نوشته اصلی توسط
tavassol
سلام
من و یه بنده ی خدایی قصد ازدواج داریم اما پدرش قدمی برنمیداره واسه پسرش ..واسه آیندش!!منظورمه اینه که هیچ اقدامی برای رسیدن به هدفمون که ازدواجه انجام نمیده!! من میخوام با خواهر بزرگش صحبت کنم و ازشون مشورت بخوام و بخوام که بزرگی کنه و برامون یه قدمی پیش بزاره و با پدرش صحبت کنه....
حالا این وسط من چطوری با خواهرش صحبت کنم؟ چطور بحث رو باز کنم؟ (همشهری هستیم) ..یکمی خجالت میکشم..تمنا دارم بدرستی بمن مشاوره بدین..مشاورتون تکراری نباشه..چطور رفتار کنم که کم نیارم!! یه طوری که خدارو در نظرم داشته باشم و اونم قبول کنه که باهم قرار بزاریم و من بتونم روبرو ببینمش؟..هان؟؟؟؟؟؟؟