با سلام.من 28 سالمه و تهران کار میکنم و با دختر خانومی آشنا شدم از شهرستان خودمون که خانوادمم الان شهرستانن. خونشون بعد خونه داییمه با خونه عمه مامانم رفت و آمد دارن و کاملا خانواده منو میشناسن.یه روز رفتم شهرستان و دخترو گفتم با مامانت بیا مغازه و به مامانم اشاره دادم اونم از مادرش پرسید چند تا دختر داری بعد مامانش گفت مگه منو نمیشناسی فلانی هستم و عمع بچم همکلاست بوده خلاصه مامان باهاش خوش و بش کرد و رفتن.بعد مامان گفت اگه باطنشون مثل ظاهرشون باشه دیگه چرا برم بگردم همین خوبه.بع من یه مدت زیاد تماس گرفتم و خانوادم فهمیدن با دختره ارتباط دارم.بابام گفت تحقبق میکنم.بعد یه مدت کلی از خانوادم دروغ شنیدم و بعدا فهمیدم که مامان تحقیق نکرده.عموم به بابام گفت اگه تحقیقت منفیه به پسرت دلیلشو بگو اگه نع برین جلو.دوست بابام هم گفت برین سرجاشون از نزدیک ببینینشون.بابام گفت حرفی ندارم.جلسه بعد بابام گفت من یادم نمیاد این حرفو گفته باشم.بعد بهانه میاره تو بچه ای انتخابت اشتباهه.بعد میگه استخاره زدم بد شده ولی 1ماه صبر کن .آخه اگه راضی شدی چرا استخاره زدی؟!!! مامان هم میگه دختره لاغره قیافه نداره یه بار میگه خیلی مذهبین یه بار میگه بزار بعد ماه صفر و خلاصه هزار بهانه میاره.داداشمو عموم میگن اگه میخادش دخترو بهش بدین خودتونو رد کنین به خودش مریوطه دستشو بگیره ببردش تهران.خلاصه آخرش بابام گفت من خرجتو میدم داداشت بیاد باهات برو جلو خودت بگیرش!! و الان من سرگردون شدم و از هر کسی میپرسم میگه خانوادت لج کردن.حتی عموم گفتش غیر منظقی حرف میزننین.الان فعلا صبر کردیم یکی دو ماه.اما اگه راضی نشن برم جلو راضی کردن خانوادش نمیدونم چقد وقت بگیره.البته از نظر مالی حمایت میشم.دختره همه جوره باهامه.لطفا راهنمایی کنین.