحصیلات و یا شرایط مادی ندارم ولی با توجه به نظر دوستان، اشنایان من و همسرم متوجه شدم که چیزی از همسرم کم ندارم که باعث بشه در نظر شوهرم بی ارزش باشم.
ادم وابسته ای نیستم روحیه ضعیفی هم ندارم که این مسائل منو از پا در بیاره چون اعتماد به نفسم زیاده
ولی میدونم اگه این وضعیت ادامه داشته باشه منطقی نیست که به این رابطه ادامه بدم و ناراحتم از اینکه چرا وقتی میتونیم زندگی خوبی داشته باشیم انقد زندگیمون بده؟
لطفا راهنمایی کنید چطور می تونم این مشکلو حل کنم
ممنونم
سلام
عزیز 4 سال با هم بودید حالا نامزد یا عقد کرده ولی هیچ شناختی از هم پیدا نکردید و حالا 2 ماهه وارد زندگی مشترک شدید و رابطه اینقدر سرد!!!!!؟؟
نمیدونم هر دو چند سالتونه ولی راجب انسان و خانواده و عشق خیلی خیلی هر دوتا کم میدانید!!!
حتما از ایشون نیز بخواهید و هر دو با هم به یک مشاور مجرب رجوع کنید و به هیچ وجه تکرار میکنم به هیچ وجه تا روشن شدن روابط و شناخت مسیر زندگستون بچه دار نشوید.
موفق باشید
پاسخ : پشیمانی شوهر از ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Reepaa
سلام مجدد
دوست من معیار های ک شمما گفتی همه مردا دارن
پس مخصوص ایشون نیست
شما هم بهتر راجب معیار های ایشون باهم صحبت کنید که میتونید به اتحاد و همبستگی به اون قله های مد نظر ایشون برسید
به هر حال هیچکس کامل نیست و شاید همسر پولدارم همونی نباشه که ایشون میخواد
راجب شاد بودن این خواسته هر مردیه که همسر شادی داشته باشه (واقعا مگه کسی هم هست که نخواد ؟)
اما اینکه شما از رفتار های ایشون سرد بشید یعنی ضعف اراده شما
و از همه مهمتر نشان دهنده ای اینکه شما میخواید صرفا برای شادی ایشون شاد باشید
در حالی این هدف قدرت زیادی برای ایجاد انگیزه در شما نداره
باید اهداف بزرگتری واسه شادی داشته باشید تا با رفتار اطرافیانتان دل سرد نشوید
دوست من این زندگی مال شماست و همسرتون
پس هیچکس غیر از شما و همسرتون نمیتونه تغییرش بده
باهم صحبت کنید
صادقانه و با آرامش و منطقی و از همه مهمتر با گذشت باشید
ممنون تحت تاثیر قرار گرفتم
پاسخ : پشیمانی شوهر از ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
شهرام2014
سلام
عزیز 4 سال با هم بودید حالا نامزد یا عقد کرده ولی هیچ شناختی از هم پیدا نکردید و حالا 2 ماهه وارد زندگی مشترک شدید و رابطه اینقدر سرد!!!!!؟؟
نمیدونم هر دو چند سالتونه ولی راجب انسان و خانواده و عشق خیلی خیلی هر دوتا کم میدانید!!!
حتما از ایشون نیز بخواهید و هر دو با هم به یک مشاور مجرب رجوع کنید و به هیچ وجه تکرار میکنم به هیچ وجه تا روشن شدن روابط و شناخت مسیر زندگستون بچه دار نشوید.
موفق باشید
ممنون از راهنماییتون
پاسخ : پشیمانی شوهر از ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
benaw
ممنون از راهنماییتون
پیروز و موفق باشید