نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: قرار گرفتن تحت تاثير رفتار فرزندان

1019
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    قرار گرفتن تحت تاثير رفتار فرزندان



    قرار گرفتن تحت تاثير رفتار فرزندان

    ممكن است تحت تاثير رفتار فرزندان قرار گرفتن و احساس ضعف و ناتواني كنيد. مسئله مهم اين است كه نبايد اجازه دهيد رفتار آن ها روي عزت نفس شما اثر بگذارد. فكر نكنيد فرزندانتان در مورد احساس شما نسبت به اعمال و رفتار ناشايست خود نگران خواهند شد. اگر آن ها چنين احساسي هم داشته باشند، اين فقط يك احساس است و علي رغم آن چه كه شما تو صيه مي كنيد، آن ها كاري را انجام مي دهند كه دوست دارند.

    موقعي كه مادري متوجه شد دو پسرش، دوستانشان را دعوت كرده اند تا در منزل از مواد مخدر استفاده كنند، احساس نااميدي و شكست كرد. او فكر كرد تمام دوستانش تصور مي كنند كه او مادر خوبي نبوده و به كارهايي كه فرزندانش به همراه دوستان خود در منزل آن ها انجام مي دادند، بي توجه بوده است. او ترديدي به خود راه نداده و بلافاصله به پدر و مادر كساني كه به منزل آن ها دعوت شده بودند، تلفن كرد و به آن ها اطلاع داد كه او هرگز اجازه چنين كاري را به آن ها نداده است و نسبت به اين عمل بي اعتنا نبوده است. بدين وسيله والدين آن ها از اين مسئله آگاه شده و با آن ها در اين رابطه صحبت كردند و توانستند به موقع از انجام اين كار جلوگيري كنند. اين مادر هميشه در منزل به فرزندانش آزادي مي داد. او از فعاليت هايي كه آن ها انجام مي دادند و از عكس العمل آن ها نسبت به محيط خود لذت مي برد. فرزندان او از اين آزادي سوءتعبير كرده و متوجه نشده بودند كه مادرشان براي زندگي در خانه معيارهايي داشت كه بايد رعايت مي شد. وقتي اين مطلب براي آن ها روشن شد، باز هم موقعيت به حالت عادي برگشت. از آن به بعد باز هم آن جوانان به منزل آن ها مي آمدند، ولي به معيارهاي اين مادر احترام مي گذاشتند. گرچه اين مادر از اتفاقي كه افتاده بود شوكه شده بود، ولي به عنوان يك مادر و صاحب خانه عمل مثبتي انجام داده بود.

    وقتي فرزندان شما كوچك بودند، شما مقرراتي را در منزل تعيين مي كرديد و انتظار داشتيد آن مقررات اجرا شود. حال كه فرزندان شما بزرگ تر شده اند، همان مسئله باز هم در مورد آن ها صدق مي كند. اگر شما قوانيني تعيين كنيد، مي توانيد فرزندانتان را در مقابل دوستان ناباب محافظت كنيد.

    والديني كه در مواقع بحراني زندگي با فرزندانشان، آرامش خود را حفظ مي كنند، مي دانند كه فرصتي پيدا خواهند كرد تا بتوانند معيارها و استانداردهاي خود را به مرحله اجرا بگذارند. آن ها فهميده اند كه چگونه مي خواهند عمل كنند و اعمال ديگران در مورد آن ها چگونه بايد باشد. همچنين آن ها مي دانند چه مي خواهند بگويند و چگونه مايل اند آن را مطرح كنند.
    فرزنداني كه از والدينشان مي خواهند بلافاصله به سوال هاي آن ها پاسخ داده و يا در مورد آن ها تصميم بگيرند، باعث مي شوند كه والدين در موقعيت سختي قرار بگيرند. آن ها غالبا به وسيله عاجز كردن والدين خود براي تصميم گيري سريع، آن ها را تحت فشار قرار مي دهند. در چنين موقعيتي والدين نبايد از صرف كردن وقت خود براي بررسي كارهايي كه ضروري است احساس ناراحتي كنند، بلكه بايد عميقا در اين باره فكر كرده و يا با دوستي راجع به آن صحبت كنند تا بتوانند به يك راه حل منطقي براي سازش با آن موقعيت دست پيدا كنند. وقتي شما به فرزندان مي گوييد كه بعدا به او پاسخ خواهيد داد، زمان آن را دقيقا مشخص كنيد، زيرا به اين ترتيب مي توانيد از جر و بحث مداومي كه ممكن است پيش بيايد، جلوگيري كنيد. اگر آن ها اصرار كردند زودتر از زمان مقرر به آن ها جواب دهيد، بايد بررسي كنيد كه آيا از عهده اين كار برمي آييد يا خير؟

    عمل انجام شده يعني آن چه كه قبلا انجام شده است و قابل برگرداندن نيست. والدين روي شناختي كه از فرزندانشان دارند، ممكن است به طور قاطع به فرزندشان بگويند كه نمي توانند اين كار را انجام دهند. به هر حال چون بعضي از فرزندان فكر مي كنند كه مقررات والدين غيرمنصفانه، بي نتيجه، عجيب و غلط است، بنابراين از گفته هاي آنان سرپيچي مي كنند. شما بايد بدانيد عمل انجام شده چيست. عمل انجام شده اين است كه كسي بدون اعتنا به خواسته شما تصميم بگيرد. در صورتي كه اين موقعيت پيش بيايد و به خواسته هايتان بي توجهي شود، شما آزاد خواهيد بود كه تصميم بگيريد آيا مي خواهيد به آن ها كمك كنيد يا نه؟ و در صورت تمايل مي خواهيد اين كمك شما در چه حدي باشد؟

    والدين سعيد به او گفتند در طول هفته نبايد به منزل دوستش برود، زيرا پدر و مادر دوستش در منزل نبودند. قبلا او در منزل دوستش با دوستانش مانده بود و ساعت ها با كامپيوتر بازي كرده بود. اين موضوع باعث شده بود سعيد دچار بي خوابي شده و نتواند صبح به موقع از خواب بيدار شده و به مدرسه برود. البته او اجازه داشت عصرها فعاليت هاي فوق برنامه داشته باشد، مثلا او با همكلاسي هايش اغلب در زمين اسكيت بازي مي كردند. يك شب وقتي ديروقت از منزل دوستش به خانه برگشت، پدر و مادرش به او اعتراض نكردند. صبح روز بعد، او هنوز خواب بود كه والدينش خانه را ترك كردند و سر كار رفتند. نيم ساعت بعد سعيد به محل كار مادرش تلفن كرد و با نگراني به او گفت كه دچار مشكل شده است، زيرا نمي تواند به موقع به امتحاني كه آن روز داشت برسد. او از مادرش خواست به مدرسه اطلاع بدهد و به آن ها بگويد كه حال سعيد خوب نيست. مادرش به او گفت نمي تواند اين كار را بكند. فرزندان بايد بدانند همان طوري كه تصميم مي گيرند كار مورد دلخواه خود را انجام دهند، ديگران هم در مورد كارهايشان آزادي عمل دارند. وقتي كودكان شما به سن نوجواني مي رسند و بيشتر مستقل مي شوند، شرايط كاملا عوض مي شود. در مدتي كه فرزندانتان در حال رشد بودند، شما همه چيز را از جمله پول، وقت، علاقه و عواطف خود را صرف آن ها كرده ايد. شما زندگي خانوادگي تشكيل داده و از فرزندان خود حمايت كرده ايد. شما اين كارها را با استفاده از صدها روش عملي انجام داده ايد و آن ها هم براي بيشتر كارها، از شما قدرداني كرده اند. تحت تاثير رفتار فرزندان

    وقتي فرزندانتان كوچك تر بودند و به شما وابستگي داشتند، مي دانستيد وجود شما تا چه اندازه براي آن ها ضروري است، اكنون كه آن ها به سن نوجواني يا جواني رسيده اند، بايد بدانيد چگونه با تغييرات آن ها سازش كنيد. اين امر ادامه پيدا مي كند تا اين كه آن ها به سني برسند كه بتوانند براي ادامه زندگي خود، شغلي پيدا كنند، بدانند كه چگونه اوقات فراغت خود را سپري كنند، بدانند علايق خود را در چه زمينه هايي به كار بيندازند و با چه كساني دوست شده و رابطه برقرار كنند. كاملا طبيعي است كه شما در مقابل تغييرات فرزند خود دچار استرس شده و احساس ناراحتي و طردشدگي كنيد. مهم نيست كه تا چه اندازه براي اين تغييرات آمادگي داشته باشيد و فكر كنيد قادر به سازش با آن ها هستيد، تا زماني كه اتفاق خاصي رخ نداده است، شما معني آن را درك نخواهيد كرد.
    يكي از مشكلاتي كه ممكن است با آن مواجه شويم، اين است كه فكر كنيم كانون خانوادگي ما هميشه به همين روال خواهد بود. اگر فكر كنيم همان طوري كه در سن هفت سالگي فرزندمان، از انجام فعاليت هايي به همراه او لذت مي برديم، در سن 17 سالگي او نيز همين طور خواهد بود، خودمان را فريب داده ايم. در بعضي خانواده ها وقتي فرزندان هنوز كودكاني بيش نيستند، رسم بر اين است كه روزهاي تعطيل همه اعضاي خانواده به صورت دسته جمعي غذا بخورند. به نظر مي آيد كه اين، يك رسم ثابت بوده و هرگز تغيير نخواهد كرد. اين كار در جهت اهداف متعددي انجام مي شود و نيازهاي زيادي را برآورده مي كند، از جمله:

    - اين كار در استحكام روابط افراد در طول هفته تاثير مي گذارد.
    - اين كار فرصتي فراهم مي كند كه همه افراد خانواده بتوانند دور هم جمع شوند.
    - همه افراد خانواده مي توانند غذاي مورد علاقه خود را در كنار هم صرف كنند.
    - افراد خانواده فرصت پيدا مي كنند تا با همديگر گفت وگو كنند.
    - اين زماني است كه افراد خانواده براي صرف غذا دور هم جمع مي شوند.
    - اين امر باعث مي شود افراد خانواده در يك محيط صميمي دور هم جمع شوند.
    - اين يك سنت است و باعث مي شود كه افراد احساس وجود كنند.

    براي خانواده هاي ديگر نيز ممكن است مواقع خاص ديگري حائز اهميت باشد. مثلا آن ها مسابقه فوتبال را با هم تماشا كنند، خريد بروند، كليسا بروند و يا تعطيلات آخر هفته را بيرون از خانه بگذرانند. آن چه اين وقايع را مهم جلوه مي دهد، وجود يك رابطه عاطفي بين افراد است. به نظر مي رسد كه اين وضع ادامه داشته و ثابت مي ماند، ولي وقتي كودكان به سنين نوجواني مي رسند، اين واقعيت مي تواند به صورت افسانه درآيد. آن ها از اين كه در گذشته چنين سنتي در خانواده بوده است، احساس خوشحالي مي كنند و دوست دارند كه گاهي به گذشته برگشته و دوباره به آن نگاه كنند، ولي در حال حاضر احساس مي كنند نيازي به آن ندارند. آن چه به نظر ثابت، غيرقابل تغيير و مطمئن مي رسد، تغيير پيدا مي كند.

    اين تغييرات، تدريجي است و اغلب والدين قادر نيستند خود را با احساس شكستي كه در اثر از بين رفتن سنتي در خانواده، به وجود آمده است، سازش دهند. آداب و رسوم خانواده وقتي در اثر تغيير لطمه نمي بينند، به نظر خيلي محكم مي رسند. تغيير اين آداب و رسوم حتي به مقدار كم باعث مي شود افراد اعتمادبه نفس خود را در مورد هر چيزي كه نشانه اي از اتحاد خانواده دارد، از دست بدهند. به نظر مي آيد اين امر دليل بر اين است كه افراد خانواده سالم و امن بوده اند. چون از بين رفتن سنن خانوادگي ممكن است در هر زماني بدون اطلاع قبلي اتفاق بيفتد، بنابراين مي تواند باعث شوكه شدن افراد خانواده شود. چه شباهتي در بين دو نفر انسان بالغ كه در تمام جنبه هاي زندگي خود به توافق مي رسند، وجود دارد. در حالي كه شما فكر مي كنيد آويزان كردن لباس ها به چوب رختي كاري منطقي است و انتظار داريد همه افراد خانواده آن را انجام دهند، ممكن است همسر شما فكر كند اين كار به آزادي او لطمه مي زند. همچنين شايد همسر شما دوست داشته باشد قبل از ساعت 8 صبح در خانه سكوت برقرار باشد، در حالي كه شما دوست داريد روز خود را با گوش كردن به برنامه هاي راديو آغاز كنيد.[replacer_a]

    ممكن است به نظر شما بهترين راه براي تسكين دادن اعصاب، گوش كردن به يك موزيك ملايم باشد، در حالي كه همسر شما فكر مي كند تنها راه استراحت، تماشاي يك سريال تلويزيوني است. چه شباهت هايي بين دو فرد بالغ است كه باعث مي شود آن ها در تمام مسئوليت هايي كه به عنوان پدر و مادر دارند، به توافق برسند. ممكن است شما فكر كنيد فرزندان شما ديرتر از ساعت يازده بيرون از منزل باشند، ولي همسر شما فكر كند ساعت دوازده وقت مناسبي است، به شرط اين كه خودش آن ها را از محل موردنظر به خانه بازگرداند. شايد شما اتوبوس را مناسب ترين وسيله براي رفت و آمد فرزندانتان بدانيد، ولي همسرتان فكر كند بهترين وسيله موتور است.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  2. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد