نمایش نتایج: از 1 به 24 از 24

موضوع: کمک به دوست آسیب دیده ام

2864
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15590
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    8
    تشکر شده 21 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    کمک به دوست آسیب دیده ام

    سلام.
    ازینکه جایی هست که میشه سوالم رو مطرح کنم خیلی خوشحالم.
    من یه دختر 20 ساله ام. من ترم 5 دانشگاهم و دانشگاهمون دخترونه است.در شروع دانشگاه با یک دختر بنظر خوبی دوست شدم...ما دوستهای خوبی برای هم بودیم. از نظر رفاقتی و دوستی. و طبق طبیعت هر دوستی ای شوخی هایی هم میکردیم. خیلی سطحی. مثلا مثل همه ی ادما سوتی های دیگران درباره ی اشتباه گفتن جمله ها و این ها بود....من تا قبل ازون هیچ اشتباه و یا کار نادرستی نکرده بودم. همیشه درست رفتار میکردم. تااینکه یه بار منو دوستم تو یه جای خلوت باهم بودیم.....یه دفعه گفت که دلم میخاد بوست کنم. من فکر میکردم مثل همیشه منظورشه. ولی اینبار از لبم منو بوسید.و منو مجبور کرد من هم بوسش کنم. بعداز مدت زمانی یه بار دیگه دریک مکان دیگه که برای انجام کارهای درسی مونده بودیم....هی بهم میچسبید و دستشو بصورت طرحوار روی گردنم میکشید و من فقط از سر محبت دلم نمیومد بزنم تو برجکش و یهو بگم برو عقب. اخه دوسته خوبی بود برام.و این حالتهایی که میگم خیلی وحشتناک و یا با زور نبود. مثلا خیلی اروم اروم و یا به هوای اینکه بخاد دلداریم بده اینکارارو میکرد. یه دفه که میخاستیم بخابیم تو دانشگاه تا بعدازظهرش درس بخونیم....اولش معمولی پیش هم بودیم ولی بعدش برگشت طرف من و خیلی نامحسوس دستشو کم کم به بدنم نزدیک کرد. من خاستم مانعش بشم و قبول کرد وارد محدوده ی ممنوعتر نشه.... ولی متاسفانه یه بار در یک شبی که اردو بودیم....تو قطار من و اون دوتا تخت بالایی بودیم. و کسی دید نداشت بما و همه خوابیده بودن. اومد روتخت من تا باهم فیلم ببینیم از روی موبایل. من سرمو گذاشتم رو پاش و موبایلو گرفتم که ببینیم....من که فیلمومیدیدم دستشو برده بود توی گردنم و نوازش میکرد.و کاش من محکم باهاش برخورد میکردم ولی بازهم دلم نیومد. و خیلی ناگهانی نمیدونم چی شد که دستش پیشروی کرد و خیلی از مرزها رو شکست و کلا هرکاری دلش خاست با بالاتنه ی من انجام داد....... متاسفم از بیان این حرفا. من نمیدونم چیکار کنم؟؟؟
    بعدش ابراز پشیمونی کرده و میگه دیگه نمیکنم اینکارو. تازه میگه هردومون به یه اندازه مقصریم چون من مقاومتی نکردم. بهش یاداوری کردم که چندین بار بهش گفتم دیگه نکن یا ادامه نده....گفت فکر کرده من بشوخی میگم اینارو..... و الان میخاد ابهم دوست باشیم ولی دیگه به هیچ وجه اینکارو نمیکنه.....من خیلی دوسش دارم. و خاستم باهاش قهر باشم ولی بیشتر از یه هفته طاقت نیاوردم.... دلم میخاد باهاش دوست بشم ولی اخه چه تضمینی هست که در اینده این اتفاق دیگه نیفته؟؟

  2. کاربران زیر از yegane73 بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    e.v

  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15590
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    8
    تشکر شده 21 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    میشه خواهش کنم جواب یا راهنمایی یا کمکی بهم کنید. اخه این موضوعو نمیتونم با کسی در دنیای اطرافم مطرح کنم و منتظر همفکری های شما هستم.....

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    هیچی بهترین کار این از همچین دختری دور بمونی
    شما متاسفانه نمیتونید کمکی بهش بکنید
    مگر اینکه خودش بخواد بره پیش روان پزشک
    شما فقط میتونید این پیشنهاد بهش بدید
    ولی به شخص نمیتونید بهش کمک کنید
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  5. 3 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15277
    نوشته ها
    1,816
    تشکـر
    345
    تشکر شده 2,644 بار در 1,053 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    سلام
    شاید همجنسگرا نباشه...من از خانم ها خبر ندارم که طبیعی هست براشون یا نه در برخی موارد! اما روانپزشک میتونه کمکشون کنه

  7. 3 کاربران زیر از saeed021 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    دوست شما همجس گرا هست
    و میشه جلو اشتباهش رو گرفت باید بهش فهموند این رابطه ها غلط تا هم جنس باز نشده میتونید جلوشو بگیرید
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  9. 3 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14024
    نوشته ها
    91
    تشکـر
    522
    تشکر شده 75 بار در 45 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    سلام ؛اگه میخوا ی به دوستت کمک کنی علت کارهاشو ازش بپرس تا بتونی بهتر کمکش کنی ودر مورد کارش تذکر جدی بده که دیگه تکرار نکنه

  11. 2 کاربران زیر از mohham بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5582
    نوشته ها
    375
    تشکـر
    1,578
    تشکر شده 655 بار در 279 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    اون دوستتون ازاین کارش لذت میبره و خوشبختانه این لذت یک طرفست
    نمیشه بگیم همجنس گراست یا نه البته به طور قطعیت . شاید گرایش داشته باشه و روانپزشک بتونه کنترل و درمانش کنه
    قطعا کمبود هایی داره که این واکنش رو نشون میده و مهمترینش کمبود محبته که اون محبت رو شما دارید براش تامین میکنید لذا کافی نیست و جواب عکس میده
    امضای ایشان
    عشق مرکب حرکت است نه مقصد حرکت . امام حسین ( ع )

  13. 5 کاربران زیر از پسرک 22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13463
    نوشته ها
    651
    تشکـر
    204
    تشکر شده 881 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    درود خوش آمدید باتوجه به صحبتهای بچه ها قابل ذکر هست که شما درمقطع سنی حساسی هستید و اگر ب یک سری معیارها مقید نباشید مثلا همین نوازش وارامشتون یا احساسی برخورد کردن شما وندادن تذکرتون وبرخوردتون کارو سخت کرد و این عمل صورت گرفت.
    ببینید دخترم متاسفانه بنا به دلایلی افراد زیادی در جامعه مشاهده می شوند که حاضرند با همجنس خود نزدیکی کنند و یا به عمل زنا دست بزنند اما رابطه ای مشروع و سالم در سایه ی ازدواج نداشته باشن.
    دوستتون نیاز به کمک داره قهر ودوری تنها شمارو مصون میداره اون چی اگر براتون اهمیت داره باید دیدتون روعوض وکمکش کنید چون همجنس گرایان هم مانند معتادان و یا بیماران دیگر گرفتار حسی مبهم و ناشناخته می شوند که علاوه بر گناه و قباحت این عمل زشت ، موجب گرفتار شدن در مشکلات و بیماری های روحی و جسمی فراوانی می شوند .
    درنظر داشته باشیم که اصولا طبيعت زن و مرد آن چنان آفريده شده است كه آرامش و اشباع غرايز خود را در علاقه به جنس مخالف (از طريق ازدواج سالم) مي جويد، و هر گونه رفتار جنسي غير اين صورت، انحراف از طبع سالم انساني و يكنوع بيماري رواني است كه اگر به آن ادامه داده شود روز به روز تشديد مي گردد و نتيجه اش بي ميلي به «جنس مخالف» و اشباع ناسالم از طريق «جنس موافق» است.

    همجنس گرايي (homosexuality) يعني ارضاي غريزه جنسي از طريق همجنس (مانند لواط- در مردان - و مساحقه- در زنان) به هر شکل که باشد حرام و گناه کبيره محسوب مي شود.
    خوب است بدانید اصل همجنسگرایی، گناه محسوب نمی شود چون یک رفتار نیست بلکه میلی است درونی که گاه بدلیل کارکرد نامناسب هورمونی رخ می دهد و گاه فرد از این حالت بیزار است.
    پس با دوستتون درمورد زیان و پیامدها یاین مشکل حرف بزنید نه سرکوفت و مشاوره که اگر برن خیلی بهتره ولی کمکی که شما میونی بکنید ارامش دادن و گرفتن دستشو وراهنمایی هست ب امیدی که باردیگر پاک متولد شوند ودوستان خوبی باشید یا حق دخترم

  15. 6 کاربران زیر از Dr . Security بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    عمو محمد حرفتون عالی
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  17. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13337
    نوشته ها
    470
    تشکـر
    1,752
    تشکر شده 1,447 بار در 412 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    نقل قول نوشته اصلی توسط yegane73 نمایش پست ها
    سلام.
    ازینکه جایی هست که میشه سوالم رو مطرح کنم خیلی خوشحالم.
    من یه دختر 20 ساله ام. من ترم 5 دانشگاهم و دانشگاهمون دخترونه است.........
    بعدش ابراز پشیمونی کرده و میگه دیگه نمیکنم اینکارو. تازه میگه هردومون به یه اندازه مقصریم چون من مقاومتی نکردم. بهش یاداوری کردم که چندین بار بهش گفتم دیگه نکن یا ادامه نده....گفت فکر کرده من بشوخی میگم اینارو..... و الان میخاد ابهم دوست باشیم ولی دیگه به هیچ وجه اینکارو نمیکنه.....من خیلی دوسش دارم. و خاستم باهاش قهر باشم ولی بیشتر از یه هفته طاقت نیاوردم....
    سلام
    خوش اومدی به تالار
    اگه بخوایم یه دید کلی به این قضیه داشته باشیم اینه که دوستتون میل به یه جور انحراف داره(یا داشت و دیگه نداره)، حالا از سر کنجکاوی می تونه باشه یا نیاز. اما به نظر نمیاد که قصد ناراحتی یا سوءاستفاده از شما رو داشته باشه. و شما هم چون قاطعانه با این عمل برخورد نکردید این تفسیر ذهنی برای دوستت بوجود اومده باشه که شما هم بی تمایل نیستید و از اونجایی که شما نزدیک ترین شخص بهش بودید شما رو انتخاب کرد.
    این خوبه که شما خودتون رو هم مقصر می دونید. من نظرم این هست که کلاً در هر رابطه ای (رابطه همکار با همکار، زن و شوهر، فرزند و والدین و ...) مرز بندی رو یاد بگیرید و حدوحدود رو رعایت کنید و نشون بدید که دیگران هم باید رعایت کنند.
    دوستان خوب پیدا نمیشن بلکه ساخته میشن. اگه ما بخوایم به خاطر کارهای اشتباهی کسانی که باهاشون در ارتباطیم کلاً تبر به ریشه رابطه بزنیم فکر کنم زیاد کار درستی نباشه، هر انسانی میتونه اشتباه کنه.
    دلم میخاد باهاش دوست بشم ولی اخه چه تضمینی هست که در اینده این اتفاق دیگه نیفته؟؟
    هیچ تضمین مطمئنی نمیتونه وجود داشته باشه.
    اما اگه می خوای بفهمی که باز اینکارو می کنه یا نه باید دوستی رو باهاش ادامه بدی (با رعایت حد و مرز) و اگه دوباره اقدام کرد اونوقت مطمئن میشی که نمیتونه برات دوست خوبی باشه.
    امضای ایشان


  19. 6 کاربران زیر از e.v بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14282
    نوشته ها
    285
    تشکـر
    365
    تشکر شده 396 بار در 164 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    سلام من قبلا یه متن راجع به "تمایل به همجنسگرایی تو دخترا" نوشته بودم ....دوست داشتی بخون زیاده ولی اگه دوستت برات مهمه ،می ارزه بخونی...

    خلاصش اینه که به نظره من دوستت نه همجنسگراست نه منحرف...!فقط تحت یسری عوامل ،تحریک پذیریش زیاد شده....و تو میتونی کمکش کنی و اگه به خودت مطمینی که(دیگه)تو تحت تاثیر حرکاته اون قرار نمیگیری و خودتم عوض نمیشی....اگه دوستش داری بمونو کمکش کن...

    [replacer_a]

    آغاز شده توسط همجنس گرایی, 04-11-2015 01:27 PM

  21. 3 کاربران زیر از atrin1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15431
    نوشته ها
    1,975
    تشکـر
    1,705
    تشکر شده 2,460 بار در 1,195 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    دوست عزیز، بنظر من ما ها آدم های کاملی نیستیم و از توانمون خارجه ک بخوایم به کسی کمک کنیم ، من به عینه کمک دیگران رو دیدم و نهایتا خودشون اسیر اون منجلاب شدن. بهترین کار اینه ازشون دوری فاصله بگیرین و نهایت دوستیتون ایشون رو به روانشناس معرفی کنین
    امضای ایشان
    من ریشه های تو را دریافته ام

    با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام

    و دستهایت با دستان من آشناست

    در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان

    و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را

    زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند


  23. 2 کاربران زیر از سوگل1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15590
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    8
    تشکر شده 21 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    هیچی بهترین کار این از همچین دختری دور بمونی
    شما متاسفانه نمیتونید کمکی بهش بکنید
    مگر اینکه خودش بخواد بره پیش روان پزشک
    شما فقط میتونید این پیشنهاد بهش بدید
    ولی به شخص نمیتونید بهش کمک کنید
    پریماه جان از نظرت بسیار سپاس گزارم. منم میخاستم ازش دور بشم ولی دلم نیومد. من ادم خیلی مهربانی ام. و واقعا توی دوستی دلم نمیخاد دوستم رو تنها بزارم. این مورد که جای خود دارد....اگه تنها بمونه و من کلا ترکش کنم احتمال نداره وضعیتش بدتر بشه و یا افسرده و یا هرچی بشه ؟ ؟ دلم میخاد اگه ممکنه کمکش کنم.

  25. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15590
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    8
    تشکر شده 21 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    سلام. از همتون بابت بیان نظرات و راهنمایی هاتون ممنونم. من مسافرت بودم این چند روزه وگرنه زودتر به این سایت سرمیزدم. ببخشید.من از راهنماییتون خیلی استفاده کردم کاربر
    p30today2014 و ممنونم ازتون. من میخاستم که تذکر بدم و جدی برخورد کنم منتهی نمیدونستم چجوری؟ یه دفعه بهش میگفتم ازم دور شو؟؟؟ بارها بهش میگفتم بسه الان بچه ها میان ... بسه دیر شده بریم سرکلاس.... ولی اثری نداشت. ولی خداوکیلی دلم نمیومد یهو دعواش کنم . اخه مهربونیه خودم مانع میشد....

    شما الان به من بگید اگر دوستتون وقتی که کنار هم نشستید دارید درس میخونید یهویی گردنتونو ببوسه..... چیکار میکنید؟؟؟ چجوری برخورد میکنید؟؟؟ باور کنید بزرگترین مشکل من چجوری بیان کردن مخالفتم بود.....یا مثلا ناراحت بود یه بار بغلش کردم..... سرش سمت قلبم بود.... میگفت اینجا رو چقدر دوست دارم.... چقدر سر روی قلبت گذاشتن بهم ارامش میده.... دلم میخاد ساعتها اینجا سرمو بزارم. شما بودید چی جوابشو میدادید؟؟؟؟
    ویرایش توسط yegane73 : 05-05-2015 در ساعت 07:08 PM

  26. 2 کاربران زیر از yegane73 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13337
    نوشته ها
    470
    تشکـر
    1,752
    تشکر شده 1,447 بار در 412 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    جالب شد
    خوبیش اینجاست که یه طرفه قضاوت نمی کنیم!

    اون پشیمونه، ببخشش!
    امضای ایشان


  28. کاربران زیر از e.v بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13463
    نوشته ها
    651
    تشکـر
    204
    تشکر شده 881 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    درود شما اولا برای اثبات و جبهه گیری حق اسم بردن یوزر کاربری یا مطرح کردن عمومی رو ندارید .
    اگر م اون شخص پشیمون شده و امده دنبال مشاوره بادیدن این تاپیک باز جبهه گیری وممکنه مردد یا روشون نشه برای کمک دراینجا دوره مشاوره روبگذرونند.بازم این اشتباهتون ایشونر ویک قدم ب عقب هل میده.

    مدیران عزیزک دسترسی دارن ویرایش بزنند .
    درفرصت مناسب من جوابتونو میدم لازم باشه - در پست قبلام عرض کردم شما نحوه منعتون هم مشکل داشته : نکن- بسه- یکی میاد یا کلاس دیر شد این منع دوجانبه هست ن قاطع و کوبنده - اون دیده مقاومتی نیست واین لحن حرمت شکنی کرده وترغیب به این عمل شدند بهرحال دنبال مقصر نباشید راه حل وایشون رو ازاین منجلاب نجات بدید کمکشون کنید وب مشاوره انلاین وحضوری هم ببرید امید که موفق لباشید بخشید حالم زیاد خوش نیست گرنه بیشتر راهنمایی میکردم -موردی هست درخدمتتونم

  30. 2 کاربران زیر از Dr . Security بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9885
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    166
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    قاطعیت خیلی مهمه. وگرنه هم خودتون به تدریج گرفتار میشین و هم اون عادت میکنه جریم ها رو بیشتر بشکنه. اونوقت برگشتن براش مشکل تر میشه. نرم برخورد کردن شما باعث میشه بیشتر و بیشتر تو منجلاب فرو بره. اگه واقعا دلتون نمیاد مانع عملش بشین، ترکش کنین. این بهترین کمک شماست. وقتی شما رو در دسترس میبینه چطوری ترک کنه؟؟؟!!!!! محاله. شاید موقت پشیمو ن بشه ولی دوباره برمیگرده. چون شما با رفتار نرمتون در دسترسش هستین


  32. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18695
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    خطر خطر!
    تو موقعیت خ خ خطرناکی قرار دارین هردوتون!
    من تجربشو داشتم!
    خیییییلی سخته بخای باهاش مقابله کنی یا دوستی رو کات کنی!!!
    اگ میتونین و صلاحه ک کات کنین! مطمعن باشین برا آیندتون بهتره!
    او خ دوستای خوبی هستین و نمیتونین از هم دل بکنین، یا بعبارتی دلبسته یا وابسته هستین(ک این خودش ی مشکله و ان شا الله ک مشخکل ساز نشه برا زندگی آیندتون)
    با هم ی جلسه کاملا منطقی بزارین بدون لاو و احساس! و ببینین ک چ مشکلاتی ممکنه براتون پیش بیاد (ب خودتون مطمعا نباشین هیجوقت، من تجربه دارم ک اینو میگم)
    و هرررر چند واقعا سخته ، ولی ی مدت رو رو هم حساس نباشین و مث دوست معمولی رفتارکنین و قووول بدین و قسم بخورین ک دیوه از این کارا نمیکنین!
    بخدا خیییلی ب نفعتونه اگ دو دوست دلسوز برای همیشه باهم باشین (هرچند وااااقا لذتبخشه)، تا اینکه برایین و دو دویت فوق عاطفی وآتشی باشین ک بعدا مشکل براتون ایجاد بشه خدایی نکرد!
    کمی لیشتر منطقی فک کنیین، ببینین ک چی در جلو روتون قرار داره و زندگی آیندتونو فدای دوستی کورکورانه نکنین! خوب دوست باشین. و برای همیشه :-)

    فرستاده شده از HTC Oneِ من با Tapatalk

  33. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18962
    نوشته ها
    36
    تشکـر
    10
    تشکر شده 7 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    نقل قول نوشته اصلی توسط yegane73 نمایش پست ها
    سلام.
    ازینکه جایی هست که میشه سوالم رو مطرح کنم خیلی خوشحالم.
    من یه دختر 20 ساله ام. من ترم 5 دانشگاهم و دانشگاهمون دخترونه است.در شروع دانشگاه با یک دختر بنظر خوبی دوست شدم...ما دوستهای خوبی برای هم بودیم. از نظر رفاقتی و دوستی. و طبق طبیعت هر دوستی ای شوخی هایی هم میکردیم. خیلی سطحی. مثلا مثل همه ی ادما سوتی های دیگران درباره ی اشتباه گفتن جمله ها و این ها بود....من تا قبل ازون هیچ اشتباه و یا کار نادرستی نکرده بودم. همیشه درست رفتار میکردم. تااینکه یه بار منو دوستم تو یه جای خلوت باهم بودیم.....یه دفعه گفت که دلم میخاد بوست کنم. من فکر میکردم مثل همیشه منظورشه. ولی اینبار از لبم منو بوسید.و منو مجبور کرد من هم بوسش کنم. بعداز مدت زمانی یه بار دیگه دریک مکان دیگه که برای انجام کارهای درسی مونده بودیم....هی بهم میچسبید و دستشو بصورت طرحوار روی گردنم میکشید و من فقط از سر محبت دلم نمیومد بزنم تو برجکش و یهو بگم برو عقب. اخه دوسته خوبی بود برام.و این حالتهایی که میگم خیلی وحشتناک و یا با زور نبود. مثلا خیلی اروم اروم و یا به هوای اینکه بخاد دلداریم بده اینکارارو میکرد. یه دفه که میخاستیم بخابیم تو دانشگاه تا بعدازظهرش درس بخونیم....اولش معمولی پیش هم بودیم ولی بعدش برگشت طرف من و خیلی نامحسوس دستشو کم کم به بدنم نزدیک کرد. من خاستم مانعش بشم و قبول کرد وارد محدوده ی ممنوعتر نشه.... ولی متاسفانه یه بار در یک شبی که اردو بودیم....تو قطار من و اون دوتا تخت بالایی بودیم. و کسی دید نداشت بما و همه خوابیده بودن. اومد روتخت من تا باهم فیلم ببینیم از روی موبایل. من سرمو گذاشتم رو پاش و موبایلو گرفتم که ببینیم....من که فیلمومیدیدم دستشو برده بود توی گردنم و نوازش میکرد.و کاش من محکم باهاش برخورد میکردم ولی بازهم دلم نیومد. و خیلی ناگهانی نمیدونم چی شد که دستش پیشروی کرد و خیلی از مرزها رو شکست و کلا هرکاری دلش خاست با بالاتنه ی من انجام داد....... متاسفم از بیان این حرفا. من نمیدونم چیکار کنم؟؟؟
    بعدش ابراز پشیمونی کرده و میگه دیگه نمیکنم اینکارو. تازه میگه هردومون به یه اندازه مقصریم چون من مقاومتی نکردم. بهش یاداوری کردم که چندین بار بهش گفتم دیگه نکن یا ادامه نده....گفت فکر کرده من بشوخی میگم اینارو..... و الان میخاد ابهم دوست باشیم ولی دیگه به هیچ وجه اینکارو نمیکنه.....من خیلی دوسش دارم. و خاستم باهاش قهر باشم ولی بیشتر از یه هفته طاقت نیاوردم.... دلم میخاد باهاش دوست بشم ولی اخه چه تضمینی هست که در اینده این اتفاق دیگه نیفته؟؟
    سلام
    اگه واقعا دوسش دارید و اونم شما رو دوس داره نباید رهاش کنید
    یعنی باید شما هم کمکش کنید که ناگهان توی منجلاب فرو نره
    البت ب شرطی ک باعث از راه ب در شدن شما نشه
    یعنی خیلی باید خیلی سفت برخورد کنید و در مقابل این جور کارهاش بایستید
    اگه واقعا شما رو دوس داشته باشه اولا با کناره گیری شما از رفاقت خیلی ضربه میخوره و به این سمت رو میاره یعنی خیلی بدتر از قبل ب این کارها رو میاره
    ثانیا استقامت شما میتونه براش ب انگیزه جلو گیری از جدا شدنتون از این کار دوری کنه
    در واقع نقش شما بسیار حساس و مهم است

  34. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15590
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    8
    تشکر شده 21 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    سلام دوستان بسیار گرامی. من تمام نظرات شما رو خوندم در همون موقع ولی دسترسی راحتی به این سایت نداشتم. و فکر میکردم که شاید جوابم رو گرفته باشم. من با دوستم موندم و بهش گفتم که چون دوستش داشتم نخاستم تنهاش بزارم. و اون خیلی تشکر کرد و هزاران قول و قسم خورد که دیگه همچین اتفاقی نمیفته.....اصلا رفت کربلا و بعدش من دیگه گفتم که بخاطر کربلا هم رفته دیگه این اتفاق نیمفته....ولی همین هفته پیش یه روز من رفتم دم خونشون که بیاد و بریم دانشگاه. من مسیرم از خونه اونها میگذره. بعد گفت که باید چنددقه صبر کنم. بعد ازم خیلی خواهش کرد که برم خونشون و منتظر بمونم تا حاضر بشه....بعد استادمون تماس گرفتن و گفتن کلاسای امروز یه ساعت دیرتر برگزار میشه. دوستم گفت چه عالی پس یه صبونه میخوریم و بعد میریم. رفت اشپزخونه و صبحانه درست کرد.و من هم همونطور با مانتو و اینا نشستم رو مبلا...صبحانه حاضر شد و خوردیم و هیچ مشکل یا حس بدی نبود....پاشم و گفتم بدو حاضر شو بریم دیگه دیرمیشه....گفت بشین تا حاضر شم بریم. نشستم رو مبلا که اومد هی گفت امروز که درس مهمی نداریم میشه نریم؟ گفتم نه باید بریم. گفت توروخدا....توروجون من....خلاصه خیلی اصرار کرد که دیرتر بریم. و اومد رو مبل کنار من نشست ... انقدری نزدیک نشست که بهش گفتم تو خوووووبی؟؟ فهمید منظوره حرفمو و قهر کرد. گفتم قهر نکن ببخشید..بعد اومد نزدیکو یکم حرف زدیم درباره درس....بعدیهو گفت الان که از رفتنمون سرکلاس خیلی گذشته.....بیا فیلم ببینیم.... هنوز تلوزیون رو روشن نکرده بود که اومد پیش من رو مبل دراز کشید... مبلشون جوری بود که میشد دونفر دراز بکشن روش. بعد کم کم فاجعه رخ داد. من خیلی خیلی بهش گوشزد کردم....چندین بار بهش تذکر دادم ولی........گند زدیم. بیشتر بالاتنه بود ولی از اون روز من داغونم.... بعد ازون روز بهش گفتم که دیگه تمومه رابطمون. دیگه دوستی ای بینمون نیست.... ولی دارم دق میکنم از دوریش. ما هرروز مسیرو باهم میرفتیم...هرروز دوتا نون و اینا میبردیم تو دانش صبونه میخوردیم...درس خون شده بودیم این ترم... بعد اون ماجرای قبلی دیگه راحت دوست معمولی بودیم باهم. خیلی خوش بودیم....من بدون اونالان هرروز دارم داغونتر میشم. نمیدونم ببخشم یانه. اگر ببخشم دیگه از خودم متنفر میشم که چقدر دختر بدببختی ام که اون هرکاری دلش میخاد باهام میکنه و من بازهم باهاش دوستم. و اگر دوستیمونو تموم کنم. هرروز تو دانشگاه که میبینمش از دوست نبودن باهاش دق میکنم. تو بد مخمصه ای گیر افتادم....بخدا هرروز کارم شده گریه....فشار فکریم وحشتناکه./...توروخدا بدادم برسید. اصلا نمیتونم برم مشاوره حضوری. نمیدونم چرا میترسم...یا اینکه کلا اهل تنهایی دکتر رفتن و اینا نیستم...مشاوره که اصلا...همه امیدم به شماست. خواهشا نظرتونو که میگید دلیلی هم برام بیارید که قانع کنم خودمو.

  35. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    سلام
    ببین الان توام به اندازه ی اون مقصری چون باهاش راه میای
    باید جلوش وایسی اصلا چرا این دوستیو ادامه میدی؟ دوستت کاراش عادی نیست یا اگرم بعضی از دخترا این تجربه هارو داشته باشن تو ادمی نیستی که باش کنار بیای پس این دوستی مال تو نیست.
    دوستت خودشو نشون داد همینه که هست...اگه باهاش بمونی بازم این اتفاق میفته. تجربه های جنسی ام خودت شاید بدونی یه جورایی اعتیاد اوره. شاید یه روز به خودت بیای ببینی دیگه نمیتونی با اطمینان بگی من کار اشتباهی نکردم من ادم پاکیم..این خودش خیلی بده ...الان خودت برات کدوم مهمتره ؟پاکی خودت یا اینکه دوستت دلش نشکنه؟
    هرچیزی یه حدی داره مهربونیم اگه از حدش بگذره ببخشیدا ولی حماقته. الان موقع مهربونی نیست وقتشه یکم محکم رفتار کنی و جلوی دوستت و حس خودت وایسی
    رابطتون شبیه یه دوستی دخترونه ی عادی نیست فقط ظاهرش خوبه ولی اصلش خوب نیست
    الان داشتم میخوندم گفتی اگه باش دوست نباشم دق میکنم یاد پری دریاییا افتادم
    پری دریاییم خیلی زیباست مثل دوستی تو و اون که میگی باحاله ، بودن با پریا رویاییه با همون زیباییش ملوانای روی کشتیارو عاشق خودش میکنه و مجبورشون میکنه برن توی دریا پیششون اما فقط چند دقیقه ی اول همه چی خوبه بعدش ملوانه باید زیر اب بدون اکسیژن با اون پریه عشق بازی کنه تازه پری زیر اب صورت واقعیش معلوم میشه که خیلیم زشته. اینجا هم ملوان اشتباه کرده و با حماقتش دل به عشق ممنوعه داده و جونشو باخته هم پریه یه ادمو به خاطر غریزش کشته ولی هیچ کدوم خلاف غریزشون رفتار نکردن پری دریایی کارش غرق کردن معشوقشه ملوانای کشتیم براشون سخته جلوی عشق پری وایسن یه جورایی کار دل ملوانا عاشق شدنه.
    عاشق شدن ملوان و ادم کشتن پری هر دو توی ذاتشونه نمیتونن جلوشو بگیرن نمیتونن عوض بشن تنها راهش اینه که از هم دور باشن
    تو و دوستتم مثل اینایی دوستت نمیخاد عوض شه یعنی اگرم بخاد فکر نمیکنم تو بتونی کاری بکنی براش، تو یه جور محرکم براش حساب میشی شاید تورو که میبینه تحریک میشه، اگه برات سخته باهاش قهر کنی پیش خودت بگو اینطوری برای اونم بهتره تا دلت راضی باشه
    خیلی حرفام شعر بود خودم میدونم به روم نیارید
    ویرایش توسط ملکه شیشه ای : 10-12-2015 در ساعت 09:20 PM

  36. 3 کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  37. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15590
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    8
    تشکر شده 21 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    سلام ملکه ی شیشه ای....خیلی مثال پری و ملوانتون قشنگ بود و تاثیر گزار....واقعا میفهمم که نباید باهاش باشم.اخه میدونید من توی دانشگاه دخترونه درس میخونم.یه دانشگاهی که مزخرفه.ینی اگر بااین دوستم نباشم....دیگه تنها خواهم بود تا پایانه تحصیلم ینی تادوسال دیگه.بعد من از تنهایی بدم میاد.یه جورایی تو دوست ازدست دادن و دوست جدید پیدا کردن ضعیفم.....و اینکه ما خیلی باهم صمیمی بودیم.ینی خیلی دوستای صمیمی ای بودیم. دورشدن ازش سخته...که هرروز ببینمش و انگاری که نمیبینمش....سخته برام....مرسی خیلی خیلی از کمکتون...وافعا ممنونم.

  38. کاربران زیر از yegane73 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  39. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    نقل قول نوشته اصلی توسط yegane73 نمایش پست ها
    سلام ملکه ی شیشه ای....خیلی مثال پری و ملوانتون قشنگ بود و تاثیر گزار....واقعا میفهمم که نباید باهاش باشم.اخه میدونید من توی دانشگاه دخترونه درس میخونم.یه دانشگاهی که مزخرفه.ینی اگر بااین دوستم نباشم....دیگه تنها خواهم بود تا پایانه تحصیلم ینی تادوسال دیگه.بعد من از تنهایی بدم میاد.یه جورایی تو دوست ازدست دادن و دوست جدید پیدا کردن ضعیفم.....و اینکه ما خیلی باهم صمیمی بودیم.ینی خیلی دوستای صمیمی ای بودیم. دورشدن ازش سخته...که هرروز ببینمش و انگاری که نمیبینمش....سخته برام....مرسی خیلی خیلی از کمکتون...وافعا ممنونم.
    خواهش میکنم
    میدونم چی میگی میفهمم برات سخته منم از تنهایی بدم میاد ولی بدون تو بدترین شرایطم باشی بازم اوضات میتونه یه پله بدتر بشه
    سختیا ته ندارن تو هر دوره ای مجبوری با یکیشون روبه رو شی همه ی شانسیم که داری اینه که حق انتخاب داریو میتونی تو اون شرایط برای خودت یه تصمیم بگیری تا بتونی ازون وضع خلاص شی.
    الان به انگیزه احتیاج داری فکر کن اگه باهاش بمونی و کم کم کاراش برات عادی شه چه اتفاقی میفته؟ به هر حال توام ادمی منکر این نیستی که غریزه ی جنسی داری مثل دوستت...اگه اینطوری پیش بره شاید یه روزی تو از دوستتم بدتر بشی تو این زمینه. شاید اگه به اینا فکر کنی یکم انگیزه پیدا کنی بعدم به خاطر خود دوستت کنار بکش چون اون کنار تو تحریک میشه شاید اگه تو پیشش نباشی اونم دیگه این کارارو نکنه. واسه دوست پیدا کردنم بذار یه مدت که تنها شدی شاید با یه نفر دیگه تونستی گرم بگیری
    به نظر من کار دوستت شبیه تجاوزه درسته که زوری نیست ولی تو ازش داری زجر میکشی حتی اگه اون لحظه ام مشکلی نداشته باشی این حسای منفی که بعدش داری ازارت میده. نباید بش اجازه بدی.
    یه درصدم فک کن شاید اون با همه ی خوبیش باهات صادق نباشه. یا یه چیزاییو بهت نگفته باشه یا اصلا خودش مریض باشه به هر حال تنهایی حداقلش از بودن با این دوستت بهتره

  40. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15590
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    8
    تشکر شده 21 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک به دوست آسیب دیده ام

    نقل قول نوشته اصلی توسط ملکه شیشه ای نمایش پست ها
    خواهش میکنم میدونم چی میگی میفهمم برات سخته منم از تنهایی بدم میاد ولی بدون تو بدترین شرایطم باشی بازم اوضات میتونه یه پله بدتر بشه سختیا ته ندارن تو هر دوره ای مجبوری با یکیشون روبه رو شی همه ی شانسیم که داری اینه که حق انتخاب داریو میتونی تو اون شرایط برای خودت یه تصمیم بگیری تا بتونی ازون وضع خلاص شی. الان به انگیزه احتیاج داری فکر کن اگه باهاش بمونی و کم کم کاراش برات عادی شه چه اتفاقی میفته؟ به هر حال توام ادمی منکر این نیستی که غریزه ی جنسی داری مثل دوستت...اگه اینطوری پیش بره شاید یه روزی تو از دوستتم بدتر بشی تو این زمینه. شاید اگه به اینا فکر کنی یکم انگیزه پیدا کنی بعدم به خاطر خود دوستت کنار بکش چون اون کنار تو تحریک میشه شاید اگه تو پیشش نباشی اونم دیگه این کارارو نکنه. واسه دوست پیدا کردنم بذار یه مدت که تنها شدی شاید با یه نفر دیگه تونستی گرم بگیری به نظر من کار دوستت شبیه تجاوزه درسته که زوری نیست ولی تو ازش داری زجر میکشی حتی اگه اون لحظه ام مشکلی نداشته باشی این حسای منفی که بعدش داری ازارت میده. نباید بش اجازه بدی. یه درصدم فک کن شاید اون با همه ی خوبیش باهات صادق نباشه. یا یه چیزاییو بهت نگفته باشه یا اصلا خودش مریض باشه به هر حال تنهایی حداقلش از بودن با این دوستت بهتره
    واقعا درست میگید شما. چقدر این پیامتون توذهنم اثر قوی ای داشت. واقعا راسته که باید دور شم ازین موضوع.....دقیقا امروز استادمون درباره تجاوز به کودکان حرف میزد....بخدا سر کلاس گریم گرفته بود.احساس میکردم داره درباره من میگه.انگاری عین تجاوز به یه کودک میمونه....من واقعا صمیمانه براش دوستی خرج کردم. محبت....صمیمیت و یه دوستیه صاف و پاک ولی اون بااین کاراش به دوستیمون گند زد....و بدتر ازون به روح و روان من....واقعا هرشب کابوس دارم.خیلی توعذابم. الان بعداز ماجرای اخر دیگه باهاش قهرم. کلا کاری باهاش ندارم. متاسفانع تو ازمایشگاه فیزیک دانشگاه هم گروهی ایم و نمیشه عوض کرد ولی بجز همگروهی چیز دیگه ای بینمون نیست یه هفته ای میشه. بهش دیگه نه اس میدم نه چیزی. اونم خودش میگه حاضره ازم دور بشه تامن کمتر اذیت بشم. مرسسسی خیلی خیلی ممنونم از کمکهای عالیت....واقعا لطف کردید....خیلی بدردم خورد حرفاتون و راهنمایی هاتون. دعاکنید بتونم این تنهایی رو تحمل کنم و بتونم به استقلال خودم برسم تل دیگه نیازی بهش نداشته باشم و متکی بخودم بشم. بدبختیم اینه ادم تک گرایی نیستم.ولی ازین ببعد ازش دور خاهم بود....تنهایی بهتره.دعاکنید برام لطفا.بخدا سردرگمم.از خدا برام کمک بخاید....بازهم بسیار ممنونم ملکه شیشه ای جان.....

  41. کاربران زیر از yegane73 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 05-18-2021, 02:28 PM
  2. درمان سیاهی دور چشم
    توسط تنها در انجمن مشاوره پزشکی
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 08-01-2015, 05:03 PM
  3. 8 ترفند بسیار جالب در iOS 8
    توسط sharaaree در انجمن موبایل
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-15-2015, 12:40 PM
  4. نمیتونم به خانواده بگم دختری رو دوست دارم
    توسط fardayenik در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 11-11-2014, 02:38 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد