-
ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
سلام. پسری 26 ساله است شدیدا عاشق من. من 40 ساله و تحصیلات بالا و وضع مالی خوب. به دلیل اعتقادات تا حالا با پسری نبودم. الان در خارج از کشور درس میخونم. از لحاظ ظاهری 28 تا 30 ساله میخورم. چون به تغذیه و ورزش ام میرسم و کلا baby face هستم. این آقا کاملا با اخلاق و شخصیت فوق العاده و مهربان هستن و کاملا مستقل از خانواده و متکی به خود. پتانسیل درامد بالا در آینده رو داره. بزرگترین دغدغه من این اختلاف سنی فاحش هست. چه کنم؟
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از منه
سلام.
عزیزم توی ازدواج که فقط تناسب ظاهری و استقلال مالی مطرح نیست؛
یک زن و شوهر باید اونقدر از نظر فکری و رفتاری و تجارب زندگی سنخیت داشته باشن که زن با خیال راحت به مرد زندگیش تکیه کنه
و همیشه این اعتماد و اطمینان رو به شوهرش داشته باشه که در هر شرایطی میتونه محکم و قاطع بهترین تصمیم و رفتار رو داشته باشه
و همه جوره مراقبش باشه!
شما با این ازدواج در واقع بچه داری میکنی نه شوهر داری٬
و شمایی که باید به ایشون بگی چیکار کنه چیکار نکنه!
واقعا به نظر خودتون میتونین بهش تکیه کنین؟؟؟!
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
سلام
اساس کار در انتخاب همسر، تقدم عقل بر احساس در زمان انتخاب و آمادگي پذيرش مسئوليت در رابطهاي بر پايه تعهد، اطمينان و علاقه و داشتن مهارتهاي زندگي براي مقابله با مشکلات زندگي با بيشترين فايده و کمترين ضرر به خود و همسر و جامعه و لذت بردن از لذايذ مادي و معنوي زندگي با بيشترين فايده و کمترين ضرر به خود و همسر و جامعه است. بعد از آن بايد به شخصيت سالم و همخوان (يعني داشتن شخصيتي در طيف سلامت و تطابق ويژگيهاي شخصيتي و سازگاري آن در دو طرف) توجه داشت. درصورتيکه اين دو عامل وجود داشته باشد، ميتوان با اطمينان بيشتر ساير عوامل را بررسي کرد.
باور عرفي و سنتي در ايران که پسر بايد از دختر براي ازدواج بزرگتر باشد، از جهاتي داراي نقاط قابلتوجه علمي و منطقي است؛ مانند بلوغ زودرس جسمي و جنسي و عاطفي و عقلاني اجتماعي در زن، رضايتمندي جنسي در حال و آينده زوج، دوران کوتاه باروري در زن و.... نقطه ضعف اساسي اين باور هم، توجهنکردن به تغييرات مختصات زمان و مکان، تغيير نگرشها، سلايقها و خواستهها در نسلهاي رو به جلو است بنابراين با اينکه ميتوان آن را يک قاعده کلي در نظر گرفت، استثناهاي فراوان هم ديده ميشود. خوب است بدانيد قبل از 30 سالگي، فاصله سني دختر و پسر، پسر بزرگتر از دختر از تقريبا همسن تا 8 سال فاصله سني و بعد از 30 سالگي از تقريبا هم سن تا 11 سال بزرگتر بودن پسر توصيه ميشود.
البته در صورتي که دو طرف به بلوغ لازم براي ازدواج رسيده باشند، شخصيتهاي سالم و همخوان داشته باشند و تطابق ساير عوامل ذکر شده، تا حداکثر 2 سال بزرگتر بودن دختر از پسر هم در اين شرايط ميتواند قابلقبول باشد. البته اين گفته، به اين معنا نيست اگر دختري 5 سال بزرگتر از پسر باشد، قطعا دچار مشکل خواهند شد چون اين قضيه بيشتر براي سنين زير 40 سال مطرح است. ثانيا، فقط ميتوان از لحاظ آماري با نگراني بيشتر به اين قضيه نگاه کرد و هيچ قطعيتي وجود ندارد (هرچند که توصيه نميشود). از سوي ديگر، هماهنگي ساير عوامل به شدت ميتواند اثر اين تفاوت سني را کمرنگ کند. بايد اشاره کرد که يک نکته بسيار مهم، توجه به سن عقلي است نه سن تقويمي و شناسنامهاي، چون مثلا ممکن است يک مرد 30 ساله به اندازه يک مرد 40 ساله بفهمد يا برعکس مهارت زندگي اواندازه يک جوان 20 ساله باشد بنابراين به جز تفاوت سني، بايد حتما تفاوت سن عقلي با سن تقويمي را هم در نظر گرفت.
توجه داشته باشيد در صورت بزرگتر بودن زن، آسيبهايي كه ممکن است بروز كنند عبارتند از:
1- جابجايي يا تغيير نقش از همسري به «والد- فرزند» يا «معلم- شاگرد». يعني زن با سن بالاتر از مرد چون خود را پختهتر، باتجربهتر و عاقلتر از مرد کمسن و سال ميداند (که ميتواند نگاه درستي هم باشد) در طول زمان با تغيير نگاه همسري به نگاه مادري، شروع به نصيحت، اندرز، سرزنش و آموزش شوهر خود ميكند و در عين حال ممكن است يكي از اين اتفاقها بيفتد: گاهي زن دچار خستگي، درماندگي و استيصال ميشود چون شوهر در حال مبارزه و حل مشکلاتي است که زن آن را قبلتر به نوعي تجربه كرده و برخي رفتارها، ناپختگيها و حتي خطركردنهاي معقول مرد برايش جذاب نيست و حتي او را به نوعي بيمسئوليت تصور ميکند. در برخي موارد، مرد براي حفظ اقتدار مردانه، شروع به مقابله و ايستادگي در مقابل همسرش ميكند طوري که حتي شايد نظرهاي پخته و منطقي او را هم نپذيرد و محيط پرتنشي ايجاد کند. برخي زنان هم در ازدواج دنبال تکيهگاه مطمئن و عاقلي هستند که احتمالا نميتوانند اين حس را از همسري که تصور ميکنند ناپخته است، بگيرند.
2- اگر ازدواج بر مبناي توان اقتصادي زن انجام شده باشد، چند حالت ممکن است پيش بياييد؛ زن احساس عشق واقعي از مرد نگيرد، زن به خاطر مسئوليت امور مالي، دچار فرسودگي جسمي و رواني شود و رابطه به تعارض کشيده شود، زن عامل اقتصادي را وسيلهاي براي حفظ تسلط يا زنسالاري قرار دهد که اگر با شخصيت مرد سازگار نباشد، شرايط بحراني ايجاد خواهدشد. البته بعضي مردها، مخصوصا مردان وابسته يا کساني که هميشه دنبال مادر حامي يا فرد حامي در زندگي خود بودهاند يا از لحاظ مالي وضعيت چندان مطلوبي ندارند و به دنبال برآورده شدن آرزوهايشان هستند، اين وضعيت را احتمالا با رضايت ميپذيرند.
3- اگر ازدواج با تصور تغيير کردن و خود را وفق دادن انجام شده باشد؛ اين اشتباه رايج وجود دارد که افراد، مخصوصا خانمها فکر ميکنند با تزريق عشق و محبت و علاقه ميتوانند طرف مقابل را تغيير دهند که بههيچوجه درست نيست. در بيشتر موارد اين رفتار باعث بروز تغييرات ماندگار و نهادينه در طرف مقابل نميشود. از طرفي، دور شدن از خود واقعي و خود را مطلوب ديگري كردن، بالاخره بهتدريج باعث نارضايتي از خود ميشود و کمکم تنش و بحران با بازگشت به خود واقعي ايجاد خواهد شد.
4- اگر ازدواج بر پايه عشق و دوستي بنا شده باشد، باز هم نميشود روي آن حساب باز کرد چون عشق در طول زمان تمايل بيشتر به کمرنگتر شدن به دليل شناخت بيشتر از هم و ديدن تفاوتها دارد. علاوه بر اين، عشق هيچ سير ثابت و مشخصي ندارد و ميتواند در طول زمان نوسان داشته باشد. از طرفي، عشق براي زندگي لازم است ولي کافي نيست و بايد عوامل ديگر هم تا حد ممکن هماهنگ باشند.
5- اگر ازدواج با اجبار يکي از دوطرف، مخصوصا مرد باشد و خانواده رضايت نداشته باشد، بهخصوص اگر مرد از استقلال مالي و فکري برخوردار نباشد، آثار منفي آن ميتواند بهدليل از دست دادن حمايتهاي خانواده يا نگاه منفي هميشگي خانواده به عروس، تا مدتها بر خانواده تاثير داشته باشد.
6- امكان دارد در صورتي كه زن از مرد بزرگتر باشد، در آينده در مورد مسائل جنسي و زناشويي دچار مشکلاتي با همسرش شود هرچند که اين هم باز به دو طرف بستگي دارد.
اگر بلوغ ازدواج و شخصيتهاي همخوان و سالم وجود داشته باشد و ساير عوامل هم متناسب باشند و باوجود تفاوت سني و بزرگتر بودن سن تقويمي دختر، سطح سن عقلي پسر و دختر متعارف و متناسب باشد، تفاوت سني و بزرگتر بودن زن نميتواند آثار منفي پررنگي در زندگي داشته باشد. نکته مهم اين است كه درصد اندکي از افراد به بلوغ ازدواج ميرسند و تعريف شخصيت و همخواني آن، کاملا تخصصي است و بايد بهوسيله مشاور حرفهاي بررسي شود. از سوي ديگر، خيلي از تناسبها ميتواند در آينده با تغيير سلايق و نگرش افراد در دچار تغييرات بنيادي شوند. نکته بسيار مهم ديگر اينكه در صورت نگرش منفي خانواده پسر(که معمولا همينطور هم هست و با اجبار پسر ازدواج انجام ميشود) تبعات منفي چنين ازدواجي تقريبا هميشگي خواهد بود.
نگرش زوج مخصوصا مرد در اين خصوص اهميت بسزايي دارد. اگر پسري از همان اول با شک و ترديد در مورد بزرگتر بودن خانمش بينديشد، آمادگي دارد که بعدا با دخالت يا کنايه يا سرزنش يا حرف و حديث يا دخالت مستقيم و غيرمستقيم اطرافيان، به هم بريزد. اگر هم دچار تعارضهاي طبيعي زناشويي با همسر هم شود، احتمالا آنها را بزرگنمايي ميكند و ساير تفاوتهاي فرهنگي، اجتماعي و خانوادگي هم برايش پررنگتر ميشود و اين مساله را مرتب به رخ همسرش ميكشد. گاهي هم مرد به علت فرسودگي جسمي و جنسي زودرس زن، مخصوصا در يائسگي، احساس ضرر ميکند. البته اگر پسري نگاه مثبتي به اين قضيه داشته باشد، شايد به سادگي از کنار اين مساله بگذرد. همچنين دختري که به اين مساله (بالاتر بودن سن زياد خودش) حساس باشد، يا حساسش کرده باشد، بعدا هر مسالهاي در رابطهاش را به خودش و سن بالاترش نسبت ميدهد.
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از منه
سلام رامونا جان. ممنون از وقتی که گذاشتین و جواب دادین. میتونم بپرسم که شما متاهلید یا مجرد و چند سالتون هست؟ میتونین در خصوصی جواب بدین. ممنونم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رامونا
سلام.
عزیزم توی ازدواج که فقط تناسب ظاهری و استقلال مالی مطرح نیست؛
یک زن و شوهر باید اونقدر از نظر فکری و رفتاری و تجارب زندگی سنخیت داشته باشن که زن با خیال راحت به مرد زندگیش تکیه کنه
و همیشه این اعتماد و اطمینان رو به شوهرش داشته باشه که در هر شرایطی میتونه محکم و قاطع بهترین تصمیم و رفتار رو داشته باشه
و همه جوره مراقبش باشه!
شما با این ازدواج در واقع بچه داری میکنی نه شوهر داری٬
و شمایی که باید به ایشون بگی چیکار کنه چیکار نکنه!
واقعا به نظر خودتون میتونین بهش تکیه کنین؟؟؟!
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
سلام این پسری که میگید ایرانی هستش؟؟
در خارج از کشور زندگی میکنه؟؟
نحوه آشناییتون به چه صورت بوده؟؟
چند درصد فکر میکنید هدف اون پسر از ازدواج با شما بیشتر ساپورت مالی هستش؟؟
شما مجرد هستید یا مطلقه؟؟
کلان باید اینو در نظر داشته باشید فرهنگ ایرانیان داخل با ایرانیان خارج فرق میکنه
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
با سلام خدمت جناب مدیر کل. واقعا لطف کردین که این جواب کامل رو برام فرستادین. راستش چند تا نکته هست. من با توجه به سنم و موقعیت اجتماعی و شغلی خوبی که دارم تا الان شاید نزدیک به 100 مورد کیس داشتم و برخوردهای زیادی با مردهای جامعه داشتم. درسته که به دلایل مذهبی به هیچکدوم اجازه رابطه نزدیک و دوستی ندادم ولی حسابی مردم رو با 1 جلسه دیدن و یا حتی با یک تلفن کردن میشناسم. متاسفانه سطح شعور و هوش اجتماعی در جامعه ما بسیار پایین هست. من خواستگارانی هم سن خودم یا چند سال کوچکتر یا بزرگتر داشته ام. باورتون نمیشه که اونها حتی برخورد با یک خانم رو واقعا بلد نیستن و متاسفانه من بسیار حساس به رفتار و شخصیت هستم. این پسرها با تحصیلات بالا و سطح مالی نسبتا خوب بوده و تمام امکانات زندگی رو داشتند ولی واقعا من بعنوان یک دختر حاضر به ادامه رابطه نشدم. یک آقایی با سن شناسنامه ای 40 یا 45 سال واقعا نمیدونه که چه رفتاری یا گفتاری رو نباید داشته باشه و همینه که الان باعث بالا رفتن سن ازدواج شده.
حالا نکته اینجاست که اگه پسری 26 ساله سن عقلی پسری 35 ساله را در برخوردهاش داشته باشه و بیشتر از 1 سال باهاش در ارتباط باشی و اونو سنجیده باشی آیا بهتره با این کیس ازدواج کرد یا با یک هم سنی که واقعا سطح شعور پایینی داره؟
و یک نکته ای هست که همیشه ذهن منو درگیر کرده. اینکه خیلی دوست دارم مثلا تحقیقی در دادگاههای خانواده انجام بشه و تفاوت سنی زوجین پرسیده بشه و ببینند که آیا تفاوت آماری معنی داری بین بزرگتر بودن دختر و کوچکتر بودنش در میزان طلاق وجود داره؟
متاسفانه آمار طلاق به طرز وحشتناکی بالا رفته که در اثر نا آگاهی دختر و پسر در مورد طرز برخورد با یکدیگر هست.
حال من که تجربه کافی از زندگی دارم و آقایی که واقعا رفتارش پسندیده هست و همیشه هم از من میپرسه که چطور باشم بهتره؟ و در حال بهتر کردن خودش هست آیا ریسک ازدواجمون بالاتر هست؟
در مورد خانواده ها هم من اگر به نتیجه نهایی برسم تصمیم دارم سن شناسنامه ایم رو 10 سال پایین بیارم. چون الان واقعا 30 بیشتر نمیخورم و هم اینکه تصمیم داریم در آینده خارج از کشور زندگی کنیم پس میزان برخورد با خانواده ایشون کم میشه.
راستش مثلا اگه دختری 35 ساله باشه به نظرم نباید اینکار رو بکنه ولی من دیگه کلی کیس رو زیر و رو کردم و فرق بین آدمها رو کاملا درک میکنم و به اندازه کافی صبر کردم.
همینطور در خیلی از کارها سعی میکنم به این آقا نظر ندم و بگم هر طور خودت صلاح میدونی. مگر اینکه واقعا ندونه چیکار کنه؟ یعنی کاملا واقفم که نباید مادر بود. الان خیلی از دخترهای کم سن تر از شوهراشون هم دارن نقش مادری رو بازی میکنن پس تمامی این رفتارهای نامناسب بین زوجین با اختلاف سنی مناسب هم ممکنه رخ بده.
و در نهایت این یک ریسک بزرگ هست. ولی فکر میکنم که دیگه زیادی صبر کردم و باید دل به دریا زده و ریسک کنم.
البته شما واقعا درست میفرمایید. من حتما اینبار که به ایران بیام پیش مشاور میرم و از نظرش استفاده میکنم و آمادگی این رو دارم که اگه کاملا این ازدواج رو رد کنن من هم رابطه رو تموم کنم.
و یک نکته بسیار مهم اینه که این آقا اصلا تا بحال در مورد اینکه من پولهام رو چیکار میکنم یا مثلا خونه دارم یا نه سوالی نپرسیده و حتی من یکبار گفتم که اگه بریم خارج من اونجا اجازه کار ندارم (چون در شاخه علوم پزشکی کار میکنم) . ایشون اصلا نگفت که خوب مثلا پس اندازت رو میاری و.. فقط گفت اونجا من کار خوب پیدا میکنم و نیازی به کار کردن تو نیست. چون سطح هوشش بالاست و همینجا هم تو ایران از نظر شغلی موفق هست.
ببخشید دیگه سرتون رو خیلی درد آوردم
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
سلام. ایشون در ایران زندگی میکنن. قرار هست تا دو سال دیگه برای ادامه تحصیل برن خارج از کشور. ما از طریق یک جمعی که برای یادگیری زبان دور هم جمع شده بودن با هم آشنا شدیم. در 1 سال اول آشنایی اصلا به هم فکر نمیکردیم. گاهی در بعضی مشکلات مثلا ترجمه یا کامپیوتری از هم کمک میگرفتیم. بعد از 1 سال یه کم ارتباط بیشتر شد ولی من بازهم اصلا به این موضوع فکر نمیکردم که یک زمانی ایشون از من خواستگاری کنه و همیشه حریم رو باهاش حفظ میکردم. چون من کلا به مردها اجازه زیاد نزدیک شدن رو نمیدم. حتی بعد از ابراز علاقه ایشون چندین بار خواستم رابطه رو به هم بزنم که ایشون خیلی تلاش کردن که به هم نخوره.
راستش به هر حال به نظرم خوب وقتی من مثلا با ماشین مدل بالا میرفتم دنبالش خودم فکر میکردم که صد در صد اون جذب وضع مالی من میشه. این موضوع هم ذهن منو درگیر میکنه گاهی. ولی چند بار ازش سوالاتی پرسیدم. مثلا اینکه در خارج من نمیتونم کار کنم. او هم گفته نیازی نیست. من میتونم درامد بالایی داشته باشم. کلا خیلی زرنگ و متکی به خود هست. خانواده اش تهران نیستند. و الان کاملا یک مرد مستقل هست. و اینکه من شخصیت برام خیلی مهمتره تا توان مالی. چون مطمین هستم در آینده مشکل مالی پیدا نخواهیم کرد.
مثلا یکی از نکاتی که برام خیلی جالب بود اینکه با وجود داشتن خانه مجردی حتی یکبار هم به من پیشنهاد نداده که به خونه اش برم. البته که کدوم پسری هست که بدش بیاد؟ ولی خیلی خیلی رعایت منو میکنه
ضمنا من مجرد هستم و تا بحال با هیچ پسری حتی رابطه دوستی نداشتم. چون ارزش خودم رو همیشه خیلی بالا میدونستم و همیشه دنبال پسری میگشتم که واقعا لیاقت منو داشته باشه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
sam127
سلام این پسری که میگید ایرانی هستش؟؟
در خارج از کشور زندگی میکنه؟؟
نحوه آشناییتون به چه صورت بوده؟؟
چند درصد فکر میکنید هدف اون پسر از ازدواج با شما بیشتر ساپورت مالی هستش؟؟
شما مجرد هستید یا مطلقه؟؟
کلان باید اینو در نظر داشته باشید فرهنگ ایرانیان داخل با ایرانیان خارج فرق میکنه
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
narcis
با سلام خدمت جناب مدیر کل. واقعا لطف کردین که این جواب کامل رو برام فرستادین. راستش چند تا نکته هست. من با توجه به سنم و موقعیت اجتماعی و شغلی خوبی که دارم تا الان شاید نزدیک به 100 مورد کیس داشتم و برخوردهای زیادی با مردهای جامعه داشتم. درسته که به دلایل مذهبی به هیچکدوم اجازه رابطه نزدیک و دوستی ندادم ولی حسابی مردم رو با 1 جلسه دیدن و یا حتی با یک تلفن کردن میشناسم. متاسفانه سطح شعور و هوش اجتماعی در جامعه ما بسیار پایین هست. من خواستگارانی هم سن خودم یا چند سال کوچکتر یا بزرگتر داشته ام. باورتون نمیشه که اونها حتی برخورد با یک خانم رو واقعا بلد نیستن و متاسفانه من بسیار حساس به رفتار و شخصیت هستم. این پسرها با تحصیلات بالا و سطح مالی نسبتا خوب بوده و تمام امکانات زندگی رو داشتند ولی واقعا من بعنوان یک دختر حاضر به ادامه رابطه نشدم. یک آقایی با سن شناسنامه ای 40 یا 45 سال واقعا نمیدونه که چه رفتاری یا گفتاری رو نباید داشته باشه و همینه که الان باعث بالا رفتن سن ازدواج شده.
حالا نکته اینجاست که اگه پسری 26 ساله سن عقلی پسری 35 ساله را در برخوردهاش داشته باشه و بیشتر از 1 سال باهاش در ارتباط باشی و اونو سنجیده باشی آیا بهتره با این کیس ازدواج کرد یا با یک هم سنی که واقعا سطح شعور پایینی داره؟
و یک نکته ای هست که همیشه ذهن منو درگیر کرده. اینکه خیلی دوست دارم مثلا تحقیقی در دادگاههای خانواده انجام بشه و تفاوت سنی زوجین پرسیده بشه و ببینند که آیا تفاوت آماری معنی داری بین بزرگتر بودن دختر و کوچکتر بودنش در میزان طلاق وجود داره؟
متاسفانه آمار طلاق به طرز وحشتناکی بالا رفته که در اثر نا آگاهی دختر و پسر در مورد طرز برخورد با یکدیگر هست.
حال من که تجربه کافی از زندگی دارم و آقایی که واقعا رفتارش پسندیده هست و همیشه هم از من میپرسه که چطور باشم بهتره؟ و در حال بهتر کردن خودش هست آیا ریسک ازدواجمون بالاتر هست؟
در مورد خانواده ها هم من اگر به نتیجه نهایی برسم تصمیم دارم سن شناسنامه ایم رو 10 سال پایین بیارم. چون الان واقعا 30 بیشتر نمیخورم و هم اینکه تصمیم داریم در آینده خارج از کشور زندگی کنیم پس میزان برخورد با خانواده ایشون کم میشه.
راستش مثلا اگه دختری 35 ساله باشه به نظرم نباید اینکار رو بکنه ولی من دیگه کلی کیس رو زیر و رو کردم و فرق بین آدمها رو کاملا درک میکنم و به اندازه کافی صبر کردم.
همینطور در خیلی از کارها سعی میکنم به این آقا نظر ندم و بگم هر طور خودت صلاح میدونی. مگر اینکه واقعا ندونه چیکار کنه؟ یعنی کاملا واقفم که نباید مادر بود. الان خیلی از دخترهای کم سن تر از شوهراشون هم دارن نقش مادری رو بازی میکنن پس تمامی این رفتارهای نامناسب بین زوجین با اختلاف سنی مناسب هم ممکنه رخ بده.
و در نهایت این یک ریسک بزرگ هست. ولی فکر میکنم که دیگه زیادی صبر کردم و باید دل به دریا زده و ریسک کنم.
البته شما واقعا درست میفرمایید. من حتما اینبار که به ایران بیام پیش مشاور میرم و از نظرش استفاده میکنم و آمادگی این رو دارم که اگه کاملا این ازدواج رو رد کنن من هم رابطه رو تموم کنم.
و یک نکته بسیار مهم اینه که این آقا اصلا تا بحال در مورد اینکه من پولهام رو چیکار میکنم یا مثلا خونه دارم یا نه سوالی نپرسیده و حتی من یکبار گفتم که اگه بریم خارج من اونجا اجازه کار ندارم (چون در شاخه علوم پزشکی کار میکنم) . ایشون اصلا نگفت که خوب مثلا پس اندازت رو میاری و.. فقط گفت اونجا من کار خوب پیدا میکنم و نیازی به کار کردن تو نیست. چون سطح هوشش بالاست و همینجا هم تو ایران از نظر شغلی موفق هست.
ببخشید دیگه سرتون رو خیلی درد آوردم
سلام عزیزم وقتت بخیر
شما شیفته شخصیت منش و بقیه مشخصات فرد مقابلتون شدید و حتما هم ایشون دارای این ویژگی هایی که
شما گفتید هستند اما اینجا یک نکته ای وجود داره.
چرا ایشون شیفته خانومی با 14 سال اختلاف شدند؟
شما دلایل خودتون رو گفتید ، گفتید که چه دلیلی داشت که شیفته این اقا شدید و منطقی هم به نظر میرسه
گفتید ایشون رشد عقلیشون بیشتر از سنشون هست و معیارهای شما رو دارند.
شما زندگی خانوادگی ایشون رو هم در نظر بگیر معمولا افرادی که محبت مادری کافی نمیبینن جذب زنهای
سن بالا میشن و خب این عادی نیست
البته این یکی از احتمالهاییه که میشه داد..(و خب استثنا هم وجود داره)
بنظرمن
زندگی خانوادگیشون مورد بررسی قرار بدید ببینید چی باعث شده که دنبال همراهی با 14 سال اختلاف سن باشن ؟!
در صورتی که الان ما مادرهایی داریم با همین اختلاف سن با فرزندشون که قدرت درک اونارو ندارن.
حتما زندگی خانوادگیشون مورد بررسی قرار بدید
اینکه جوون 26 ساله خاستار ازدواج با خانوم جا افتاده ی 40 ساله بشه شک برانگیزه.
(اگر ایشون دلایلشون رو پیش مشاوره بیان کنن ایشون میتونن بررسی بهتری داشته باشن)
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
narcis
سلام. ایشون در ایران زندگی میکنن. قرار هست تا دو سال دیگه برای ادامه تحصیل برن خارج از کشور. ما از طریق یک جمعی که برای یادگیری زبان دور هم جمع شده بودن با هم آشنا شدیم. در 1 سال اول آشنایی اصلا به هم فکر نمیکردیم. گاهی در بعضی مشکلات مثلا ترجمه یا کامپیوتری از هم کمک میگرفتیم. بعد از 1 سال یه کم ارتباط بیشتر شد ولی من بازهم اصلا به این موضوع فکر نمیکردم که یک زمانی ایشون از من خواستگاری کنه و همیشه حریم رو باهاش حفظ میکردم. چون من کلا به مردها اجازه زیاد نزدیک شدن رو نمیدم. حتی بعد از ابراز علاقه ایشون چندین بار خواستم رابطه رو به هم بزنم که ایشون خیلی تلاش کردن که به هم نخوره.
راستش به هر حال به نظرم خوب وقتی من مثلا با ماشین مدل بالا میرفتم دنبالش خودم فکر میکردم که صد در صد اون جذب وضع مالی من میشه. این موضوع هم ذهن منو درگیر میکنه گاهی. ولی چند بار ازش سوالاتی پرسیدم. مثلا اینکه در خارج من نمیتونم کار کنم. او هم گفته نیازی نیست. من میتونم درامد بالایی داشته باشم. کلا خیلی زرنگ و متکی به خود هست. خانواده اش تهران نیستند. و الان کاملا یک مرد مستقل هست. و اینکه من شخصیت برام خیلی مهمتره تا توان مالی. چون مطمین هستم در آینده مشکل مالی پیدا نخواهیم کرد.
مثلا یکی از نکاتی که برام خیلی جالب بود اینکه با وجود داشتن خانه مجردی حتی یکبار هم به من پیشنهاد نداده که به خونه اش برم. البته که کدوم پسری هست که بدش بیاد؟ ولی خیلی خیلی رعایت منو میکنه
ضمنا من مجرد هستم و تا بحال با هیچ پسری حتی رابطه دوستی نداشتم. چون ارزش خودم رو همیشه خیلی بالا میدونستم و همیشه دنبال پسری میگشتم که واقعا لیاقت منو داشته باشه
نظرخانوادشون
چیه؟
و خانوادتون
و اینکه باهاشون صحبت کردید که در سن شما به دنیا آووردن فرزند یا شدنی نیست یا بسیار سخته
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
بله شما کاملا درست میفرمایید. حتما باید به مشاور مراجعه کرد. شاید من از اول باهاش مهربون بودم و ساپورتش کردم. چون تازه تهران اومده بود و شدیدا به کمک نیاز داشت. حتما قبل از تصمیم نهایی یکبار هم برای دیدن خانواده اش از نزدیک میرم. من بارها ازش پرسیدم که چرا منو اینقدر دوست داری؟ گفته که خیلی بهم آرامش میدی. نمیدونم که این دلیل خوبیه یا نه. البته اون در این مدت خصوصیات اخلاقی منو هم دیده. خوب من همیشه سعی کردم ازش انتقاد مستقیم نکنم. و کلا چون در برخورد با مردم هم مراعات میکنم که باعث ناراحتی کسی نشم شاید اینم یک دلیل بوده که جذبم شده. همینطور میگه که تو باهوشی و خوب میدونی که تو هر موقعیتی چه رفتاری کنی و چه تصمیمی بگیری. در هر حال اینو میدونم که بعد از 10 سال زندگی احتمالش خیلی زیاده که بره دنبال یک زن جوان. ولی خوب من تا اونموقع حداقل 10 سال یک زندگی خوب رو تجربه کردم و دیگه اونموقع قبولش شاید برام خیلی بغرنج نباشه و بهش حق میدم که اینکارو بکنه. به هر حال دور و بر خودم زوجهای بینهایت عاشق و موفقی رو دیدم با اختلاف سنی مناسب که بعد از 10 سال زندگی یهو آقا داشته وارد رابطه با یکی دیگه میشده. پس کلا هیچ تضمینی رو این قضیه نیست و من اگرم تصمیم قطعی بگیرم با علم به این موضوع وارد زندگی خواهم شد که حق داره بعد از 10 سال مثلا دنبال یک مورد دومی هم بره. تو اون سن دیگه من کاملا از زندگی لذت بردم و نیازی نیست که به خاطر خودخواهی خودم اجازه اینکارو بهش ندم. و اینکه آینده واقعا قابل پیش بینی نیست. جالبه که از 1 سال پیش که احساس کرد منو دوست داره شروع به عوض کردن ظاهرش کرد. ریش گذاشت و اگه عکسهای قبل و الانش رو کسی ببینه فکر میکنه که مثلا 10 سال اینها باهم فرق دارند. در مجامع عمومی هم اغلب فکر میکنن که ایشون نزدیک 35 سال سن داره و من مثلا 28 یا 30. یعنی الان از لحاظ ظاهر مشکلی نداریم. من به این امر هم واقفم که بنا بر سنش یک شیطنتهایی داره. که همه اینها رو باید قبول کرد.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
سمیراه
سلام عزیزم وقتت بخیر
شما شیفته شخصیت منش و بقیه مشخصات فرد مقابلتون شدید و حتما هم ایشون دارای این ویژگی هایی که
شما گفتید هستند اما اینجا یک نکته ای وجود داره.
چرا ایشون شیفته خانومی با 14 سال اختلاف شدند؟
شما دلایل خودتون رو گفتید ، گفتید که چه دلیلی داشت که شیفته این اقا شدید و منطقی هم به نظر میرسه
گفتید ایشون رشد عقلیشون بیشتر از سنشون هست و معیارهای شما رو دارند.
شما زندگی خانوادگی ایشون رو هم در نظر بگیر معمولا افرادی که محبت مادری کافی نمیبینن جذب زنهای
سن بالا میشن و خب این عادی نیست
البته این یکی از احتمالهاییه که میشه داد..(و خب استثنا هم وجود داره)
بنظرمن
زندگی خانوادگیشون مورد بررسی قرار بدید ببینید چی باعث شده که دنبال همراهی با 14 سال اختلاف سن باشن ؟!
در صورتی که الان ما مادرهایی داریم با همین اختلاف سن با فرزندشون که قدرت درک اونارو ندارن.
حتما زندگی خانوادگیشون مورد بررسی قرار بدید
اینکه جوون 26 ساله خاستار ازدواج با خانوم جا افتاده ی 40 ساله بشه شک برانگیزه.
(اگر ایشون دلایلشون رو پیش مشاوره بیان کنن ایشون میتونن بررسی بهتری داشته باشن)
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
به خانواده اشون گفتند که من 5 سال بزرگترم. اونها هم نظر خاصی ندادن. یا اینکه به من چیزی نگفت در این زمینه. من هنوز به خانواده خودم نگفتم ول من اینقدر سختگیرم که اگه بگم این مورد رو انتخاب کردم و سنجیدمش و مشاوره داشتم فکر نمیکنم پدرم مخالفتی کنن.
راستش چون دوست ندارم فکر کنه که موضوع از طرف من کاملا اکی هست در مورد بچه دار شدن حرفی نزدم. ولی خوب امروزه با پیشرفت علم در سنین بالا هم میشه بچه دار شد با ریسک کمتر از گذشته مخصوصا در کشورهای پیشرفته که از این لحاظ بهتر هستند.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
sam127
نظرخانوادشون
چیه؟
و خانوادتون
و اینکه باهاشون صحبت کردید که در سن شما به دنیا آووردن فرزند یا شدنی نیست یا بسیار سخته
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
narcis
بله شما کاملا درست میفرمایید. حتما باید به مشاور مراجعه کرد. شاید من از اول باهاش مهربون بودم و ساپورتش کردم. چون تازه تهران اومده بود و شدیدا به کمک نیاز داشت. حتما قبل از تصمیم نهایی یکبار هم برای دیدن خانواده اش از نزدیک میرم. من بارها ازش پرسیدم که چرا منو اینقدر دوست داری؟ گفته که خیلی بهم آرامش میدی. نمیدونم که این دلیل خوبیه یا نه. البته اون در این مدت خصوصیات اخلاقی منو هم دیده. خوب من همیشه سعی کردم ازش انتقاد مستقیم نکنم. و کلا چون در برخورد با مردم هم مراعات میکنم که باعث ناراحتی کسی نشم شاید اینم یک دلیل بوده که جذبم شده. همینطور میگه که تو باهوشی و خوب میدونی که تو هر موقعیتی چه رفتاری کنی و چه تصمیمی بگیری. در هر حال اینو میدونم که بعد از 10 سال زندگی احتمالش خیلی زیاده که بره دنبال یک زن جوان. ولی خوب من تا اونموقع حداقل 10 سال یک زندگی خوب رو تجربه کردم و دیگه اونموقع قبولش شاید برام خیلی بغرنج نباشه و بهش حق میدم که اینکارو بکنه. به هر حال دور و بر خودم زوجهای بینهایت عاشق و موفقی رو دیدم با اختلاف سنی مناسب که بعد از 10 سال زندگی یهو آقا داشته وارد رابطه با یکی دیگه میشده. پس کلا هیچ تضمینی رو این قضیه نیست و من اگرم تصمیم قطعی بگیرم با علم به این موضوع وارد زندگی خواهم شد که حق داره بعد از 10 سال مثلا دنبال یک مورد دومی هم بره. تو اون سن دیگه من کاملا از زندگی لذت بردم و نیازی نیست که به خاطر خودخواهی خودم اجازه اینکارو بهش ندم. و اینکه آینده واقعا قابل پیش بینی نیست. جالبه که از 1 سال پیش که احساس کرد منو دوست داره شروع به عوض کردن ظاهرش کرد. ریش گذاشت و اگه عکسهای قبل و الانش رو کسی ببینه فکر میکنه که مثلا 10 سال اینها باهم فرق دارند. در مجامع عمومی هم اغلب فکر میکنن که ایشون نزدیک 35 سال سن داره و من مثلا 28 یا 30. یعنی الان از لحاظ ظاهر مشکلی نداریم. من به این امر هم واقفم که بنا بر سنش یک شیطنتهایی داره. که همه اینها رو باید قبول کرد.
حرفاتون
یکم حس شعار میده اتفاقا اون سن شما بزرگترین ضربه را خواهید خورد و قطعا تو ذهنتون میاد من که موردای بهتر را رد کردم و به پای این مرد موندم ببین الان که یکم صورتم چروک شده سریع رفته دنبال یه دختر جوون
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
خوب من موردهای بهتر رو به خاطر این آقا رد نکردم. کلا مورد خوبی با توجه به وضع جامعه پیدا نکردم. بعدشم واقعا آدم نمیدونه تا اونموقع چه اتفاقاتی میافته؟ یعنی الان تو ایران که اینقدر خیانت زیاد شده اکثرشون خانمها بزرگترن ؟ مطمینا خودتون هم میدونین که دلایل خیانت خیلی فراتر از مشکل سن خانم هست. شعار نیست. من یک آدم خیلی منطقیی هستم و خیلی سعی میکنم بر پایه احساس تصمیم نگیرم. و اینکه چروک صورت دلیل وازدگی مرد نیست بلکه اخلاق و منش زن هست که در جامعه ما اسف باره. در هر صورت من بدون مشاوره تصمیمی نمیگیرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
sam127
حرفاتون
یکم حس شعار میده اتفاقا اون سن شما بزرگترین ضربه را خواهید خورد و قطعا تو ذهنتون میاد من که موردای بهتر را رد کردم و به پای این مرد موندم ببین الان که یکم صورتم چروک شده سریع رفته دنبال یه دختر جوون
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
narcis
خوب من موردهای بهتر رو به خاطر این آقا رد نکردم. کلا مورد خوبی با توجه به وضع جامعه پیدا نکردم. بعدشم واقعا آدم نمیدونه تا اونموقع چه اتفاقاتی میافته؟ یعنی الان تو ایران که اینقدر خیانت زیاد شده اکثرشون خانمها بزرگترن ؟ مطمینا خودتون هم میدونین که دلایل خیانت خیلی فراتر از مشکل سن خانم هست. شعار نیست. من یک آدم خیلی منطقیی هستم و خیلی سعی میکنم بر پایه احساس تصمیم نگیرم. و اینکه چروک صورت دلیل وازدگی مرد نیست بلکه اخلاق و منش زن هست که در جامعه ما اسف باره. در هر صورت من بدون مشاوره تصمیمی نمیگیرم
حضوری
هم مشاوره داشته باشید خیلی بهتره چون خانواده اون پسر و خانواده شما هم مهم هستن
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
بله. حتما اینکار رو میکنم و به خودش هم گفتم که حتما بریم مشاوره و قبول کرده. ممنونم از وقتی که گذاشتید.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
sam127
حضوری
هم مشاوره داشته باشید خیلی بهتره چون خانواده اون پسر و خانواده شما هم مهم هستن
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
خدایا ببین چه دنیایی شده...برید فیلم the boy next door رو ببینید
به این فکر کردید که مثلا میخواید. برید مهمونی، بعد طرف میپرسه آقا پسرتون چن سالشونه؟
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
خوب من گفتم که از لحاظ ظاهری من سنم خیلی کم میخوره. حتی من خواستگار 9 سال از خودم کوچکتر داشتم. الانم که سنم رو مردم ازم میپرسن چه تو ایران بودم و چه الان خیلی همه تعجب میکنن. حتی بیرون که باهم بودیم چند بار دیگران فکر کردند که ما زوج هستیم. من کلا جثه ریزی دارم و این آقا قد بلند هست و الان که ریش گذاشته از سنش خیلی بیشتر میخوره. از لحاظ انرژی و بدنی هم حتی از خیلی دوستای خودم که 30 ساله هستند قوی تر و فرز تر هستم. وگرنه خوب خودم اصلا ارتباط با ایشون رو قبول نمیکردم. بعدشم اگه بخوایم خارج زندگی کنیم دیگه زیاد برخورد با دوست و آشنا و فامیل نداریم که هی بخوان سوال پیچ کنن. در هر صورت خیلی مشتاق شدم که این فیلم the boy next door رو ببینم. ممنون ازتون
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ali-
خدایا ببین چه دنیایی شده...برید فیلم the boy next door رو ببینید
به این فکر کردید که مثلا میخواید. برید مهمونی، بعد طرف میپرسه آقا پسرتون چن سالشونه؟
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
narcis
خوب من گفتم که از لحاظ ظاهری من سنم خیلی کم میخوره. حتی من خواستگار 9 سال از خودم کوچکتر داشتم. الانم که سنم رو مردم ازم میپرسن چه تو ایران بودم و چه الان خیلی همه تعجب میکنن. حتی بیرون که باهم بودیم چند بار دیگران فکر کردند که ما زوج هستیم. من کلا جثه ریزی دارم و این آقا قد بلند هست و الان که ریش گذاشته از سنش خیلی بیشتر میخوره. از لحاظ انرژی و بدنی هم حتی از خیلی دوستای خودم که 30 ساله هستند قوی تر و فرز تر هستم. وگرنه خوب خودم اصلا ارتباط با ایشون رو قبول نمیکردم. بعدشم اگه بخوایم خارج زندگی کنیم دیگه زیاد برخورد با دوست و آشنا و فامیل نداریم که هی بخوان سوال پیچ کنن. در هر صورت خیلی مشتاق شدم که این فیلم the boy next door رو ببینم. ممنون ازتون
خواهش میکنم
برای شوخی گفتم، اون فیلم رو نبینید بهتره پس
آره این جور ازدواج ها اونور خیلی رایجه خیلی از بازیگر ها و فوتبالیست ها و افراد مشهور رو میشناسم که زنشون خیلی از خودشون بزرگترن یه فوتبالیست بود اسمش رو یادم نیست زنش 35 سال ازش بزرگتره
دیگه این 14 سال و کمسن بنظر رسیدن شما.و مسن تر بنظر رسیدن ایشون که چیزی نیست
انشالا همیشه مثه الان سالم باشید
موفق باشید
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
ولی من فیلم رو پیدا کردم و خیلی دوست دارم که امشب ببینمش. حتما نکات آموزنده ای داره. مخصوصا که تولید 2015 هست و حتما ارزش دیدن داره. البته خوب این 35 سال که دیگه خیلی دور از ذهنه و عجیب. من راستش 1 ساله که در برابر این موضوع مقاومت کردم و همیشه هم بهش تذکر میدادم که ما فقط دوست هستیم و نمیتونیم ازدواج کنیم ولی گاهی آدم به مرور زمان و با رفتارهایی که از طرف مقابل میبینه فکر میکنه که نکنه اشتباه تصمیم بگیرم و این فرصت رو از خودم بگیرم. اینه که من به این نتیجه رسیدم که ممکنه روی کاغذ یکسری خصوصیاتی رو از دو نفر بنویسی و بگی وای اینا چقدر به هم میان ولی متاسفانه با هم نسازن در زندگی. من اینقدر تو دوستان و فامیل زوجهایی میبینم که کاملا از لحاظ تمام خصوصیات ظاهری و سن و تحصیلات و سطح مالی و... با هم هماهنگی دارن ولی متاسفانه فقط به خاطر اینکه بچه دارن یا به خاطر اینکه اسم طلاق روشون نیاد دارن همدیگرو تحمل میکنن و بارها همین زنان به من گفتن که اگه بدونیم بعد از طلاق یه کیس خوب میتونیم پیدا کنیم طلاق میگیریم. این واقعا فاجعه است و من واقعا متوجه نمیشم که اینها چطور باهم رابطه جنسی دارن؟!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ali-
خواهش میکنم
برای شوخی گفتم، اون فیلم رو نبینید بهتره پس
آره این جور ازدواج ها اونور خیلی رایجه خیلی از بازیگر ها و فوتبالیست ها و افراد مشهور رو میشناسم که زنشون خیلی از خودشون بزرگترن یه فوتبالیست بود اسمش رو یادم نیست زنش 35 سال ازش بزرگتره
دیگه این 14 سال و کمسن بنظر رسیدن شما.و مسن تر بنظر رسیدن ایشون که چیزی نیست
انشالا همیشه مثه الان سالم باشید
موفق باشید
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
narcis
ولی من فیلم رو پیدا کردم و خیلی دوست دارم که امشب ببینمش. حتما نکات آموزنده ای داره. مخصوصا که تولید 2015 هست و حتما ارزش دیدن داره. البته خوب این 35 سال که دیگه خیلی دور از ذهنه و عجیب. من راستش 1 ساله که در برابر این موضوع مقاومت کردم و همیشه هم بهش تذکر میدادم که ما فقط دوست هستیم و نمیتونیم ازدواج کنیم ولی گاهی آدم به مرور زمان و با رفتارهایی که از طرف مقابل میبینه فکر میکنه که نکنه اشتباه تصمیم بگیرم و این فرصت رو از خودم بگیرم. اینه که من به این نتیجه رسیدم که ممکنه روی کاغذ یکسری خصوصیاتی رو از دو نفر بنویسی و بگی وای اینا چقدر به هم میان ولی متاسفانه با هم نسازن در زندگی. من اینقدر تو دوستان و فامیل زوجهایی میبینم که کاملا از لحاظ تمام خصوصیات ظاهری و سن و تحصیلات و سطح مالی و... با هم هماهنگی دارن ولی متاسفانه فقط به خاطر اینکه بچه دارن یا به خاطر اینکه اسم طلاق روشون نیاد دارن همدیگرو تحمل میکنن و بارها همین زنان به من گفتن که اگه بدونیم بعد از طلاق یه کیس خوب میتونیم پیدا کنیم طلاق میگیریم. این واقعا فاجعه است و من واقعا متوجه نمیشم که اینها چطور باهم رابطه جنسی دارن؟!!!
خخخ حتما ببینید پس
اینا تو انتخاب هاشون اشتباه کردن انتخاب هایی که دست خودشون بوده
ازدواج بحث الکی نیست، یه عمر زندگیه
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
ضمن عرض سلام و احترام
شاید تاپیک و مطالب زیر هم مفید واقع بشه...
http://forum.moshaver.co/f77/%D8%AF%...39/#post110616
موفق باشید.
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
ممنون از نظرتون. بله متاسفانه عرف ما اشتباه هست و تو همین فامیل خودمون که نمونه کوچکی از اجتماع هست نزدیک به 10 مورد طلاق داریم که در همه اونها سن مرد بیشتر بوده. من الان اینقدر تجربه دارم و اینقدر میدونم مه چه رفتارهایی تو زندگی نادرسته مخصوصا از طرف زن که فکر میکنم بتونم تمام این تجربیاتم رو تو زندگی آینده بکار ببرم. الان میبینم که اینجایی که من هستم اصلا این چیزها مطرح نیست و بعضا تو خیابون کاملا مشخصه که پسره کوچیکتر هست و راحت زندگی میکنن. تازه به نظرم دختر کم سن اینقدر ناپخته است و اینقدر اجازه دخالت خانواده خودش رو تو زندگیش میده که رسما شوهر و زندگیش رو به فنا میده. خیلی مهمه که زن زندگی باهوش و کاردان باشه. حالا تعریف از خود نباشه ولی پسرها باید سعی کنن اگه دختر خوبی میخوان سطح خودشون رو بکشن بالا. چه از لحاظ تحصیلی و چه شعور اجتماعی و طرز برخورد با دختر . من خواستگار 40 ساله با تحصیلات دکترا داشتم که از نظر مالی هم اکی بود یا دهها نفر دیگه که باهاشون برخورد داشتم. چرا نباید پسرها و دخترها بلد باشن که چطور برخورد کنن. متاسفانه خیلی برخوردها مخصوصا در نسل جوانتر به هرزگی کشیده شده. الان مثلا ماههاست که من از این آقا دورم و بارها بهش گفتم که خوب تو برو با یک دختر دیگه دوست بشو یا حداقل ببین بقیه دخترها چطوری هستن؟ ولی اصلا طرف کسی نمیره. با اینکه شرایطش هم داره. منظورم اینه که حتی در دوستی هم وفاداری مهمه نه هر روز با چند نفر بودن.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Aamir2020
درود بزرگوار.
به نظرم بعد از مراجعه حضوری به مشاور و تصمیم نهایی با هم ازدواج بکنید.
برایتان آرزوی خوشبختی و سعادت میکنم.
درضمن به این مهملات اجتماعی که خط کش میگذارند میگویند حتما باید مرد یا زن بزرگتر باشد توجه نکنید, مگر زندگی آنهاست؟! اصلا به دیگران چه میگویند تصمیمتان غلط است؟! مگز آنها میخواهند جای شما زندگی کنند؟!
خودتان آنقدر پخته هستید و میدانید صلاحتان در چیست و لازم نیست از یک مشت کاربری که خودشان مجرد هستند و نهایت تجربه اشان کپی پیست است تبعیت کنید!
حالا همه آنهایی که مطابق با خط کشهای مضحک اجتماع ازدواج کردند خوشبخت شدند؟!
پایدار باشید |blushsmiley|
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
ممنونم. این تاپیک رو خوندم .خوب بود. البته در مورد دو سال اختلاف سنی بود. باز هم تشکر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
YAshin.SAhAkiyAn
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
یکی از عوامل موفقیت در ازدواج سن مناسب دو طرف هست باید تمام فاکتورها را در ازدواج مدنظر قرار داد و در مجموع تصمیم گرفت به هر حال همه عناصر موفقیت همیشه در یک مورد نیست باید به هر عامل امتیاز داد در مجموع اگر امتیاز خوبی گرفت تصمیم به ازدواج گرفت تنها یک عامل تعیین کننده موفقیت یا عدم موفقیت یک ازدواج نیست
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
بله درسته و این تشخیص رو میشه با مشاوره بهش رسید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
سعید62
یکی از عوامل موفقیت در ازدواج سن مناسب دو طرف هست باید تمام فاکتورها را در ازدواج مدنظر قرار داد و در مجموع تصمیم گرفت به هر حال همه عناصر موفقیت همیشه در یک مورد نیست باید به هر عامل امتیاز داد در مجموع اگر امتیاز خوبی گرفت تصمیم به ازدواج گرفت تنها یک عامل تعیین کننده موفقیت یا عدم موفقیت یک ازدواج نیست
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از منه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
narcis
سلام رامونا جان. ممنون از وقتی که گذاشتین و جواب دادین. میتونم بپرسم که شما متاهلید یا مجرد و چند سالتون هست؟ میتونین در خصوصی جواب بدین. ممنونم
خواهش میکنم.
من ۲۷ سالمه و متأهلم.
دخترا به دلیل اینکه چند سال زودتر از پسرا به بلوغ میرسن از نظر رشد عقلی و عاطفی و درک وقایع زندگی نسبت به پسرا چند سال جلوتر هستن!
به همین دلیل منطقی تر اینه با مرد بزرگتر از خودشون ازدواج کنن تا در مقابل هم درک برابری از اتفاقات زندگی و جزئیات رفتاری زناشویی طی زندگی مشترک داشته باشن.
حالا با این تفاسیر اگه اختلاف سنی منطقی نباشه تعادل به هم میریزه.( به جز مواردی که استثناست)
احتمال موفقیت در حالت عکس میتونه بیشتر باشه تا در این حالت!( اینکه آقا با اختلاف سنی زیاد از خانوم بزرگتر باشه)
چون احتمال اینکه یک دختر در سن پایین بتونه تجربه هایی داشته باشه که به درک قویتری از زندگی برسه و پخته تر بشه بیشتر وجود داره تا اینکه یک پسر بتونه در سن پایین شرایطی رو پشت سر بگذاره که به این سطح از تجربه و درک از زندگی دست پیدا کنه!
من میشناسم آقایی رو که در ۲۵ سالگی با خانوم ۴۰ ساله ای ازدواج کردن و بعد از پنج ماه جدا شدن!
البته اون خانوم همسر اولشون فوت شده بودن و سه فرزند هم داشتن ولی اونطور که خودشون گفتن دلیل جداییشون ارتباطی به بچه ها یا شرایط زندگیشون نداشت و مربوط به رابطه شخصی خودشون بود.
با تمام این حرفا همونطور که اشاره کردم همیشه استثنائاتی هم وجود داره٬ ضمن اینکه ما از جزئیات شرایط شما و طرف مقابلتون آگاه نیستیم و هیچ وقت نمیتونیم نظر قطعی بدیم یا شما و ایشون رو قضاوت کنیم!
شاید نتیجه این ازدواج به چنان سعادتی ختم بشه که هیچ کدوم از ما حتی ندیده باشیم که ان شاء الله همینطور هم باشه و شاید هم نه!
نظر من براساس تجربیات خودم ٬ مطالعات و دانسته هاییه که از مستند بودنشون اطمینان دارم!
اما در نهایت این شمایید که بهتر از هر کسی از جزئیات رفتاری ایشون و نوع رابطه ای که توش هستید آگاهید و میتونید بهترین تصمیم رو بگیرید و قطعا تصمیم گیرنده نهایی خودتون هستین.
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
سلام
انصافا شما حاضرید با پسری که 20 سانت کوتاهتر باشه و لاغر تر باشه ازدواج کنید به دور از شعار و حاشیه بفرمائید؟
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از منه
رامونا جان ممنون از وقتی که گذاشتین. از این نظر پرسیدم سنتون رو و تاهل رو. چون احساس کردم که شما متاهل هستین و سالها صبر نکردین. من البته در سالهای دانشگاه که تا درس تموم بشه به فکر ازدواج نبودم. دوره درسی هم که طولانی و نزدیک به 10 سال بود. البته اونموقع هم کیس بود ولی به دلیل بدبینی به مردها تمایلی نداشتم. یعنی کلا از 30 سال به بالا کم کم به فکر افتادم. تو این سالها خیلی خیلی آدم دیدم و همه تحصیلکرده. ولی متاسفانه با وجود اینکه من در مسایل دیگه مثل میزان تحصیلات و سطح درآمد و توانایی مالی و سطح خانواده خیلی سختگیر نبودم واقعا انسان با شخصیتی پیدا نکردم. فقط یک دختر در سن من که هنوز مجرده میتونه حس منو درک کنه که چقدر سخته که نتونی شبیه خودت رو پیدا کنی. اونوقت وقتی یک همچین موردی پیدا میشه که اینقدر با فهم و درک و با محبت و با احساس هست و واقعا رفتارش مثل یک مرد 35 یا 40 ساله هست علی رغم اینکه از لحاظ مالی چیزی نداره من الان بعد از 1 سال کمی در موردش فکر کنم که شاید واقعا مورد خوبی باشه. البته مثال شما ممکنه شرایطش متفاوت باشه. واقعا پسری تو اون سن که حاضر به ازدواج با یک زن جا افتاده با 3 تا بچه میشه حتما انگیزه هایی داشته . به هر حال من از لحاظ بدنی واقعا جوان هستم و چون با پسری نبودم دست نخورده. بسیار پر انرژی و با نشاط هستم.شاید شرایطم فرق کنه. ولی متوجه هستم که اینهم ریسک بزرگی هست. و البته که طلاقها در دادگاهها اکثرشون به خاطر سن بالای زن نیست بلکه به خاطر عدم رضایت از همدیگه هست. من تمام طلاقهایی که دور و برم دیدم هیچکدوم به این دلیل نبوده. در هر صورت حتما باید با فکر جلو رفت. باز هم ممنونم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رامونا
خواهش میکنم.
من ۲۷ سالمه و متأهلم.
دخترا به دلیل اینکه چند سال زودتر از پسرا به بلوغ میرسن از نظر رشد عقلی و عاطفی و درک وقایع زندگی نسبت به پسرا چند سال جلوتر هستن!
به همین دلیل منطقی تر اینه با مرد بزرگتر از خودشون ازدواج کنن تا در مقابل هم درک برابری از اتفاقات زندگی و جزئیات رفتاری زناشویی طی زندگی مشترک داشته باشن.
حالا با این تفاسیر اگه اختلاف سنی منطقی نباشه تعادل به هم میریزه.( به جز مواردی که استثناست)
احتمال موفقیت در حالت عکس میتونه بیشتر باشه تا در این حالت!( اینکه آقا با اختلاف سنی زیاد از خانوم بزرگتر باشه)
چون احتمال اینکه یک دختر در سن پایین بتونه تجربه هایی داشته باشه که به درک قویتری از زندگی برسه و پخته تر بشه بیشتر وجود داره تا اینکه یک پسر بتونه در سن پایین شرایطی رو پشت سر بگذاره که به این سطح از تجربه و درک از زندگی دست پیدا کنه!
من میشناسم آقایی رو که در ۲۵ سالگی با خانوم ۴۰ ساله ای ازدواج کردن و بعد از پنج ماه جدا شدن!
البته اون خانوم همسر اولشون فوت شده بودن و سه فرزند هم داشتن ولی اونطور که خودشون گفتن دلیل جداییشون ارتباطی به بچه ها یا شرایط زندگیشون نداشت و مربوط به رابطه شخصی خودشون بود.
با تمام این حرفا همونطور که اشاره کردم همیشه استثنائاتی هم وجود داره٬ ضمن اینکه ما از جزئیات شرایط شما و طرف مقابلتون آگاه نیستیم و هیچ وقت نمیتونیم نظر قطعی بدیم یا شما و ایشون رو قضاوت کنیم!
شاید نتیجه این ازدواج به چنان سعادتی ختم بشه که هیچ کدوم از ما حتی ندیده باشیم که ان شاء الله همینطور هم باشه و شاید هم نه!
نظر من براساس تجربیات خودم ٬ مطالعات و دانسته هاییه که از مستند بودنشون اطمینان دارم!
اما در نهایت این شمایید که بهتر از هر کسی از جزئیات رفتاری ایشون و نوع رابطه ای که توش هستید آگاهید و میتونید بهترین تصمیم رو بگیرید و قطعا تصمیم گیرنده نهایی خودتون هستین.
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
سلام. نه. شرایط ظاهری هم برای من مهمه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
فرهاد تنها
سلام
انصافا شما حاضرید با پسری که 20 سانت کوتاهتر باشه و لاغر تر باشه ازدواج کنید به دور از شعار و حاشیه بفرمائید؟
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
فیلم رو دیدم. پسر مشکل روانی شدید داشت. همینطور این نشون میده که یک حریمهایی باید حفظ بشه. وقتی زنی با پوشش و قیافه ای به قول خود پسره ************ی جلوی مردی ظاهر بشه و از بدشانسی اون مرد بیمار باشه این مشکلات هم پیش میاد. به خاطر همین در قرآن هم اومده که حریم خودتون رو با آقایان حفظ کنید چرا که بعضی از آنها بیمار هستند.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ali-
خدایا ببین چه دنیایی شده...برید فیلم the boy next door رو ببینید
به این فکر کردید که مثلا میخواید. برید مهمونی، بعد طرف میپرسه آقا پسرتون چن سالشونه؟
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
سلام
حرفای شمارو خوندم حرفای بچه هارم خوندم رامونا و سمیرا خوب راهنمایی کردن.
ببخشید شما اومدی بپرسی که ازدواجت بایه پسر 26 ساله درسته یا غلط؟
همه بهت گفتن غلطه و هشدار دادن که چندسال دیگه شوهرت شاید پشیمون بشه
و گفتی ایرادی نداره فوقش 10 سال دیگه بره یه زن دیگه بگیره بش حق میدم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خب عزیزم اگه با این هدف می خوای ازدواج کنی و برات مهم نیست طلاقت بده خب ازدواج کن
ما ایرانیا
ازدواج میکنیم با ادمی هم کفو خودمون تا به تکامل برسیم تا بچه به دنیا بیاریم تا سر پیری همراه داشته باشیم
اما شما کلا اهدافت با بقیه فرق داره ببخشید اینطوری میگم ولی اهدافت نرمال نیست
شما بنظرم خودت هم به مشاوره نیازمندی
چون مجرد موندن تا سن 40 اونم با داشتن ظاهر خوب و شرایط خوب غیرعادیه اینکه می خواید با پسر 14 سال کوچکتر ازدواج کنی غیر عادیه
و حتی هدفت از ازدواج هم غیر عادیه
اینجوری که من فهمیدم شما می خوای ازدواج کنی تا فقط لذت ببری حتی گفتی 10 سالم با من باشه کافیه
1.شما به حرف کسی گوش نمیدی و اصلا از تایپیکت استفاده نکردی
2.کلا هدفت از ازدواج و زندگی با ادمهای دیگه تفاوت میکنه پس کسی کمکی بهت نمیتونه بکنه کاری رو انجام بده که خوشحالت میکنه
موفق باشی|smilingsmiley|
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
بله شما درست میگین من واقعا خودم به مشاور نیاز دارم و به همین علت هم باهم به مشاوره میریم. اگه مشاور بگه که اصلا این ازدواج سرانجامی نداره من هم رابطه رو قطع میکنم. چون باید عاقلانه تصمیم گرفت. البته من منظورم از لذت بردن لذت جنسی نیست. اینکه بعد از اینهمه صبر بتونی یک زندگی شاد در کنار کسی که واقعا عاشقته داشته باشی. از آینده هم کسی خبر نداره. تو هیچ ازدواجی حتی با هماهنگی اولیه هر دو طرف باز هم هیچ تضمینی نیست که بعد از 10 سال هنوز زوج همدیگرو دوست داشته باشند. چه بسا به خاطر بچه یا حرف اطرافیان دارن همدیگرو تحمل میکنن.
ضمنا من علت مجرد موندنم رو توضیح داده بودم. تو پیامهای قبلی هست. اولا که خیلی خجالتی بودم و تو دانشگاه زیاد به فکر ازدواج و ارتباط نبودم و برام فوق العاده سخت بود. درس هم حدود 10 سالی طول کشید. بعدشم که باز مشغول طرح بودم و در این فاصله خواستگار زیاد داشتم که یا تو همون شهرستان محل طرحم بودن که من نمیخواستم اونجا بمونم و یا اینکه واقعا شخصیت و رفتار مناسبی ازشون نمیدیدم. و اینو هم تو پیامهای بالا توضیح دادم که سطح فرهنگ ارتباط با جنس مخالف در جامعه ما فوق العاده پایینه. من خواستگار مثلا دانشجوی دکترای شریف داشتم یا خیلیهای دیگه با سطح تحصیلات بالا. ولی چون خودم اوین فاکتور برام اخلاقیات و شخصیت هست نتونستم قبول کنم.
میتونم ازتون بپرسم که شما چند سالتون هست و مجردین یا متاهل؟ البته میتونین تو خصوصی بهم بگین.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
حناء
سلام
حرفای شمارو خوندم حرفای بچه هارم خوندم رامونا و سمیرا خوب راهنمایی کردن.
ببخشید شما اومدی بپرسی که ازدواجت بایه پسر 26 ساله درسته یا غلط؟
همه بهت گفتن غلطه و هشدار دادن که چندسال دیگه شوهرت شاید پشیمون بشه
و گفتی ایرادی نداره فوقش 10 سال دیگه بره یه زن دیگه بگیره بش حق میدم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خب عزیزم اگه با این هدف می خوای ازدواج کنی و برات مهم نیست طلاقت بده خب ازدواج کن
ما ایرانیا
ازدواج میکنیم با ادمی هم کفو خودمون تا به تکامل برسیم تا بچه به دنیا بیاریم تا سر پیری همراه داشته باشیم
اما شما کلا اهدافت با بقیه فرق داره ببخشید اینطوری میگم ولی اهدافت نرمال نیست
شما بنظرم خودت هم به مشاوره نیازمندی
چون مجرد موندن تا سن 40 اونم با داشتن ظاهر خوب و شرایط خوب غیرعادیه اینکه می خواید با پسر 14 سال کوچکتر ازدواج کنی غیر عادیه
و حتی هدفت از ازدواج هم غیر عادیه
اینجوری که من فهمیدم شما می خوای ازدواج کنی تا فقط لذت ببری حتی گفتی 10 سالم با من باشه کافیه
1.شما به حرف کسی گوش نمیدی و اصلا از تایپیکت استفاده نکردی
2.کلا هدفت از ازدواج و زندگی با ادمهای دیگه تفاوت میکنه پس کسی کمکی بهت نمیتونه بکنه کاری رو انجام بده که خوشحالت میکنه
موفق باشی|smilingsmiley|
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
سلام
اول از همه عذر خواهی میکنم بخاطر رک بدونم ممکن ناراحت بشید ولی نظرمو که واقعیت میگم
ببخشید اینو میگم ولی با اینکه 40 سالتون طرز فکر بسیار بسیار بسیار بچگانه ای دارید
ازدواج و واقعا بچه بازی و تفریح و سرگرمی میبینی
ازدواج یکی بزرگترین تصمیم زندگی ادم هستش
شما بیشتر امدی تایید بگیری بگیم اره این ازدواج درسته ولی به هیچ وجه این ازدواج درست نیست و کسی هم تایید نمیکنه
حرف حنا جان رو تایید میکنم
سن 40 اونم با داشتن ظاهر خوب و شرایط خوب غیرعادیه اینکه می خواید با پسر 14 سال کوچکتر ازدواج کنی غیر عادیه
و حتی هدفت از ازدواج هم غیر عادیه
واقعا نرمال نیست ...
اقا پسر هم به نظر نمیاد عاشق باشه شاید دنبال چیز دیگه ای باشه و شما ساده لو هم باور کردید ....
خواهشان عاقلانه تصمیم بگیرید و سرسری نگذرید
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
سلام
کاری که فکر میکنید درسته همان کار رو انجام بدهید شما و آقا میخواهید درکنار هم زندگی کنید پس شرایط رو درست تشخیص میدهید
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
سلام دوست عزیز.با توجه به این که من به عنوان یک پسر همچین تجربه ای داشتم و در نظر داشتم تا با خانمی که 13 سال ازم بزرگتره ازدواج کنم ولی بعدا پشیمون شدم.حرف من اینه که در اینجور شرایط احتمال این که پسر در آینده پشیمون شه وجود داره
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
من بارها بهش گفتم که ما از نظر سنی به هم نمیخوریم. خودم هم عاشقش نشدم که نتونم رابطه رو به هم بزنم. به نظرم تصمیمش کاملا احساسی و بدور از عقل هست. شاید به این علت بوده که من بهش بها دادم و حمایتش کردم. ممنون از راهنمایی شما. به نظرم حالا که از همدیگه دور هستیم شاید فرصتی باشه که یک مقدار صمیمیت رو کم کنم و به خودم این فرصت رو بدم که فکر کنم. به هر حال تحصیلات و موقعیت من بی تاثیر در جذب شدنش نبوده. البته خودش هم تحصیلکرده هست و با توجه به مدارجی که طی کرده آینده خوبی خواهد داشت. حتما به خودم بیشتر فرصت فکر کردن میدم.
اگر دلیل پسری گرفتن حس آرامش از دختر باشه این به چه معناست؟ میشه راهنماییم کنید لطفا؟ ممنون
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
من 87
درود برشما. چندتا سوال؟
1-بیست سال دیگه شما 60 سالتونه و ایشون 46. فکر نمیکنید با این ازدواج، درواقع زندگی ایشون رو نابود میکنید؟ بنظرم شما کمی خودخواه هستید و اصلا به فکر آینده ایشون نیستید. اگر که ایشون با رضایت شخصی این ازدواج رو قبول کرده کاملا مشخصه که یک تصمیم احساسی و به دور از منطق گرفتند. شما که عاقل و تحصیل کرده هستید نباید اجازه بدید که ایشون برای ازدواج صرفا بخاطر احساساتش تصمیم بگیره.
2- دلیل ایشون برای اینجور ازدواجی چیه؟ فقط حس آرامش کنار شما؟ فکر نمیکنید عجیبه؟
دوحالت وجود داره یا ایشون واقعا بچست وکاملا احساساتی شده که اینجور تصمیمی گرفته یا اینکه خیلی زرنگه و داره فیلم بازی میکنه. یک خانم چهل ساله مجرد با درآمد بالا و تحصیلات بالا پیدا کرده. براحتی میتونه از موقعیت شما استفاده کنه و به خواسته های خودش مثل ادامه زندگی در یک کشور دیگه، تامین شدن از نظر مالی و غیره برسه. خب مسلما الان از شما نمیپرسه چقدر درآمد و پس انداز داری. چون میدونه شما روی این موضوع حساس هستید و با پرسیدن این سوال شما رو از دست میده.
بنظرم سریع تصمیم نگیرید. از مشاوران کمک بگیرید. ایشون رو بیشتر بشناسید. با شرایط مختلف امتحانش کنید.
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
دقیقا چون میدونم ازدواج تفریح نیست تا الان صبر کردم. و درسته که مجرد هستم ولی اینقدر از دور و بریهام تجربه کسب کردم که حتی گاهی مادری که دخترش تو زندگیش مشکل داره برای من درددل کرده و من راهنماییش کردم. درسته روانشناس نیستم ولی به واسطه برخورد زیاد با مردم و جامعه کاملا آدمها رو میشناسم. من خودم هم واقعا نمیدونم اینکار درسته یا نه و بیشتر خواستم که از راهنمایی بقیه استفاده کنم. و اینکه فکر میکنم کسی ممکنه یک یا دو ماه نقش بازی کنه ولی 1 سال نمیتونه. و فکر میکنم اگر کسی داشتن یک عاشق رو تجربه کرده باشه به خوبی میدونه رفتارهای یک فرد عاشق و یک فردی که نقش بازی میکنه چقدر فرق دارن. من در اینکه او الان شدیدا عاشق شده هیچ شکی ندارم. ولی بارها به خودش هم گفتم که این عشق به مرور زمان فروکش خواهد کرد و مشکلات خودش رو نشون میده. در هر حال ممنون از راهنماییتون
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
پریماه.
سلام
اول از همه عذر خواهی میکنم بخاطر رک بدونم ممکن ناراحت بشید ولی نظرمو که واقعیت میگم
ببخشید اینو میگم ولی با اینکه 40 سالتون طرز فکر بسیار بسیار بسیار بچگانه ای دارید
ازدواج و واقعا بچه بازی و تفریح و سرگرمی میبینی
ازدواج یکی بزرگترین تصمیم زندگی ادم هستش
شما بیشتر امدی تایید بگیری بگیم اره این ازدواج درسته ولی به هیچ وجه این ازدواج درست نیست و کسی هم تایید نمیکنه
حرف حنا جان رو تایید میکنم
سن 40 اونم با داشتن ظاهر خوب و شرایط خوب غیرعادیه اینکه می خواید با پسر 14 سال کوچکتر ازدواج کنی غیر عادیه
و حتی هدفت از ازدواج هم غیر عادیه
واقعا نرمال نیست ...
اقا پسر هم به نظر نمیاد عاشق باشه شاید دنبال چیز دیگه ای باشه و شما ساده لو هم باور کردید ....
خواهشان عاقلانه تصمیم بگیرید و سرسری نگذرید
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
ممنون از شما. حتما خودم هم تلاش میکنم تا به یک تصمیم گیری درستی برسم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
siavash_en
سلام
کاری که فکر میکنید درسته همان کار رو انجام بدهید شما و آقا میخواهید درکنار هم زندگی کنید پس شرایط رو درست تشخیص میدهید
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
سلام. شما بعد از ازدواج پشیمون شدید؟ و اینکه از اول شدیدا عاشق شده بودین؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
amir9574
سلام دوست عزیز.با توجه به این که من به عنوان یک پسر همچین تجربه ای داشتم و در نظر داشتم تا با خانمی که 13 سال ازم بزرگتره ازدواج کنم ولی بعدا پشیمون شدم.حرف من اینه که در اینجور شرایط احتمال این که پسر در آینده پشیمون شه وجود داره
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
narcis
دقیقا چون میدونم ازدواج تفریح نیست تا الان صبر کردم. و درسته که مجرد هستم ولی اینقدر از دور و بریهام تجربه کسب کردم که حتی گاهی مادری که دخترش تو زندگیش مشکل داره برای من درددل کرده و من راهنماییش کردم. درسته روانشناس نیستم ولی به واسطه برخورد زیاد با مردم و جامعه کاملا آدمها رو میشناسم. من خودم هم واقعا نمیدونم اینکار درسته یا نه و بیشتر خواستم که از راهنمایی بقیه استفاده کنم. و اینکه فکر میکنم کسی ممکنه یک یا دو ماه نقش بازی کنه ولی 1 سال نمیتونه. و فکر میکنم اگر کسی داشتن یک عاشق رو تجربه کرده باشه به خوبی میدونه رفتارهای یک فرد عاشق و یک فردی که نقش بازی میکنه چقدر فرق دارن. من در اینکه او الان شدیدا عاشق شده هیچ شکی ندارم. ولی بارها به خودش هم گفتم که این عشق به مرور زمان فروکش خواهد کرد و مشکلات خودش رو نشون میده. در هر حال ممنون از راهنماییتون
سلام به نظر من هیچ دختری نمیتونه فرق عشق واقعیو با غیر واقعی تشخیص بده حتی اگه واقعا فهمیده و پخته باشه
پسرها اینقدر خوب نقش بازی میکنن که گاهی خودشونم یادشون میره دارن نقش بازی می کنن ...این خصوصیت ذاتیشونه نه اینکه بخوام ضد پسر حرف بزنم...
ببینین با فرض اینکه هردوی شما آدمهای خوب و به قول معروف خوش جنسی باشین...و اون هم بر فرض ،عاشق واقعی باشد(یعنی صرفا بخاطر موقعیت شما نباشد) این ازدواج عاقبتی ندارد به نظر من ..اینو صرفا بخاطر ایرانی بودنو اینا نمی گم ..تو جاهای دیگه ی دنیا هم برین تحقیق کنید خودتون میبینین شاید دو نفر با این اختلاف سنی تو خارج عاشق هم شنو خیلی راحت تو رابطه وارد شن ولی از رابطه های یه روز دو روزس ینی نهایت شیش ماه یا یه سال ..همون طور که گفتم عاقبت نداره...چرا امکان داره تو چند سال چنان عشقو لذتی از زندگی و تجربه کنید که به قول خودتون براتون کافی باشه ولی این بسته به هدف شما داره...از خودتون محکم بپرسین هدف من از این ازدواج چیه بعد پاسخ محکمو روشنی روی کاغذ برای خودتون بنویسین ...بعد دوباره بپرسین آیا از این هدفی که دارم پشیمون میشم یا نه ..این جوابهایی که قاطع به خودتون میدین همه ی جوابهایی که میخواین از این سایت بگیرین رو بهتون میده..به نظرم شما آدم بسیار منطقی ای هستین با خودتون رو راست باشین و کاملترین جوابو به خودتون بدین ..
در ضمن یه چیز دیگه.. شما گفتین اینکه ده سال دیگه چه اتفاقی میوفته معلوم نیست و مثال زدین زندگی هایی دیدین که همه چیشون درست بوده ولی خیلی زود به ناکجا کشیده شده...بله حرف شما درسته ولی این نمیتونه تاییدی باشه بر اینکه .با خودتون بگین من اگه اون طوری ازدواج کنم ،امکان شکست ازدواجم هست و اگه اینطوری ازدواج کنم هم امکان شکستن هست پس حالا که هر دوش تو یه موقعیته فرقی نمی کنه کدومو انتخاب کنم این تفسیر اشتباهه..
بحث بینه بد و بدتر...
درست مثل اینکه شما رانندگی بلد نباشین بعد بخواین برین با ماشین مسافرت...به هر حال امکان تصادف در هر حالتی زیاده اما اینکه از جاده چالوس برین بهتره یا از "قزوین رشت ؟ خب اولی خیلی خطرناکتره دیگه...اینم همینه کار خیلی پر خطریه ...وظیفه ی ما هم اینه که سر جاده وایسیم هی بتون هشدار بدیم نرو نرو ...حالا امکانش هست خدا بخواد همه چی خوب پیش بره اما باید دید به ریسکش می ارزه..
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
مبینا جان حرفهات خیلی به دلم نشست. خیلی خوب تفسیر کردی و توضیح دادی. شاید من به خاطر اینکه سالها از طرف کسی محبت ندیدم و اجازه ندادم کسی نزدیکم بشه جذب این محبت شدم. در صورتیکه خوب هدف از ازدواج خیلی والاتر هست و همه اش خوشگذرونی نیست. و این آقا هم دنبال محبت میگرده. پس ناخودآگاه تو این زمینه ما با هم مچ شدیم. ولی خوب فاکتور پختگی هم مهمه. وقتی اون بخواد مطابق سنش رفتار کنه اونوقت من سرخورده میشم. درسته. خیلی بیشتر از اینا باید عاقلانه به قضیه نگاه کرد. بازم ممنون
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
مبینا1111111111
سلام به نظر من هیچ دختری نمیتونه فرق عشق واقعیو با غیر واقعی تشخیص بده حتی اگه واقعا فهمیده و پخته باشه
پسرها اینقدر خوب نقش بازی میکنن که گاهی خودشونم یادشون میره دارن نقش بازی می کنن ...این خصوصیت ذاتیشونه نه اینکه بخوام ضد پسر حرف بزنم...
ببینین با فرض اینکه هردوی شما آدمهای خوب و به قول معروف خوش جنسی باشین...و اون هم بر فرض ،عاشق واقعی باشد(یعنی صرفا بخاطر موقعیت شما نباشد) این ازدواج عاقبتی ندارد به نظر من ..اینو صرفا بخاطر ایرانی بودنو اینا نمی گم ..تو جاهای دیگه ی دنیا هم برین تحقیق کنید خودتون میبینین شاید دو نفر با این اختلاف سنی تو خارج عاشق هم شنو خیلی راحت تو رابطه وارد شن ولی از رابطه های یه روز دو روزس ینی نهایت شیش ماه یا یه سال ..همون طور که گفتم عاقبت نداره...چرا امکان داره تو چند سال چنان عشقو لذتی از زندگی و تجربه کنید که به قول خودتون براتون کافی باشه ولی این بسته به هدف شما داره...از خودتون محکم بپرسین هدف من از این ازدواج چیه بعد پاسخ محکمو روشنی روی کاغذ برای خودتون بنویسین ...بعد دوباره بپرسین آیا از این هدفی که دارم پشیمون میشم یا نه ..این جوابهایی که قاطع به خودتون میدین همه ی جوابهایی که میخواین از این سایت بگیرین رو بهتون میده..به نظرم شما آدم بسیار منطقی ای هستین با خودتون رو راست باشین و کاملترین جوابو به خودتون بدین ..
در ضمن یه چیز دیگه.. شما گفتین اینکه ده سال دیگه چه اتفاقی میوفته معلوم نیست و مثال زدین زندگی هایی دیدین که همه چیشون درست بوده ولی خیلی زود به ناکجا کشیده شده...بله حرف شما درسته ولی این نمیتونه تاییدی باشه بر اینکه .با خودتون بگین من اگه اون طوری ازدواج کنم ،امکان شکست ازدواجم هست و اگه اینطوری ازدواج کنم هم امکان شکستن هست پس حالا که هر دوش تو یه موقعیته فرقی نمی کنه کدومو انتخاب کنم این تفسیر اشتباهه..
بحث بینه بد و بدتر...
درست مثل اینکه شما رانندگی بلد نباشین بعد بخواین برین با ماشین مسافرت...به هر حال امکان تصادف در هر حالتی زیاده اما اینکه از جاده چالوس برین بهتره یا از "قزوین رشت ؟ خب اولی خیلی خطرناکتره دیگه...اینم همینه کار خیلی پر خطریه ...وظیفه ی ما هم اینه که سر جاده وایسیم هی بتون هشدار بدیم نرو نرو ...حالا امکانش هست خدا بخواد همه چی خوب پیش بره اما باید دید به ریسکش می ارزه..
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
سلام
گفتید به خونوادش گفته 5 سال از شما کوچیکتره
اول زندگی دروغ؟
یا اینکه میگید کم سن بنظر میرسید، اینا اصلا دلایل خوبی نیست
من خودم زن دارم یه دختر کوچیک هم دارم مزه زندگی مشترک رو چشیدم و حتی فکرشم نمیدونم بکنم که زنم ازم 14 سال بزرگتر باشه
چطور میشه با این زن رابطه جنسی برقرار کرد؟ اصلا فکرشم نمیتونم بکنم
ضمنا من همه ارسال های شما رو خوندم
خوب وقتی میخواید اینکارو بکنید دیگه دلیلی نداره از دانش و تجربه افراد اینجا استفاده کنید شما تصمیمتون رو گرفتید پس کارتون رو انجام بدید وقت کسی رو هم نگیرید
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
سلام بر شما جناب علی آقا.من دقیقا تو پست قبلی از مبینا جان تشکر کردم. هر نوشته ای که میخونم باعث میشه که بیشتر فکر کنم و سطحی به این موضوع نگاه نکنم. این فقط نقل یک داستان نیست. این درد بزرگی هست که من اینروزها در کنار کارهای روزمره دایم بهش فکر میکنم و منو عذاب میده. شاید خیلیها نسخه سریعی بدن و بگن معلومه که نمیشه. عجب کار احمقانه ای. شاید خود من حتی تا 1 ماه پیش هم به مسخره و خنده ازش یاد میکردم. ولی کسی جای من نیست که ببینه چقدر سخته این حال من. ضمنا اینکه هر کدوم از ماها دروغهای بزرگی حتی به همسرمون میگیم که اصلا بهش فکر هم نمیکنیم و به خودمون حق میدیم. به قول نوشته ای که میگفت یهو چند سال بعد از ازدواج معلوم میشه شناسنامه طرف رو اشتباه گرفته بودن و چند سال بزرگتر بوده. آیا این خللی در اصل ماجرای عشق یا عدم عشق بین آنها به وجود میاره؟ جوانی که عاشق میشه در مقابل خانواده اش هر کاری میکنه تا راضیشون کنه. نمیدونم آیا شما هم با عشق ازدواج کردین؟ و آیا شما هم بیشتر از دو سال معشوق رو تو ذهنتون داشتین؟ و تو این مدت هر بار که سر حرف رو باز میکردین جواب منفی ازش میشنیدین؟ پس ناخودآگاه باعث میشه جوان بخواد این علت نه گفتن رو درستش کنه. حتی پیشنهاد بده به من که شناسنامه اش رو عوض کنه و 7 تا 10 سال بزرگتر بگیره. در هر صورت نمیتونم بگم که این کارها عاقلانه است. میتونم بگم که وقتی پای احساس وسط میاد عقل از در دیگه بیرون میره.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ali-
سلام
گفتید به خونوادش گفته 5 سال از شما کوچیکتره
اول زندگی دروغ؟
یا اینکه میگید کم سن بنظر میرسید، اینا اصلا دلایل خوبی نیست
من خودم زن دارم یه دختر کوچیک هم دارم مزه زندگی مشترک رو چشیدم و حتی فکرشم نمیدونم بکنم که زنم ازم 14 سال بزرگتر باشه
چطور میشه با این زن رابطه جنسی برقرار کرد؟ اصلا فکرشم نمیتونم بکنم
ضمنا من همه ارسال های شما رو خوندم
خوب وقتی میخواید اینکارو بکنید دیگه دلیلی نداره از دانش و تجربه افراد اینجا استفاده کنید شما تصمیمتون رو گرفتید پس کارتون رو انجام بدید وقت کسی رو هم نگیرید
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
narcis
سلام بر شما جناب علی آقا.من دقیقا تو پست قبلی از مبینا جان تشکر کردم. هر نوشته ای که میخونم باعث میشه که بیشتر فکر کنم و سطحی به این موضوع نگاه نکنم. این فقط نقل یک داستان نیست. این درد بزرگی هست که من اینروزها در کنار کارهای روزمره دایم بهش فکر میکنم و منو عذاب میده. شاید خیلیها نسخه سریعی بدن و بگن معلومه که نمیشه. عجب کار احمقانه ای. شاید خود من حتی تا 1 ماه پیش هم به مسخره و خنده ازش یاد میکردم. ولی کسی جای من نیست که ببینه چقدر سخته این حال من. ضمنا اینکه هر کدوم از ماها دروغهای بزرگی حتی به همسرمون میگیم که اصلا بهش فکر هم نمیکنیم و به خودمون حق میدیم. به قول نوشته ای که میگفت یهو چند سال بعد از ازدواج معلوم میشه شناسنامه طرف رو اشتباه گرفته بودن و چند سال بزرگتر بوده. آیا این خللی در اصل ماجرای عشق یا عدم عشق بین آنها به وجود میاره؟ جوانی که عاشق میشه در مقابل خانواده اش هر کاری میکنه تا راضیشون کنه. نمیدونم آیا شما هم با عشق ازدواج کردین؟ و آیا شما هم بیشتر از دو سال معشوق رو تو ذهنتون داشتین؟ و تو این مدت هر بار که سر حرف رو باز میکردین جواب منفی ازش میشنیدین؟ پس ناخودآگاه باعث میشه جوان بخواد این علت نه گفتن رو درستش کنه. حتی پیشنهاد بده به من که شناسنامه اش رو عوض کنه و 7 تا 10 سال بزرگتر بگیره. در هر صورت نمیتونم بگم که این کارها عاقلانه است. میتونم بگم که وقتی پای احساس وسط میاد عقل از در دیگه بیرون میره.
فرمایش شما درست، عشق آدمو کور میکنه اینم درست من خودمم کم سنگ سره راهم نبوده اینطور نبوده از آسون دختر نازل بشه بگه بیا زن منم خیلی سختی کشیدم، شاید باورت نشه ولی من فقط و فقط پای احساسم ازدواج کردم، من یه قرون پول نداشتم بدم یه تشک، بچه دانشجو بودیم، ولی ببین اگه دختری که میخواستم باهاش ازدواج کنم 14 سال ازم بزرگتر بود اصلا این احساس توم بوجود نمیومد، بهرحال من شانس آوردم، احساسی همه تصمیم ها حتی ازدواج رو گرفتیم، ولی شانس آوردیم، شاید تو از این شانس ها نیاری من الانم که فکرشو میکنم میگم خداروشکر که تصمیماتم درست بوده
تو احتمالش خیلی کمه شانس بیاری
این آقا که بقول شما از سنش بزرگتر میزنه، باید خیلی ذهن بچگانه ای داشته باشه که از شما درخواست ازدواج کرده، یا اینکه میگید خوش قیافه و سرحال و احتمالا خوش اندام هستید، اینا چیزایی هستن که یه پسر جوون و. مجرد بدش نمیاد، بیشتر فکر کنید، از آقا پسر هم بخواید تو انجمن عضو بشه
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
14 سال روی کاغذ و شناسنامه هست. تا حالا چند بار که بیرون بودیم مثلا من از کسی پرسیدم که سن ما رو حدس بزنه. گفتن 28 شما و 30 آقا. از لحاظ قیافه هم خوشگل نیستم. یک قیافه معمولی و ساده و خیلی بچه سال دارم. اصلا اهل فشن و پروتز و رنگ و... نیستم. آرایش ساده و طبیعی دارم. اختلاف قدمون هم خیلی زیاده. فقط اینکه خوش مشرب هستم و شدیدا خنده رو . بسیار با هوش اجتماعی و عاطفی و تحصیلی بالا. تا الان هم به هیچ عنوان نتونستم هیچ پسری رو که از لحاظ شخصیتی و رفتاری مورد قبولم باشه بپذیرم. اینا رو گفتم نه اینکه از خودم تعریف کرده باشم. میخوام بگم این پسر اصلا جذب ظاهر نشده. جذب رفتار و اخلاقیات شده. به هر حال از یک پسر با اون سن بیشتر میشه انتظار احساسی برخورد کردن رو داشت تا یک پسر40 ساله که همه چیز را ریز به ریز سبک سنگین میکنه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ali-
فرمایش شما درست، عشق آدمو کور میکنه اینم درست من خودمم کم سنگ سره راهم نبوده اینطور نبوده از آسون دختر نازل بشه بگه بیا زن منم خیلی سختی کشیدم، شاید باورت نشه ولی من فقط و فقط پای احساسم ازدواج کردم، من یه قرون پول نداشتم بدم یه تشک، بچه دانشجو بودیم، ولی ببین اگه دختری که میخواستم باهاش ازدواج کنم 14 سال ازم بزرگتر بود اصلا این احساس توم بوجود نمیومد، بهرحال من شانس آوردم، احساسی همه تصمیم ها حتی ازدواج رو گرفتیم، ولی شانس آوردیم، شاید تو از این شانس ها نیاری من الانم که فکرشو میکنم میگم خداروشکر که تصمیماتم درست بوده
تو احتمالش خیلی کمه شانس بیاری
این آقا که بقول شما از سنش بزرگتر میزنه، باید خیلی ذهن بچگانه ای داشته باشه که از شما درخواست ازدواج کرده، یا اینکه میگید خوش قیافه و سرحال و احتمالا خوش اندام هستید، اینا چیزایی هستن که یه پسر جوون و. مجرد بدش نمیاد، بیشتر فکر کنید، از آقا پسر هم بخواید تو انجمن عضو بشه
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
narcis
14 سال روی کاغذ و شناسنامه هست. تا حالا چند بار که بیرون بودیم مثلا من از کسی پرسیدم که سن ما رو حدس بزنه. گفتن 28 شما و 30 آقا. از لحاظ قیافه هم خوشگل نیستم. یک قیافه معمولی و ساده و خیلی بچه سال دارم. اصلا اهل فشن و پروتز و رنگ و... نیستم. آرایش ساده و طبیعی دارم. اختلاف قدمون هم خیلی زیاده. فقط اینکه خوش مشرب هستم و شدیدا خنده رو . بسیار با هوش اجتماعی و عاطفی و تحصیلی بالا. تا الان هم به هیچ عنوان نتونستم هیچ پسری رو که از لحاظ شخصیتی و رفتاری مورد قبولم باشه بپذیرم. اینا رو گفتم نه اینکه از خودم تعریف کرده باشم. میخوام بگم این پسر اصلا جذب ظاهر نشده. جذب رفتار و اخلاقیات شده. به هر حال از یک پسر با اون سن بیشتر میشه انتظار احساسی برخورد کردن رو داشت تا یک پسر40 ساله که همه چیز را ریز به ریز سبک سنگین میکنه.
چهارده سال فقط روی کاغذ نیست
وقتی شما عقلتون رشد کرده بود اون تازه به دنیا اومده بود.
خیلی خوب
شما پیشنهاد ما رو خواستید، ما هم اکثرا با منطق گفتیم غلطه
حالا شما کاری که میخواید رو انجام بدید
وقتی حرف گوش نمیدید لطفا سوال نکنید این یه نوع بی احترامیه بعد از چهل سال باید فهمیده باشید شاید دلیل علاقتون به اون پسر جوون هم اینه که مثل یه دختر نوجوون و بی تجربه فکر میکنید
تصمیم نهایی با خودتونه
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
من اونقدر عاقل هستم که بدون نظر مشاور هیچ کاری نمیکنم. و منظورم هم این نیست که بگم شما اشتباه میگید. دارم سعی میکنم که واقعیت رو اونطور که هست بگم. ولی چقدر باید حیف باشه که تو جامعه ما تو همسنهای من تعداد آدمهایی که بشه روی زندگی باهاشون حساب کرد کم باشه وگرنه خودم اینو میدونم که در صورت هماهنگی بقیه معیارها خوب هماهنگی سن هم خیلی مهمه. و اینکه من الان واقعا اینقدر مستقل هستم که به وجود کسی نیازی ندارم و مطمینا با وارد شدن این آقا به زندگیم مشکلاتم چند برابر میشه. ایشالا که خدا کمک میکنه و این موضوع حل میشه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ali-
چهارده سال فقط روی کاغذ نیست
وقتی شما عقلتون رشد کرده بود اون تازه به دنیا اومده بود.
خیلی خوب
شما پیشنهاد ما رو خواستید، ما هم اکثرا با منطق گفتیم غلطه
حالا شما کاری که میخواید رو انجام بدید
وقتی حرف گوش نمیدید لطفا سوال نکنید این یه نوع بی احترامیه بعد از چهل سال باید فهمیده باشید شاید دلیل علاقتون به اون پسر جوون هم اینه که مثل یه دختر نوجوون و بی تجربه فکر میکنید
تصمیم نهایی با خودتونه
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
narcis
مبینا جان حرفهات خیلی به دلم نشست. خیلی خوب تفسیر کردی و توضیح دادی. شاید من به خاطر اینکه سالها از طرف کسی محبت ندیدم و اجازه ندادم کسی نزدیکم بشه جذب این محبت شدم. در صورتیکه خوب هدف از ازدواج خیلی والاتر هست و همه اش خوشگذرونی نیست. و این آقا هم دنبال محبت میگرده. پس ناخودآگاه تو این زمینه ما با هم مچ شدیم. ولی خوب فاکتور پختگی هم مهمه. وقتی اون بخواد مطابق سنش رفتار کنه اونوقت من سرخورده میشم. درسته. خیلی بیشتر از اینا باید عاقلانه به قضیه نگاه کرد. بازم ممنون
خواهش می کنم عزیزم...من فکر می کنم خوب حس شمارو درک می کنم چون همجنسیم ...امید وارم بهترین تصمیمو بگیرین چون همون طور که گفتم و برخلاف نظر بعضی از دوستان که شمارو یه طور دیگه ای تحلیل کردن، به نظرم شما بسیار منطقی هستین اگه نبودین که مشورت نمی خواستید و این قد سعی نمی کردین شرایط خودتونو اون آقا رو کامل برای ما توضیح بدین تا ما بتونیم خوب شرایط و بفهمیمو نظر بدیم، و به جای این کارا یه راست کار عجولانه ای انجام می دادین...خوشبخت باشین و مطمئن باشین خدا براتون بهترینو میخواد اگر بهش مطمئن باشین از هر دو دلی ای میاین بیرون چون در جواب ناراحتی ناشی از پاسخ منفی و درستی که به احساستون میدین یه چیزی میگه تو غصه ی هیچیو نخور خدا هست و خودش همه چیو درست می کنه....
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
عالی بود. دقیقا با یاد خدا و طلب کمک ازش دل آروم میگیره. ممنون ازت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
مبینا1111111111
خواهش می کنم عزیزم...من فکر می کنم خوب حس شمارو درک می کنم چون همجنسیم ...امید وارم بهترین تصمیمو بگیرین چون همون طور که گفتم و برخلاف نظر بعضی از دوستان که شمارو یه طور دیگه ای تحلیل کردن، به نظرم شما بسیار منطقی هستین اگه نبودین که مشورت نمی خواستید و این قد سعی نمی کردین شرایط خودتونو اون آقا رو کامل برای ما توضیح بدین تا ما بتونیم خوب شرایط و بفهمیمو نظر بدیم، و به جای این کارا یه راست کار عجولانه ای انجام می دادین...خوشبخت باشین و مطمئن باشین خدا براتون بهترینو میخواد اگر بهش مطمئن باشین از هر دو دلی ای میاین بیرون چون در جواب ناراحتی ناشی از پاسخ منفی و درستی که به احساستون میدین یه چیزی میگه تو غصه ی هیچیو نخور خدا هست و خودش همه چیو درست می کنه....
-
پاسخ : ازدواج با پسری که 14 سال کوچکتر از من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
مبینا1111111111
خواهش می کنم عزیزم...من فکر می کنم خوب حس شمارو درک می کنم چون همجنسیم ...امید وارم بهترین تصمیمو بگیرین چون همون طور که گفتم و برخلاف نظر بعضی از دوستان که شمارو یه طور دیگه ای تحلیل کردن، به نظرم شما بسیار منطقی هستین اگه نبودین که مشورت نمی خواستید و این قد سعی نمی کردین شرایط خودتونو اون آقا رو کامل برای ما توضیح بدین تا ما بتونیم خوب شرایط و بفهمیمو نظر بدیم، و به جای این کارا یه راست کار عجولانه ای انجام می دادین...خوشبخت باشین و مطمئن باشین خدا براتون بهترینو میخواد اگر بهش مطمئن باشین از هر دو دلی ای میاین بیرون چون در جواب ناراحتی ناشی از پاسخ منفی و درستی که به احساستون میدین یه چیزی میگه تو غصه ی هیچیو نخور خدا هست و خودش همه چیو درست می کنه....
کجای اینکه پسره اول زندگی به خونوادش دروغ گفته منطقیه؟ اینکه پنج سال کوچیک تره