سلام. من از مطالب خوبتون مدت هاست استفاده میکنم الانم تو فروم ثبت نام کردم تا مشکلم رو با شما در میون بذارم.
راستش من از یک دختر درخواست ازدواج کردم، ی چند باری باهم صحبت کردیم. تقریبا تو خیلی زمینه ها تفاهم داریم ولی ی مشکل اساسی وجود داره و اونم اختلاف تو بحث مذهب هست. من نماز و روزه و واجباتم رو انجام میدم ایشون خیلی پایبند نیست و کامل انجام نمیده. ولی مشکل اصلی من اینه که اونقدری که برای من حجاب مهمه برای ایشون نیست. مثل دست دادن به دامادهاشون و بی حجاب گشتن جلوشون یا دست دادن به بعضی مردا در ی موقعیت های خاص. من خودم رو میشناسم و میدونم این موارد رابطه نامحرم محرم برام خط قرمز هستن و خیلی مهم و اگه بعد از شروع زندگی همچین چیزی ببینم از درون نابود میشم و این که تغییر نخواهم کرد. مورد دیگه روابط نسبتا راحتش با مردای غریبه است، البته در یک چارچوب خاص. در کل مطمئن هستم دختر فوق العاده سالم و چارچوب مندی هستن ولی خب چه کنم من با این مسایل مشکل دارم هنوز.
ی بحث دیگه ساعت کاری زیاد ایشون هست و این که به نظرم برای خانم خیلی سخته.
حالا به نظرتون چقدر میشه به تغییر ایشون امید داشت؟ خودش گفت ممکنه به خاطر کسی که دوستش داره کمی بسته تر بشه ولی در کل همین مدلی خواهد موند ی جورایی. چقدر این ازدواج میتونه موفقیت آمیز باشه؟ راستش میدونید من در جدال بین عقل و دل هستم. عقلم هشدار میده دلم میگه خوبه. اون هم خونوادش نسبتا مذهبی هستن ولی به مرور بچه هاشون اینجوری شدن.
میخوام باهاش حرف بزنم و بگم به درد هم نمیخوریم ولی خب گفتم با شما هم مشورت کنم قبلش. ممنون میشم کمکم کنید.
اینم بگم من در کل قبلنا اصلا دوست نداشتم همسرم کار با ساعت زیاد مثل این داشته یاشه، یا موهاش بیرون باشه یا اصلا مانتویی باشه، الان شاید کمی تغییر کرده باشم ولی بازم هنوز ته دلم ی احساس خاصی دارم. اینم بگم هردو 27 سالمونه و ایشون فوق لیسانس دارن و من لیسانس.