سلام.
ازینکه جایی هست که میشه سوالم رو مطرح کنم خیلی خوشحالم.
من یه دختر 20 ساله ام. من ترم 5 دانشگاهم و دانشگاهمون دخترونه است.در شروع دانشگاه با یک دختر بنظر خوبی دوست شدم...ما دوستهای خوبی برای هم بودیم. از نظر رفاقتی و دوستی. و طبق طبیعت هر دوستی ای شوخی هایی هم میکردیم. خیلی سطحی. مثلا مثل همه ی ادما سوتی های دیگران درباره ی اشتباه گفتن جمله ها و این ها بود....من تا قبل ازون هیچ اشتباه و یا کار نادرستی نکرده بودم. همیشه درست رفتار میکردم. تااینکه یه بار منو دوستم تو یه جای خلوت باهم بودیم.....یه دفعه گفت که دلم میخاد بوست کنم. من فکر میکردم مثل همیشه منظورشه. ولی اینبار از لبم منو بوسید.و منو مجبور کرد من هم بوسش کنم. بعداز مدت زمانی یه بار دیگه دریک مکان دیگه که برای انجام کارهای درسی مونده بودیم....هی بهم میچسبید و دستشو بصورت طرحوار روی گردنم میکشید و من فقط از سر محبت دلم نمیومد بزنم تو برجکش و یهو بگم برو عقب. اخه دوسته خوبی بود برام.و این حالتهایی که میگم خیلی وحشتناک و یا با زور نبود. مثلا خیلی اروم اروم و یا به هوای اینکه بخاد دلداریم بده اینکارارو میکرد. یه دفه که میخاستیم بخابیم تو دانشگاه تا بعدازظهرش درس بخونیم....اولش معمولی پیش هم بودیم ولی بعدش برگشت طرف من و خیلی نامحسوس دستشو کم کم به بدنم نزدیک کرد. من خاستم مانعش بشم و قبول کرد وارد محدوده ی ممنوعتر نشه.... ولی متاسفانه یه بار در یک شبی که اردو بودیم....تو قطار من و اون دوتا تخت بالایی بودیم. و کسی دید نداشت بما و همه خوابیده بودن. اومد روتخت من تا باهم فیلم ببینیم از روی موبایل. من سرمو گذاشتم رو پاش و موبایلو گرفتم که ببینیم....من که فیلمومیدیدم دستشو برده بود توی گردنم و نوازش میکرد.و کاش من محکم باهاش برخورد میکردم ولی بازهم دلم نیومد. و خیلی ناگهانی نمیدونم چی شد که دستش پیشروی کرد و خیلی از مرزها رو شکست و کلا هرکاری دلش خاست با بالاتنه ی من انجام داد....... متاسفم از بیان این حرفا. من نمیدونم چیکار کنم؟؟؟
بعدش ابراز پشیمونی کرده و میگه دیگه نمیکنم اینکارو. تازه میگه هردومون به یه اندازه مقصریم چون من مقاومتی نکردم. بهش یاداوری کردم که چندین بار بهش گفتم دیگه نکن یا ادامه نده....گفت فکر کرده من بشوخی میگم اینارو..... و الان میخاد ابهم دوست باشیم ولی دیگه به هیچ وجه اینکارو نمیکنه.....من خیلی دوسش دارم. و خاستم باهاش قهر باشم ولی بیشتر از یه هفته طاقت نیاوردم.... دلم میخاد باهاش دوست بشم ولی اخه چه تضمینی هست که در اینده این اتفاق دیگه نیفته؟؟