پاسخ : لطفا کمکم کنید خیلی بهم ریخته ام
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mano
سلام .
من پسری 23 ساله هستم و 3 سال هست با دختر خانمی هم سن خودم آشنا شدم در شرکتی که کار میکردم . به شخصه آدمی بودم که خیلی کارها کردم از اول جوانیم ولی این دختر خانم را نمیدانم چرا از همان اول به چشم دیگری دیدم . تحقیق زیادی کردم در رابطه با این خانم و بعد وارد رابطه عاشقانه با این خانم شدم و فقط بخاطر اینکه میدانستم خانواده من با ازدواج های این چنینی مخالفت میکنند بخاطر اینکه خیلی مذهبی هستند تا الان بهشون چیزی نگفته بودم . خانواده دختر بجز پدرشون از رابطه ما خبر داشتند . به تازگی به خانواده خودم جریان را گفتم و از همان ابتدا با برخورد نامناسب و اعصاب خردی مواجه شدم قبل از اینکه حتی دختر خانم را ببینند خانواده اش را ببینند . قرار برای خواستگاری گذاشتیم . بعد از خواستگاری مخالفت ها بیشتر شد و به سمت بهانه تراشی رفت . اول گفتند که نه چون پدر مادرش طلاق گرفتند این دختر دچار کمبود هایی هست و زندگی شما هم به طلاق منجر می شود در صورتیکه مورد طلاق در خانواده خودمان هم چندین مورد بوده !!! این مورد حل شد بهانه جدید آوردند که نه اینها اصلیتشون شهرستانی هست و ما اصفهانی اصیل در صورتیکه مادر خودم هم شهرستانی هست !!!!! در آخر هم بعد از یک دعوای خیلی شدید کلا به من گفتند اینا وصله ی ما نیستند . در جلسه خواستگاری قرار جلسه بعد را گذاشته بودند برای 3 روز بعد و ناگهان 3 روز بعد بدون هیچ دلیلی قرار را بهم زدند و گفتند ما نیستیم و خانواده خانم هم خیلی بهشون برخورده و من فقط میخواستم اونا چیزی نفهمند از اختلافی که در خانواده من ایجاد شده ولی الان شک کردند و میگن حتما چیزی بوده و داره کلا همه چیز خراب میشه . اصلا دوست ندارم دختر خانم مورد نظر من چیزی از اختلافات داخل خانواده من بفهمه .
من اصلا حال روحیم اوکی نیست چند هفته هست و هر روز بحث و دعوا داریم و هربار من میخوام بصورت منطقی همه چیز را درست کنم بهشون ثابت کنم دختر خوبیه و توی این مملکت ما با این اوضاع اجتماعی آدم بهتره خودش انتخاب کنه اصلا اجازه نمیدن و به بحث و دعوا تمام میشه ! نمیدونم واقعا چکار کنم . فقط میگن اینا وصله ی ما نیستند تو هم اگر میخواهی به سلامت برو خودت ازدواج کن !! خسته شدم از این وضع .
سلام
مطلب شما را خواندم عزیز و متاسفم, البته همانطور نیز که قبلا هم عرض کردم سن ازدواج امروز بالای 25 ساله و از طرفی در مملکت ما ازدواج یعنی وصلت دو خانواده که نمیخوام وارد بحثش بشم.
شما هر دو بهتره با هم به یکی از همکاران مشاور ما جهت گرفتن تستهای مختلف و ازدواج رجوع کنید تا ببینید واقعا به درد هم میخورید و بعد از ان اگر دیدید در ازدواج با یکدیگر مصمم هستید تصمیم بگیرید
اگر خانواده شما فقط بهانه میگیرند و دلایلشان نه عقلانی است و نه منطقی , خوب باید خودتان به عنوان یک مرد دست به زانوی خودتان بگیرید و پیش بروید. و این دختر خانم هم اگر واقعا خواهان شما باشند
باید شما را با خانواده یا بدون خانواده بخواهند.
موفق باشید
سپاس
دکتر
پاسخ : مخالفت شدیدخانواده
شاید والدین به این دلیل مخالفت می.کنند که اعتماد لازم نسبت به فرزندشان در آنها وجود ندارد. آن.ها نه تنها به بچه.های.شان اعتماد ندارند بلکه به تربیت خودشان و آنچه به فرزندشان یاد داده.اند نیز چندان اعتمادی ندارند چون به هر صورت بچه.ها نتیجه تربیت، رفتارها و آنچه ما به آنها انتقال داده.ایم هستند؛ وقتی پدر و مادری نگران انتخاب. فرزندان.شان در سنین ازدواج هستند، یعنی این.که به آن انتخاب.ها، به تربیتی که داشتند، به آن ارزش.ها و خوراک.های ذهنی که به او داده.اند چندان اعتماد ندارند، متاسفانه همین امر باعث شده.است که بین پدر و مادرها و بچه.ها فاصله بیفتد و آن.ها حرف یکدیگر را درک نکنند چون بچه.ها معمولا ترجیح می.دهند از سنین نوجوانی تا حدود 25 سالگی به جای خانواده بیشتر با دوستان.شان باشند و این به این دلیل است که دوستان، فرد را زیر سوال نمی.برند، نصیحت نمی.کنند، با کسی مقایسه نمی.کنند، به فرد از بالا به پایین نگاه نمی.کنند و روبه.روی فرد نمی.ایستند بلکه در کنار او هستند ولی پدر و مادر دقیقا برعکس هستند چون در اکثر مواقع، خودشان را در مقابل فرزند می.دانند و با او وارد مقابله و جنگ می.شوند، پدر و مادر نمی.توانند این نقش دوستی را برای فرزندشان بازی کنند.
در کشور ما به دلیل سنت.هایی که وجود دارد اگر هنگام ازدواج یک خانواده یا هر دو خانواده مخالف باشند حتما در آینده این ازدواج، مشکلاتی به وجود خواهد آمد و اگر این مسئله، کدورت و مخالفت حل نشود همیشه همراه زوجین خواهد بود چون در ایران در حقیقت هنگام ازدواج دو قوم به هم اتصال پیدا می.کنند. وضعیت ما با کشورهای غربی کاملا متفاوت است یعنی روابط نزدیک.تر، پیچیده.تر و تاثیرگذارتر است. بنابراین به.طور طبیعی زوجی که در این شرایط قرار گرفته.اند یا باید کاملا از خانواده.های.شان کنار بکشند که کار خیلی سختی است .یا از این کشور مهاجرت کنند و به جای دیگری نقل مکان کنند. ولی این.ها راه حل فرار هستند یعنی مسئله سرجایش است و همیشه هم هست و به مرور به یک زخم کهنه تبدیل می.شود. بنابراین بهتر است قبل از ازدواج، قدم مثبتی برای این امر برداشته شود معمولا مشاوران ازدواج در این زمینه می.توانند خیلی کمک.کننده باشند چون راه.حل.هایی می.دهند که می.تواند درصورت همکاری پدر و مادر.ها مسئله حل شود و آن.قدر که فکر می.کنند پیچیده نباشد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید |
دفتر سعادت آباد: |
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه |