عذر میخام شما آدرس این دو مرکز رو هم دارین ؟
sorry
ویرایش توسط mana20 : 03-03-2014 در ساعت 01:21 AM
دل میگه بمون,عقل میگه برو .اخر سر زور کدوم بیشتره!دل یا عقل؟!
sorry
ویرایش توسط mana20 : 03-03-2014 در ساعت 01:27 AM
';lkjhg
ویرایش توسط elisa : 03-03-2014 در ساعت 02:03 AM
یه سوال ایا شما به اون دختر خانم تمایل جنسی دارید یا فقط عاشق رفتار و منش اون دختر شدید؟
هر دو .دقیقا همونطوری که یه پسر عاشق یه دختر میشه , هیچ فرقی با احساسی که شما نسبت به یه دختر دارین نداره . منم روزه اول فقط نگامون به هم برخورد کرد بعد یه حسی درونم شعله ور شد (نه از نظر جنسی ) خیلی عاشقانه بود .ولی چون قبل از اون تا حالا عاشق نشده بودم اون حس برام عجیب بود,نمیدونستم چه حسیه .اونم با تعجب بهم خیره شده بود.بعد دیدم اومد دنبالم با هم دوست شدیم,دوستیه خیلی معمولی .اما اون کم کم غیر مستقیم بهم ابراز علاقه میکرد .شش ماه اول فقط تلفنی گاهی اوقاتم به هم سر میزدیم.اما هردومون یه حس پنهان نسبت به هم داشتیم .همیشه مثل یه سخره تکیه گاهم بود اینقد که حتی وقتی مثلا میخاستم چای بخورم نمیزاش دس به لیوان بگیرم که نکنه یه وقتی دستم بسوزه همیشه لیوانو برام نگه میداش تا من چایی بخورم.تا اینکه گذشتو اون بعد از شش ماه حسشو علنی کرد .وقتی گفت عاشقمهو وقتی یه روز منو نمیبینه از غصه دغ میکنه ,با اینکه منم عاشقش شده بودم بهش گفتم باید تماسمونو قطع کنیم تا بیشتر از این به هم وابسته نشیم .اما دلم طاقت نیورد .دوباره برگشتم پیشش .چنبار به خاطر من خودکشی کرد که از پیشش نرم.وقتی برگشتم رابطمون خیلی جدیتر شد .کم کم بعده یه سال روابط جنسیمون شروع شد البته اون خیلی ادم با حیای بود و خیلی اروم اروم روابطمونو بیشتر کردیم .اگه از همون اول که میومد طرفم قبل از اینکه عشقش بهم ثابت بشه ازم همچین درخواستایی میکرد هرگز پیشش نمیموندمو عشقمون بعده پنج سال پایدار نمیموند. الان دیگه بعده این همه سال مثه یه زوج شدیم که از همه نظر نیاز های همدیگرو برطرف میکنیم چه از نظر عاطی و روحی و چه مادی و به رابطمون خیلی پایبند هستیم .همونطوری که باید باشه
شما براتون خطبه ی عقد میخوننو رو کاغذ قولنامه مینویسن تا به رابطتون یه شکل منظم و پایدار ببخشین , ما هم پیش خودمونو زیر سایه ی خدا عهد بستیم که همیشه به هم وفادر بمونیمو تو تمام لحظات زندگی چه غم چه شادی حامی و همراه هم دیگه باشیم . تازه من عادت ندارم انگشتر بپوشم ولی اون که میپوشه همیشه یه حلقه دستش میکنه که هرجا میره مردم فک کنن ازدواج کرده که یه وقت کسی طرفش نیاد .
میدونم درکش براتون قطعا سخته . ادم تا یه چیزیو از نزدیک با چشمای خودش نبینه یا خودش تجربش نکنه باورش نمیشه .
sorry
ویرایش توسط mana20 : 03-03-2014 در ساعت 01:22 AM
دقیقا . کاش تو زندگی غیر از نت هم کسی دوروبرم بود که حرفامو درک میکرد .
اگه فقط میتونستم به دو نفر از نزدیکام بگم تو دلم چی میگذره و میتونستم خوده حقیقیم پیش خونوادم باشم,الان اینقد حالم زار نبود. فک کن پیش تمام دوستاو اقوامو خانواده همیشه باید یه نقاب رو صورت باشه و خوده حقیقیتو پنهان کنی ! چرا ! چون اگه بدونن به خودشون این اجازه رو میدن که خوردت کنن تحقیرت کنن روت اسمو لقب بزارن. مارو از ساده ترین نیاز تو این دنیا محروم کردن , نیاز به عشق ورزیدن .عشق ورزیدنو محبت کردن به یکی از مخلوقات بشر چطور میتونه گناه باشه ؟!
sorry
ویرایش توسط mana20 : 03-03-2014 در ساعت 01:23 AM
;lkjhgfd
ویرایش توسط elisa : 03-03-2014 در ساعت 01:56 AM
منکه درک میکنم اونارو .اینی که من عاشقش شدم ادمه .اونیم بقیه عاشقش میشن ادمن .هممونم زیر یه سقفیم, خالقمونم یکیه .چه فرقی داره عشقت دختر باشه یا پسر .عشق,عشقه دیگه .نه؟! مخالفا هم میتونن نظر بدن
خوب نباید رابطه جنسی برقرار میکردید این قضیه رو پیچیده میکنه خیلی از دختر پسرا باهم رابطه ی عاشقانه دارن ولی رابطه شون منجر به رابطه ی جنسی نمیشه شما هم باید رو هوای نفستون پا میذاشتید و خودتون رو کنترل میکردید شاید وقتی کمی بزرگتر شدید تمایلتون از بین میرفت اخه شما هنوز کم سن و سال و خام هستید
...................
یه سوال دیگه شما تمایل دارید تیپ پسرونه بزنید؟!من تو شهرمون پسرای هم جنس گرا زیاد میبینم که خودشون رو ارایش غلیظ میکنن ریختشون رو درست عین دخترا در میارن واسه من ابهامه اونا که به پسرا تمایل دارن چرا خودشون رو مثل دخترا در میارن؟
روابط جنسی ما اونقدر زیاد نیس .مثلا اخرین بارش شش ماه پیش بود این چیزی نیس که نتونم کنترلش کنم .وابستگی من به اون اتفاقا اصلا جنسی نیس .وگرنه الان بعده شش ماه حتما باید دغ میکردم .اما محبت و علاقه ای که بین ما شکل گرفته و خاطراتی که چه تو سختی چه تو خوشی با همدیگه داریم چیزایی نیس که به راحتی بشه ازشون گذشت . از بابت تیپم نه من هم از نظر هیکلو قیافه خیلی ظریفم هم اینکه کاملادخترونه تیپ میزنم .خیلیم از دختر بودن خودمو ظرافتی که دارم راضیم .
شاید اونایی که شما دیدین دوجنسه باشن !یا اینکه از جنسیتشون راضی نباشنو بخان تغیر جنسیت بدن .این دوتا مقوله هر دو با همجنس خواهی فرق داره.
نمیدونم شاید اگه رابطه ی جنسی برقرار نمیکردی میتونستی این رابطه رو با تغییر نگرش به یه رابطه ی خواهری سوق بدی چون دو تا خواهر هم میتونن عاشق هم با شن شاید از اول باید تلقین میکردید به خودتون که رابطه تون خواهرانه هست به نظرم شما دچار انحراف جنسی شدید و خودتون مقصرید
من قبل از این هم که رابطه جنسی برقرار کنم احساسی که بهش داشتم احساسی نبود که بتونم اونرو خواهرانه کنم .ادم وقتی دو روز با خواهرش حرف نمیزنه از دلتنگی گریه نمیکنه .عشق به خواهرو برادر عشق به پدرو مادر و خونواده خیلی با عشق به معشوق فرق میکنه ...از همون اول تا اخرش متفاوته . و احساس منو اون از همون اول متفاوت بود .اما درسته حق با شماس که مقصر خودم .من اگه همون دفه اولی که از پیشش رفتم میتونستم جلو دلمو بگیرمو برنگردم تا الان دگ حتما فراموشش کرده بودم . اما مطمئن باش که تو این مدت عاشق هیچ مردی هم نمیشدم .
sorry
ویرایش توسط mana20 : 03-03-2014 در ساعت 01:32 AM
[quote
ویرایش توسط elisa : 03-03-2014 در ساعت 01:55 AM
خانم الیسا شما تو اون تاپیک گفتین21 ساله هستین و5 ساله تو این رابطه هستین یعنی اون زمان فقط 16 ساله بودین به نظرم یه دختر16 ساله هنوز خیلی بچه است و چیزی زیادی از عشق نمیفهمه به نظرم شما اون زمان از روی خامی یه درک و تعریف اشتباه از احساستون نسبت اون دختر پیدا کردید و از راه راست منحرف شدین و دچار انحراف جنسی شدین و الان چوب اشتباه اون زمان رو میخورید.به نظرم این رابطه از ریشه اشتباهه و تمام ادیان و عقل انسان نمیتونه این رابطه رو بپذیره به نظرم شما به جای ادامه دادن این راه باید خودتون رو به راه درست هدایت کنید و از گمراهی خارج بشید.امیدوارم از صحبت های من ناراحت نشده باشید
نه ناراحت نشدم من آدم انتقاد پذیری هستم
خوب 16.5 سال. فرقی نمیکنه که!!
خیلی عجیبه !خودم تا حالا حساب نکرده بودم ! همیشه فک میکردم اون موقع هیوده سالم بوده اما الان که فک میکنم میبینم شما درست حساب کردی
خب سن و سال رو بیخیال.با حرفام موافقی یا نه؟
خب شما اینو به من بگو .من اصلا قبل از این رابطه چرا از هیچ مردی خوشم نمیومد که بهش احساس عاطفی داشته باشم چرا حتی تو تخیلاتمم خودمو با هیچ مردی تصور نمیکردم !چرا هر مردی میومد طرفم در میرفتم!چرا همه دوستام دوست پسر داشتن بم میگفتن تو هم بیا با فلانی باش هیچوقت کششی پیدا نمیکردم که برم طرفشون مثه بقیه دخترای دیگه تو دبیرستان. چرا هروقت برد پیتو انجلینا جولی رو کنارهم میدیدم یه نگا به مرده نمینداختم فقط خیره میشدم به انجلینا ؟
فقط نگو که حتما قبلا مشکلی با مردا داشتم که به هیچ وجه نداشتم
اصلا چرا یکی از این مشاورین محترم جوابه منو نمیده !!!!!؟
خب اینا ساخته ی ذهنته که این اشتباه رو توجیه کنی قرار نیس هرکی تو دوره ی دبیرستان دوس پسر داشته باشه یا اصلا به همکلاسیای دختر کشش داشتی؟خداوند زن و مرد رو مکمل هم افرید از ویزگی های اخلاقی گرفته تا شکل الت تناسلی و رابطه دو جنس موافق اصلا قابل توجیه نیست و انحرافی بیش نیس.من دیگه حرفی ندارم یعنی چیز دیگه ای بلد نیستم تا بهت بگم
من وقتی بچه بودم همه هم سن سالیامو بچه های که باهاشون بازی میکردم پسر بودن .عاشق بازیای اکشنو هیجانی بودم .تو مسابقات ماشین سواری همیشه از همه میبردم . تو مدرسه خیلی حوصلم سر میرفت با دخترا بشینم خاله بازیو عروسک بازی کنم. وقتی که رفتم تو راهنمایی چون دیگه بزرگ شده بودم خودمو از پسرا جدا گرفتم چون دیگه تو اون سن زشت بود با پسرا بازی کنم .اما از همون موقع که دیگه به سنی رسیده بودم که کشش بین جنس مخالفمو حس کنم ,یعنی میدیدم که بقیه دخترا این کششو نسبت به پسرا داشتنو خوششون میومد یه پسر تحویلشون بگیره, من همچین کششی رو حتی یه ذره احساس نکردم .حتی بعدا تو دبیرستان تمام همبازیای پسرم بهم علاقه مند شده بودن اما من اصلا به خودم زحمت جواب سلام دادنشونم نمیدادم . تا که سال سوم اونجوری شد ...خب اون پسرا هم مثه همین دختره بهم ابراز علاقه کرده بودن .چرا اونا که ابراز علاقه میکردن هیچ حسی به من دس نمیداد اما تا یه دختر بهم ابراز علاقه کرد همو لحظه اول عاشقش شدم ؟!
...........................
وووای خدا باز دوباره گیج شدم!زندگیه من اخرش قراره پی بشه !!! با این بلاتکلیفی برم بمیرم بهترمه
سلام
عزیزم دکتر غددی که در موردش صحبت کرده بودیم :
سیامک حبیبی فوق تخصص غدد
پیشنهاد میکنم مراجعه ای داشته باشید.
دلم به مستحبی خوشست
که جوابش
واجبست...
السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...
تا صفحه سه که من هرچی پست دیدم یا این بود[COLOR=#333333][quote= یا این جور چیزا: [/COLOR]sorry یا nbvcx واسه همین پست شروع رو نمی دونم چیه ولی بر اساس عنوان تاپیک نظر شخصی میدم.منم از جنس مخالف خوشم نمیاد و از اکثر کارهاشون بدم میاد، با اینکه خیلی شکننده هستن و احساساتی اما خوشونو بیش از حد می گیرن...البته نه که کلاً از جنس مخالف بدم بیاد نه ولی با دوستی و صحبت کردن و مزخرفات غیر منطقی مخالفم و همین باعث شده تو خیابونا بعضا اصن نگاهشون نکنم و حس خوبی بهشون نداشته باشم.
اما به هرحال سالهاست به دختری علاقمندم فقطم همونه...البته هیچ وقت باهاش صحبتی نداشتم نه تلفنی نه حضوری ولی در کّل بهش علاقه دارم.
در ضمن هیچ وقت اون حس روحی که با جنس مخالفت داری با جنس موافق نخواهی داشت.
ویرایش توسط mostafa_m : 05-22-2014 در ساعت 03:50 AM
خیلی ممنون باران
نمیدونم ربطی داره یا نه اما به هر حال مراجعه میکنم ببینیم چی میشه !
[QUOTE=mostafa_m;17172]تا صفحه سه که من هرچی پست دیدم یا این بود[COLOR=#333333]اره صفحات اول پاک شده تقریبا از صفحه شش بعد مطالب هسنوشته اصلی توسط یا این جور چیزا: [/COLOR
آخه این چه جورشه دیگه؟
ویرایش توسط farokh : 05-28-2014 در ساعت 01:54 AM
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)