نمایش نتایج: از 1 به 38 از 38

موضوع: مشکل نازایی

5170
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    مشکل نازایی

    ....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 01:55 AM

  2. کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17490
    نوشته ها
    131
    تشکـر
    0
    تشکر شده 89 بار در 60 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نازایی

    عزیزم میشه بپرسم کجا زندگی میکنید؟

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6350
    نوشته ها
    545
    تشکـر
    884
    تشکر شده 624 بار در 313 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نازایی

    واقعا از چیزی که خوندم ناراحت شدم عزیزم توکل بر خدا داشته باش درست میشه. یه سوال بالاخره شما یه روز خودتون صاحب خونه میشید و یه خونه به اسمتون میخوره پس یکم صبر کن بعدشم هنوز سنت زیاد نیست میدونم تحملش سخته ولی ما داشتیم تو 40 سالگی و بعد از 15 سال ازدواج بطور کاملا طبیعی بچه دار شدن با توکل بر خدا و ائمه شماهم بچه دار میشید
    . یه چیزی که من شندیم اینه که بخاطر مصرف قرص و دواهای هرمونی و نازایی و ... احتمال افسردگی بیشتر میشه بخصوص اینکه الانم بخاطر فوق عزیزانی که گفتی انرژی منفی هم داری پس سعی کن شاد زندگی کنی و به این فکر کن که بالاخره یکروز بچه دار میشی پس بهتر از حالا جوون و شاد بمونی چون بچه ها حوصله یه مامان پیر و زشت و غر غرووووو رو ندارن
    امضای ایشان
    Who looses today, won’t find tomorrow, There is nothing important as today

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نازایی

    ....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 01:56 AM

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17490
    نوشته ها
    131
    تشکـر
    0
    تشکر شده 89 بار در 60 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نازایی

    یه مرکز ناباروری توی اصفهان هست که خیلیا ازش نتیجه دیدن،زن دایی منم 16 سال باردار نمیشد به این بیمارستان که اومد مشکلش حل شد و الان 3تابچه داره ویکی دیگه از آشناهامون که ازهمه جا قطع امید کرده بود در سن44سالگی با مراجع به این بیمارستان باردار شد به صورت کاملا طبیعی،اگه دوس دارین یه سری به این بیمارستان بزنید ایشالا شمام جواب بگیرید

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نازایی

    ....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 01:56 AM

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17490
    نوشته ها
    131
    تشکـر
    0
    تشکر شده 89 بار در 60 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نازایی

    نقل قول نوشته اصلی توسط talieh نمایش پست ها
    راستش اونقدر زجر کشیدم که اصلا دلم نمیخواد دوباره پام به این مراکز باز بشه.
    کسایی که این مشکلو دارن میفهمن من چی میگم. خیلی چیزارو تو فضای عمومی نمیشه مطرح کرد. همینقدر بگم که از خوابیدن رو تخت معاینه و باقی قضایا چندشم میشه. چند بار اینکارو کرده باشم خوبه؟ کدومتون تاحالا عکس رنگی رحم گرفتین؟ تصورشم وحشتناکه. اصلا نمیتونم خودمو راضی کنم که برگردم سر خونه اول. فقط یه راهی میخوام که لااقل بهش فکر نکنم. خودمم خسته شدم. من دختر شاد و شیطونی بودم. همسرم همیشه میگه به خاطر این اخلاقت عاشقت شدم.
    اما حالا از اون دختر شاد، تبدیل شدم به یه آدم ناامید که گاهی آرزوی مرگ میکنم. میترسم همسرم خسته بشه و ولم کنه. به خدا دست خودم نیست. هر لحظه خاطرات دکترایی که رفتم میاد تو ذهنم و بهم میریزم.
    یه راهی بگین بهش فکر نکنم. حتی برای فرار از فکروخیال مشغول کارای گرافیکی شدم که ساعات زیادی از روزمو پر کرده و با علاقه انجامش میدم ولی جدیدا حین نقاشی کشیدن هم افکار منفی تو ذهنم میچرخه و کلافه م میکنه.
    نمیدونم چطوری از دستشون خلاص شم.
    عزیزم میدونم سخته چون من زن داییمو دیدم که چقد سختی کشید،ولی باردار شدنم به آرامش روحی کامل نیاز داره چون استرس و افسردگی مانع این کار میشه پس اولین کسی که میتونه بهت کمک کنه خودت هستی،عزیزم زندگی جریان داره دنیا که به آخر نرسیده تو شوهرتو دوس داری پس الان اون انگیزه زندگیته باهم شاد باشید و تنوع برای هم ایجاد کنید مسافرت برید مهمونی برید با دوستاتون باشید باخانوادتون باشید،ایشالا وقتی از لحاظ روحی م خودتون و هم همسرتون خوب شدید دوباره اقدام کنید
    یه چیزی رو فراموش نکنید اینکه از داشته هاتون لذت ببرید ونزارین حسرت نداشته ها زندگی الانتونو تحت تاثیر قرار بده،تو تاپیکا یه سر بزنید ببینید چقد کسایی هستن که از اخلاق شوهر و زندگیشون راضی نیستن،پس خدارو شکر کنید که همسر خوب و زندگی ایده آلی دارید پس ازش لذت ببرید

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21275
    نوشته ها
    42
    تشکـر
    0
    تشکر شده 16 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل نازایی

    عزیزم منم خواهرم مشکل تورا داره دقیقا هم سن وسال شماس وباردار نمیشه شوهرشم واریس بیضه داره وتنبلی تخمدان واقعا نمیدونم چیکار کنیم سخته میدونم اما ............فقط میتونم باهات همدردی کنم و بگم صبور باش چون ادمایی هستن که بعداز 15 سال بچه دار شدن وبرات از صمیم دل دعامیکنم

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    ....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 01:56 AM

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18605
    نوشته ها
    53
    تشکـر
    80
    تشکر شده 26 بار در 18 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکل نازایی

    عزیزم خیلی ناراحت شدم و از ته دل واستون دعا میکنم
    ولی شما داری همه چیز رو فدای بچه دار شدن میکنی
    شوهرت خیلی ادم خوبیه چرا با اینکارا و گریه ها آزارش میدی ... خیلیا بچه هاشون شدن بلای جونشون
    شما که میگی دکتر گفته هیچ مشکلی ندارین و نمیدونن چرا حامله نمیشین
    من بهت پیشنهاد میدم توی فکر این باشین که شرایط بچه گرفتن از بهزیستی رو تکمیل کنید و به هیچ وجه هم جلوگیری نکنید
    خدارو چه دیدی شاید بعد اینکه یه بچه گرفتین و ثواب کردین خدا به خودتونم یه هدیه الهی و یه فرزند خوب داد
    از پدر مادر همسرت بخواین که خونه رو به اسمتون کنن تا بتونید بچه بیارین و به عوضش کم کم پول خونه رو بهشون برگردونید

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    ....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 01:57 AM

  13. 2 کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18720
    نوشته ها
    315
    تشکـر
    117
    تشکر شده 142 بار در 96 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکل نازایی

    کار بسیار خوبی کردید.
    این افکار و پرورش نده- وقت خودتو صرف رهایی از این افکار نکن-
    خدارو چی دیدی ناممکن رو ممکن میکنه-امیدت به خدا باشه-

  15. کاربران زیر از absh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13756
    نوشته ها
    126
    تشکـر
    369
    تشکر شده 145 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    سلام دوست عزیز اینو تازگی برای یه دوستام خوندم
    از شیخ بهایی منقول است که به جهت حمل زنان سوره رعد ایه31"ولو قرانا...جمیعا"را به حروف مقطعه بنویسد "و ل و ا ن ق ر ا ن اً..."و بر پهلوی زن بندد حامله شود."فرمودند برای 900 زن نسخه کردم همگی حامله شدند."
    باورت میشه من خیلی وقت ندارم برای کسی چیزی بفرستم چون یه بچه اتیش پاره دارم اگه ناشکری نباشه که هست به نظرم تا بچه نیومده نفس بکش البته میدونم میگی نفست از جای گرم بلند میشه اما برو خوش باش.البته بچه برکت خدا برکت زندگیتو زیاد کنه اما تا نیومده برو خوش باش

  17. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    ....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 01:57 AM

  18. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13756
    نوشته ها
    126
    تشکـر
    369
    تشکر شده 145 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    این کارو با اعتقاد راسخ انجام بدید مطمئن باشید جواب میگیرید.برای ارامشتونم 5تا ایه الکرسی بخونید معجزه میکنه خبرای خوش را هم با ما درمیون بگذارید التماس دعا.

  19. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18605
    نوشته ها
    53
    تشکـر
    80
    تشکر شده 26 بار در 18 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکل نازایی

    چرا از روش لقاح مصنوعی و کاشتن استفاده نمیکنید ؟؟ یکم به خودتون استراحت بدین و این روشم امتحان کنید

  20. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    ....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 01:58 AM

  21. 2 کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18605
    نوشته ها
    53
    تشکـر
    80
    تشکر شده 26 بار در 18 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکل نازایی

    بت حق میدم
    بنظرم توی فکرش نرو
    هر چی خدا بخواد و صلاح بدونه همون میشه
    یه مدت بیخیال باش ... مثل دوران نامزدیت برو با شوهرت خوش بگذرون
    حتی اگر تظاهر کنی مطمن باش کم کم این شادی واست درونی میشه
    مطمنم مشکلت حل میشه

  23. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6620
    نوشته ها
    203
    تشکـر
    122
    تشکر شده 252 بار در 118 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    سلام دوست عزیز
    اینهمه هول و غم و نا امیدی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!واقعا برای چی؟ما واسه چی داریم زندگی میکنیم و آخرش به کجا میرسه؟غیر این هست که بعدا حسرت هر روزی و هر ثانیه ای که از دست دادیم رو خواهیم خورد؟فکر نکن من از بیرون گود دارم نگاه میکنم و نصیحت میکنم.منم شرایط تو رو دارم.با این تفاوت که من از تو هم بزرگترم.منم دارم پا میزارم تو 30 سال.پلی کیستیک دارم.کم کاری تیروئید هم دارم.دکتر نازایی هم رفتم.معاینه هم شدم و خوب میدونم چقدر چندش آوره دستیار دکتر آماده ت کنه بعد دکتر بیاد و اون دستمالیت کنه و ... تازه تو اون حالت هم باید منتظر بمونی تا خانوم دکتر کی کارشون تموم شه تشریف بیارن معاینه کنن.
    منم وقتی خبر بچه دار شدن یا بارداری کسی رو میشنوم تا شب حالم بده.حتی گریه میکنم.ولی از فرداش دیگه خوب میشم.من اینقدرز بخاطر بچه به خودم فشار آوردم که افسردگی و پانیک گرفتم.چقدر هزینه صرف روانشناس کردم که فایده نداشت و آخرشم رفتم روانپزشک.و چقدر هزینه صرف روانپزشک و داروهای خارجی غیر بیمه کردم و میکنم تا اینکه خوب باشم.روزی 6 تا قرص اعصاب میخورم.اما شکر خدا خیلی خوب شدم.الان شادم و سرزنده.به نظر من شمام حتما به روانپزشک مراجعه کن.چون افسردگی شدید داری و حتما باید درمان شی.کمی که آرامش نسبی پیدا کردی میتونی بری مشاوره و طرز فکرتو عوض کنی.قرار نیست همه ازدواج کنن و قرار نیست همه هم بچه دار شن.زندگی زناشویی فقط تو بچه داشتن خلاصه نشده اینم که میگن آدم بدون بچه زندگیش بدون حاصله حرف چرنده.اینا از فقر فرهنگیه.چه بسا تو جوامع پیشضرفته خیلی ها خودشون هیچوقت نمی خان بچه دار شن و نمیشن هم.شمام به خدا توکل کن و بگو هرچه پیش آید خوش آید.یادت باشه که دنیا رو هر جور بگیری اونجوری میگذره.من یه بار خواب دیدم بچه دار شدم اما بچه م مریض بود داشتم میبردمش اتاق عمل.نارسایی قلبی داشت خیلی کوچولو بود 3 روز بود شیرم نخورده بود میگفتم تورو خدا بزارید شیر بدم بهش دکتر میگفت نه قبل عمل نمیشه.اینقدر معصوم و مظلوم بود گریه هم نمیکرد.فقط دوتامون بودیم تو بیمارستان.مامانم اینا داشتن با بچه خواهرم بازی میکردن.ولی اصلا محل بچه منت که داشت میرفت اتاق عمل نمیزاشتن.چون بچه من مریض بود و بچه خواهرم سالم.اونم با حسرت بهشون نگاه میکرد.اونقدر تو خواب گریه کردم.تا چند روز تو جو خوابم بودم و همش غصه میخوردم.به خودم گفتم این خواب یه هشداره.گفتم خدایا شکرت راضیم به رضای تو.هر چی صلاح بدونه حتما خوبه.گذاشتم به عهده خدا.دنبال دکتر و دارو و درمانم نرفتم.گفتم صلاح بدونه میده ندونه نمیده.هر وقتم خواست بده بازم شکر.شمام واگذار کن به خدا.غصه نخور.ببین اونایی که بچه دارن چقدر مشکل دارن و نمیتونن واسه خودشون باشن؟اما بچه ندارا راحتن و هر کاری بخوان میکنن و هرجا بخوان میرن.یکم به مزایای نداشتن بچه فکر کن.همش فکرتو رو فاجعه سازی متمرکز نکن.بچه نداشتن فاجعه نیست.خیلی ناراحتی میتونی یه سگ بگیری بزرگش کنی همدمت شه .خیلی تو درمان افسردگی موثره.در ضمن میتونی سرپرستی موقت بگیری.همون خانواده امین.شرایطشو ببین تو سایت.هر وقتم خونه ششدانگ داشتی میتونی سرپرستی دائمشو بگیری.اصلا مصیبت نیست اینا.بخدا مصیبت چیزای دیگه س.نهایتش میشه رحم اجاره ای هم استفاده کنی.اما چیزی رو به زور از خدا نخواه و شاکی نشو.یه کم بارتو بزار به عهده خدا.توکل کن.توکل واقعی.ایمان داشته باشه هر چی خدا برات میخاد صلاحه و بهترینه.کمی ول کن این قضیه رو راحت میشی به خدا.

  24. کاربران زیر از RANAA بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6620
    نوشته ها
    203
    تشکـر
    122
    تشکر شده 252 بار در 118 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    خداوند کلاغ و طوطی را در یک شب و هردو را سیاه آفرید.طوطی اعتراض کردو زیبا و قشنگ شد.ولی کلاغ به رضای خدا قانع شد.حالا کلاغ آزاد است ولی طوطی در قفس.پس راضی باشید به رضای خدا

  26. کاربران زیر از RANAA بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    ....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 01:58 AM

  28. 2 کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13756
    نوشته ها
    126
    تشکـر
    369
    تشکر شده 145 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    الان تو شهر ما داره بارون میاد منم دارم برای شما وخودم وظهور اماممون دعا میکنم چرا همه چیزو گردن خدا بندازیم وقتی بشر بادست خودش گند زد به مواد غذایی ونازایی بالا رفت البته میدونم که خدا خودش کارها را حل میکنه همشم به این نیست به جون خودم تو زندگیم هر وقت داره ازمایشم میکنه اولش بی تابی کردم اما بعدش فهمیدم میخواسته بزرگم کنه مگه نمیگن خدا از مادر مهربونتره الان فقط داره صبرتونو میبره بالا وجالبیش اینه که توی قران اومده که به هرکی بخوایم فقط دختر ویا فقط پسر ویا هردو اینها را ویا نمیدهیم چون ما به صلاح شما اگاهیم.مثلا در قضیه ازدواج شما توکل کردید وچنین اقای محترمی همسر شماست پس در این موضوع هم توکل داشته باشید اینکه گفتید چرا همه بچه دار شوند ومن نه بسیار اشتباه است هرکسی منحصر به فرد است و شرایط خاص خودش را دارد وخداوند با توجه به شرایط خاص خود اوست که به او بچه میدهد وما باید بدانیم اگر داد هدیه است ومال خداست اگر هم گرفت باید بگوییم خودت دادی وخودت هم گرفتی همه چیز از ان توست الهی رضا برضاک.<br>این که زندگی خود را بادیگران مقایسه میکنید خطاست شاید الان خدا دارد یه لطف بزرگتری به شما میکند که به دیگری نمیکند شما فقط ظاهر قضیه را میبینید این خیلی اشتباه است که به خاطر امدن بچه همه چیز را تعطیل کنیم این چیزای که میگم مخاطبش شما نیستیدا دارم تجربیاتمو میگم حرف جالبی که اقای بانکی میزنند این است که یک مقطع را تمام کنید بعد بچه دار شوید مثلا لیسانس راتمام کنید بعد یا اگر فوق میخوانید ان را تمام کنید بعد.<br>همسرتان خیلی مرد شریفی است قدرش را بدانید برای بهتر شدن روحیه خود حتما به یک کلاس ورزشی بروید وکلاس هنری با افراد شاداب وبشاش معاشرت کنید شما باید مسلط بر همه چیز شوید نه اینکه اجازه دهید محیط برشماغلبه کند اگر دیگران ازشما پرسیدند بگویید فعلا کارهای واجبتری نسبت به بچه دار شدن داریم.

  30. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    ....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 01:59 AM

  31. کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  32. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6620
    نوشته ها
    203
    تشکـر
    122
    تشکر شده 252 بار در 118 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    نقل قول نوشته اصلی توسط talieh نمایش پست ها
    ممنون. حرفاتون خیلی آرومم کرد.
    فکر نمیکردم کس دیگه ای هم مشکل منو داشته باشه.
    تو کلینیک ها البته دیده بودم ولی با هیچکدوم همصحبت نمیشدم. فکر میکردم فقط من اینهمه اذیت شدم. همسرم هم زیاد در این مورد درکم نمیکنه. یه جورایی فرار میکنه از قضیه. بقیه هم چون تجربه نکردن، احساسی که دارم رو خوب درک نمیکنن.
    وقتی متن شمارو خوندم تمام حرفایی که تو دلم بود، نوشته بودین. واقعا حس میکردم دارم خفه میشم از این وضع.
    میدونم حتما صلاحه که ما فعلا بچه دار نشیم.
    راستش هروقت فکرم مشغول میشد، همین جوابای همیشگی رو به خودم میدادم:
    حتما صلاحه، شاید بچه مون معلول میشد، شاید خلافکار میشد، شاید جوان مرگ میشد و....
    تا حد زیادی هم جواب میداد ولی وقتی کسی بچه دار میشد دیگه تحملم تموم میشد. همش میپرسیدم چرا اونا بی دردسر بچه دار میشن، اونم یه بچه سالم و زیبا. فقط بچه من قراره معلول و بدبخت و.... از آب دربیاد؟
    همین قضیه بیشتر اذیتم میکنه. هرچی کسی که باردار میشه، نسبتش بهم نزدیکتر باشه، حالم بیشتر خراب میشه.
    همسرم تصمیم داره خونه رو عوض کنه تا یه تنوعی تو زندگیم بشه و حالمو بهتر کنه.
    باز هم ممنون. حرفاتون خیلی بهم آرامش داد

    خوشحالم که صحبتهام کمی آرومت کرد.منم نگفتم بچه دار شی معلول میشه.شایدم سالم بود.اما شاید یه مشکل دیگه برات پیش اومد بخاطر بچه داشتن.صبر کن تا زمان خودش همه چیو حل کنه.هر چی صلاحته خدا اوند بهت بده.درضمن حتما کمک حرفه ای بگیر از یه روانپزشک.بیشتر این افکارت بخاطر افسردگیته.علائم بارز افسردگی داری و حتما باید بهش توجه کنی و درمان شی.از دارو هم نترس اینقدر آدمو خوب میکنه.اصلا زندگیت رنگ عوض میکنه.بعد هم به مرور زمان دکترت کم میکنه و قطع میکنه.زندگی رو برای خودت و همسرت زهر نکن.هرچقدر تو عذاب بکشی مطئن باش همسرت بیشتر از تو عذاب خواهد کشید.تغییر خونه هم خیلی خوبه ولی بخاطر وضعیت روحیت احتمال داره یه کوچولو اوایلش برات اضطراب آور و سخت باشه که به مرور زمان خوب میشه.
    حتما هم اگه در توانت باشه یه حیوون خونگی رو همدمت کن.یه وابستگی ایجاد کن برای خودت.احتیاجی که حیوون خونگی به آدم داره و داد و ستذ محبت بینتون خیلی آدم با انگیزه و سرزنده میکنه.
    امیدوارم هرچه سریعتر ازت خبرهای خوشحال کننده بشنویم.

  33. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6620
    نوشته ها
    203
    تشکـر
    122
    تشکر شده 252 بار در 118 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    هرگز ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود قضاوت نکن.ببین چقدر خوشبختیم ما؟همسر عالی داریم زندگی عاشقانه و احترام.موقعیت اجتماعی و.... شبا مجبور نیستیم از خوابمون بزنیم هی واسه بچه.خواهر من همیشه خسته س.بس که بچه بیدار میشه شیر مخاد.یه ذره میخابه بعد جاشو خیس میکنه و باز بیداری و... مریض بشه واویلاس.اینقدر گریه و نق نق.نمیتونن جایی برن راحت.نمیتونه مسافرت بره چون بچه ش کوچیکه.حتی وقتی که برای همسرت میزاری رو بچه محدود میکنه.زندگیتون میشه تکراری و روتین.الان شاهی.عشق و حالتو بکن.هر وقتم بچه دار شدی شدی.نشدی هم دنیا به آخر نرسیده.هزاران نفر مثل ما هستن خیلیم خوشبختن.تو ترکی یه ضرب المثل هست میگه بچه عین آلوچه ترشه.اونیکه نخورده دلش ضعف میره براش اونی هم که خورده دندوناش گس شده.واقعا هم اینجوریه

  34. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    ....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 01:59 AM

  35. کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  36. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18605
    نوشته ها
    53
    تشکـر
    80
    تشکر شده 26 بار در 18 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکل نازایی

    اگر خیلی حیوون دوست داری یه طوطی بخر
    کاسکو ها خیلی باهوشن و بشدت از نظر عاطفی وابسته میشن
    حیوونای تمیزی هم هستن و جز حیووانتن شاهانه محسوب میشن
    اندازه یه بچه کار دارن .. حرفم میزنن ... خیلیم با عاطفن
    حتما یکیشو تجربه کن

  37. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    ....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 01:59 AM

  38. کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  39. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18605
    نوشته ها
    53
    تشکـر
    80
    تشکر شده 26 بار در 18 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکل نازایی

    یه کار دیگم میتونی بکنی برو کلاسای شیرینی پزی و آشپزی هر روز کلی چیزای خوشمزه و رنگی بذار جلوی شوهرت
    چاق و چله ش کن بعد خودت ورزش کن روی فرم باشی عمرا دیگه به کسی فکر کنه

  40. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    ....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 02:00 AM

  41. کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  42. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13756
    نوشته ها
    126
    تشکـر
    369
    تشکر شده 145 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    نقل قول نوشته اصلی توسط talieh نمایش پست ها
    من دستپختم خیلی خوبه. همیشه هم چیزای جدید واسه شوهر جونم درست میکنم. شدیدا مواظب اندامم هستم و یکی از موارد حسادت مادرشوهرم هم همینه. چون دستپختم زبانزده، اندامم تو فرمه و چون همیشه هرکاری تونستم برای دیگرون کردم، همه دوستم دارن (برعکس اون که کمتر کسی چشم دیدنش رو داره)
    دیشب دوباره به خاطر من با مادر و برادرش دعوای بدی کرد.
    دوباره روز از نو. حالا تا یه مدت از شرشون راحتم تا دوباره پیغام بفرستن بیاین دست بوسمون!!!!!!
    من مطمئنم تمام مشکلات من با حذف مادر و برادر شوهرم از زندگیم حل میشن. بیچاره شوهرم ذله شده از دستشون.
    فقط هم مشکل من نیستم ها. به محض اینکه همسرم دست چپ و راستش رو شناخته، رفته خونه مادربزرگش زندگی کرده، دانشگاهش رو 6 سال تو شهرستان ادامه داده و برای سربازی هم تا جایی که تونسته از خونواده ش فاصله گرفته.
    اون خونواده واقعا غیرقابل تحملن، جوری که پسر خودشونم ازشون فراریه.
    حالا که میبینن کنار هم خوشیم، انگار میخوان تلافی بدبختی هاشونو سر ما در بیارن. من که 100% به شوهرم اعتماد دارم و میدونم تحت تاثیر مزخرفات خونواده ش قرار نمیگیره.
    دلم براش میسوزه که مجبوره تحملشون کنه.
    پارسال یه تاپیک گذاشته بودن که واژه مادر و پدر مقدسه و کمتر کسی باور میکنه مادر و پدر بد هم وجود داره. مشکل منم همینه. تازه تیپ هاشونم هرکی ببینه میگه مومن تر از اینا تو دنیا نیست ولی واقعیت چیز دیگه ایه.
    اگه من میخواستم بدجنسی یا تلافی کنم هزارتا راه داشتم ولی تا امروز سکوت کردم و فقط واگذارشون کردم به خدا.
    میترسم دوباره آبروریزی راه بندازن. 5 ساله دنبال آتو از من میگردن که از چشم شوهرم بندازنم. نازا بودن بهونه خوبیه که جلوی همه سکه یه پولم کنن.
    اینم شانس منه دیگه. با چه عتیقه هایی وصلت کردم.
    سلام دوست عزیز تا حدوحدود زیادی هممون با این مشکلات دست وپنجه نرم میکنیم اما عزیزم سکوت اصلا راهش نیست این تجربه 7سال زندگیه منه نمیگیم بهشون بی احترامی کن اما سکوت هم نکن ببخشید اما من همیشه اینو به صمیمی ترین دوستام میگم به شمام میگم انشا.که ناراحت نشی اما اگه سکوت کنی فکر میکنن متوجه مسائل نیستی اما اگه حرفتو خلاصه بزنی ومودبانه هم خودت سبک میشی هم دفعه بعد اونا ادب میشن باید همیشه یه حائلی بینتون باشه که حرمتا نشکنه نمیدونم الان با اونا زندگی میکنی یانه اما اگه با اونا هستی اصلا خودت تصمیم به بچه دارشدن نگیر این خیلی مسئله مهمیه وفکر میکنم بزرگترین مصلحتی که خدا بهت بچه نداده اینه که اول صبر کنی از اون خونه بری بعد بچه دارشی خدایا به خاطر تمام اصرارهای نابجایم از تو عذرخواهی میکنم اینم تجربه بزرگ من از زندگی مشترکم بعد از بچه دارشدنم الهی شکر به خاطر همه داده هایت وهمه نداده هایت.
    میدونی همه این استرسایی که وارد میکنن چقدر توحاملگی وشیردهی اثر منفی روی خودتو بچه ات میذاره پس همین الان خیلی شاد باش وخدا را ازته دل شکر کن ویه سجده شکر به جا بیار و از ته دل شاد باش جوری که شوهرت از چشمات متوجه بشه وسعی کن وقتی به اوج مشکلات میرسی 12تا ایه الکرسی بخونی تورو جون من از ایه الکرسی سرسری نگذر شاید بقیه حرفام چون از خودم بوده اشتباه باشه اما ایه الکرسی ردخور نداره امتحان کن اگه جواب نداد منو نفرین کن. خواهشا اون نسخه شیخ بهایی را هم اجرا کن اینا به تجربه اثبات رسیده وقتی کلید یه گوشه افتاده چرا برش نمیداری بهش شک نکن.

  43. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    ....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 02:00 AM

  44. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13756
    نوشته ها
    126
    تشکـر
    369
    تشکر شده 145 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    نقل قول نوشته اصلی توسط talieh نمایش پست ها
    سلام.
    من خداروشکر با این قوم الظالمین زندگی نمیکنم. اونا شمال تهرانن و من رو از خونوادم جدا کردن و بردن شرق. هنوزم با دوری از خونوادم کنار نیومدم.
    مادرشوهرم خیلی مستبد و خودرایه. حرف حرف خودشه. هیچکس حق نداره خلاف نظرش حرفی بزنه و این اصلا برای من قابل هضم نیست. فقط هم با من بد رفتار نیست. با خونواده شم همینجوریه ولی اونا یا باهاش قطع رابطه میکنن یا برخورد تندی باهاش میکنن.
    این وسط من مظلوم واقع شدم. اونقدر جو خونواده م آروم و شاد بود که اصلا نمیدونم با اینجور آدما چطور رفتار کنم.
    خودش هر حرفی دوست داره به من میزنه ولی وقتی من به همسرم شکایت میکنم و اون هم با مهربونی بهشون تذکر میده، مادرشوهرم یهو از کوره در میره و اول به من توهین میکنه و بعد به خونواده م.
    وقتی هم عصبانیش میخوابه، جوری رفتار میکنه انگار هیچ اتفاقی نیفتاده!
    اما چرا شما میگین چه بهتر با این شرایط بچه ندارم. خب من دلم بچه میخواد. اومدیم و این زن دیوانه خیال مردن نداشت و صدسال ور دل من موند، یعنی من تا ابد حسرت بچه به دلم بمونه؟
    از شما چه پنهون همین الان که دارم مینویسم دلم میخواد خفه شون کنم. اونقدر باهام تحقیر آمیز رفتار میکنن که یکی ندونه فکر میکنه من از خونواده سطح پایینی هستم. درصورتیکه ما از هر نظر از اونا بالاتریم.
    فکرشو بکنین. گفتم شوهرم قراره خونه رو عوض کنه، کنسل شد. میدونین چرا؟ بهتون بگم خنده تون میگیره.
    چون برادرشوهرم به مادرش گفته خوشم نمیاد اونا برن غرب تهران، مادرشم گفت حالا که نور چشمیم راضی نیست، منم اون مبلغی که قولشو بهتون داده بودم، نمیدم بهتون که نتونین خونه بخرین و همینجا بمونین.
    به خدا اگه کاراشونو بگم شاخ در میارین. واقعا آرزوی مرگشون رو دارم از بس خون به جیگرم کردن.
    ادای آدمای مومن رو هم درمیارن که متاسفانه ماهم گول ظاهرشون رو خوردیم و باهاشون وصلت کردیم.
    اگه مثل اونا بودم، میرفتم سر کلاسای مادرشوهرم که اونجا رو سرش قسم میخورن، پته شو میریختم رو آب.
    حیف که آدم اینکار نیستم که آبروی کسی رو ببرم. دیگه از دستشون خسته شدم. وقتی به قبل و بعد ازدواجم فکر میکنم واقعا حس میکنم شکست خوردم.
    دلم به شوهرم خوشه فقط. اون بیچاره هم خودش به حد کافی از مادرش گله منده.
    خواهشا یه راهی پیش پام بذارین.
    این روش مودبانه که میگین یعنی چطوری؟
    الان فردا میبینمشون، چطوری ناراحتی مو از بابت خونه ابراز کنم؟
    سلام دوست عزیز قصد جسارت نداشتم خدارا صد هزار مرتبه شکر که باهم زندگی نمیکنید به نظر من استرس در هر محیطی وجود دارد اما کنترل شدت کم وزیادش دست خودمان است به نظرم باید برای خود برنامه ای هدف دار داشته باشید که به انان فکر نکنید واز انان انتظار کمک هم نداشته باشید چون در نهایت منتش سرتون میمونه.من منظورم این نیست که همیشه همه ایراداتشان را بهشون متذکر شوید منظورم اینه که از ازاردهنده ترین رفتارشان شروع کنید ودر لفافه وتاکیدهم میکنم بیش از 1جمله نگویید چون تاثیرگذاریش از دست میرود وبه جای اینکه در خودنتون بریزید یا غرهاشو به شوهرتون بزنید بهتر اینکه به عامل اصلی بگویید.مطمئنا با شناختی که شما از ایشان دارید بهترین کس برای اینکه به شما نسخه بدهد که چه بگو خودتان هستید مثله فیلم تولد دیگر عمل کنید که ان خانوم بعد از تغییر چهره اش بر اعصاب خویش مسلط شد وبا سیاست ودرایتی خاص کارهایش راپیش میبرد.خدا شما را یاری دهد.

  45. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    .....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 02:01 AM

  46. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13756
    نوشته ها
    126
    تشکـر
    369
    تشکر شده 145 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    نقل قول نوشته اصلی توسط talieh نمایش پست ها
    راستش من اونقدر بهشون محبت کردم که حد نداره. اون هم بدون چشمداشت و از ته دل. خودشون هم خوب میدونن واسه همین تا حالا نتونستن بهونه ای برای بدرفتاری با من پیدا کنن.
    اما به بدرفتاری هاشون ادامه میدن چون میدونن من جرات اعتراض مستقیم رو ندارم چون تو خونواده آرومی بزرگ شدم.
    تو خونواده ما لازم نبود کسی زبونی ابراز عقیده یا اعتراض کنه. همه از نوع نگاه و برخورد هم، حس همدیگه رو درک میکردیم و به هم احترام میذاشتیم. برای همین تا وقتی مجرد بودم هرگز داد و بیداد از خونه ما شنیده نمیشد.

    تو زندگی مشترکم هم همین روال رو ادامه دادم و خداروشکر زندگی فوق العاده خوبی داریم و تنها مشکلمون همین نازاییه.

    واسه همین میگم ارتباط کلامی قوی ندارم. البته تو محل کارم خیلی مسلط بودم و روزانه با مراجعان زیادی برخورد داشتم و با اکثرشون میتونستم ارتباط خوبی برقرار کنم.

    اما مشکل جای دیگه س. هرکسی که کمابیش در جریان زندگی من و اختلافاتم با خانواده شوهرم قرار داره، میگه تنها دلیل رفتارهای مادرشوهر من حسادت به منه.

    حتی مادر مادرشوهرم اینو بهم گفته. خب با آدم حسود من چطوری ارتباط برقرار کنم؟
    اون چشم دیدن منو نداره. وقتی بهش مهربونی میکنم بیشتر ازم متنفر میشه و جوری وانمود میکنه انگار من دارم فیلم بازی میکنم که خودمو مهربون نشون بدم، خصوصا وقتی میبینه خانواده و فامیل هاشون همیشه به نیکی ازم یاد میکنن.

    باور کنین من تو این مدت هرکاری از دستم بر اومده برای اصلاح رابطه مون انجام دادم ولی وقتی اونا نمیخوان چکار کنم؟

    الان نازایی من تنها آتوییه که از من داره و چون میخواد دق دلیش رو سرم خالی کنه، بهونه خوبی دستش افتاده تا بیشتر آزارم بده.

    قبل از این جریانات از کوچکترین کارهام ایراد میگرفت. از طرز لباس پوشیدنم (بااینکه چادری هستم)، از محبت کردن به دیگرون (اعتقاد داره فقط چادری ها لایق احترامن!!!!)، از هدایایی که همسرم برام میخرید (میگه ولخرجیه)، از سبک زندگیمون (عاشق موسیقی هستم و اون همش میگه حرامه!)، از دورهمی با دوستام (میگه به جای رفیق بازی، صله رحم کن)، از اینکه شوهرم عاشقانه حتی تو جمع ازم تعریف میکنه (میگرده یه چیزی پیدا کنه که تعریفهای همسرمو خنثی کنه)، اگه کلاس ورزش یا هنر برم (میگه به جاش برو کلاس قرآن)، و....
    اونقدر زیاده که یه کتاب میشه.

    خودش زندگی سختی داشته، البته خودش سختش کرده. با پدرشوهرم اصلا صمیمی نیست و مثل برده باهاش رفتار میکنه.
    کلا زنی خشن و خود رایه. اصلا ظرافت زنانه نداره. بار زندگی رو میخواد خودش به دوش بکشه و کسی رو آدم حساب نمیکنه.

    حالا چنین زنی که خودش رو همه کاره زندگیش میدونه، نمیتونه ببینه یه دختری پیدا شده که اینجوری قاپ پسرشو دزدیده.

    یکی دوبار هم بهم گفت تو پسرمو ازم گرفتی، کاری کردی پسرم منو کنار بذاره امیدوارم تو رو هم بندازه دور! و....

    خداشاهده قبل از ازدواجمون من تاحدی فهمیده بودم شوهرم با مادرش رابطه خوبی نداره و تمام مدت تلاشم این بود که اونا را به هم نزدیک کنم. وقتی یه روز در میون به همسرم گوشزد میکردم به مادرش زنگ بزنه و احوالپرسی کنه و اگه قبول نمیکرد، شماره رو میگرفتم و میدادم دستش تا حرف بزنه. بهترین هدایا و سوغاتی هارو به مناسبتهای مختلف براش میخریدم. همش بهش محبت میکردم ولی اون به چشم رقیب به من نگاه میکنه.
    نمیدونم چی تو گوش برادرشوهرم هم خونده که به خون من تشنه س.


    واقعا ذله شدم از دستشون. من نه ازشون توقع دارم کاری برام بکنن (که البته نمیکنن!!!)، نه گدای محبت شون هستم.
    فقط میخوام لااقل به خاطر احترامی که بهشون میذارم، بهم احترام بذارن، همین.

    گاهی که خیلی عصبانی میشم سر نمازام میگم خدا یه عروسی قسمتشون کنه که بیچاره شون کنه، تا قدر منو بفهمن.

    حالا شما بگین من با یه حسود چطوری رابطه برقرار کنم؟
    در روایات هست که با ادم مغرور باید عین خودش رفتار کرد من خودم قبلا تا تقی به توقی میخورد از همه عذرخواهی میکردم واحساس کردم افراد یاغی روز به روزبدتر میشوند درزندگی باید یاد بگیریم باهرکسی مثل خودش برخورد کنیم بعضی هارا فقط با زور وتهدید وخشونت میتوان واداربه کاری کرد نمونه اش همین عربستان که هرکدام از دیپلمات ها رفتندکاری ازپیش نبردند اما به محض اینکه رهبری انها را تهدید کردند 1روز هم طول نکشید جواب گرفتیم همان طور که روحیات متفاوت است باید نحوه برخوردها متفاوت باشد عزیزم محبت به ادمی که متوجه تو وارزش های رفتارهای انسانی تونیست مثل اب در هاون کوبیدنه ومثله اینه که در یک بیابان تو بخواهی گل بکاری هرچه قدر هم اب وکود و...فراهم کنی محصولی به بار نمینشیند فقط جز حسرت ندامت پشیمانی و...
    بهتره بیش از این خودتو خسته نکنی باید اقتدارت را بهشون نشون بدی تا جرئت نکنن کوچکترین اذیتی بابت بچه نداشتنت بهت بکنن خواهشا دیگه لفظ نازایی را نگو بگو بچه نداشتن چون احادیثی راجع به فال بد وفال خوب زدن هست وهمینطور که خودمان میگوییم جذب انرزی .فقط مثبت بگو .قضیه تلقین هم روی تک تک سلول های ما تاثیر گذارند.
    اگر بتوانی رابطه ات را باهاشون به حداقل برسونی خیلی بهتره ولازم نیست جیک وپوک زندگیتونو بدونه مثلا این که بادوستات بیرون میری این که چه کلاسی میری میدونم سخته اما واقعا کسی از زندگی ادم خبر نداشته باشه خیلی بهتره اتفاقا امروز بحثم باخواهرم همین بود بهش گفتم اگه مسائل شخصیتو ویا مشکلاتتو به دیگران بگی 2تا حالت داره یا خوشحال میشن یا ناراحت.که اگه خوشحال بشن از مشکلاتت که دشمن به شاد میشی واگه ناراحت میشن از مشکلاتت که به خاطر همان بحث انرزی ها وهمان فال بد روی تو اثر منفی میگذارد یکی از علت هایی که میگویند خوابت را برای کسی تعریف نکن همین است چون دلسوزی دیگران هم انرزی های بد در پی دارد وحال ادم را بد میکند فقط به کسی حرف دلت رابزن که بتواند دردهای تورا دوا کند گرهی از مشکلاتت باز کند.
    خودمن دیگر از اینکه برای افراد عامی درد ودل کنم ویاغیبت دیگران را بکنم خسته شدم واین کار را نمیکنم مثلا حتی دیگر عیبهای مادرشوهرم را به مادرم نمیگویم به چند علت 1کاری از دستش برنمیاد2فقط میشینه غصه منو میخوره 3ادم اگه ابروی کسی را ببره حال خودش روز به روز خرابتر میشه وقتی که حرف دلمو میبرم پیش خدا وبه خودش پناه میبرم وبه ذکر استغفر ا..و اتوب الیه 110 مرتبه وصلوات 110 مرتبه ایه الکرسی 5مرتبه وبرای رفع مشکلات 12مرتبه وبعدش واقعا حالم خوب میشه انگار توی دستگاه شارز منو گذاشته باشن دوباره سرحال زندگیمو ادامه میدم انشا. در این شب عید همگی حاجت رواشیم واماممون ظهور کنه.
    ویرایش توسط zramzni : 10-01-2015 در ساعت 10:52 PM

  47. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    ....
    ویرایش توسط talieh : 12-29-2020 در ساعت 02:01 AM

  48. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13756
    نوشته ها
    126
    تشکـر
    369
    تشکر شده 145 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    نقل قول نوشته اصلی توسط talieh نمایش پست ها
    حق با شماست. یکی دوبار که کلی به خودم فشار آوردم و نشون دادم بهم برخورده و قهر کردم، تا مدتی کمتر از گل بهم نمیگفتن اما دوباره روز از نو.

    الان یه مدتیه خودمو ازشون پنهون میکنم. نه تلفنی، نه دید و بازدیدی. فقط تو مهمونیا همو میبینیم.
    باورتون میشه؟ امروز جایی دعوت بودیم. اومد کنارم نشست. کلی نازمو کشید، برام غذا کشید (برای من نه پسرش!)، گفت دلمون تنگ شده ها، یه سر به ما بزنین.

    انگار هرچی بی محلی کنی، بیشتر دوستت دارن!

    از این به بعد دیگه از لفظ نازایی استفاده نمیکنم. یادم افتاد اوایل چقدر از این لفظ متنفر بودم. وقتی دکترم رو پرونده م نوشت نازایی چقدر بهم برخورد.

    چشم. دیگه اینو نمیگم.
    این هفته ان شاا... میخوام برم مشهد. نائب الزیاره همه تون هستم. میخوام برم سفر یه کم از این اوضاع و احوال دربیام.

    ممنون از همه تون. التماس دعا
    از لحاظ فقهی هم شما وظیفه ندارید به مادرشوهرتون سر بزنید اما از لحاظ اخلاقی بله.البته اخلاق هم باید دید طرف ایا واقعا جنبشو داره.
    چون همه چیز به دست خداست.یکی از دوستام تعریف میکرد یکی از فامیلاشون برای بچه دارشدن دکتر رفته بود وهمه کاری هم کرد دکتر پرونده پزشکیشو پرت کرده بود گفته بود برو دیگه تو بچه دار نمیشی اون خانومم دلش شکسته بود وباداد وبیداد به دکترش گفته بود مگه تو خدایی که حکم میدی وجالب این که ماه بعدش باردار شده بود.همه چیز دست خداست توکلت علی الله فهو حسبه.

  49. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13756
    نوشته ها
    126
    تشکـر
    369
    تشکر شده 145 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل نازایی

    نقل قول نوشته اصلی توسط talieh نمایش پست ها
    حق با شماست. یکی دوبار که کلی به خودم فشار آوردم و نشون دادم بهم برخورده و قهر کردم، تا مدتی کمتر از گل بهم نمیگفتن اما دوباره روز از نو.

    الان یه مدتیه خودمو ازشون پنهون میکنم. نه تلفنی، نه دید و بازدیدی. فقط تو مهمونیا همو میبینیم.
    باورتون میشه؟ امروز جایی دعوت بودیم. اومد کنارم نشست. کلی نازمو کشید، برام غذا کشید (برای من نه پسرش!)، گفت دلمون تنگ شده ها، یه سر به ما بزنین.

    انگار هرچی بی محلی کنی، بیشتر دوستت دارن!

    از این به بعد دیگه از لفظ نازایی استفاده نمیکنم. یادم افتاد اوایل چقدر از این لفظ متنفر بودم. وقتی دکترم رو پرونده م نوشت نازایی چقدر بهم برخورد.

    چشم. دیگه اینو نمیگم.
    این هفته ان شاا... میخوام برم مشهد. نائب الزیاره همه تون هستم. میخوام برم سفر یه کم از این اوضاع و احوال دربیام.

    ممنون از همه تون. التماس دعا
    یادم رفت التماس دعای شدید بگم کسایی که بچه ندارن 1مشکل دارن اما کسایی که بچه دارن 1001مشکل دارن فکر نکنید مشکلات ما کمتر از شماست ما راهم ملتمسانه دعا کنید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-13-2021, 11:35 PM
  2. 25 نکته طلایی برای رسیدن به وزن رویایی
    توسط mahsa42 در انجمن نکات تغذیه ای
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 03-27-2015, 10:26 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد